به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آذر 90 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,028
    سطح
    27
    Points: 2,028, Level: 27
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    من الان متاهل هستم و مشکلی که از دوران کودکی با من بوده داره یواش یواش منو اذیت میکنه من یه عادت بدی دارم :1. برای اینکه دیگران رو شاد کنم گاهی اوقات نه تنها از خودم میگذرم بلکه زندگی متاهلی مو فدا می کنم2. همیشه در موقعیت های قرار می گیرم که شاید اصلا در اون جریان تقصیری ندارم مثلا بین خواهر ودوستم یا خانواده شوهرم اما از اونجا که من عضو مشترک هستم همیشه اگر مشکلی پیش بیاد خودمو مقصر می دونم و جور همرو من می کشم3. اکثر اوقات به خاطر خشنودی طرف مقابلم از حق طبیعیم میگذرم و این باعث شده که در جمع های خانوادگی وبطور کمتر در جمع های دوستانه تقریبا از هیچی لذت نبرم حالا این جنبه مثبت داستانه اما همیشه لطف های مکرر وظیفه های مقرر میشه و رابطم طوری می شه که دیگه برام غیر قابل تحمل میشه واز این که دارم باج می دم ناراحت می شم امام از اونجایی که آدم کم رویی هستم دیگه نمی تونم از حقم دفاع کنم لطفا منو کمک کنید

  2. 3 کاربر از پست مفید گیتانوش تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 19 تیر 93), گیتانوش (دوشنبه 18 مرداد 89)

  3. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,088 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    سلام گيتانوش
    شما بايد با مراجعه به يك روانشناس باليني روشهاي ابراز وجود را بياموزيد و تمرين كنيد.
    چون توهم ترس داريد. ترس از پيامد رفتارهايي كه حق شماست.

    البته لطف و گذشت و ... اگر براي هدفي والا و تعريف شده باشد. و موجب خشنودي دروني اتان بشود تفاوت دارد. ليكن همانطور كه شما اشاره كرده ايد به خاطر شخصيت مهرطلبي كه داريد، براي خشنودي ديگران از حقوق خود مي گذريد.

    در ضمن نسبت به همه هم نمي توانيد هميشه از خود بگذريد.
    اگر شما با كساني كه انتطارات زيادي دارند، يا پرتوقع هستند چنين رفتاري داشته باشيد و از خود بگذريد، شما را بيچاره خواهند كرد. يعني نه اينكه لطف شما موجب كاهش انتظاراتش نمي شود، بلكه روز بروز گلوي شما را بيشتر خواهند فشرد.

    خلاصه:
    1 - اگر لطف شما بر اساس عقيده، ظرفيت و هدفمندي شما نسبت به بعضي افراد باشد كه موجب خشنودي دروني شما مي شود عالي هست.
    2 - اما اگر به خاطر ضعف در ابراز وجود هست و صرفا براي خوشايند ديگران كوتاه مي آييد و از درون آسيب مي بينيد نياز فوري به يك روانشناس باليني داريد كه جرات ورزي را تمرين كنيد.

    3 - روش لطف نسبت به همه جواب نمي دهد، در مورد افراد پرانتظار بايد محكم و قاطع باشيد،‌در غير اينصورت هيچ حقي را براي شما به رسميت نخواهند شناخت.

  4. 9 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 19 تیر 93), مدیرهمدردی (دوشنبه 18 مرداد 89)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    سلام گيتانوش
    شما بايد با مراجعه به يك روانشناس باليني روشهاي ابراز وجود را بياموزيد و تمرين كنيد.
    چون توهم ترس داريد. ترس از پيامد رفتارهايي كه حق شماست.

    [/color]



  6. 2 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 19 تیر 93), parnian1 (دوشنبه 18 مرداد 89)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آبان 89 [ 17:13]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    2,027
    سطح
    27
    Points: 2,027, Level: 27
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    سلام دوست عزیزم

    کسانی میتونن مشکلشون رو حل کنن که به وجود مشکل در شرایط زندگیشون ( از هر نوع ) آگاه هستن !
    شما به وجود مشکل آگاه هستید و امیدوارم در حل این مشکل هم موفق باشید .

    خوشبختانه طبق برداشت من از گفته هاتون آدمی هستید که به فکر اطرافیانتون هستید و این نکته بسیار مثبتی هست و متاسفانه اکثریت افراد اینطور نیستن . بهتون تبریک میگم . ولی یه حد و حدودی باید ایجاد کنید که نه از لحاظ شخصیتی و روحی و . . . و نه از نظر اجتماعی و فکری و . . . بین افراد کوچیک یا تحقیر بشید و این مساله موجب بشه ازتون سواستفاده یا استفاده های نالازم و نامربوط بشه و . . . !

    شما اگه براتون مقدور هست مساله رو بیشتر توضیح بدین و به صورت ریز تر از رفتارهایی که آزارتون میده یا میخواد موجب آزارتون بشه برامون بگید تا اگه چیزی به ذهنمون رسید یا تجربه ای در این مورد داشتیم باهاتون در میان بزاریم .

