به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 مهر 89 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1386-11-13
    نوشته ها
    952
    امتیاز
    20,283
    سطح
    89
    Points: 20,283, Level: 89
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,946

    تشکرشده 1,965 در 675 پست

    Rep Power
    112
    Array

    مراسم نوروز در كشورهاي مختلف جهان

    اولين كشور تاجيكستان

    دوره اسلامي نوروز در بسياري از مناطق به منزله يك جشن مذهبي نيز بوده و اين نه تنها در منطقه ايران كنوني بلكه در ياي مركزي و به ويژه در تاجيكستان به عنوان يك جشن مذهبي تلقي مي گرديد. لذا نوروز در دوره غزنويان , سلجوقيان , اهيان و حتي در دوره پس از غارتگري و توحش مغولها , شيبانيان , اشترخانيان نيز جشن گرفته مي شد.



    يكي از جشن هاي بسيار با اهميت ايرانيان كه با آغاز فصل بهار در ميان تمام ايراني نژادان كشورهاي مختلف جهان مورد توجه خاص قرار مي گيرد جشن نوروز است. اهميت اين روز باعث شد كه پس از تسلط اسلام بر سرزمين ايران با وجود تغييرات مختلفي كه در مراسم آن صورت گرفته؛ ولي كلا" به شكل يكسان در اين جوامع برقرار بماند. شايد علت ماندگاري اين جشن در دوره پس از تسلط اعراب ماهيت مذهبي جشن هاي زرتشتيان باشد. بدين معنا كه جشن در زبان پهلوي ساساني برگرفته از واژه Yazn به معناي (( ستاييدن )) و (( پرستيدن)) است و ezism ( س ص 13) به معناي (( ستايش)) و (( پرستش)) اسم مصدر آن كه با اندك تغييري به (( جشن)) تبديل مي يابد بر اين اساس كليه (( جشن)) هاي ايرانيان گذشته در واقع ستايش و نوعي مراسم مذهبي نيز تلقي مي گرديد. در تاجيكستان و بعضي از ديگر نقاط آسياي مركزي آن را (( عيد سر سال )) يا (( عيد سال نو )) نيز مي نامند. در حدود سال 1927 در دوره شوروي عيد نوروز در شهر خجند از لحاظ اولويت به عنوان نخستين عيد اعلام گرديد. اما اين مسئله با انتقاد بعضي روحانيان و بعضي رهبران كمونيست اين ناحيه مواجه شد از ترس اينكه مبادا آنان را (( ضد ملحد)) بخوانند, به همين دليل تا سالهاي دهه 70 تنها مردم به طور خصوصي و شخصي در خانه ها و روستاهاي خود اين عيد را جشن مي گرفتند. تاجيكان , مشابه ديگر ايراني نژادان مراسم و آداب خاصي در هنگام جشن نوروز انجام مي دهند. روز نوروز در تاجيكستان به حساب سال شمار دهقاني تاجيكي اول ماه حمل و به حساب ميلادي 21 يا 22 مارس شروع مي گردد. مع ذلك در بعضي نواحي از قبيل حصار شادمان جشن نوروز از اول ماه مارس شروع مي گردد. اكنون نظر به اهميت بعضي مراسم نوروز در ميان تاجيكان نواحي مختلف تاجيكستان تعدادي از آنها را كه با سنتهاي كهن تاجيكي عجين شده و در فولكلور تاجيك نقش ويژه اي يافته توصيف مي نماييم:





    الف) مراسم ماه حوت


    در گذشته پيش از نوروز مراسم متعددي داشتند كه با نزديك شدن بهار و كارهاي دهقاني بجا مي آورند . يكي از اين مراسم (( حوت )) نام داشت. حوت از نظر دهقانان آخرين ماه سال بود. تاجيكان از قديم الايام در اين ماه براي كشت و كار بهاري آمادگي مي ديدند و در اين خصوص سرود, نقل و روايت اشعار و ضرب المثل هاي گوناگوني ايجاد نموده اند. در وادي خنگاب و بعضي محلهاي قراتگين از قبل براي انجام مراسم حوت خود را آماده مي نمودند. در اين مراسم مردم پس از حاضر نمودن مصالح بزم سه شب اول ماه حوت را در ميهماني ها گرد آمده, آتش افروخته در اطراف آن مي نشستند. موسيقي مي شنيدند و به رقص و بازي مشغول مي گشتند و طنزپردازان و شيرين كاران نمايش هاي ملي و مردمي را نمايش مي دادند مردم نيز با هم سرود زير را

    مي خواندند:

