به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 بهمن 89 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1387-10-08
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ای مهربان ترین کمکم کن....

    سلام به همگی
    کلافگی و درگیری ذهنی اونم تو زمینه های روحی روانی واقعا ادم و از زندگی می اندازه. من ترم اخر دانشگام تا اینجا درسمو خوب خوندم ولی حالا ......از ترم ها ی اول یکی از پسرهای دانشگاه توجهم رو به خودش جلب کرد ازش خوشم می اومد خیلی با اراده و سنگین و نجیب بود ولی خیلی درگیرش نبودم.اون یک سال از من جلوتره و این ترم داره فارغ التحصیل میشه.همون ترمهای اول یک برخوردی با هم داشتیم البته تصادفی. یعنی واقعا با هم تصادف کردیم توی نمایشگاه کتاب راه می رفتیم حواس هر دومون به دورو بر و کتابا بود که با هم تصادفی برخورد کردیم.خیلی وقتا ادم احساسات و سیگنالهایی که بهش می رسه رو درک می کنه من از اون به بعد از طرف اون اقا سیگنال عشق دریافت می کردم ولی ......ولی هیچوقت جوابی به احساسش نمی دادم گاهی اوقات نگاهای سنگینش که دنبالم می کردو با اخم و چشم غره از خودم دور می کردم و گاهی با پشت کردن به وجود باوقارش عشقشو سرکوب می کرد همین باعث شد اون هیچوقت حرفشو به من نزنه وفراموش کنه تا حالا که به ترم اخر رسیدیم و........و من درگیر شدم واقعا نفهمیدم چی شد از کجا جرقه زده شد؟چرا تا قیل از این نبود؟فقط می دونم که خیلی گرفتار شدم این گرفتاری برای من که یک دخترم خیلی سخت تموم میشه.مخصوصا اینکه آتش عشق اون اقا خاموش شده و هرچه توجه می کنم سیگنالی دریافت نمی کنم.در طی این مدتی که تو فکرشم با لطف خدا و فرصتهایی که خدا برام پیش آورده کمی به طرفش رفتم و برخوردهایی پیش اوردم ولی فکر نی کنم تاثیری گذاشته باشه.البته این رو هم بگم اون اقا خیلی سنگین , معدل اول , قُد تشریف دارند و با تنها دختری که توی دانشگاه سلام و احوالپرسی داره و صحبت می کنه من و دوستم هستیم.اون تا یک هفته دیگه برای همشه می ره و من هیچ کاری نتونستم بکنم تنها راهی که به ذهنمون رسیده اینه که دوستم باهاش صحبت کنه.
    پذیرش اینکار برای من خیلی سخته ولی چاره ای ندارم.من رابطه ی خوبی با خدا دارم خیلی وقتا وجود خدا رو تو زندگیم حس کردم حتی برای این موضوع هم خدا خیلی به من کمک کرد ولی نمی دونم چرا حالا دیگه خدا لطف و رحمتش رو بریده حتی از خدا هم دارم نا امید میشم.قسمت رو هم قبول ندارم.
    من قبلا برای دوستم با یکی از اقایون صحبت کردم البته موضوع اونا خیلی فرق می کرد که فکر نمی کنم مهم باشه بنویسم حالا همون دوستم می خواد برای من با این اقا صحبت کنه.فکر خودم دیگه کار نمی کنه نظر شما چیه؟
    البته دوستم مجرده! در ضمن اون اقا خیلی قُده هیچکدوم نمی دونیم ممکنه چطور برخورد کنه.تازه بعدش چی؟
    یکی بگه من چکار کنم؟فراموش کنم یا باهاش صحبت کنم؟چطور صحبت کنم؟کی صحبت کنه؟چی بگه؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 بهمن 90 [ 10:28]
    تاریخ عضویت
    1387-11-21
    نوشته ها
    143
    امتیاز
    3,705
    سطح
    38
    Points: 3,705, Level: 38
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    357

