راهنمایی تو خواستگای4(بهبود یافتن مشکلات)

سلام خوب هستید؟؟؟؟
با عرض درود به همه ی عزیزان و دوستان گران قدر بنده بار دیگر قصد تشکر از دوستان خوب و عالی مقام خودمو دارم که با نظراتشون هر لحظه قلب بنده رو به تپش می اندازن که از روی خوشحالی به تپش می اد

پسری هستم 25 ساله تا الانش 4بار معرفی کردم خودمو دیگه نمی خوام زیاد بنویسم تاپیک های بنده به ترتیب:
http://www.hamdardi.net/thread-28498.html
http://www.hamdardi.net/thread-28572.html
http://www.hamdardi.net/thread-28660.html

هستش


خدا رو شکر ما قرار بود برای تحقیقات رجوع کنیم خلاصه رفتیم برای تحقیقات از محل کار پدر ایشون که با تعریف تمجید مواجه شدیم برای تحقیقات به محل کار برادر ایشون رفتیم اونجا هم با تعریف تمجید مواجه شدیم به محل کار دامادشون هم رفتیم اونجا هم بعضی ها راضی بعضی ها ناراضی داماد مهم نیست

خلاصه خوشحال شدیم دیشب خانواده بنده به خانواده ایشون تماس گرفتن که قرار شد دوباره این 5شنبه مزاحممون بشن
بلاخره دیگه از تحقیقات پیروز اومدیم بیرون اهان دختر عموی بنده هم با پرسجو از درو همسایه راضی به نظر می اومدن

خلاصه این پنج شنبه دارم میرم سوالات و اینا هم اماده هست که می پرسم تا بیشتر اشنا بشیم ولی الان تنها مشکل بنده مهریه هست من بیشتر از 14تا نمی تونم قبول کنم اخرش دیگه 30 40 تا ایا به نظرتون دختره یهو بگه 1111 اینا چی بگم.... اونجا می دونم با شنیدن این مهریه جوش می ارم پا میشم مجلس به هم میخوره ایا راهکاری هست یه جور بگم ایشون 14 تا رضایت بده

مرسی نیازمند راهنمایی هستما

14 خیلی کمه.وقتی بتونی مهریه رو به راحتی پرداخت کنی،اگر مشکلی پیش بیاد

مهریه رو می دی طلاق می دی.ولی اگر برای پرداختش به زحمت بیوفتی،ذهنت اون

راهی رو که زحمت کم تری داره رو انتخاب می کنه.مخصوصن اوایل زندگی که دو طرف

بهم انس نگرفتن و به دلیل شناخت کمشون از هم مشکلات بیشتره،مهریه خیلی

می تونه کمک کننده باشه برای تداوم زندگی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

14 خیلی کمه.وقتی بتونی مهریه رو به راحتی پرداخت کنی،اگر مشکلی پیش بیاد

مهریه رو می دی طلاق می دی.ولی اگر برای پرداختش به زحمت بیوفتی،ذهنت اون

راهی رو که زحمت کم تری داره رو انتخاب می کنه.مخصوصن اوایل زندگی که دو طرف

بهم انس نگرفتن و به دلیل شناخت کمشون از هم مشکلات بیشتره،مهریه خیلی

می تونه کمک کننده باشه برای تداوم زندگی.

---

برادر من
اول می خوام از تو یه انتقاد بکنم به دل نگیر یه وقت من واقعا موندم شما یا بعضی از دوستان فعال این تالار می خوام بدونم چرا همش طرف زن و دخترا رو می گیرین؟؟؟؟؟

ببخش شمایی که می گی 14 کمه عرف همین مگه نبوده از اولش؟؟؟؟؟؟اونوقت 1365کمه به قول خودتون؟؟؟
بابا یکم حق بده خودت مردی یا پسر نمی دونم ازدواج کردی یا نه ولی دیگه نباید اینقدر تو این مسئله ساده نگر باشیم ببخش اگه دختر ارزشش به این چیزاست اصلا نیاد خونه بنده بخدا سنگین تره پسر خوب تو این دوره زمونه کجاست اخه این حرفام درد و دل بودش اخه اینقدر به پست های دوستان تفکر می کنم در تاپیک های مختلف همش می بینم از اونا طرفداری میشه طرف به شوهرش خیانت کرده دوستی میگه عزیزم عیب نداره زمان بگذره پشیمون میشه