    حوت گذشت, فصل زمستان به مقام دل ما

    ليك در حوث شده است شورش و غوغا برپا

    سردي و گرمي, اين بود به فرمان خدا

    نيست كس را سخني گفته در اين چون و چرا

    حوت اگر حوت كند , كم پيره در قوطي كند



    بعضي سال ها در آسياي مركزي علي الخصوص در تاجيكستان ماه حوت گرم مي شد و مردم علف , خاشاك و خوراك دام و ديگر ذخيره هايي را كه براي زمستان تهيه ديده بودند به دامهاي خود مي دادند. بعضا" پس از گرم شدن , آب و هوا تغيير يافته, برف مي باريد و درختان را سرما ميزد و ضرب المثل (( حوت اگر حوتي كند)) به همين مناسبت گفته شده است. حوت را از جهت اينكه در اين ماه آب و هوا به سرعت تغيير مي يابد به سه دوره تقسيم كرده اند كه از آن 17 شبانه روز حوت 7 شبانه روز عجوز و 3 شبانه روز آن عكس و نحس ناميده مي شد. بعد از سه روز, نحس سال پايان يافته سال نو يا نوروز وارد مي گشت. درباره عجوز اين شعر را گفته اند:

    هجدهم حوت را عجوز شمار كه بود اول فصل بهار

    در تصور مردم آسياي مركزي عجوز مخلوق واهمه انگيزي بوده است و روزهاي عجوزي بسيار خطرناك شورده مي شد. در روزهاي عجوز كسي به سفر نمي رفت , جشن و بويژه عروسي گرفته نمي شد. زنها ناخن نمي گرفتند و سر نمي شستند. عجوز نه فقط به انسان بلكه به حيوانهاي خانگي نيز زيان مي رسانيد. اين عقيده از رباعي زير مشخص مي گردد:

    فصل نوروز آمد و دلهاي مردم شاد شد

    جانداران از عجوز و عكس و نحس آزاد شد

    مردم از ماه حمل كردند اميد خيريت

    سال نو آمد به دهقان وقت كشت و كار شد

    پيش از نوروز در روزهاي عجوز سردي و خنكي سختي عاجز مي شد كه در سخنان ذيل تجلي مي يابد: (( از نوروز پيش هفت روز , سه و دو برف هر روز)), (( از نوروز پيش هفت روز , چل تايي كنده بسوز)) يا (( حوت و نوروز, چل كنده بسوز, خواه شب گردي , خواه روز)) . اين گونه كلمات قصار در دهه بيست در ميان اهالي منطقه يغناب استفاده مي شد.

    يكي از فولكلور شناسان تاجيك به نام رحيم اف سلسله آثاري را كه در آنها درباره ماه حوت و آمادگي مردم براي عيد در سه هفته پيش از نوروز سخن رفته نشان داده است و چنين تحليل نموده كه آغاز ماه حوت در گذشته عيد ملي دهقاني بوده است. جشن حوت به مرور زمان اهميت پيشينه خود را از دست داده و در زندگي دهقانان, بعضي محلهاي آسياي مركزي از جمله تاجيكستان , وادي خنگاب و مناطق ديگر همچون عادت باقي مانده است.



    ب) مراسم گل گرداني
    يكي ديگر از مراسم مهم وابسته به نوروز و كارهاي دهقاني (( گل گرداني)) نام دارد. گل گرداني را مردم تاجيك از زمانهاي قديم به مناسبت بيداري طبيعت و آغاز شكوفه دهي گلها و درختان تشكيل مي نمايند. در گذشته وظيفه گل گرداني بر عهده بزرگسالان بود. اما اين مراسم اكنون در اكثر محل ها توسط بچه ها و جوانان انجام مي شود. گل گردانها از دره و تپه و دامنه كوهها گل چيده اهل ديه خود را از پايان يافتن زمستان و فرا رسيدن عروس سال و آغاز كشت و كار بهاري و آمدن نوروز مژده مي دهند. صاحبان خانه به گروه گل گردانها كه از پنج تا ده نفر مي باشند انعام مي دهند و گلها را به چشم و ابروان خود ماليده از صحت و سلامت و به بهار نو رسيدن خود اظهار شادي مي نمايند و اين عبارت را بر زبان جاري مي سازند: (( سبكي هاي تو از ما و وزنيني هاي ما از تو))

    گل بايچيچك و گل سياه گوش در نواحي شمالي همچنين در سمرقند و واديهاي زر افشان , فرغانه و قشقدر نشانه آغاز بهار بود. مراسم گل گرداني را (( بايچيچك )) يا (( بايچيچك گويي)) نيز مي نامند. اهالي بعضي ديه هاي قسمت شمالي رودخانه زر افشان , اين گل را (( بايكندك)) نيز مي نامند. مردم وادي حصار و تاجيكان ولايت سرخان درياي ازبكستان نيز آن را (( گل گردك)) مي گويند. در برخي محل ها نام (( بهار نو مبارك باد)) و (( گل نوروزي)) هم معمول است. گلهاي سيه گوش نوروزي و بايچيچك در هر موضع موافق شرايط طبيعي محيط جغرافيايي دير يا زود مي رويند و از اين رو مراسم گل گرداني در روزهاي گوناگوني بر پا م گردد. مع ذلك در اكثر محلات اين مراسم در اول ماه مارس صورت مي گيرد. سرودهاي گل گرداني بسيار بلند و با آهنگ مطنطن سراييده مي شود و آميخته با هزل و شوخي است. در اين سرودها پس از هر بند كه ( سه مصرع) از طرف سر بيت خوان سروده مي شود واسطه العقد تكرار مي گردد. معمولا" واسطه العقد ابيات را كه همه اشتراك كنندگان مراسم مي خوانند, بدين ترتيب :