    مطمئنا مراجعه به روانشناس و روانپزشک از بهترین راه حل ها برای مشکلاتی از این نوع در افراد هست ولی چون مشکلتون رو دوستانتون در این سایت مطرح کردید از دوستان میخوام نظرات شخصی خودشون رو با دوست عزیزمون در میان بزارن . با تشکر از شما و تمامی دوستان سایت !

  8. کاربر روبرو از پست مفید imanco تشکرکرده است .

    imanco (سه شنبه 19 مرداد 89)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آذر 90 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,028
    سطح
    27
    Points: 2,028, Level: 27
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    imancoعزیز ازت خیلی ممنونم که درباره مشکل من خیلی ریز شدی و احساس می کنم که با همدردی شما و دیگر دوستان بتونم خودمو اصلاح کنم من تا قبل از اینکه ازدواج کنم با این خصوصیتی که داشتم زیاد مشکلی نداشتم چون این محبت ها یا در مقابل خانوادم بود یا در مقابل دوستام واونها قدر فداکاری های منو می دونستن اما از زمانی که ازدواج کردم کارهای که انجام می دم بعد از دو سه نوبت برام به وظیفه تبدیل می شه و از این به بعد اگر انجام ندم متوجه تغییر رفتار بد دیگران می شم این مشکلم رو توی بخش اختلاف با خانواده همسر هم بیان کردم مثلا من از روز اول هنگامی که با خانواده شوهرم به بیرون میرفتیم و شوهرم پشت فرمون ماشین بود بلافاصله می رفتم و عقب می نشستم و به سبب احترام این حق طبیعی خودم رو به مادرشوهرم می دادم اوایل مادرشوهرم هنگام نشستن به من بفرما می زد و من همینکه می دونستم اون میدونه که بهش احترام گذاشتم برام کافی بود اما الان دیگه وظیفه شده چون شوهرم میگه جلو نشستن جای مادرمه و مادرشوهرم هم به راحتی سوار و پیاده میشه یا مثلا من اگر جایی مهمون میشم همیشه بیش از وظیفه یه مهمون به میزبان کمک می کنم حتی گاهی اوقات که به رستوران میرم جو میگیرتمو ظرفامو روی هم میگذارم و دورو برمو جمع و جور می کنم حالا تصور کنید که وقتی من خانواده شوهرمو دعوت می کنم و اونها دست به سیاه سفید نمی زنن من چه حالی میشم گاهی از شدت عصبانیت می خوام یه بلایی سر خودم بیارم یا فکر کنید من برای مهمونی خواهر شوهم از دو روز قبل از مهمونی به کمک اونها رفتم و تمام غذا ها رو پختم و حتی با دستمال مثل کزت تمام سرامیک هارو پاک کردم و تصور کنید که وقتی مبینی توی مهمونی خودت خواهر شوهرت آخرین مهمونته که وارد خونت می شه چه حالی بهم دست داد یا الان که ازدواج کردم با خواهرهام هم رودربایستی دارم مثلا من دو ماه پیش یه شال نو خریدم و فقط 2 بار از اون استفاده کردم و خواهرم که می خواست به مسافرت بره اونو از من قرض گرفت الان توی این 2 ماه مرتب ازش استفاده می کنه و من روم نمی شه که ازش بخوام شالمو پس بده این چند مثالی که زدم یک اشل خیلی کوچک از مشکلاتم بود اگر بخواهید براتون بازم مثال بزنم می تونم تا فردا صبح بنویسم نمی دونم این مثالهام می تونه کمکتون کنه یا نه در صدد اینکه یه روانشناس خوب هم پیدا کنم هستم و کتاب زنان شیفته رو هم خریدم و دارم رو خودم کار می کنم که خودمو بیشتر دوست داشته باشم

  10. کاربر روبرو از پست مفید گیتانوش تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 19 تیر 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آبان 89 [ 17:13]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    2,027
    سطح
    27
    Points: 2,027, Level: 27
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    سلام

    از این رفتارت خیلی خوشم اومده . ازم نخواسته کمک میکنم . ازم نخواسته محبت میکنم . ازم نخواسته برا حل مشکل پا پیش میزارم و . . . !
    جای افتخار داره که تو یه همچین روزگاری آدمای مثبت بازم وجود دارن و دلسرد میشن ولی هیچوقت نا امید نمیشن .
    تو نیکی میکن و در دجله انداز . . . / مهم نیست نتیجه کارت رو بعدا بخوای ببینی یا نبینی .
    تو نتیجه کارت رو میبینی و این محبت ها و رفتارهات بهترین نتیجه برات هستن .
    همین که یه آدم متفاوت از خیلی لحاظ ها هستی بهترین نتیجه برا زحماتت هست .
    من به شخصه ازتون انتظار دارم هیچوقت پا پس نکشید و نا امید نشید و مطمئنم نمیشید و یکم دلگیر هستید !
    اذیت میشید از اینکه همه به فکر خودشون هستن و کسی نیست بتونه شما و کاراتون رو درک کنه و ارزشی براش قائل بشه .
    ولی همیشه اینطور نیست . تمام پاسخ هایی رو که براتون فرستادن رو دوباره بخونید میبینید همه از این رفتارها خوششون اومده و میاد و هیچکس ازتون نخواسته این رفتارها رو ترک کنید و همه ازتون خواستن یکم هم به فکر خودتون باشید تا کمتر درگیر فشارهای روحی از این قبل بشید و . . .
    من از طرف خودم ازتون تشکر میکنم بخاطر زحماتتون . ازتون میخوام یکم هم به فکر خودتون باشید و نسبت به طرف مقابلتون و شناختی که ازش دارید رفتار کنید تا کمتر با مشکلاتی از این قبیل مواجه بشید که مطمئنم اینو هم خودتون بهتر از من میدونید .