ولی من از شما راهکار خواستم نه اینکه بنده و اشنا کنی از این موضوع

ولی یه چی میگم گوش کن همیشه باید تو این دوره زمونه گرگ باشی تا سرت کلاه نره اینو از کوچیکی به من میگفتن اون دوستانی هم که میبینی رقم درشت میزارن برای مهریه دلیلش اینه که تن به هر خواسته ای از سوی خانواده دختر دادن امیدوارم حرف منو بفهمی برادر

به هر حال مرسی

برادر عزیزم 14 سکه بهترین مهریه و بهترین انتخاب برای یک زنه
در صورتی که از اون طرف مرد پاک با ایمان با اخلاق باشه و ارزش زن و خانواده رو بشناسه اونوقته که مهریه 14 سکه که سهله میتونه آموزش یک سوره قران باشه

من با مهریه 14 سکه موافقم برای مردی با خصوصیاتی که گفتم

شما تضمین میکنی دخترا از پسرا سالم ترن بخدا هر خیانتی دیدیم تو همین تالار از دخترا بود که خواهر من قبول کن بد و خوب همه جا هستش

اول،افکارتو در مورد اون خانم اصلاح کن.

دوم،هر وقت حق طلاق به حق مشروط دو طرفه تبدیل شد،مهریه م می تونه یک هدیه باشه

که داماد هنگام عروسی به عروس می ده.

سوم،اگر آدم هوشیار باشی نه سرت کلاه می ره نه کلاه می ذاری.

در کل مرسی دوست

منم دیگه به قول معروف همه چیو اماده کردم فردا میریم اونجا رک و راست میشینم با احترام حرفمو می زنم بدون خجالت استرس می گم من اینم همه ی ملاکاتو شاید برات بتونم فراهم بکنم ولی خط قرمز من 10 15 تاست می دونم زیاده ولی اینجوریم خواست خواست نخواست کیس بعدی در ضمن مهریه بیشتر از 40 50 تا راضی نمی شم دختر شاه پریون نیست که
هرچی خدا بخواد میشه بازم مرسی از دوستان خیلی لطف کردید بازم میام اگه به جایی بر خوردم ازتون راهنمایی می گیرم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی وفا

نخواست کیس بعدی در ضمن مهریه بیشتر از 40 50 تا راضی نمی شم دختر شاه پریون نیست که

---

دلم برای اون دختر می سوزه . از همین الان داری کم می بینیش !!
دختر شاه پریون بود که نمی دادنش به تو !

50تا خوبه ولی 10خط قرمز زیاده بگو شاید بشه ادغامشون کرد.به هر کس بگی 10خط قرمز دارم

طرف فکر می کنه فقط حق نفس کشیدن داره.

من قبول دارم مهریه ملاک خوشبختی نیست....
ولی دلیلی که خواستگاری این خانم رفتید چه ملاکش هست.که اگر بشه و نشه براتون فرقی نداره....؟؟؟؟؟
برام سوال شد؟آخه یعنی هیچ حس و احساسی بهش ندارید حتی تو ذهنتون؟
مهریه 110 خوبه به عرف هست.ولی اگر خواستگاری رسمی باشه خیلی کم پیش میاد اینقدر رو قبول کنن خانواده دختر.مگر شما رو کاملا بشناسن.شما به خودتون اطمینان دارید اونا که ندارند
همون طور که اونا به دخترشون اعتماد دارن و قبول دارند و شما ندارید.
در هر صورت براتون آرزوی خوشبختی دارم

- - - Updated - - -

منظورم مهریه 14 سکه بود که راحت قبول نمیکنند.ولی 110 خوبه.
ولی خوب هر کس ملاکی داره.په شما و په خانم

سلام، ببین من تا یه حدی حرفاتو می فهمم درک میکنم منظورت از گرگ بودن یعنی چی، منم مثل تو با همه جور آدمی کله زدم از گرگ گرفته تا انسان انسان!
ولی یادگرفتم که جای گل گل باشم و جای خار خار، ادبیاتت در مورد ازدواج جالب نیست
درضمن مسیله مهریه رو هم بسپر به بزرگترها اونها اطلاعات و تجربشون بیشتر از تو، و مطمین باش پدر و مادرت نمیزارن تو این موضوع ضرر کنی
موفق باشی

فکر میکنم تا حدودی درست باشه و مهریه هایی که تعیین میشه ناعادلانس .
یه کارمند رو حساب کنید با درآمد ماهی 800 تومن . هیچی نخوره و پیاده بره سر کار و مریض نشه و... 220 ماه طول میکشه 110 سکه رو تهیه کنه .