    سر بيت خوان : بهار آمد, بهار آمد

    به دهقان وقت كار آمد

    به دوستان گل قطار آمد

    بهار نو مبارك باد

    گروه : گل گلها بايچيچك , بايچيچك

    سر بيت خوان: سنگ آمد و سنگ آمد

    پيش بز لنگ آمد

    مير بچه به جنگ آمد

    بهار نو مبارك باد

    گروه: گل گلها بايچيچك , گل گلها بايچيچك

    سر بيت خوان : مير بچه قاشاني

    قلپاق سر پيشاني

    قدر گله ميداني؟

    گروه: گل گلها بايچيچك , گل گلها بايچيچك

    سر بيت خوان : بچه ها آمدن لوچك

    ميتي , نمي تي پول پولچك

    گروه: گل گلها بايچيچك , گل گلها بايچيچك

    اين قبيل ترانه ها معمولا منعكس كننده زيبايي زمين, روستاها , دره هاي گل پوش , رودخانه ها , نواي بلبلان, كبكهاي خوش خرام و عموما" زيبايي هاي زندگي و طبيعت هستند.

    يكي ديگر از اين سرودها چنين است:

    بهاران ابر غران شد اي بوي مشك گردان شد

    كه بلبل سخت گريان شد بهار نو مبارك باد

    بهار آمد, بهار آمد به دهقان وقت كار امد

    به چوپان طول ماه آمد بهار نو مبارك باد

    در بخارا اين مراسم را (( بلبل خواني )) مي ناميدند. بلبل خواني بخارا ماهيتا" با (( گل گرداني )) يكي مي باشد و در بعضي موارد تفاوتهايي نيز دارد. گل گردانها در محل هاي ديگر گلها را دسته دسته كرده و يا در نوك چوبي بسته در كنار در خانه هاي اهل ديه يا شهر در خاك فرو مي كردند و سرود مي خواندند. در بخارا صاحبان خانه , گل گردانها را به خانه نيز دعوت مي نمودند. بعد از اين بچه ها شروع به سرودن مي كردند. متن سرودهاي بخارا از جهت نداشتن واسطه العقد و ساخت و وزن , فرقهايي دارد. وزن اين اشعار ساده بود و با يك يا دو بار شنيدن , آن را حفظ مي كردند. سرود بلبل خواني را همه اشتراك كنندگان مراسم از آغاز تا انتهايش مي خواندند. اين سرود كه مضمون آميخته داشته به چند موضوع مي پردازد و با وجود سبكي وزنش بچه گانه نيست. اين سرور سر مستي انسان را از بهار و ديدار يار نشان مي دهد:

    آن كه باشد

    فصل بهاران به همه ياران

    جانب گل زار فارغ اغيار

    گشت گلستان مجمع خوبان

    از پي ايشان

    سر خوش و سرمست قاموز بر دست

    هيهيه هويي قيله كدويي

    بر لب جويي از همه سويي

    بزم نكويي

    گه ز اسيران سوزي گدازي

    صحن چمنها غنچه گلها

    شرشر آبي سيخ كبابي

    كوتل و ليلاق كاسه قيماق

    دلبر مهوش باده به هم كش

    جغرافياي مراسم گل گرداني خيلي وسيع است. در دهكده ها و شهر هاي ايران نيز 15 تا 20 روز پيش از نوروز گردش نموده و از آمدن بهار به مردم مژده مي رسانند و انعام مي گيرند . در بعضي دهات مازندران مردم در آغاز جشن در تكاپوي خانه تكاني و ترتيب دادن كوچه هاي شهر و ديه مشغول مي گردند و دسته ها و گروه هاي مختلف جوانان گردش نموده مانند گل گردانهاي تاجيكي ترانه و سرود و شعر مي خوانند. صاحبان خانه نيز به آنها انعام مي دهند. اين گونه ترانه هاي ايراني شباهتهايي به ترانه هاي تاجيكي دارد . در دماوند ايران نيز گل گردانها مانند گل گردانهاي تاجيك خانه به خانه گردش نموده ترانه ذيل را مي خوانند و مردم را به مناسبت فرا رسيدن بهار و نوروز مژده مي رسانند و تبريك و تهنيت مي گويند. يكي از اين سرودها چنين است:

    باد بهاران آمده نوروز سلطان آمده

    مژده دهيد اي دوستان اين سال نو باز آمده

    اين نو بهار مبارك باد اين لاله زار مبارك باد

    مراسم گل گرداني شهر اوراتپه واقع در شمال تاجيكستان بسيار جالب توجه بوده است. در اينجا نيز مانند بخارا و سمرقند و لنين آباد و شهر سبز بايچيچك گويي مي كردند و بچه ها تا 12 نفر دسته جمعي سرود خواني مي نمودند . نويسنده و فولكلور شناس معروف تاجيك رجب امانوف خاطره خود را راجع به مراسم مذكور در اين شهر باستاني چنين بيان نموده است: (( ... ما با شوق سرود زير را مي خوانديم :

    بايچيچك اووري ميدان باوام جووري

    بايچيچك , بايچيچك مي تيو نمي تي پول پوچك...