    کسی که بتونه از خودش بگذره حتما میتونه با مشکلاتی از قبیل رودواسی و . . . مقابله کنه . آزمایش کنید مطمئنم به نتیجه میرسید . جوری نه بگید که طرف مقابلتون ازتون زده نشه و براش دلیل کارتون و نه گفتنتون رو بگید و بزارید بدونه چرا با فلان رفتار و فلان کارش مخالف هستید . بهترین راه اینه با خودتون تعارف نداشته باشید . به خودتون هم نه بگید و رودواسی رو کنار بزارید . از مشاور و خصوصا مقالات و کتابها کمک بگیرید .

    از این سایت هم بازدید کنید ( مهارتهای نه گفتن ) مقاله ای از آقای دکتر محمد والی پور ( متخصص روانپزشکی )

    http://www.drvalipour.ir/index.php?ToDo=ShowArticles&AID=3911

  12. کاربر روبرو از پست مفید imanco تشکرکرده است .

    imanco (سه شنبه 19 مرداد 89)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آذر 90 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,028
    سطح
    27
    Points: 2,028, Level: 27
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    imancoمهربان ممنونم که بهم اعتماد به نفس می دی و با حرفات حس خوبی نسبت به خودم پیدا می کنم ولی از اونجایی که هر رابطه ای دو طرفش خوبه من احساس می کنم به خاطر روابط یه طرفه ای که داشتم یه حس بدی به خصوص نسبت به خانواده شوهرم پیدا کردم و اون حس تنفره که داره یواش یواش هر بار که می بینمشون برام ایجاد می شه دوست دارم در مقابلشون بگم که ازشون خیلی بدم اومده من آدم کینه ای نیستم اما وقتی خودم با کسی روراست هستم و دورویی میبینم از طرفم بدم میاد بهم بگو چطوری می تونم بیشتر به فکر خودم باشم ؟ واین که با هر کسی مثل خودش رفتار کنم می تونه تو دراز مدت منو کمک کنه؟

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 آبان 89 [ 17:13]
    تاریخ عضویت
    1389-5-18
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    2,027
    سطح
    27
    Points: 2,027, Level: 27
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    سلام

    وقتی با کسی رو راست هستی و دورویی میبینی لازم نیست ارتباط رو با اون ادامه بدی . بعضی وقتا سرت و بنداز پایین و برا همیشه از محلی که قدرتو نمیدونن بزار و برو ولی نه همیشه !
    ارتباط ت رو کمتر کن و سعی کن اینطوری به خودت کمک کنی . همیشه نمیشه طرف مقابل رو متوجه اشتباهش کرد و چاره ای جز فراموشی اون نداریم .
    ولی نگفتم مثل طرف باهاش رفتار کن و اینکار جز کوچک شدن خود آدم حاصل دیگه ای نداره و منظورم همینه که بی خیالش بشو . شدنی هست !
    ارتباط ت رو به حداقل برسون . با همسرت حرف بزن و واقعیت ها رو براش بگو و سعی کن یه جوری به فکر بندازیش .

  15. کاربر روبرو از پست مفید imanco تشکرکرده است .

    imanco (چهارشنبه 20 مرداد 89)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 آذر 90 [ 00:32]
    تاریخ عضویت
    1389-5-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,028
    سطح
    27
    Points: 2,028, Level: 27
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از بس دیگران رو شاد کردم خسته شدم

    imancoعزیز من متاسفانه نمی تونم خانواده شوهرمو فراموش کنم وباید رابطه مو ادامه بدم اما فکر می کنم اگر خودمو اصلاح کنم مشکلم با اونها هم حل شه من یه مشکل دیگه هم دارم که نمی دونم که با مشکل قبلیم ارتباطی داره یا نه و اون اینکه اکثرا چیزهایی که دیگران رو شاد میکنه زیاد روی من تاثیر نداره و گاهی سعی می کنم در مقابل بعضی ها که انرژی مثبتی بهم نمی دن اگر از چیزی یا کسی خوششون میاد جبهه بگیریم و رای مخالف بدم مثلا اگر به مسافرت می خوام برم قبلش شوق و ذوق دارم اما وقتی که می رم می گم ای کاش خونه مونده بودم و احساس می کنم که اونطوری که دلم می خواست نبود (اما وقتی با یک عده خاص برم کمتر این اتفاق می افته) حالا نمی دونم چی کنم که بتوم تو جمع احساس بهتری داشته باشم البته تو جمع دوستام خیلی بهم خوش می گذره وتقریبا این حالت برام به وجود نمی آد


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.