به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 مرداد 89 [ 09:41]
    تاریخ عضویت
    1386-12-02
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    7,153
    سطح
    56
    Points: 7,153, Level: 56
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    263

    تشکرشده 275 در 140 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Talking قضاوت از روي ظاهر (از داستانهاي مثنوي)

    بقالي در دكان خود، طوطي زيبا و خوش آوايي داشت. اين طوطي از دكان نگهباني ميكرد و با ندا و نواي دل انگيز خود، مشتريان را به آنجا، جلب ميكرد و بازار بقال را گرم نگه ميداشت. روزي بقال به خانه رفته بود. ازقضا، گربه اي در دكان او، موشي را دنبال ميكرد. طوطي، هراسان و ترسان شد و براي حفظ خود از گزند گربه، به اين سو و آن سو ميجهيد. بال و پرش به شيشه هايي كه پر از روغن بادام بود، خورد و شيشه ها به زمين افتاد و شكست و روغن آنها به زمين ريخت.
    بقال، وقتي به دكان آمد و آن منظره را ديد و جريان را فهميد، از روي خشم، طوطي را گرفت و با چوب دستي، آن قدر بر سرش زد كه موي سرش ريخت و كم كم طاس شد. از آن پس، طوطي، خاموش شد و بغض، گلويش را گرفت و ديگر سخن نگفت و همچنان روز و شب در غم و اندوه فرو رفت. بقال هر چه او را نوازش ميكرد تا بلكه پرنده را به نطق وا دارد و مانند گذشته، با نطقِ خود، مشتريان را جلب كند، طوطي، منقار نگشود و همچنان در خاموشي به سر برد. بقال بسيار حيران و افسرده شد و حتي براي اينكه طوطي سخن بگويد، به تهيدستان، صدقه مي داد و از خدا كمك مي خواست ولي نتيجه نمي گرفت.

    هديه ها مي داد درويش را
    تا بيابد نطق مرغ خويش را
    با هزاران غصه و غم گشته جفت
    كاي عجب اين مرغ كي آيد بگفت؟


    روزها گذشت و همچنان فضاي مغازه پر از اندوه و ماتم بود تا اين كه يك روز، مردي كه شغل او بافندگي بود و از قضا، سرش طاس بود، از آنجا گذر كرد. وقتي چشم طوطي به سر طاس آن مرد افتاد، ناگهان منقار گشود و صدا زد: "اي كچل! تو نيز مگر مانند من، روغن ريخته اي كه صاحبت برسرت زده و كچل شده اي؟!"

    طوطي اندر گفت آمد در زمان
    بانگ بر درويش زد كه هي! فلان
    از چه اي كَل با كلان آميختي
    تو مگر از شيشه، روغن ريختي؟!


    مردم از قياس و تشبيه آن چنيني او خنديند:

    از قياسش خنده آمد خلق را
    گو چو خود پنداشت صاحب دلق را


    طوطي چون پرنده اي ناطق است و از عقل و درايت بهره اي ندارد، با مقايسه باطن به ظاهر، يك چنين قياس و سنجش خوش نما ولي بي اساسي را بر زبان آورد:

    كار پاكان را قياس از خود مگير
    گرچه باشد در نوشتن شير، شير
    جمله عالم زين سبب گمراه شد
    كم كسي ز ابدال حق آگاه شد


    تا اين كه مي گويد:

    آن يكي شير است اندر باديه
    وآن يكي شير است اندر باديه
    آن يكي شير است كه آدم مي خورد
    وآن يكي شير است كه آدم مي درد


    به اين ترتيب، "مولوي" تاكيد ميكند كه قياس ظاهر به باطن، اشتباه است. براي نمونه، زنبورهاي عادي با زنبورهاي عسل، در ظاهر همگون ميباشند و از يك گياه و آب ميخورند و مي آشامند ولي محصول اولي، نيش و زهر و محصول دومي، عسل مي شود و يا آهوي بي مُشك و مشك دار، در ظاهر هم سان هستند و هر دو از آب رودخانه مي آشامند ولي محصول اولي، سرگين و محصول دومي، مُشك ناب و خوش بو مي گردد.
    در كنار بيشه زار، دو نوع "ني" وجود دارد. هر دو از يك آب و هوا استفاده ميكنند ولي درون يكي، خالي است، در حاليكه درون ديگري پُر از شكر است كه به آن "نيشكر" گويند.

    صد هزاران اين چنين اشباه بين
    فرقشان هفتاد ساله راه بين
    اين خورد گرد و پليدي زو جدا
    وآن خورد گرد و همه نور خدا


    مهمتريت نتيجه اي كه "مولوي" از اين قصه ميگيرد:
    [b]"از همنشين و دوست ناباب، بپرهيزيد و مبادا ظاهر زيباي آنان، شما را بفريبد و با مقايسه، بپنداريد كه باطن او نيز زيباست."[/b]

    در گزينش دوست دقت كنيد:

    چون بسي ابليس آدم روي هست
    پس به هر دستي نشايد داد دست

  2. کاربر روبرو از پست مفید fnh63 تشکرکرده است .

    fnh63 (یکشنبه 11 فروردین 87)

  3. #2
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 مرداد 89 [ 09:41]
    تاریخ عضویت
    1386-12-02
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    7,153
    سطح
    56
    Points: 7,153, Level: 56
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 197
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    263

    تشکرشده 275 در 140 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: قضاوت از روي ظاهر (از داستانهاي مثنوي)

    هيچ نظر خاصي ندارين؟

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: قضاوت از روي ظاهر (از داستانهاي مثنوي)

    چرا . با اجازه !

    مبخواستم بگم یه ضرب المثلی هست که میگه : " دوری و دوستی "
    حالا نه اینکه از دیگه سراغ کسی رو هم نگیریم ولی حداقل مثل یکی از همشهریامون نباشیم که داشت از تاکسی پیدا میشد رفیقشو اونور خیابان دید یه راننده تاکسی گفت : آقا دو نفر حساب کن ! !

    موید باشید .

  5. کاربر روبرو از پست مفید lord.hamed تشکرکرده است .

    lord.hamed (یکشنبه 11 فروردین 87)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عشق دانشجوي دختر به استاد
    توسط as112 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 59
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 بهمن 92, 02:49
  2. طرز تهيه ي منوي عاشقانه
    توسط yasa در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 70
    آخرين نوشته: جمعه 27 مرداد 91, 04:04
  3. دعوا بر سر استاد معنوي شوهرم
    توسط lonely heart در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 20 اردیبهشت 90, 11:51
  4. جوان و جستجوي هويت
    توسط Niloo55 در انجمن مقالات آموزشی روانشناسی کودک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 تیر 88, 20:58
  5. جستجوي مرد ايده آل: تصوري خيالي يا حقيقي؟
    توسط erfan25 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 14 اسفند 86, 17:27

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.