    يكي از پيرزنها تا تمام شدن اشوله, به تماشاي ما مشغول شده و بعد بايچيچك را از دست دوست من گرفته به چشمهايش ماليده و پس از آن بوسه زده به افراد ديگر مي داد تا همين عمل را تكرار كنند)). صدر الدين عيني در اثر با ارزش خود (( يادداشتها )) جشني به نام جشن (( گل سرخ )) را مورد توجه قرار داده است. وي در چند قسمت از اين اثر سنتهاي مربوط به مراسم اين جشن را صميمانه بيان نموده است. نخستين غزل مشهور عيني به نام (( گل سرخ )) نيز محصول همان دوره است . در يكي از بابهاي كتاب مذكور وي چنين مي گويد :(( در بخارا آن وقتها نوروز را كه عيد بهار عموم فارسي زبانان است بسيار حرمت مي كردند)) اكنون رسم گل سرخ تنها در شكل (( گل گرداني )) باقي مانده است. با توجه به وضعيت هوا , مراسم گل گرداني در آخر ماه فوريه يا اول ماه مارس آغاز مي يافت. در ناحيه حصار جوانان از صحرا گل سيه گوش يا نوروزي را با ريشه اش كنده به خانه مي آورند و آن را در باغچه خانه خود مي كاشتند. وقتي گل مي شكفت مراسم گل گرداني آغاز مي يافت و جوانان گل در دست خانه به خانه مي گشتند. براي آنكه گل سيه گوش مشخص تر نمايد آن را نوك چوبهاي دراز با پارچه رنگارنگ بسته و در دهات اطراف شهر حصار گل گرداني مي كردند. كد خدا نيز به شركت كنندگان مراسم گل گرداني غذا , پول يا چيزهاي ديگر را تحفه مي كرد. دانش آموزان هديه ها را در بازار حصار فروخته غذاي مورد علاقه خود را خريده و روزهاي عيد نوروز به دوستان خود ميهماني مي دادند.

    در مراسم گل گرداني خواندن سرود بايچيچك كه جزو مهمترين فولكلورهاي نوروزي تاجيك است براي كودكان داراي جذابيت خاصي است. بچه ها معمولا" با در دست گرفتن گل بايچيچك خانه به خانه در دهان مي گشتند و اين سرود نوروزي را به همه مي رساندند:

    بايچيچك , بايچيچك دسته دسته گل چيچك

    ميان باريك خيمچك تماشا كن كلينچك

    بايچيچك گل دستي ميان خود را بستي

    چي الم در دل داري در كوه و دشت نشستي

    دختر بچه ها نيز سكه هاي طلا رنگ را رشته وار به هم متصل نموده و به سرشان مي بستند. گاهي بزرگسالان بچه ها را جمع كرده و آنها را وادار به كشتي گرفتن مي كنند و به برندگان آنها جوايزي مي دهند. در روز نوروز به كودكان اجازه مي دهند كه يك يا چند نهال ميوه دار را بكارند و هر كس مسئول رسيدگي به نهال خود است تا به باروري برسد. بچه ها معمولا" با اين درختها بزرگ مي شدند و نسبت به آنها انس و الفت خاصي مي گرفتند.



    ج) مراسم جفت براران
    يكي ديگر از مراسمي كه در گذشته پيش از كاشت و كار دهقانان و چند روز قبل از نوروز با آرزوي پر بركت شدن محصولات برگزار مي گرديد مراسم (( جفت براران )) است. جهت براران در اكثر محل ها در اواخر ماه حوت تشكيل مي شد . وقت كاشت و كار را دهقانان كهنسال و با تجربه معين مي كردند. اين اشخاص را در وادي خنگاب (( شوگوني )) مي ناميدند. هر دهقان هنگام دشواري و گرفتاري از (( شگوني )) مدد و مشورت مي گرفت . مردم روستاهاي واديهاي حصار , كولاب و غرم مراسم جفت براري را تقريبا" به يك شكل انجام مي دادند. در مراسم همه اهل خانواده شركت مي كردند. دهقانان نيز پلو , نان فطير و يا طعام مربوط به مراسم را تهيه نموده و 15 تا 20 نفر از كهنسالان را دعوت مي نمودند و بعد از طعام نيز اين عبارات را مي گفتند: (( مزيد نعمت , زياده دولت , برار كار , صحت و سلامتي خرد و كلان , رسد به باباي دهقان , خوش آمديد ميهمانان)) . سپس صاحب خانه روغن زير پلو را با دست گرفته و به گردن گاوان شخم زن مي ماليد. شاخ گاوها را نيز روغن مالي مي كردند. بعد از آن گاوان را بهد گاو آهن مي بستند و به كشت بهاري شروع مي نمودند. دهقانان مراسم جفت براري را با اين نيت انجام مي دادند كه كشت دهقاني با بركت شود و مردم و حيوانات ايمن باشند و آرامش و خوشبختي نصيبشان گردد.