1 درصد فرض رو بر این بذارید که دختر خانم سر یه موضوع الکی مهریه رو به اجرا بذاره اونوقت چی به سر پسر بدبخت میاد؟به خاطر یه عشق و دوست داشتن و پذیرفتن در خواست طرف باید یه عمر تو زندان بمونه .
نمونه هاش رو هم بسیار دیدیم.

فرهنگ گفت مهریه کم باعث میشه راه طلاق برای مرد بازتر بشه در حالی که از اون طرف هم مهریه زیاد باعث میشه دخترها یه اهرم فشار و ایجاد ترس در پسر داشته باشند تا زور بگن .

در کل باید همه چیز برابر بشه . چه هزینه های جشن عروسی و گرفتن خونه و جهیزیه و... چه حق طلاق و اموال و...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط soheil2

فکر میکنم تا حدودی درست باشه و مهریه هایی که تعیین میشه ناعادلانس .
یه کارمند رو حساب کنید با درآمد ماهی 800 تومن . هیچی نخوره و پیاده بره سر کار و مریض نشه و... 220 ماه طول میکشه 110 سکه رو تهیه کنه .

1 درصد فرض رو بر این بذارید که دختر خانم سر یه موضوع الکی مهریه رو به اجرا بذاره اونوقت چی به سر پسر بدبخت میاد؟به خاطر یه عشق و دوست داشتن و پذیرفتن در خواست طرف باید یه عمر تو زندان بمونه .
نمونه هاش رو هم بسیار دیدیم.

فرهنگ گفت مهریه کم باعث میشه راه طلاق برای مرد بازتر بشه در حالی که از اون طرف هم مهریه زیاد باعث میشه دخترها یه اهرم فشار و ایجاد ترس در پسر داشته باشند تا زور بگن .

در کل باید همه چیز برابر بشه . چه هزینه های جشن عروسی و گرفتن خونه و جهیزیه و... چه حق طلاق و اموال و...

---

داداش عزیز مرسی لطفا اینو کسانی بخونن که ادعای زن سالاری دارن و نمی دونن مرد بیچاره چی میکشه

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط curious5749

سلام، ببین من تا یه حدی حرفاتو می فهمم درک میکنم منظورت از گرگ بودن یعنی چی، منم مثل تو با همه جور آدمی کله زدم از گرگ گرفته تا انسان انسان!
ولی یادگرفتم که جای گل گل باشم و جای خار خار، ادبیاتت در مورد ازدواج جالب نیست
درضمن مسیله مهریه رو هم بسپر به بزرگترها اونها اطلاعات و تجربشون بیشتر از تو، و مطمین باش پدر و مادرت نمیزارن تو این موضوع ضرر کنی
موفق باشی

---

بله منظور بنده از گرگ بودن این نیست به طرف بی احترامی کنی بدبختش کنی با روحیه اون طرف بازی کنی و از این حرفا منظورم اینه که یه وقت کسی می خواد به زور حرفشو ثبت کنه زوره الان که باب شده تو شهر ما اینجوریه که 4 قلم به پای داماد گفتیم چشم خونه هم چشم ماشین چشم خرج عروسی عقد چشم بعد بیام مهریه و بذارم 1368 این زور نیست جانه داداش زور نیست منظورم این بود عزیزم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mahsa63

من قبول دارم مهریه ملاک خوشبختی نیست....
ولی دلیلی که خواستگاری این خانم رفتید چه ملاکش هست.که اگر بشه و نشه براتون فرقی نداره....؟؟؟؟؟
برام سوال شد؟آخه یعنی هیچ حس و احساسی بهش ندارید حتی تو ذهنتون؟
مهریه 110 خوبه به عرف هست.ولی اگر خواستگاری رسمی باشه خیلی کم پیش میاد اینقدر رو قبول کنن خانواده دختر.مگر شما رو کاملا بشناسن.شما به خودتون اطمینان دارید اونا که ندارند
همون طور که اونا به دخترشون اعتماد دارن و قبول دارند و شما ندارید.
در هر صورت براتون آرزوی خوشبختی دارم

- - - Updated - - -

منظورم مهریه 14 سکه بود که راحت قبول نمیکنند.ولی 110 خوبه.
ولی خوب هر کس ملاکی داره.په شما و په خانم

