مجموعه کردن همه آنچه که برایت مسئله است ، با توجه به احساس محور بودنت و.... شما را با احساس ناتوانی در مدیریت کردن اونها مواجه می کنه .
اول >>>>>>> از همه اینهایی که ردیف کردی به عنوان مسائلی که برایت مطرح است ، به یکی بیشتر توجه نکن و هر کدام خواست حواست را به طرف خودش جلب کنه ، بهش بگو من با تو کار ندارم ، فعلاً وقت ندارم بهت فکر کنم . و ..... به این ترتیب ذهنت را از تمرکز بر کوهی از مسائل به سوی یک مسئله جهت می دهی ، به عبارتی از مجموعه ای که دغدغه است برایت تمرکز زدایی می کنی . ( مثلاً در موقعیت کنونی فقط به درس و امتحاناتت توجه کن و هروقت موضوع خانواده همسر و تعاملت با اونها پیش اومد آنرا از ذهن بران و بهش فکر نکن ، به خودت بگو وقت ندارم فکر کنم بهش ، فعلاً باید متوجه امتحاناتم باشم )
دوم >>>>>>> بعد از فراغت از اولویتت در بند اول ( امتحاناتت ) بشین با خودت جدی تصمیم بگیر که حساسیت زدایی کنی . یعنی تصمیم بگیری که نسبت به هرچه حساسی ، حساس نباشی ( مبارزه منفی ) هر وقت هر کدام از مسائلی که رنجت میده ذهنت رو درگیر کرد ، به خودت بگو : حوصله داری ها !!! واقعاً که بیکاری !!! بی خیال ، اصلاً موضوع مهمی نیست . و محکم و جدی با چموشی ذهنت برای رفتن به سراغ موضوع مبارزه کن و تحت کنترل درش بیار و نگذار فکر و خیال کنه .
سوم >>>>>> روی نگرشت نسبت به زندگی کار کن ، و سعی کن یک نگرش روان و راحت و واقع بینانه نسبت به زندگی پیدا کنی ، نه نگرشی سخت گیرانه و فرسایشی ( در این نگرش همه ابعاد زندگی مد نظر باشد از جمله تعامل با همسر و دیگران )
چهارم >>>>> ذهن شما زیادی فعاله و از این شاخه به اون شاخه می پره و آروم نمیگیره و به نظر میرسه عادت داری حتماً به چیزی در اطراف فکر کنی ، به عبارتی کنترل خیال و ذهنت را در دست نداری ، اگر لحظه ای به واکاوی چیزی نپردازی احساس بیهودگی می کنی اگر اینطوره لازمه که روی توقف ذهن کار کنی ، به عبارتی خلوت ذهنی ایجاد کنی ، و تکنیکهای تسلط برخویشتن را ( بخصوص تکنیکهای تمرینی را ) به کار بگیری .
مطمئنم که اگر به عمل رو بیاری و جلوی صرفاً درد افشانی را بگیری و این راهکارهای اولیه را به اجرا در بیاری به زودی می آیی و میگی : چقدر راحت شدم !!!!
موفق باشی عزیزم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)