    مردم ديه هاي آب كنده , عاشقان و ورگانزه در وادي قشقدر هنگام مراسم جفت براري داستاني را مي خواندند كه در آن تاريخ دهقانان به طور اساطيري ذكر شده است. پس از خوانده شدن داستان , پيرمردها اين عبارت را مي گفتند (( به كسب و كارتان بركت دهد , باباي دهان تربيت كند )) و سپس در حق صاحبان خانه نيز با (( با ذكر (( جفت بر آورده ايد , مبارك باشد )) يكديگر را تبريك مي گفتند. صاحبان خانه نيز با (( خير مبارك كند , باباي دهقان يار شود)) پاسخ مي دادند. مراسم جفت براران در بين دهقانان سمرقند , بخارا , لنين آباد و وادي فرغانه نيز به همين ترتيب انجام مي گيرد.



    د) مراسم سومنك پزي
    رسم ديگري كه به مناسبت آغاز فصل بهار صورت مي گيرد (( سومنك پزي )) است. تاجيكان و ديگر ايراني

    نژادان پيش از نوروز در ظرفهاي مخصوصي سبزه مي روياندند و از شيره آنها سومنك تهيه مي كردند كه اين از زمانهاي قديم مرسوم بوده است . سومنك از طعامهاي نوروزي بوده و در خانه دهقانها در طول سال نو وجود دارد آن را دسته جمعي تهيه مي كنند. معمولا" در آخر ماه حوت در آغاز جشن نوروز پيرزنان تصميم به انجام اين كار مي گيرند. گندم را پاك مي كنند و چندين بار مي شويند و سه روز آن را نم دار مي سازند. سپس وقتي گندم نيش زد روي تخته چوب و يا سيني بر بام خانه قرار مي دهند. آب باران كه به گندم خورد پس از مدت 5يا 6 روز سبز شده تدريجا" شيره مي گيرد. سبزه گندم را سپس با كارد مي برند و در ظرفي مي كوبند و در آن آب داخل مي كنند و شيره اش را مي گيرند. همسايه ها نيز آرد جمع كرده و با شيره مزبور در ديگ مي پزند, ولي پيش از آميختن شيره با آرد روغن زغير را داغ كرده و (( چلپك مي پزند)) پس از جوشيدن سومنك دايره مي زنند و رقص و پايكوبي مي كنند و اين سرود را مي خوانند:

    سو منك در جوشه ما كفچه زنيم

    ديگران در خوابه ما دفچه زنيم

    به هنگام مراسم مردم تا صبح نمي خوابند و اگر كسي بخوابد بر روي و ابروان او سياهي ديگ يا سومنك را مي مالند. در طول مراسم سومنك پزي سفره مي اندازند و طعامهايي را به مناسبت بزم سومنك پزي به همراه سومنك پخته شده بر سفره قرار مي دهند . پيش از صبح اجاق را خاموش كرده بالاي آن را با پارچه نو يا سرپوش مي پوشانند. صبح روز بعد خانمها ديگ سومنك را گشاده در ظرفها و طبقها مي نهند و نزد ميهمانها مي برند. مردم سومنك را مي چشند و مي گويند :

    بوي بهار است سومنك برار كار است سومنك

    سپس با خواندن سرود شادي مي كنند و آرزو مي نمايد كه سال نو و بهار بعد را نيز با سلامت و صحت ببينند. در بعضي محلها از جمله ولايت سرخان درياي ازبكستان مراسم سومنك پزي با شكوه بسياري بر پا مي گردد . زنان و دختران در اطراف ديگ سومنك فرش انداخته و تا پختن آن موسيقي مي نوازند و رقص مي كنند. در گذشته در وادي (( راميت )) و ديگر محلهاي كوهستان حصار سومنك تنوري مي پختند. شيره سبزه گندم را مي گرفتند و به تنور مي چسباندند تا هنگام پختن روغنش بر آيد. كودكان براي ديدن سومنك در اطراف تنور بازي كرده و اين سرود را مي خواندند :

    سومنك در جوشه روغنش در روشه

    مردم در بوشه



    در بخارا نيز فروش سومنك مرسوم بوده است . فروشنده ها در بازار و محله چنين فرياد مي زدند:

    بوي بهار است سومنك خوردن به باب است سومنك آتش نهار است سومنك

    در افغانستان اين طعام را سومنك و در ايران (( سمنو)) مي گويند. در بعضي دهات شرق ايران با سومنك خمير درست كرده و مانند چپاتي تاجيكي نان نازك مي پزند.