---

سلام مهسا خانوم من از بچگی گیر بودم رو تموم مسائل باورت میشه تک تک حرفا و سوالاتم میشه معیار ممکنه دوستان بگن 50تا زیاده بابا باور کنین من رو همه چی حساسم وقتی میگم طرف نباید قلیونی باشه یعنی 1 بارم نکشیده باشه راستیتش امروز مشاوره داشتم نمی دونم سوالاتی برام نوشت گفت اینا معکوس هستش بپرسی می تونی راحت بفهمی طرف چند مرده حلاجه اینقدر مزه داد امروز مشاوره طرف می فهمید حرفامو بهش گفتم من غیر طبیعی هستم گفت نه شما فقط یکمی گیر هستی گفتم بابا حق بده الان به کسی نمی شه اعتماد کرد و از این حرفا خیلی نظرمو نسبت به جنس مخالف تغییر داد مرسی از اون

در ضمن شما میگی 110 بگو بگم 1368 که 110 تاش حساب می اد و خودمم بیشتر 3 نکنم دیگه نه عزیز من دختری که فقط فقط قصدش ازدواج باشه اولا به طلاق فکر نمی کنه دوما 1368 نمی زاره بابا ما هم تو این مملکت داریم زندگی می کنیم خودم دختر زیر دستمه خودشونو بهتر از خودشون می شناسم

به هر حال مرسی متشکرم

مشاوره بیچاره معلوم نیس بش چی گفتی که گفته نه آقا شما فقط یکم گیری!!! :))
آسمونی بوووووووووووووس محکم
فرهنگ نظراتت خوبه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط جوانه؟؟؟

مشاوره بیچاره معلوم نیس بش چی گفتی که گفته نه آقا شما فقط یکم گیری!!! :))
آسمونی بوووووووووووووس محکم
فرهنگ نظراتت خوبه

---

دست خودت نیست دیگه اینقدر دمق میشین به شما مزه می ده بازم میاین تو تاپیک من واقعا براتون متاسفم فقط دوستان شاهد باشین این 3 4 بار بود که دمقشون کردما گفتم نیاین تو اینجا نظر قشنگ بدین

اینجا یه سایت عمومیه طبق قوانین هر کسی تو هر تاپیکی میتونه نظر بزاره
فرهنگ و آسمونی شما دمق شدین؟ ما که با وجود حال روحی بد این روزام میام اینجا و این تاپیک و برخورد این آقا رو میبینم شاد میشم ...کلا خنده از رو لبام نمیره
مشتاقانه منتظر تاپیک پنجمتون هستم:d

یه وبلاگم بنویسی خواننده پروپاقرصت میشم

[
من مخلص اقا فرهنگم هستم دمش گرم هر بار تاپیک می زارم میاد نظر میده بیشتر اوقات اختلاف نظر وجود داره بازم به غیرتش می اد نظر با حال و کار ساز میده

آقای بی وفا بر اساس نوشته هایی که ازتون توی تاپیکاتون دیدم نظر میدم.
1- چیزی که من دارم می بینم ادبیات نامناسبیه که به کار می برین. موضوع صحبتاتون در مورد ازدواجه و به نظر میاد این ادبیات رو که از یه طرز فکر ناشی می شه در مورد ازدواج و خانم ها و به خصوص همسر اینده اتون دارین اما احتمال زیاد این شیوه فکر و ادبیادتون فقط به حیطه ی زندگی مشترک و همسر خلاصه نمیشه و در بقیه موارد هم هست. به نظر من خوبه که روی شیوه ی خشنی که دارین در مورد فکر کردن به ادما یه مقدار تجدید نظر کنین. می تونین از ظاهر و فرم بیان افکارتون شروع کنین. حتی یه فکر درست رو وقتی بد و نامحترمانه بیان کنن دیگه درست به نظر نمیاد. کم کم طرز فکرتون هم ملایم تر میشه.
2- به نظرمن که نه کارشناسم نه هیچی اینطور میاد که شما الان کاملا اماده ی ازدواج نیستید. به خاطر همین فکرا و همین نگاه هاتون. نگاهتون به زندگی مشترک یه مقدار نیاز به اصلاح داره. برای این موضوع اگه بتونین مشاور یا روانشناس خوب پیدا کنین خیلی می تونه کمک کننده باشه که توی زمان کمی به اون مقدار از ملایمت همراه با پختگی که نیازه برای زندگی مشترک برسین. به نظرم یه مقدار نگاهتون خشن است نسبت به زندگی. توی زندگی مشترک بعضی وقتا ملایمت نیاز میشه. پس همراه و همزمان با خواستگاری و هر جی حتما مشاور خوب هم پیدا کنین که کمکتون کنه کمی نسبت به زندگی مشترک دید بهتری پیدا کنین تا وقتی رفتین توی زندگی با خانمتون مشکلی برای هیچکدومتون پیش نیاد. به نظرم زیاد انعطاف پذیر نیستید.
امیدوارم که نظراتم ناراحتتون نکرده باشه. و البته من ممکنه اشتباه کرده باشم. پیشاپیش اگه ناراحتتون کردم عذرخواهی می کنم.
موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