    تشکرشده 355 در 115 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    سلام دوست عزیز
    به نظر میرسه شناخت شما از این آقا زیاد نباشه والان بیشتر دچار احساسات شده باشید .این کار یه ریسکه ...پس بیشتر فکر کنید واجازه ندید این تنگنای زمانی که درش قرار گرفتید شما رو دچار اشتباه کنه
    به نکات زیر دقت کنید:
    -شما خودتون می گید فقط به صورت تصادفی باهاش ارتباط داشتید ...این یعنی یک شناخت خیلی کم
    -معدل اول های دانشگاه لزوما در زندگی معدل اول نیستند ...
    - احتمال اینکه پاسخ منفی بشنوید هم هست ...اونوقت امکان داره از این کارتون پشیمون بشید و ضربه روحی سختی بخورید
    -شاید الان که احتمالا دچار احساسات شدید حتی این قد بودن طرف هم براتون خوشایند جلوه کنه ...اما در زندگی ،وقتی احساسات متعادل بشه ، فکر کنید که اون خیلی مغروره و حتی غیر قابل تحمل....
    -اگه هدفتون از این کار خواستگاریه حتی اگه موفق هم بشید ممکنه بعد ها در زندگی براتون موجبات سرخوردگی بشه
    پس بیشتر فکر کنید !

  3. 6 کاربر از پست مفید چشم بارانی تشکرکرده اند .

    چشم بارانی (دوشنبه 20 دی 89)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    نقل قول نوشته اصلی توسط چشم بارانی
    سلام دوست عزیز
    لان بیشتر دچار احساسات شده باشید .این کار یه ریسکه ...پس بیشتر فکر کنید واجازه ندید این تنگنای زمانی که درش قرار گرفتید شما رو دچار اشتباه کنه


    -معدل اول های دانشگاه لزوما در زندگی معدل اول نیستند ...

    - احتمال اینکه پاسخ منفی بشنوید هم هست ...اونوقت امکان داره از این کارتون پشیمون بشید و ضربه روحی سختی بخورید

    -شاید الان که احتمالا دچار احساسات شدید حتی این قد بودن طرف هم براتون خوشایند جلوه کنه ...اما در زندگی ،وقتی احساسات متعادل بشه ، فکر کنید که اون خیلی مغروره و حتی غیر قابل تحمل...

    -اگه هدفتون از این کار خواستگاریه حتی اگه موفق هم بشید ممکنه بعد ها در زندگی براتون موجبات سرخوردگی بشه
    پس بیشتر فکر کنید !


    سلام parikhanoom000ps عزیز...

    دوست گرامی چشم بارانی به نکات بسیار مهمی اشاره کردند. بنابراین لازم است بیشتر فکر کنی.

    با یک سوال می خواهم خودت را به چالش بکشی>>سوالم این است::

    چه ملاک و معیاری و خصوصیتی در این آقا مشاهده کردید (غیر از برخورد تصادفی) که شما را به ایشان علاقه مند و جذب کرده است؟؟

    آیا تا حال ملاک های خویشتن را نیز مدنظر قرار داده ای؟

    ............

  5. 3 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (سه شنبه 24 فروردین 89)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    سلام پری جان

    عزیزم نگفتی که هدفت ازدواج هست یا دوستی ؟

    اون زمان که اون آقا به قول خودتون سیگنال می فرستاد هدف سیگنال هاشون واسه شما قابل تشخیص بود ؟
    (ممکنه ایشون فقط یه دوست واسه دوران تحصیلش می خواسته و حالا که تحصیلش داره تموم میشه دوست مرتبط با اون محیط سودی واسش نداشته باشه )

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 بهمن 89 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1387-10-08
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    خیی ممنون از راهنمایی هاتون خیلی کمکم می کنه ولی بذارید این رو هم بگم که دوستم قصد نداره از این اقا خواستگاری کنه قراره بدون اینکه این اقا متوجه بشن که من از موضوع خبر دارم بهش پیشنهاد بدند که خانم فلانی(من)براشون مناسبم یعنی یه جورایی واسطه خیر بشن از این ادمایی که دو نفرو که بهم می خورن واسه هم جور می کنن واسه همین میگم که شاید چون دوستم مجرد خیل جلوه ی خوبی نداشته باشه.

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 اردیبهشت 89 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1389-1-28
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    2,321
    سطح
    29
    Points: 2,321, Level: 29
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    سلام این خانمی که می خواد بره و با اون اقا صحبت کنه دوست شماس مگه اون اقا عقلش کمه که نفهمه قطعا شما در جریان هستید اگه دوستتون متاهل هم بود باز صرت خوبی نداشت چون اون اقا می فهمید که شما می دونید پس خودتون و گول نزنید و روحیه ایندتون و خراب نکنید مردی اگر زنی و بخواد به اب و اتیش می زنه که به دستش بیاره اون نمی خواد شما خودتون و خراب نکنیدقطعا اون هم این سیگنالها رو از شما دریافت کرده و هیچ عکس العملی نداشته پس نمی خواد ببخشید رک می گم جنگ اول بهتر از صلح اخره دقت کنم عزیز مهربون