    رسم سومنك پزي در منطقه حصار شادمان بدين ترتيب است كه گندم بهاري سفيد و تاشكندي را در طبقهاي بزرگ چوبين به نام (( لنگري )) مي ريزند . گندم كه نيش زد در روي تخته يا سيني هاي بزرگ پهن كرده روي بام ميگذاشتند و باران باعث رشد رشد گندم مي گرديد. پيش از سومنك پزي پيرزني آيتي از قرآن را مي خواند. تهيه سومنك وقت زيادي مي گرفت و مراقبت و دقت مداومي را طلب مي كرد. سومنك را به طور پيوسته با كفچه به هم مي زدند و براي آنكه خواب غلبه نكند دايره زني و سرود خواني نموده و شعر معروف سومنك پزي را كه قبلا" ذكر آن رفت مي خواندند. آماده كردن اين طعام كه چند شب و روز به طور دسته جمعي صورت مي گرفت خود به خود بزمي در مي آمد و اين عادت قديم تا امروز در دهات كوهستان هاي تاجيكستان با قي مانده است . در بسياري از مواضع مختلف وادي حصار غير از سومنك ديگي كه معمول است سومنك تنوري نيز آماده مي سازد . عموما" حصاري ها چند چند نوع سومنك به نامهاي برياني ديگ داني و اتالگي مي پزند. تنها از آرد گندم براي آرايش سفره نوروزي 20 نوع طعام آماده مي كنند از قبيل : نان تنك , نان فطير_ خمير , نان كنجدي , نان شيرمال , فطير بي روغن , كلوچه , قتلمه , قدمال فطير قد _قد ,گندو كلوچه , چگلدك , حلوا , اتالي كاچي , اتالي سفيدك, گندم بريان.



    ﻫ) مراسم چهارشنبه سوري يا آتش افروز

    مردم تاجيكستان جنوبي و مركزي هفته آخر ماه صفر نيز مراسمي داشتند كه آن را (( چهارشنبه آخران)) با (( چهارشنبه آخرون )) مي ناميدند. درباره ماه صفر چنين عقيده داشتند كه خداوند در تمام سال به بنده هاي گنه كارش دوازده هزار آفت و بلا مي فرستد كه نه هزار آن به ماه صفر تعلق دارد. بنابراين مردم براي خلاصي از گناه ها در هفته آخر ماه صفر هنگام عصر تا غروب آفتاب آتش افروخته , خرد و كلان به نوبت از بالاي آن مي جهيدند. هنگام پريدن از روي آتش آرزو مي نمودند كه هميشه مثل همين آتش , سرخ يعني با صحت و سلامت باشند و از آنها غم و اندوه و عذاب و مشقت دور باشد, كشت و كار دهقانان پر محصول باشد. اين رسم در ميان تاجيكان منطقه شمالي نيز معمول است . مردم در اين مراسم كه آن را (( علو پرك )) ( علو به معني آتش ) نيز مي نامند به هنگام جهيدن از روي آتش اين شعر را مي خواندند :

    زردي و رنجوري من از تو سرخي و خرمي تو از من

    مردم وادي حصار , قراتگين و كولاب عصر چهارشنبه آخر سال هنگام غروب آفتاب در چهار راهها كه محل عبور و مرور مردم است و يا كنار خانه ها آتش افروخته, خرد و كلان از بالاي آن سه بار مي جهند. سپس يك ظرف سفالي را برروي آتش مي انداختند و مي كاشتند و هنگام بازگشت به خانه نيز به پشت خود نگاه نمي كردند. در بعضي محلات تاجيك نشين آسياي مركزي مردم مراسم آتش افروزي تشكيل مي دادند و بدين واسطه با زمستان خداحافظي مي نمودند. اين مراسم بيشتر به نمايشهاي روي صحنه شباهت داشت زيرا دلقكها لباس مخصوصي پوشيده در اطراف آتش رقصهاي خنده آور مي كردند. ديگران نيز كف زنان ترانه زير را مي خواندند:

    آتش افروز آمده سالي يك روز آمده

    آتش افروز صغيرم سالي يك روز فقيرم

    روده و پوده آمده هر چي نبوده آمده

    در بعضي نقاط بعد از آتش افروزي خاكستر آن را دختران در كنار ديواري مي ريختند و سپس نزد دروازه خانه خود آمده در را مي كوفتند. از درون خانه صدا مي آمد كه:

    در را كي مي زند؟

    دختر پاسخ مي داد: منم

    باز مي پرسيدند از كجا آمده اي ؟

    دختر جواب مي داد: از عروسي

    دوباره مي پرسيدند: با خود چي آوردي؟

    دختر پاسخ ميداد تندرستي. پس از اين مردم خود را پيشواز گر نوروز به حساب مي آوردند.

