سلام دوستان
قصه من متاسفانه شاید ناخوشایند باشد اما اینجا تنها جایی بود که می تونستم درخواست کمک کنم.
من الان 26 سالمه و دانشجو هستم و جدیداً نامزد کردم.
بگذارید از خودم بگویم. من از همان بچه گی متاسفانه اختیار هوای نفسم رو از دست دادم و متاسفانه از دوران دبیرستان مبتلا به خود ارضایی شدم. با وجود اینکه ظاهراً خیلی مذهبی بودم ولی در باطن به این عمل کثیف معتاد شدم. بارها توبه کردم اما نتونستم توبه ام رو حفظ کنم به طوریکه الان بیشتر از 10 ساله که این عمل رو کم و زیاد ادامه دادم. در دانشگاه بود که با فیلم های جنسی هم آشنا شدم و شدیداً معتاد به تماشای این فیلم ها شدم که طبیعتاً همراه با خودارضایی بود.
خوشبختانه من از نظر دزسی خیلی قوی هستم و سال گذشته از یکی از دانشگاه های خوب اروپا پذیرش گرفتم . در طی مدتی که خارج بودم خوب همچنان ظاهرم کاملاً مذهبی بود و فقط همان عادات کثیفم را ادامه می دادم. مانند سابق توبه می کردم و می شکستم. تا اینکه چندی قبل به همان دلیل ظاهر مذهبی و خانواده کاملاً مذهبی ، خانواده دورادور برایم یکی از دختران فامیل را که کاملاً مذهبی است برایم انتخاب کردند و گفتند که زود به ایران بروم و او را عقد کنم..
من به ایران رفتم و خانمم رو عقد کردم. آن موقع خیلی هم خوشحال بودم که انشالله از شر این عادات کثیف رها می شوم. مدت 2 ماه ایران بودم و بعد قرار شد همسرم بعد از اتمام درسش که سال بعد است به من ملحق شود. در مدتی که ایران بودم چند بار با خانمم رابطه عاشقانه داشتم دیگر دچار آن عادات نشدم .
مشکل من اینجاست . این چند ماه که از ایران برگشتم متاسفانه من نتونستم و دوباره آن عادات بدم رو بعد دو ماه که انجام نداده بودم دوباره مرتکب شدم و باز دوباره به همان ها دچار شدم. متاسفانه تماشای این فیلم ها باعث شد که مدام در ذهنم همسرم را با هنرپیشه های این فیلم ها مقایسه کنم و این مقایسه هم باعث شد که احساس پشیمونی از ازدواج کنم و اینکه خانم من به اندازه کافی برایم جذابیت جنسی ندارد و در نتیجه دوباره به خود ارضایی روی آوردم. می دونم که مقصر منم ولی نمی دونم چرا نمی تونم این کار رو ترک کنم. خیلی تلاش کردم اما نمی تونم.
یکبار که دلم شکست و خیلی دچار عذاب وجدان شدم که چقدر همسرم پاک و نجیب است ولی من در باطن نیستم که دست آخر به خانمم گفتم که من چقدر بد هستم . گفتم وجدانم ناراحته و من لایق دختر پاکی مثل تو نیستم. گفتم من نباید مطابق خواسته خانواده عمل می کردم و تا فرصت هست ازم جدا بشه. بهش گفتم خیلی تلاش می کنم ولی انگار ترک عادت دیگه واسم غیر ممکنه. به ایشون گفتم که بهتره هنوز که عروسی نکردیم با گفتن یک بهانه به خانواده از من جدا بشند و با کسی که لایاقتشو داره ازدواج کنه. ایشون ولی به جای توبیخ بهم گفتند که نه هنوز فرصت هست برو توبه کن و سعی کن با مشاوره سعی در حل این مشکلت کنی. ایشون گفت نمی تونه منو فراموش کنه و خیلی دوسم داره. با این حرفاش تصمیم جدی تری گرفتم و چند هفته اصلاً سمت آنها نرفتم اما باز دوباره مرتکب شدم. البته هنوز اینو بهش نگفتم .
دیگه نا امید شدم . خیلی ناراحتم که خانم من تو عمرش دست یک نا محرم هم بهش نخورده و من اینقدر بی حیا هستم. واسه همین می خوام بهش بگم که توبه م باز شکسته شد و جدی به جدا شدن از من فکر کنه. فکر می کنم لیاقت من یکی مثل خودمه نه بیشتر.
می دونم همه دوستان منو سرزنش خواهند کرد. ناراحت نمیشم. خودم بیشتر از اینها خودم رو سرزنش کرده ام. فقط می خوام از دوستان مشورت بگیرم که آیا به همسرم بگم که نمی تونم ترک کنم یا اینکه صبر کنم تا اون بیاد و امیدوار باشم که با اومدنش درست میشم؟ آیا امیدی هست؟
هرچند اون منو خیلی دوست داره و منم واقعاٌ به پاکی و مهربونی این دختر ندیدم تا حالا و دوسش دارم اما نمی تونم پاکی اونو فدا کنم. اون احساسی هست و متوجه نیست اما من خودم که متوجه باطن زشت خودم هستم. اون واقعاً به پاکی و نجابت شهرت داره تو فامیل.
حال چه کنم؟؟ آیا امیدی هست که صبر کنم؟
( ضمناً من کلی مطلب برای ترک این عادات خوندم و خیلی سعی کردم ترک کنم ولی نشد. تنها راهی که مونده همون ازدواجه که البته این یکی بحث آینده یه دختره. اگه بازم نتونم ترک کنم یک نفر به این پاکی رو بدبخت کرده ام)
یک نکته یادم رفت بگویم و آن اینکه من به خانمم نگفتم که دچار خود ارضایی هستم و معتاد این فیلم ها هستم. ترسیدم که اگر بگویم کنجکاو شود که اینها چی هستند و بعد از کسی راجع به اینها سوال کنه!! من مطمئن هستم که خانمم اونقدر پاکه که فکر نکنم اصلاً بدونه همچین فیلم هایی هم هست یا اصلاً خودارضایی چیه. فقط بهش گفتم که از نظر جنسی مریض هستم و مدام به خانم ها نگاه می کنم و از این جور چیزها. بهش گفتم که من از بچگی دچار مشکلات جنسی شدم و مخفیانه مرتکب گناه می شدم. حتی بهش گفتم که اینها باعث شده که در اثر همین گناه ها در مدتی که از ایران آمدم احساس کنم تو دیگر برایم جذاب نیستی.
باز هم می گویم من لیاقت سرزنش همه دوستان رو دارم. فقط لطفاً نظرات خود رو بنویسید. اینجا اولین جایی بود که من تونستم اعتراف کنم به بد بودنم. آیا به این ازدواج ادامه بدم یا اینکه تا عروسی نشده اصرار کنم که همسرم ازم جدا بشه؟؟؟. اون چون احساسیه فکر کنم متوجه نباشه و واسه همین هم ندونه که مشکل من چقدر خطرناک و جدیه. البته چندین جا هم خوندم که بعد عروسی این عادت ها از بین میره. ولی باز من مخصوصاً از اعتیادم به تماشای فیلم های جنسی می ترسم.
البته ایون بگم که من به همه مسائل شرعی مقید هستم اما این عادات مثل اعتیاد شده واسم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)