میدونم خیلی سخته اما ریشه مشکلات شما اینه ایشون اعتماد بنفسش پایینه و میترسه با پیشرفت شما خودش عقب بمونه این ذهنیتی هست که در همسرت ایجاد شده میخاد شما رو تشویق نکنه یا تحقیر کنه که خودش رو برتر جلوه بدهتا حدی این امر در مردان ذاتی هست اصلا یکی از دلایلی که مردها اکثرا مخالف سرکار رفتن زنان هستن یا ریس و مدیر شدن اونها هستن بخاطر حس برتری جستن ذاتی اونهاست البته در بعضی بعلت کم بود اعتماد بنفس مانند همسر شما خودش رو به صورتهایی که گفتین نشون میده تحقیر و........
همسر شما از جایگاه خودش در خونه میترسه ،ترس اینکه اگه شما پیشرفت کنی دیگه گوش به حرفش نیستی و هیچ تسلطی بر شما نخاهد داشت
بنابراین شما باید این حس تکیهگاه و مرد بودن رو واضح به ایشون بدی
فکر میکنم شما تعادل رو نگه نداشتی بیش از حد تعریف و تمجید از طرف هم خوب نیست باید تعادل باشد نه اینقدر تعریف کنی که خودشیفته بشه و غرور کاذب پیدا کنه نه اینقدر بکوبی که با یه توجه دیگری به سمت او کشیده بشه
حد تعادل
بیشتر به ایشون حس مرد بودن و تکیه گاه بودن بدین بجای اینکه دایم ازش بیش از حد تعریف کنید از قیافه تیپ و.........
حس تامین دادن به مرد یکی دیگه از نیازهای اساسی هست
مثلا بهش باید میگفتی وااااااااااااای چقدر وقت دفاع کردن دوست داشتم پیشم بودی اینجوری وقتی میدیدمت احساس امنیت پیدا میکردم و استرس ازم دور میشد
یا مثلا بگو چقدر ارومم وقتی تو هستی بقول اون نمایش تو دورهمی «مرسی که هستی »
وقتی این حس مردت رو تامین کنیکه بوجودش افتخار میکنی ده ایشون با غرور کاذب و تیپ و.... خودش رو به شما اثبات نخاهد کرد ودر راستای اهداف و خوشحال کردن شما قرار میگیره
سخنرانی های دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار مرد دکتر رو گوش کن به کارت میاد
مثلا وقتی از باشگاه میای برو بوسش کن و بگو چقدر خوبه که تو هواست به بچمون بود تا من هم بتونم ورزش کنم مرسی که هستی


در ضمن یادمون باشه با زی توجهی به همسر در خانه همیشه کسانی خارج از خانه در کمین هستن !!!!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)