آقای بی وفا بر اساس نوشته هایی که ازتون توی تاپیکاتون دیدم نظر میدم.
1- چیزی که من دارم می بینم ادبیات نامناسبیه که به کار می برین. موضوع صحبتاتون در مورد ازدواجه و به نظر میاد این ادبیات رو که از یه طرز فکر ناشی می شه در مورد ازدواج و خانم ها و به خصوص همسر اینده اتون دارین اما احتمال زیاد این شیوه فکر و ادبیادتون فقط به حیطه ی زندگی مشترک و همسر خلاصه نمیشه و در بقیه موارد هم هست. به نظر من خوبه که روی شیوه ی خشنی که دارین در مورد فکر کردن به ادما یه مقدار تجدید نظر کنین. می تونین از ظاهر و فرم بیان افکارتون شروع کنین. حتی یه فکر درست رو وقتی بد و نامحترمانه بیان کنن دیگه درست به نظر نمیاد. کم کم طرز فکرتون هم ملایم تر میشه.
2- به نظرمن که نه کارشناسم نه هیچی اینطور میاد که شما الان کاملا اماده ی ازدواج نیستید. به خاطر همین فکرا و همین نگاه هاتون. نگاهتون به زندگی مشترک یه مقدار نیاز به اصلاح داره. برای این موضوع اگه بتونین مشاور یا روانشناس خوب پیدا کنین خیلی می تونه کمک کننده باشه که توی زمان کمی به اون مقدار از ملایمت همراه با پختگی که نیازه برای زندگی مشترک برسین. به نظرم یه مقدار نگاهتون خشن است نسبت به زندگی. توی زندگی مشترک بعضی وقتا ملایمت نیاز میشه. پس همراه و همزمان با خواستگاری و هر جی حتما مشاور خوب هم پیدا کنین که کمکتون کنه کمی نسبت به زندگی مشترک دید بهتری پیدا کنین تا وقتی رفتین توی زندگی با خانمتون مشکلی برای هیچکدومتون پیش نیاد.
امیدوارم که نظراتم ناراحتتون نکرده باشه. و البته من ممکنه اشتباه کرده باشم.
موفق باشید.

---

بسیار درست گفتی و نظر ما هم همینه
در این غروب دل انگیز دعا میکنم خدا به من هم لحن بیان خوب بده تا بتونم نطراتمو درست بیان کنم و خالی از کنایه باشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

آقای بی وفا بر اساس نوشته هایی که ازتون توی تاپیکاتون دیدم نظر میدم.
1- چیزی که من دارم می بینم ادبیات نامناسبیه که به کار می برین. موضوع صحبتاتون در مورد ازدواجه و به نظر میاد این ادبیات رو که از یه طرز فکر ناشی می شه در مورد ازدواج و خانم ها و به خصوص همسر اینده اتون دارین اما احتمال زیاد این شیوه فکر و ادبیادتون فقط به حیطه ی زندگی مشترک و همسر خلاصه نمیشه و در بقیه موارد هم هست. به نظر من خوبه که روی شیوه ی خشنی که دارین در مورد فکر کردن به ادما یه مقدار تجدید نظر کنین. می تونین از ظاهر و فرم بیان افکارتون شروع کنین. حتی یه فکر درست رو وقتی بد و نامحترمانه بیان کنن دیگه درست به نظر نمیاد. کم کم طرز فکرتون هم ملایم تر میشه.
2- به نظرمن که نه کارشناسم نه هیچی اینطور میاد که شما الان کاملا اماده ی ازدواج نیستید. به خاطر همین فکرا و همین نگاه هاتون. نگاهتون به زندگی مشترک یه مقدار نیاز به اصلاح داره. برای این موضوع اگه بتونین مشاور یا روانشناس خوب پیدا کنین خیلی می تونه کمک کننده باشه که توی زمان کمی به اون مقدار از ملایمت همراه با پختگی که نیازه برای زندگی مشترک برسین. به نظرم یه مقدار نگاهتون خشن است نسبت به زندگی. توی زندگی مشترک بعضی وقتا ملایمت نیاز میشه. پس همراه و همزمان با خواستگاری و هر جی حتما مشاور خوب هم پیدا کنین که کمکتون کنه کمی نسبت به زندگی مشترک دید بهتری پیدا کنین تا وقتی رفتین توی زندگی با خانمتون مشکلی برای هیچکدومتون پیش نیاد.
امیدوارم که نظراتم ناراحتتون نکرده باشه. و البته من ممکنه اشتباه کرده باشم.
موفق باشید.

