با سلام من پسری هستم 26ساله با تحصیلات عالیه و دارای شغل دولتی و کارمند حدود 3 سال پیش با خانمی در یک اداره آشنا شدم و بهد از مدتی به ایشون پیشنهاد آشنایی دادم ولی ایشون از اول با ترس وارد این رابطه شد بعد از ملاقات اول فهمیدم ایشون 3 سال با پسری دوست بوده و چون اون پسر پایبند نبوده و از ازدواج فرار می کرده و این خانم را سر کار گذاشته بود این خانم از اون آقا جدا شده بود و تازه از اون آقا 2 ماه بود که جدا شده بود و وضع بسیار آشفته و افسرده ای داشت به حر حال ما باهم صحبت کردیم ولی ایشون بهانه می آورد و می گفت آقایان پایبند نیستند و از اینجور حرفها و در دلش فکر می کرد من دروغ می گویم و می خوام سرکارش بزارم ولی من گفتم اگه اجازه بدی خاستگار بیام ولی بهانه های مختلف می آورد تا اینکه فهمیدم ایشون به من علاقه پیدا کرده است و از من پنهان می کند و منکر این موضوع می شود تا اینکه پیشنهاد دادم بریم مشاور اگه مشاور گفت بله مشکلی نیست ادامه رابطه ایشون به من گفت اگه مشاور گفت بعد از عید با هم عقد می کنیم و ایشون رفت پیش مشاور و لزش جواب بله رو گرفت و به من گفت مشاور میگه نه یعنی الکی بعد از عید دوباره دیدمش و با هم ملاقات کردیم ولی اون موقع به من گفت من خاستگار دارم و شما در شرایطی نیستید گه به طور رسمی به خونه ما بیایید و شما آدم جدی هستید هم بگو بخند نیستید و هم ابراز علاقه نمی کنید گفتم مگر از همان اول مگه می شه باز حرف خودش رو زد ورابطه ما قطع شد تا اینکه فهمیدم خاستگارشو رد کرده بعد از 3 ماه باز بهش پیشنهاد دادم باز بهانه آورد وبعد از من هم دوتا خاستگار دیگه داشت که اونا رو هم باز رد کرد تا اینکه تابستون برام پیام داد که باهاش تماس بگیرم و گرفتم و داداشش صحبت کرد و گفت مزاهم خواهرم نشو و داری تهدیدش می کنی نگو کس دیگه ای این کارو کرده و به حساب ما افتاد و حتی به خونه ما اومدن و مودبانه گفتن دست از سر خواهرشون بردارم گذشت و بعد از 2 سال این خانوم هنوز ازدواج نکرده و منهم بهش هنوز علاقه دارم و گهگاهی تو خیابون می بینمش اون منو نگاه نمی کنه فقط زیر چشی مگر حواسم جای دیگه باشه که اون موقع منو نگاه میکنه مادرش هم همین تور وقتی منو میبینه طوری منو نگاه میکنه که 100 ساله منو ندیده و کنار دیوار میمونه و منو نگاه میکنه نمیدونم این حرکاتشون چه معنی میده تو این 2 سال اصلا باهاش رابطه ای نداشتم و لی بعضی اوقات عمدا سر راهش قرار می گیرم تا ببینمش و اونم می دونه که هنوز دوسش دارم از طرفی خانوادم مخالفن بریم خاستگاری می گن باز دعوا میشه نمیدونم آیا برم خاستگاری یا قبل از اون از طرف یه واسط بفهمم نظرش چیه ایا گذشته رو فراموش کرده یا اصلا منو چطور چیکار کنم اعتمادشو جلب کنم راستی ایشون یک و نیم سال از من بزرگتر هستن یعنی 27.5 ساله نظر شما چیه آیا باز مخالفت می کنن نمی دونم با تشکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)