به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    سلام همدردان عزیز
    بچه ها بعضی از شما مطالب من رو در تاپیکهای قبلیم خوندید.میبخشین خیلی پراکنده حرفامو گفتم.باور کنین ذهن خودم هم مثل یه کلاف سردر گمه.اصلا خودم هم دقیقا نمیدونم مشکلم دقیقا کجاست؟
    خیلی دوست داشتم تو این مبحث مشکلات فردی بذارم تاپیکمو.بنظرم مدیر محترم جدیدا این امکان رو فراهم کردن
    ممنون آقای مدیر
    نمیدونستم عنوان تاپیکمو چی بذارم چون خیلی مشکلات درونی دارم.دیدم این یکی مهمتره
    من اصلا تعادل احساسی ندارم.و بازه زمانی که یه حسم 180 درجه توش عوض میشه گاها خیلی کوتاهه.یا خیلی خوشحال و خوبم یا بشدت افسرده و غمگین
    مسائل و مشکلاتی رو که با خانواده همسرم دارم بیش از حد جدی میگیرم و بزرگش میکنم.تمامی وقت و انرژیم صرف فکر کردن به تعاملم با اونا میشه.فکر کنم به اندازه کافی درمورد جزئیاتش گفته باشم
    از آینده و اتفاقات بدی که هنوز نیفتادن به شدت میترسم
    اکثر اوقات چنان این افکار منفی بهم غلبه میکنه که تپش قلب میگیرم.لرزش و عرق و...
    وهمه مشکلات برام حل نشدنی و غیر قابل تحمل میشه و بدجور بهم میریزم
    گاهی هم همه اینا و حتی بزرگتر از اینا هم برام خیلی راحت جلوه میکنه.اما این کمتر پیش میاد و زودتر هم این حس خوبم از بین میره.گاهی فقط به اندازه 3-4 ثانیه دوام داره و بعد هرچی میگردم پیداش نمیکنم
    اینم بگم الان حالم نسبتا خوبه.لطفا کمکم کنین.خیلی اذیت میشم

  2. 4 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (پنجشنبه 27 خرداد 89)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 آذر 90 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1386-12-01
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    3,949
    سطح
    39
    Points: 3,949, Level: 39
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    سلام lvlahtab عزیز امیدوارم همچنان خوب باشی
    دوست عزیز این مشکلاتی که شما داری به نظر من ناشی از باور غلطیه که نسبت به خودت داری
    (از آینده و اتفاقات بدی که هنوز نیفتادن به شدت میترسم) شما از موضوعی که پیش خودتون به عنوان رازه می ترسید البته به نطر من
    شما توضیح کافی در مورد خودتون ندادید
    چند سالتونه ؟
    چه مدته ازدواج کردید ؟
    طریقه آشنایی با همسرتون ؟
    رابطتون با همسرتون ؟
    تحصیلاتتون ؟
    اگه این سوالا رو پاسخ بدید دوستان بیشتر مي تونند راهنماییتون کنند
    مشکلات روحی تونو با کسی که باهاش راحت هستید در میون بزارید
    سعی کنید در طول روز وقت خالی برای فکر کردن نداشته باشید
    ورزش کنید و به ظاهرتون بیشتر توجه کنید . فیلمای مورد علاقتونو تماشا کنید آهنگای شاد گوش بدید در محیط هایی که برای شما خوش آیند نیست قرار نگیرید
    امیدوارم تونسته باشم کمکی بهتون کرده باشم البته اگه به سوالای بالا پاسخ بدید حتما راه حل های بیشتر وبهتری برای شما پیشنهاد میشه

  4. 6 کاربر از پست مفید farhang تشکرکرده اند .

    farhang (پنجشنبه 03 تیر 89)

  5. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,423
    امتیاز
    287,340
    سطح
    100
    Points: 287,340, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,585

    تشکرشده 37,089 در 7,005 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    با سلام
    تغيير احساس و تعادل بخشيدن به آن،‌ كاري هست كه هم زياد آگاهي مي خواهد و از آن مهمتر اينكه خيلي زياد نياز به تمرين دارد. تمرين و تمرين و تمرين.....

