با سلام
ميخواستم در مورد يه موضوع با بچه های تالار مشورت کنم

اولا شرايطم رو توضيح ميدم بعد سؤالم رو ميپرسن:
شرايط من:دختری 23 ساله با ظاهری متوسطه خوب.دانشجوي ارشد يک دانشگاهه خيلی خوب
در يک خانواديه متوسطه رو به بالا
در دوران کارشناسی يک پسر مثلاً اسمش علی از من خواستگری کردن
من بشون جوابه رد دادم.بعد يه آقا به اسم مثلاً سعيد خواستگری کردن .
سعيد پسری خيلی خوب و مثبت بود من بعد از در جريان گذشتن خانوادهامون بعد از دو ماه به ايشون گفتم
که هنوز سن شما واسه ازدواج زوده
و فعلاً نه،تا درسمون تموم شه و تو اين مدت اگه هر ماجرايی واسه من يا شما پيش امد به هم خبر ميديم
ايشون قبول کردن.ايشون باره اولشون بود که به کسی علاقه مند ميشدن و اين علاقه خيلی زياد بود
زمان گذشت تا 3 ماهه بعد علی مجدن خواستگری کرد و اين دفعه من بنا به دلايلی(که بعدا فهميدم اشتباه کردم)
به ايشون جوابه مثبت دادم.و سعيد رو طبق قولمون در جريان گذشتم
ايشون منطقی قبول کرد هر چند که ضربه سختی خورد مثلاً:
يه مدت کوتاه سيگاری افسردشد !
ولی بعد سریع به خودش اومد تو درسش پيشرفت کرد و ارشد قبول شد...
زمان گذشت و من با علی نامزد بودم حدودا يک سال و چند ماه شد
تا اينکه ماجرا بنا به دلايل زيادی تموم شد.
الان يک سال و نيم از به هم خوردن ماجرا من و علی ميگزره.
الان يکی از دوستاي من با دوست سعيد نامزد هست. به من پيشنهاد داده
که نامزدش به سعيد بگه که نامزدي من به هم خورده و یه طور غیر مستقیم بگه که من فهميدم که اشتباه کردم
که به علی جوابه مثبت دادم و سعيد رو رد کردم و...
که اگه سعيد هنوزم تو دلش چيزی هست پيشقدم شه.
حالا من: نظرم نسبت به سعيد خيلی مثبته ميدونم اگه بياد جوابه مثبت ميدم ولی از طرفی
نميدونم درسته که نامزده دوستم هم چين کاری کنه؟
نميدونم نظره سعيد الان چيه؟
کلاً از لحاظ وجدانی درسته اون که يه بار به خاطره اين قضيه از من ضربه خورده حالا دوباره درگير شه؟
گاهی پيش خودم ميگم ولش کن بگذار زندگيش رو کنه اون که گناهی نکرده از تو خوشش امده...
ولی از طرفيم ميدونم اونم الان تنهاست . اوضاع روحی کاملا خوبی نداره.. خودش رو با درس سرگرم کرده..
ميگم شايد بتونم گذشت رو جبران کنم و زندگی خوبی داشته باشيم؟
من دختر نسبتنا مغروريم ميدونم شايد اون بعد از اين همه اذيت شدن دگه ...
ولی شايدم اينجوری نباشه آخه يه بار اخيراً به دوستش (نامزده دوستم)گفته بود فقط يه چيزو تو اين دنيا ميخواستم بشه که اون هم نشد(من منظورش بوده)
پيش خودم ميگم به دست اوردن هر چيزه ارزشمندی بهايی داره،تو هم اگه يه کم غرورت رو زير پا بگذاری تاوان اشتباهت هست...
دوستان نظر شما چيه؟فکرم درستن يا غلط؟
اجازه بدم اين وساتط رو بکنن يا نه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)