سلام
من یک تاپیک قبلا داشتم در مورد مشکلات قبل از طلاقم
الان حدود دو هفته است که رسما جدا شدم .من 2سال جدا از همسرم زندگی میکردم و مدت سه ماه هم با ایشون عقد بودم,بعد از سه ماه مشکلات اخلاقی شدید ایشون( که بهتره توضیح ندم)وبعد از دوساله سه ماه تونستم با بخشیدن حق و حقوقم جدابشم
من32 سالمه مشکلی که الان دارم اینه که به شدت از بچه دار شدن متنفرم,همکارم خواستگارمه و مجرده و از هر نظر میشناسمشون اما نمیدونم چطور این مساله رو مطرح کتم
واصلا کی باید بگم
راستش ترجیح میدم با کسی ازدواج کنم که خودش فرزند کوچکی داشته باشه
در واقع نمیدونم اصلا میتونم همچین کسی رو پیدا کنم یانه,
من رابطه ام با بچه ها عالیه و مدت 4سال هم در مهدکودک کار کردم و هنوز هم گاهی عصرها شیفت برمیدارم
الان نمیدونم چه کنم و قضیه رو مطرح کنم یانه
این که علاقه ای به بچه دار شدن ندارم دلیلش شخصیه و ربطی به ترس یا بیماری جسمی من نداره
اينم بگم تو اين مدت دوسال و سه ماه فرصت كنار اومدن با جدايي و شكست و.. رو داشتم و حتا دو هفته قبل كه جدا شديم تا الان هم راستش ازين جدايي خوشحالم چون راه زندگيمو مشخص كرد و معيارهامو شناختم و همكارمم يكسالي هست كه ميشناسم و مشكلي با ايشون از هيچ نظر ندارم اما شديدا با بچه دار شدن مخالفم اما اينو حق ايشون ميدونم
راستش ميترسم اينكه دنبال مردي هستم كه يا بچه نخواد و يا خودش فرزند كوچكي داشته باشه اصلا پيدا نكنم
حالا نمیدونم چه کنم,لطفا راهنماییم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)