    در بخارا, سمرقند و بعضي محلهاي ديگر پيش از نوروز براي دختران مراسمي تشكيل مي دادند كه (( بخت گشايي ))نام داشت . شب چهارشنبه دختراني كه آرزوي تشكيل خانواده را داشتند قفلي به گردن مي آويختند و وقت غروب آفتاب به سر چهار راه مي آمدند و از رهگذرها خواهش مي كردند كه قفل را بگشايند . در بخارا دختري كه ((بختش بسته )) بود روز نماز جمعه به مسجد مي رفت و قفل را از گردن دختر مي گشايد . شب چهارشنبه آخرين و يا چهارشنبه ماه صفر دختران كليد دو دندانه دار را به زمين گذاشته از عقب در خانه همسايه گوش مي كردند . اگر صحبت همسايه ها موافق نيتشان باشد به فال نيك مي گرفتند و اگر بر خلاف خواهششان باشد گمان مي كردند كه بخت به آنها ر و نمي آورد يعني بختشان باز نمي گردد. در بخارا ، سمرقند، خجند ، كولاب ، حصار ، بدخشان ، واديهاي قراتگين ، درواز و ديگر جايها مردم در آغاز نوروز موافق سنت و آداب و رسوم همه اهل خانواده به خانه يكديگر آمده و جمع مي شدند . عقيده هاي بود مبني بر اينكه اگر كسي در اطراف خانه نباشد ، تمام سال مسافر و آواره شده ، عذاب و فلاكت مي بيند . در روز اول سال آداب و رسوم خاصي وجود داشت . در اين روز هيچ چيز سياهي را به خانه نمي آورند . اشياي سياه علامت بدي ( اهريمن ) و اشياي سفيد نشانه خشنودي و خوبي ( هرمزد )به حساب مي آمد . در روزهاي نوروز در ورودي خانه گوسفند و خروسهاي سفيد مي بستند . مردم به مناسبت نوروز خانه هايشان را با گل و سبزي و شمعهاي رنگين زينت مي دادند ، آب باران را جمع كرده كمي مي نوشيدند و با آن خود را شسته تا به اين واسطه از تن خود خر گونه درد و رنج زمستان را دور كنند .

    در شهرهاي اصلي آسياي مركزي در روزهاي نوروز سير گشت هاي گوناگون برپا مي كردند . صدرالدين عيني سير گشت مردم شهر بخارا و اطراف آن را در(( يادداشتها))ي خود به خوبي تصوير نموده است . وي در قسمتهاي دوم و چهارم ((يادداشتها )) درباره نوروز سخن گفته و مردمي بودن اين جشن را ذكر نموده است .وي مي گويد: (( در بخارا در آن وقت ( يعني در اواخر قرن 19 و اول قرن 20 ) نوروز را كه عيد بهاري عموم فارسي زبانان است بسيار حرمت مي كردند. كلان تر ين اين سيرهاي خلقي در فيض آباد تشكيل مي يافت. در اين سير كه در ماه حوت ( از 20 فوريه تا 20 مارس ) بر پا مي شد مردم در روز جمعه به فيض آباد رفته سير مي كردند)). اهل سمرقند در محله به سير و گشت مي رفتند. در آنجا به مناسبت نوروز دكانهاي گوناگون شيره فروشي , چايخانه و قهوه خانه بر پا مي نمودند. در بازارها دار مي بستند. بازيهاي گوناگون از جمله اسپك و چرخ و فلك انجام مي يافت. نوازندگان و خوانندگان مشهور در جاهاي مخصوص مسكن گرفته از سرود و ترانه و آهنگهاي دوست داشتني مردمي صوت و شهناز , نوروز عجم , عشاق , زمزمه و راگ و غيره را اجرا مي نمودند. رقاصان نيز هنر نمايي مي نمودند. ساكنان خجند و اطراف آن نيز نوروز را در جايهاي خوش آب و هوا با شكوه خاصي مي گذراندند. براي مثال در لنين آباد , ساحل (( سير دريا )) عيد گاه مردم بود. اهل لنين آباد نوروز را نسبت به جايهاي ديگر چند روز پيشتر و در وقت شخم زني عيد مي كردند. با نيت با بركت شدن زمين شاخ گاوان را روغن مالي مي كردند و روز نوروز به شخم زمين مشغول مي گشتند و با ترانه هاي نوروزي كه (( سال نو مبارك باد)) واسطه العقد آن مي باشد به يكديگر تبريك گفته و سلامتي و حاصلخيزي و بخت و اقبال را طلب مي كردند. در بدخشان نوروز آداب و رسوم خود را داشت. مردم اين منطقه , نوروز را در طول سي روز عيد مي كردند. در (( رشت قلعه)) و جايهاي ديگر پامير , پس از غروب آفتاب به يك محل گرد مي آمدند. آنها مشورت نموده و يك نفر را به عنوان رئيس انتخاب مي كردند. پس از غروب 5 يا 6 نفر روي بام مي رفتند و از داخل سوراخ بام به خانه مي نگريستند و ميگفتند : شاگون بهار مبارك

    صاحب خانه جواب مي داد : به روي شما هم مبارك

    سپس بچه ها اين سرود نوروزي را مي خواندند:

    روز نوروز است و فصل نو بهار ميوه ها در گل و گلها لاله زار

    اين سرود كه به آخر رسيد ترانه زير را مي خواندند:

    كلا غوز غوز بهار آمد با يوغ و سپار آمد

    اي لك لك سرگردان پيش آمده از ميدان

    دنياي نوروز خوش تر است شاگون بهار مبارك

    پس از سرود صاحب خانه به بچه ها مي گفت كه چيزي را در خواست كنند و رئيس انتخابي نيز روسري به ريسمان بسته از روزن بام به پائين آويزان مي كرد. سپس صاحبخانه چيزي به آن مي بست و مي داد. در پامير روز سوم عيد نوروز از پول مسابقات كشتي , گوسفند و گندم نيم كوفته طعامي تهيه مي كردند. بعد از آماده شدن طعام صاحب خانه بيرون مي آمد و پس از چند دقيقه در را مي كوفت. زن خانه از وي مي پرسيد : كيست ؟