    لينكهاي ذيل مي تواند براي شما مفيد واقع شود.
    مقاله از حال بد به حال خوب بخش اول

    مقاله از حال بد به حال خوب بخش دوم
    يافته هاي من

    كتاب هوش هيجاني

    كتاب زندگي عاقلانه

    كتاب از حال بد به حال خوب (كه كتاب كار بسيار جالبي براي تغييرات و كنترل احساس هست)

  6. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 03 تیر 89)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    خیلی ممنونم از آقای مدیر و فرهنگ گرامی
    جواب سوالات شما:
    من 20 و خورده ای سالمه
    تقریبا یک سال و نیمه ازدواج کردم
    بصورت سنتی از طریق خانواده ها آشنا شدیم
    رابطه خوبی باهم داریم در کل(مشکل جدی نداریم)فقط کنارش احساس امنیت روانی نمیکنم و حس تنهایی میکنم
    لیسانس
    پیشنهاد دادین مشکلات روحیمو با کسی که راحتم در میون بذارم.نمیتونم.راحت نیستم با کسی.جز دوستام و اینجا دوستام هم مجرد هستن نمیتونن درک کنن بخوبی مشکلاتمو منم اشتیاقی به گفتن مشکلاتم به اونا بیشتر مواقع ندارم.
    باقی نظراتتونو سعی میکنم انجام بدم خیلی وقته.اما گاهی نمیتونم.افکارم که بهم میریزه انگار کل بدنم فلج میشه

    مدیر محترم
    ممنون از بابت این لینکها.حتما مو به مو مطالعه خواهم کرد و ان شاا.. عملی.سعی میکنم شما رو در روند تغییرات قرار بدم.
    باقی دوستان خوشحال میشم اگه از نظرات شما هم استفاده کنم

  8. کاربر روبرو از پست مفید lvlahtab تشکرکرده است .

    lvlahtab (پنجشنبه 27 خرداد 89)

  9. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    مهتاب جان

    توصیه می کنم کتاب :

    از حال خوب - به حال بد ( شناخت درمانی )

    نوشته ی : دکتر دیوید برنز
    ترجمه : مهدی قراچه داغی

    را مطالعه کنی و تمرین های عملی کتاب را هم آنجام بدهی . برایت خیلی مفید خواهد بود .


    تو موفق می شوی و من به تو ایمان دارم

  10. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (پنجشنبه 27 خرداد 89)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    سلام بچه ها
    شرمنده،فعلا اتفاق خوبی نیفتاده.حالم که باز داره بد میشه.همش تو فکرم
    میدونین الان وسط امتحاناتمه.همینه که فرصت نمیکنم این مقاله ها و کتابا رو که پیشنهاد دادین بخونم
    اما تا دلتون بخواد فرصت دارم به عمیقترین وجه به افکار منفیم بپردازم
    لطفا اگه حرفی واسه آروم کردنم ندارین،فعلا کسی سرزنشم نکنه.اخه خودم به اندازه کافی اینکارو میکنم
    خیلی حوصله م سر رفته.از هیچ چیز لذت نمیبرم.همش میخوام گریه کنم.اماگاهی حوصله اونم ندارم.
    میترسم افسرده بشم.خدایا چکار کنم؟
    حتما باید برم مشاوره بعد از امتحانات.دارم واقعا دیوونه میشم.باور کنین
    اگه مشکلم جدی باشه و بدتر بشه چه کنم؟همسرم چکار خواهد کرد؟امیدی به مشاور هم ندارم.همون یکی دو باری که چرت و پرت تحویلم دادن کافیه.بندرت مشاور درست و حسابی پیدا میشه.اونم با روش آزمون و خطا باید پیدا کنم.
    فعلا که جایی جز اینجا ندارم حرفامو بگم.
    خیلی دلم گرفته.یکی بهم انرژی مثبت بده.یکی آرومم کنه.یکی به زندگی امیدوارم کنه.یکی بهم بگه که مشکلاتم اونقدرها هم بزرگ نیست که اینقدر داغونم کنه
    وای من چرا اینجوری شدم؟

  12. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,423
    امتیاز
    287,340
    سطح
    100
    Points: 287,340, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,585

    تشکرشده 37,089 در 7,005 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط lvlahtab
    میدونین الان وسط امتحاناتمه.همینه که فرصت نمیکنم این مقاله ها و کتابا رو که پیشنهاد دادین بخونم
    اما تا دلتون بخواد فرصت دارم به عمیقترین وجه به افکار منفیم بپردازم
    سلام
    خود فشارهايي كه ما در ذهنمون ايجاد مي كنيم، بيشترين عامل چنين احساساتي هست كه در ما بر مي انگيزد.
    مثلا امتحانات ، و خانواده همسري كه منصف نيست. فقط يه تحريك هستند. نه يك فشار ، اما اگر آنها را (با روش اشتباه خود)بتوانيم به خوبي و با انرژي زياد در ذهنمان پرورش بدهيم و در اين كار همت بكنيم و با اراده زياد و مستمر اين تحريكها را در ذهنمان پروبال بدهيم آنوقت خواهيم توانست فشار زيادي را آن چنان بر خودمان ايجاد كنيم، كه در آستانه شكستن قرار بگيريم.