---

چرا ناراحت بشم حقیقتو داری میگی بله یکم خشن بر خورد می کنم ولی بخدا دارم قسم می خورم به همین وقت اذان که اصلا تو بیرون حتی با طرف مقابلم این جوری حرف نمی زنم کلا ادم شوخ طبعی هستم من بیشتر سر موضوعات واقعا اعصابم میریزه به هم مثلا امروز باید چکم پاس میشد ولی نشد باورت میشه تا حد جنون اعصابم خورد شد این مسئله کار رو من تاثیر گذاشته یه چند روزی هست واقعا به هم ریختس ولی من بابا دیوانه نیستم این پیغامتو حتما سیو می کنم شاید روزی به کارم بیاد اره خیلی جوشیم ولی هیچ گاه به کسی در هنگام خشونت روحی توهین نمی کنم دست رو طرفم بلند نمی کنم اینو از بابت خودم مطمئنم اونم یه دختر از من چ.ب بوخوره اصلا فکرشم موجب ناراحتی بنده میشه اره امروز مشاوره رفتم مشاوره یکی از اشنا های دوستم بود نشستم صاف و صوف حرف زدم گفتم من اینجوریم نمی دونم چی کار کنم گفتش شما خاطره بد داشتید و اینا گفتم ایام دور بله و از این حرفا
ولی اون جوری که فکر می کنی نیستم بابا فقط جوشی ام نمی دونم به نظرت حل میشه ؟؟؟؟؟؟؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی وفا

چرا ناراحت بشم حقیقتو داری میگی بله یکم خشن بر خورد می کنم ولی بخدا دارم قسم می خورم به همین وقت اذان که اصلا تو بیرون حتی با طرف مقابلم این جوری حرف نمی زنم کلا ادم شوخ طبعی هستم من بیشتر سر موضوعات واقعا اعصابم میریزه به هم مثلا امروز بود چکم پاس شه ولی نشد باورت میشه تا حد جنون اعصابم خورد شد این مسئله کار رو من تاثیر گذاشته یه چند روزی هست واقعا به هم ریختس ولی من بابا دیوانه نیستم این پیغامتو حتما سیو می کنم شاید روزی به کارم بیاد اره خیلی جوشیم ولی هیچ گاه به کسی در هنگام خشونت روحی توهین نمی کنم دست رو طرفم بلند نمی کنم اینو از بابت خودم مطمئنم اونم یه دختر از من چ.ب بوخوره اصلا فکرشم موجب ناراحتی بنده میشه اره امروز مشاوره رفتم مشاوره یکی از اشنا های دوستم بود نشستم صاف و صوف حرف زدم گفتم من اینجوریم نمی دونم چی کار کنم گفتش شما خاطره بد داشتید و اینا گفتم ایام دور بله و از این حرفا
ولی اون جوری که فکر می کنی نیستم بابا فقط جوشی ام نمی دونم به نظرت حل میشه ؟؟؟؟؟؟؟