    مرد جواب مي داد : منم , اشتر به قطار

    زن مي گفت بار اشترت چيست؟

    مرد پاسخ مي داد : بركت زيبك و اشكاتم

    سپس مرد داخل خانه مي شد و مي گفت : (( شاگون بهار مبارك )) اهل خانه نيز به وي تبريك مي گفتند. سپس زن يك مشت آرد گرفته به كتف راست شوهرش مي پاشيد و پس از آن به خوردن طعامها مشغول مي گشتند. مانند همين مراسم با عنوان (( شال اندازي )) در ايران معمول مي باشد. در منطقه هاي شمال غربي ايران علي الخصوص در كردستان شبهاي نوروز جوانان بر بام همسايگان و خويشاوندان رفته و از پنجره يا روزن بام خانه روسريي را به ريسمان بسته و به درون خانه آويزان مي كنند و سرود مي خوانند و ...

    مراسم عيد نوروز در محلهاي مختلف تاجيكستان به كيفيتهاي مختلفي برگزار مي گردد.

    بدين منظور نيز سرودها و گونه هاي گوناگوني به مناسبت فرا رسيدن فصل بهار و جشن نوروز در فولكلور تاجيكي وارد شده است. در پايان اين مقاله تعدادي از اين اشعار را نقل مي نماييم :

    گل سيه گوش

    سر بيت خوان : گل سيه گوش سي قوشه

    ميا گندم و غوزه

    دلش بر ما نمي سوزد

    گروه : بهار نو مبارك باد

    سر بيت خوان : گل سيه گوش قاشگردان

    توق پر كن و دست گردن

    بتي بر دست گل گردان

    گروه : بهار نو مبارك باد

    سر بيت خوان : گل آوردم به ميهماني

    تو قدر گل نمي داني

    اگر داني نمي خواني

    گروه : بهار نو مبارك باد

    سر بيت خوان : چه لشكر با حصار آمد

    به هر شاخ چنار آمد

    زمستان بود بهار آمد

    گروه : بهار نو مبارك باد

    سر بيت خوان: گل سيه گوش هفت رنگه اي

    ميان خار و هم سنگه اي

    از اين دلها خرسنده اي

    رباعي نوروزي

    نوروز و نو بهاران خوش موسم گل آمد

    در شاخ گل نشسته فرياد بلبل آمد

    رباعي نوروزي

    عيد آمد و من شادم از درد و غم آزادم

    بابا بتي دو تنگه دست پرور استادم

    رباعي نوروزي

    چو ليلك از هوا آمد بپرسين از كجا آمد

    به دهقان وقت كار آمد بهار رفته باز آمد

    رباعي نوروزي

    خروش آمد خروش آمد زمينها سبزه پوش آمد

    برفت دوزخ بهشت آمد بهار رفته باز آمد

    شعر نوروزي

    نوروز و نو بهاران به بلبلان مبارك

    سير گل و گلستان به عاشقان مبارك

    نوروز و نو بهاران به دهقانان مبارك

    حاصل گيرند فراوان خرسندي شان مبارك

    نوروز و نو بهاران به كاسبان مبارك

    خريد فروش آنان بازارشان مبارك

    منابع :

    1- احمداف, روزي , نوروز عالم افروز, نشريات عرفان
    2- امانوف, رجب و شكوراف , محمد , نمونه فالكلور ديار رودكي, نشريات دولتي تاجيكستان , استالين آباد
    3- عبدالله اف و ديگران , در جستجوي فرهنگ وادي حصار

  2. 3 کاربر از پست مفید erfan25 تشکرکرده اند .

    erfan25 (سه شنبه 23 اسفند 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 10 بهمن 93 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    264
    امتیاز
    7,391
    سطح
    57
    Points: 7,391, Level: 57
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Created Blog entryTagger Second ClassVeteran5000 Experience PointsSocial
    نوشته های وبلاگ
    2
    تشکرها
    1,724

    تشکرشده 1,825 در 279 پست

    Rep Power
    42
    Array

    RE: مراسم نوروز در كشورهاي مختلف جهان

    گشتم بيبنم تايپيكي مخصوص عيد نوروز هست يا نه ، من فقط همين رو پيدا كردم ، تايپيك خوبيه براي اين روزها ،

    جهت به روز رساني و اينكه دوستان اگر رسم و رسوماتي سراغ دارن بذارن اينجا ، تا ما هم يه چيزي ياد بگيريم ...

    بلاخره نزديك عيد هسيم ، از همين حالا بايد حال و هواي عيد زنده بشه تا استقبال رفتن هم لذت داشته باشه


  4. 3 کاربر از پست مفید مهاجر بي نشان تشکرکرده اند .

    مهاجر بي نشان (چهارشنبه 24 اسفند 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتومن بیشتر میشه
    توسط dokhtare_asemoon در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 تیر 92, 18:39
  4. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.