    به نظر من هر كس كه هنوز آمادگي مقابله با تحريكات بيروني را ندارد، بهتر است ابتدا پرهيز كند و خودش را تقويت كند. و بعد به صحنه هاي مختلف زندگي وارد شود.
    مثلا اگر كسي نمي تواند با تحريكات ديگران به صورت منعطفي برخورد كند، از ازدواج پرهيز كند تا چنين مهارتي را كسب كند.
    يا يك خانم خانه كه هم ازدواج كرده و هم با خانواده همسرش مشكل دارد، بهتر است براي مدتي مرخصي تحصيلي بگيرد، يا اصلا انصراف تحصيلي بدهد، تا مقاومت خود را افزايش يابد.

    وقتي كه ما از تحريكات اطرافمان فشار مي سازيم و آنها را با هم جمع مي كنيم ، زير آنها له مي شويم.

    اين توضيحات كلي بود.
    اما به طور عملياتي شما چه كار بايد بكنيد:
    ببيين كسب مهارتهايي كه بتوانيد احساسات خود را مديريت بكنيد، تقريبا يه چيزي مثل اكسيژن براي زنده ماندن مي ماند.
    شما الان به شدت زير فشارها تنگي نفس گرفته ايد، و به جاي تقلا براي اكسيژن ، سعي مي كنيد تحمل كنيد تا امتحانات تمام شود يا ....

    فوقش يه ترم مشروط مي شويد.
    يا اخراج مي شويد.
    آخرش كه چي؟
    من خودم خيلي بيشتر دوست دارم كه تحصيل نكرده، باشم، تا اينكه زندگي خود را مجروح فشارهاي خيالي از درس بكنم.

    دقت فرمائيد،‌مشكل امتحان يا خانواده همسر نيست.
    مشكل نگاه شما به زندگي هست.

    مثلا همين نگاه كه ، مشاوران چرت و پرت تحويلم دادند، سرزنشم نكنيد، امتحان دارم، وقت مطالعه مقاله ندارم....
    خب اگر همه اين مجرا ها را به روي خود مي بندي،‌معلوم است كه احساس خفگي بهتون دست مي دهد.

    امتحان و زندگي جاي خودش را دارد....
    شما بايد سريعتر با كسب آگاهي و مشاوره ، نحوه تعاملت را با زندگي و مشكلات سهل تر انجام بدهيد.

    پس به جاي حرص خوردن و غصه خوردن و احساس فشار ، اقدام كن، عمل كن.
    خودكاوي هاي شخصي ات را به صفر برسان.
    مطالعه ، مشاوره و انجام عملياتهايي كه پيشنهاد شده است را جدي عمل كن، عمل كن و عمل....

  13. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 03 تیر 89)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    سلام آقای مدیر مهربان
    ببخشید بعد از ارسالم یادم افتاد تو اون قسمت باید میگفتم دور از جون آقای سنگ تراشان

    واقعا راهنماییهای شما خیلی روم اثر مثبت میذاره و اتفاقا همین بود که باعث شد عضو سایت بشم

    راست میگین اقای مدیر.من یادداشت کردم اون کتاب روانشناسی اهمالکاری رو هم بخرم.بخونم

    خب میدونین نمیتونم به امتحاناتم فکر نکنم.بیشتر بخاطر اینکه ترم آخرم.

    راستش اقای مدیر.من قبل از ازدواج اصلا چنین مشکلاتی نداشتم.اگه کسی هم میدیدم چنین حرفایی میزنه خیلی سرزنشش میکردم.ولی آدم که تو شرایط قرار میگیره خیلی فرق میکنه.اگه فکر میکردم قبل از ازدواج که چنین مشکلاتی برام پیش میاد مطمئنا دیرتر اقدام میکردم.

    یه وقت نگین فکر نکرده و فوری جواب دادی.گفتم تا نرفتین اینا رو هم بگم.
    ممنون که به حرفام توجه میکنین

    البته من دارم واسه این امتحانم با کامپیوتر درس میخونم و گاهی از تو اینترنت مطلب واسه درسم برمیدارم
    اینه که همزمان اینجا هم آن هستم

  15. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    مجموعه کردن همه آنچه که برایت مسئله است ، با توجه به احساس محور بودنت و.... شما را با احساس ناتوانی در مدیریت کردن اونها مواجه می کنه .