---

عزیز من اصلا شمارو زیر سوال نبردم. از نوشته هاتون اینطور به نظرم اومد که انعطاف پذیر نیستید و یه مقدار نحوه ی نگاهتون حداقل به زندگی مشترک خشنه. طرز فکرتونو گفتم نه اینکه خشونت فیزیکی کنین خدای نکرده. به نظرم یه جورایی حالت صفرو یک حالت سفید سیاه دارین توی نگاهتون. طیف زیاد خاکستری هایی که بین سفید و سیاه هستو ممکنه بهش دقت نکنین. این باعث میشه که مثلا فکر کنیم یه کاری که می خوایم انجام بدیم از یه راهی درسته و اگه نشه اعصابمون خورد شه در حالی که می تونستیم سریع دنبال یه راه دیگه که ممکنه بهترم باشه بگردیم. این حالت که گفتم یعنی اینکه انعطاف پذیر نیستین به مرور زمان زندگی ادمو نرم میکنه! منم خیلی سال پیشا توی فکرام و نگاهم انعطاف پذیر نبودم. اما کلی به ادم سخت میگذره تا این چیزا رو از دنیا یاد بگیره. در صورتی که می تونین اگه یه مشاور یا یه روانشناس خوب پیدا کنین به کمکش توی یه تعداد جلسه ی کم اینو یاد بگیرین که چطوری ملایمت بیشتری توی افکارتون داشته باشین. بعدش این ملایمت و این حالت درک که نسبت به بقیه دارین توی رفتارتون هم دیده میشه. و سر هر چیزی دیگه اعصابتون خورد نمیشه. در واقع خودتون راحت تر زندگی می کنین.
بعد از ازدواجتون هم اگه مشکلی پیش اومد بینتون و دیدین نمی تونین حلش کنین به راحتی و داره هر دوتونو ناراحت می کنه حتما مشاور خوبی پیدا کنین و برین پیش مشاور که راهنماییتون کنه و کدورتی پیش نیاد بینیتون. کم کم هر دوتون یاد می گیرین که چطوری با هم رفتار کنین.
در مورد مشاور و روانشناس هم حتما سعی کنین پیش مجرب و متخصص برین که راهنمایی های درستی بگیرین.
من هیچوقت شما رو زیر سوال نبردم. نگفتم خدای نکرده دیوونه هستین. یه چیزایی هست که ادم اگه بخواد می تونه اصلاحش کنه. مثل وقتی که می ری لباس می خری یا میری ارایشگاه و به خودت میرسی. یه تعداد اخلاقامونم میتونیم بهتر کنیم. منظورم هم این نیست که حذفش کنیم یا کاملا تغییرش بدیم. چون هر ادمی خاص خودشه و منحصر به فرده. ولی بعضی چیزا رو می تونیم یه کمی کمتر کنیم توی اخلاقامون یا یه کمی بیشتر کنیم یه جورایی تصحیحش کنیم تا به اون حالت بهینه برسه. مثل همین ظاهر و قیافه امون که بهش میرسیم. وقتی می شه با یه کمی دقت یه تعداد از اخلاقامونو به اون چیزی که می خوایم نزدیک تر کنیم چرا نکنیم؟ :)
موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

عزیز من اصلا شمارو زیر سوال نبردم. از نوشته هاتون اینطور به نظرم اومد که انعطاف پذیر نیستید و یه مقدار نحوه ی نگاهتون حداقل به زندگی مشترک خشنه. طرز فکرتونو گفتم نه اینکه خشونت فیزیکی کنین خدای نکرده. به نظرم یه جورایی حالت صفرو یک حالت سفید سیاه دارین توی نگاهتون. طیف زیاد خاکستری هایی که بین سفید و سیاه هستو ممکنه بهش دقت نکنین. این باعث میشه که مثلا فکر کنیم یه کاری که می خوایم انجام بدیم از یه راهی درسته و اگه نشه اعصابمون خورد شه در حالی که می تونستیم سریع دنبال یه راه دیگه که ممکنه بهترم باشه بگردیم. این حالت که گفتم یعنی اینکه انعطاف پذیر نیستین به مرور زمان زندگی ادمو نرم میکنه! منم خیلی سال پیشا توی فکرام و نگاهم انعطاف پذیر نبودم. اما کلی به ادم سخت میگذره تا این چیزا رو از دنیا یاد بگیره. در صورتی که می تونین اگه یه مشاور یا یه روانشناس خوب پیدا کنین به کمکش توی یه تعداد جلسه ی کم اینو یاد بگیرین که چطوری ملایمت بیشتری توی افکارتون داشته باشین. بعدش این ملایمت و این حالت درک که نسبت به بقیه دارین توی رفتارتون هم دیده میشه. و سر هر چیزی دیگه اعصابتون خورد نمیشه. در واقع خودتون راحت تر زندگی می کنین.
بعد از ازدواجتون هم اگه مشکلی پیش اومد بینتون و دیدین نمی تونین حلش کنین به راحتی و داره هر دوتونو ناراحت می کنه حتما مشاور خوبی پیدا کنین و برین پیش مشاور که راهنماییتون کنه و کدورتی پیش نیاد بینیتون. کم کم هر دوتون یاد می گیرین که چطوری با هم رفتار کنین.
در مورد مشاور و روانشناس هم حتما سعی کنین پیش مجرب و متخصص برین که راهنمایی های درستی بگیرین.
موفق باشید.