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 مهر 90 [ 16:01]
    تاریخ عضویت
    1387-5-05
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,917
    سطح
    39
    Points: 3,917, Level: 39
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 123 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    دوستان سلام
    اول از همه خیلی خیلی خیلی معذرت میخوام چون این پست هیچ ربطی به این موضوع نداره اما واقعا ناچار شدم که مشکلمو اینجا مطرح کنم
    راستش نمیدونم چه مشکلی پیش اومده که دیگه نمیتونم توی خیلی از تاپیکها پست بذارم..حتی توی خود تاپیک مربوطه به مشکلات کاربران هم نمیتونم مشکلمو مطرح کنم وصفحه ای باز میشه که میگه اجازه نداری
    فقط توی بعضی از تاپیکها ازجمله این تاپیک میتونم پست بذارم اما همینم نمیتونم ویرایش کنم اصلا دیگه دکمه ویرایش ندارم
    امکان ایجاد تاپیک هم ندارم وهمون صفحه ظاهر میشه
    تورو خدا بگید چیکارکنم میترسم تا دوروز دیگه همین پستها روهم نتونم بفرستم
    بازم از همه عذر خواهی میکنم که جو این تالارو بهم ریختم...........باور کنید چاره ای نداشتم:دارم میترکم

  10. کاربر روبرو از پست مفید meral تشکرکرده است .

    meral (شنبه 11 اردیبهشت 89)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1387-2-21
    نوشته ها
    582
    امتیاز
    6,583
    سطح
    53
    Points: 6,583, Level: 53
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 574 در 212 پست

    Rep Power
    74
    Array

    RE: ای مهربان ترین کمکم کن....

    سلام!
    من يه عضو قديمي خيلي دير فعالم كه بهتون خوش آمد ميگه!مشكل شما براي خودتون در اين زمان حياتي و فوري ولي براي بقيه پاي يه عمر زندگيهشما مي خواين يه قرص استامينوفين بخوريند و بقيه دنبال مسكناي روحي !بهتون ميگم صبر حتي اگه يه لحظه فكر نكردن به اين باشه كه چطوري اون آقا رو از احساستون مطلع كنيد و ميگم فكر چون تنها كسي كه فعلا توانائي كمك به شما رو داره خدا و خودتون هستيد و دوستي كه اميدوارم خوب باشهتو اين وقت كم نمي تونيد هم گذشته رفتاريتونو با اين آقا جبران كنيد هم بهش بگيد كه نمي تونيد به فراموشي بسپاريدشو تو دلتون بهش فكر ميكنيد
    فقط تو فكر اين باشيد يه طوري كه تابلو نباشه سعي كنيد ملايمتر از قبل باشيد و ترجيحا تو يه زمينه تحصيلي يا پروژه اي ازشون آدرسي و شماره اي تهيه كنيد.رفتارش تو برخورد با شما براي اين مساله خيلي مهمه ريز بين و با دقت ولي بدون حساسيت و انتظار آنچناني اين فقط يه راهه كه فرصت باقيمانده رو براي هميشه از دست ندين!ولي خواهرم خيلي خوب فكر كنيد زندگي با يه شخص حتي آشنائي يا دوستي نياز به شناخت كافي دو نفر از هم لااقل تو لحظاتي كه فقط رل خودشونو بازي ميكنن مثلا فقط وقتي دانشجو يا همكلاسي هستيدداره! لااقل بدونيد چه رفتاري داره تا پيش بيني عكس العملاشو براي مراحل بعدي داشته باشيد و تازه اين فقط يه بعد قضيه است .تغيير نقش ايشون بع عضوي از اجتماع و فردي از خانواده ممكنه رفتاري به كل متفاوتو در اختيارتون بگذاره.تا جائي كه ميتونيد از اطرافيان يا حتي خودش پي به موقعيت خانوادگيش و فرهنگي كه باهاش بزرگ شده(نه ايني كه اينجا نشون ميده ) ببريد وتوجه داشته باشيد تا بعدا قضاوتها و احساسات سطحي تونو خودتون زير سوال نبريد!بازم ميگم اينا فقط براي اينه كه عمري تو فكر كسي نباشد كه شايد هرگز مال شما نبوده
    موفق باشيدو مارواز نتيجه بي خبر نذاريد!

  12. کاربر روبرو از پست مفید niloofar 25 تشکرکرده است .

    niloofar 25 (یکشنبه 12 اردیبهشت 89)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.