    اول >>>>>>> از همه اینهایی که ردیف کردی به عنوان مسائلی که برایت مطرح است ، به یکی بیشتر توجه نکن و هر کدام خواست حواست را به طرف خودش جلب کنه ، بهش بگو من با تو کار ندارم ، فعلاً وقت ندارم بهت فکر کنم . و ..... به این ترتیب ذهنت را از تمرکز بر کوهی از مسائل به سوی یک مسئله جهت می دهی ، به عبارتی از مجموعه ای که دغدغه است برایت تمرکز زدایی می کنی . ( مثلاً در موقعیت کنونی فقط به درس و امتحاناتت توجه کن و هروقت موضوع خانواده همسر و تعاملت با اونها پیش اومد آنرا از ذهن بران و بهش فکر نکن ، به خودت بگو وقت ندارم فکر کنم بهش ، فعلاً باید متوجه امتحاناتم باشم )

    دوم >>>>>>>
    بعد از فراغت از اولویتت در بند اول ( امتحاناتت ) بشین با خودت جدی تصمیم بگیر که حساسیت زدایی کنی . یعنی تصمیم بگیری که نسبت به هرچه حساسی ، حساس نباشی ( مبارزه منفی ) هر وقت هر کدام از مسائلی که رنجت میده ذهنت رو درگیر کرد ، به خودت بگو : حوصله داری ها !!! واقعاً که بیکاری !!! بی خیال ، اصلاً موضوع مهمی نیست . و محکم و جدی با چموشی ذهنت برای رفتن به سراغ موضوع مبارزه کن و تحت کنترل درش بیار و نگذار فکر و خیال کنه .

    سوم >>>>>> روی نگرشت نسبت به زندگی کار کن ، و سعی کن یک نگرش روان و راحت و واقع بینانه نسبت به زندگی پیدا کنی ، نه نگرشی سخت گیرانه و فرسایشی ( در این نگرش همه ابعاد زندگی مد نظر باشد از جمله تعامل با همسر و دیگران )

    چهارم >>>>> ذهن شما زیادی فعاله و از این شاخه به اون شاخه می پره و آروم نمیگیره و به نظر میرسه عادت داری حتماً به چیزی در اطراف فکر کنی ، به عبارتی کنترل خیال و ذهنت را در دست نداری ، اگر لحظه ای به واکاوی چیزی نپردازی احساس بیهودگی می کنی اگر اینطوره لازمه که روی توقف ذهن کار کنی ، به عبارتی خلوت ذهنی ایجاد کنی ، و تکنیکهای تسلط برخویشتن را ( بخصوص تکنیکهای تمرینی را ) به کار بگیری .

    مطمئنم که اگر به عمل رو بیاری و جلوی صرفاً درد افشانی را بگیری و این راهکارهای اولیه را به اجرا در بیاری به زودی می آیی و میگی : چقدر راحت شدم !!!!

    موفق باشی عزیزم .

  16. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 03 تیر 89)

  17. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: >>>از عدم وجود تعادل در احساساتم بشدت رنج میبرم

    سلام دوباره
    حرف خاصی واسه گفتن فعلا ندارم
    اما دلم میخواست باهاتون حرف بزنم
    من الان بهترم.نگرانیم کمتره.
    انگار این حال خوب و بد یه سیر نزولی و صعودی در من داره.خودبخود میاد میره.نه اجازه ای نه چیزی...
    مثل عشق بدون اینکه دربزنه وارد میشه
    خیلی باید رو خودم کار کنم.خیلی
    میخواستم یه چیز بی ربط به تاپیکم هم بگم
    از دیدن بی دل عزیز تو تالار خیلی خوشحالم

  18. کاربر روبرو از پست مفید lvlahtab تشکرکرده است .

    lvlahtab (دوشنبه 31 خرداد 89)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تعادل روحی ندارم کمکم کنید
    توسط anjelaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 تیر 92, 05:43
  2. شوهرم تعادل روحی و اخلاقی نداره منو آزار می ده
    توسط paper در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 دی 90, 09:19
  3. خوابم تعبیر میشه؟
    توسط roze_bikhar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 مهر 90, 11:05
  4. با همسرم تعارف دارم چه کنم؟
    توسط فرات در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 مهر 90, 13:16

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.