---

اول تشکر می کم ازتون خواهر من واقعا شرمندم کردی بله درست گفتید ولی اگه افکار من باشه 100% می تونم تقسیم بکنمش 50% افکار خشونتی از کار بنده و ارثی بودن می تونم بگم 50% بقیه اینه که نمی دونم چی بگم چه طوری بگم نا خود اگاه جوش میارم بازم می دونم و حرفااتو میفهمم بله پیش یه دکتر رفتم تا حدودی تونست متقاعدم که که بد بین نباشم ولی بخدا این تالار هم معتاد میکنه منو هم این که رو بدبینی من تاثیر گذاشته همش احساس می کنم همه بدن همه خوب نیستن من فقط خوبو پاکم نمی دونم چیکار کنم یادمم رفت از مشاوره بپرسم ولی انشالله بعد خواستگاری فردا که راحت و اسوده و بدون هیچ استرس (یاد چنار می افتن)اماده اماده با سوالات میرم انشالله به مراد دلم برسم می پسندم این خانومو ولی خدا کنه در مورد مهریه یکمی راه بیاد می خوام خالصانه با هاش حرف بزنم یا از صداقتم خوشش می اد و قبول می کنه یا اینکه نمی کنه دیگه ولی مرسی مرسی یه دنیا ممنون ازز همتون همتون دست همتون درد نکنه
انشالله تا جمعه بیام خدمتتون مرسی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی وفا

اول تشکر می کم ازتون خواهر من واقعا شرمندم کردی بله درست گفتید ولی اگه افکار من باشه 100% می تونم تقسیم بکنمش 50% افکار خشونتی از کار بنده و ارثی بودن می تونم بگم 50% بقیه اینه که نمی دونم چی بگم چه طوری بگم نا خود اگاه جوش میارم بازم می دونم و حرفااتو میفهمم بله پیش یه دکتر رفتم تا حدودی تونست متقاعدم که که بد بین نباشم ولی بخدا این تالار هم معتاد میکنه منو هم این که رو بدبینی من تاثیر گذاشته همش احساس می کنم همه بدن همه خوب نیستن من فقط خوبو پاکم نمی دونم چیکار کنم یادمم رفت از مشاوره بپرسم ولی انشالله بعد خواستگاری فردا که راحت و اسوده و بدون هیچ استرس (یاد چنار می افتن)اماده اماده با سوالات میرم انشالله به مراد دلم برسم می پسندم این خانومو ولی خدا کنه در مورد مهریه یکمی راه بیاد می خوام خالصانه با هاش حرف بزنم یا از صداقتم خوشش می اد و قبول می کنه یا اینکه نمی کنه دیگه ولی مرسی مرسی یه دنیا ممنون ازز همتون همتون دست همتون درد نکنه
انشالله تا جمعه بیام خدمتتون مرسی

---

خیلی خیلی خوشحالم که این نوع برخودت رو هم دیدم
و واقعا امیدوارم شدم

با وجودی که تاپیک شما در مورد خواستگاریه اما من اصلا در مورد خود خواستگاری نظری ندادم. اینکه توی خواستگاری چه کار کنین و مهریه رو چه کار کنین من اصلا نمی دونم و نظری هم ندارم. در مورد بعد از ازدواجتون و مشکلات احتمالیش نظراتم بودن.

اینا شاید به دردتون بخورن:
http://www.hamdardi.net/thread-23001.html#post212236
پست شماره 10 یه تعداد لینکه. مدیتیشن و تاپیک کارگاه جراتمندانه رفتار کردنو بخونید.
http://www.hamdardi.net/thread-19883.html
اینم چگونه منفعل نباشیم رو بخونید.

البته فکر نمی کنم شما منفعل باشید. شما به نظرم یه مقدار پرخاشگر میاد ادبیاتتون که احتمالا این دو تا تاپیکو بخونین یاد می گیرین افکاری رو که فکر می کنین درسته بهتر بیان کنین. نتیجه ای که بگیرین هم بهتر میشه. به نظرم کار شما راحت تر از کار کسیه که منفعله.
اون وبلاگ مدیتیشن هم که اولش نوشته پست های جدیدشو جای دیگه ای داره ادامه میده اما همین وبلاگه هم کامله. این مدیتیشن می تونه واسه اینکه بدونین بعضی اخلاقاتون کجاش مشکل داره و نداره چی هستن اصلا مفیده. یعنی واسه شناخت بیشتر خودتون مفیده اما وقت بیشتری میبره تا خوندن اون دو تا تاپیک.
کنارش هم مشاور و روانشناس خوب چند جلسه میرین.
موفق باشید.