بدبینی به رابطه جاریم و همسرم

نقل قول:

---

خواستم عضو انجمن ازاد یشم اما همش میگه پرداخت ناموفق از3تا کارتم امتحان کردم ولی بازم اینو گفت

---

خوب از عابر بانک بیرون پول را کارت به کارت کنید بعد اطلاع بدید تا جزو انجمن آزاد بشید:72:

خیلی واضح با شوهرتان حرف بزنید و احساستان را بیان کنید:

عزیزم من حسی خوب یندارم وقتی میریم خونشون حس خوبی ندارم وقتی بهت نزدیک میشه و بهت دست میزنه میدونم تو هیچی توی دلت نیست و مثل خواهرت بهش نگاه میکنی ولی من خیلی اذیت میشم.ولی اگه تو دوست داری با این وجود اینکارو انجام بدیم باشه و خودتو ناراحت نشان بده.

از طریق احساسات وارد بشو.

اینا هم تاپیک های she هستش.

مشاوره تخصصی با جناب sci

کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

برای اولین بار جراتمندانه حرف زدم و کارم به طلاق کشیده

تفاوت بین زن و مرد از نظر دیدشان نسبت به مسائل مردهای منطقی و بانوان احساسی

استقبال از شوهر، چرا؟

عضویت انجمن آزاد بگیر حتما اینکارو انجام بده:72: تلاشتو بکن برای نگهداشتن زندگیت و زیر نظر مشاورین سایت حرکت کن ان شاء الله به نتیجه برسی.
اگه نشد اونوقت یه تصمیم درست بگیر.
1.یا قاطعانه برخورد میکنی وش رط میزاری برای رفتن پیش مشاور و حل مشکل
2.یا ازدواج میکنی و میسازی و حساسیست رو کم میکنی نسبت به این موضوع

انتخاب با خودته

خاله قزی تاپیکایی که گداشته بودید خوندم چند ساعت طول کشید عالی بود لطف میکنید بقیه صحبتای sheبا جنابsciبزارید اخه تو صفحه16بسته بودنش نوشته بود یه تاپیک جدید باز میکنن میشه بقیه شو بزارید من زیاد به سایت وارد نیستم
واسه انجمن ازادم رفتم بیرون حتما میریزمو عضو میشم ولی فکر کنم موکول بشه به بعد از عملم البته امیدوارم زنده بیرون نیام
خاله قری شما شوهر منو نمیشناسی راجب این ماجرا از هیچ دری با من راه نمیاد چه برسه صحبت باورتون نمیشه یک سال و اندی جنگیدم که بفهمونم اون اشتباه میکنه ولی متاسفانه قبول نداره و بخاطر این دارم رو خودم کار میکنم
میشه یه سوال بپرسم خاله قزی خودتون زندگی موفقی دارید با همسرتون اگه جوابتون اره هست میشه بگید از اول خوب بودید باهم یارو هم دیگه کار کردید بازم معدرت که این سوالو پرسیدم اگه دوست نداشتید جواب ندید

بانو پرپری خدا خیرت بده چجوری خوندی 16صفحه رو مگه تندخوانی میری :58:

3تا تایپیک مختلف هستش خوب لینک های دیگه رو بزنید اونها رو هم مطالعه کنید تا رفتار جراتمندانه را آموزش ببینید کم کم تمرین کنید ما هم به شما کمک میکنیم:72:

در جواب شما باید بگم حرف اصلی اینه که تغییر میکنن دوطرف ولی اینکه فکر کنیم زیاد باشه این تغییر نه اصلا و ابدا توی 2سالی که توی همدردی بودم اینو یاد گرفتم برای اینکه دیگران رو تغییر بدی باید خودت تغییر کنی و اینکه روی تغییر دیگران با حرف و نصیحت و قهر به جایی نمیرسی مخصوصا شوهر هم باشه که دیگه واویلا.
برای همینه اصرار داریم توی همین دوران عقد این موضوع + بقیه موضوعات مختلف که در نظرات دوستانم هست حلشان بکنید.

بقول معروف البته بنده که هیچی جسارت نمیکنم جا پای بزرگان بزارم ولی همون مثل قدیمی بهترین جواب برای شماست:
تو مو میبینی و من پیچش مو:72: خیلی داری شل میگیری و ساده از کنارش رد میشی.عضویت در انجمن آزادب رای شما از نون شب هم واجبتره

خب اشتباهت همین بود که میخواستی بهش ثابت کنی داره اشتباه میکنه.اونم درمقابل مرد!!!!این یعنی فاجعه!!!
دوست عزیزمحبت کن.مهربون باش.وقتی بااونی توی خودت نباش اون متوجه میشه.اگه به حرف خاله قزی عمل کردی وازاحساست گفتی بازهم نتیجه ندادپس بایدیه راه دیگه روامتحان کنی.سعی کن مثه آهن ربااون روجذب کنی.
پنجشنبه عادی باش.بگووبخند.قبلش هم باشوهرت یه فضای احساسی درست کن وحسابی خوش بگذرون.عشوه بیا نازکن واسش.نزارمتوجه بشه ناراحتی یامیترسی ازاین مهمانی به هیچ وجه!!!
خوشتیپ برو.بااعتماد به نفس بالا.شوهرت روول نکن البته نه اونقدرتابلوکه همه بفهمن.نه عادی باش وعاشق!!!!
اینقدرنگوچکارکنم.؟؟کلافه نباش.اینحوری بدترمیشه.ازما گفتن بود...

خاله قری تو اولین فرصت عضو میشم :72:
پاییز عزیز تو مهمونی قبلی با این که کلی حفظ ظاهر کردم اخرشم گفت ابرومو بردی با این که فوق العاده با اون زن گفتنو خندیدن ولی بازم واسه زندگیم تلاش میکنم و بیشتر تلاش اینبار سعی میکنم بیشتر مشارکت کنم تو حرفاشون ایشالله که بتونم یه کوچولو از پسش بر بیام
میدونید چیا تو این راه سستم میکنه مثلا این که امروز که همسرم زنگ زد گفت دعوتیم اونجا کلی شاد بود وگفت کی 5شنبه میشه زودتر بریم خیلی حال میده این حرفاش اتیشم میزنه اتیش
چون میدونم اینجا همه تقریبا دردمندن راحت تر دردو دل میکنم و میدونم درکم میکنن
یه زمانی اون موقع که مجرد بودم فکر میکردم طلاق یعنی فاجعه و اینکه تو زندگی باید خیلی مشکل بزرگی باشه که منجر به طلاق بشه ولی الان به این نتیچه رسیدم که بعضب وقتا چیزایی که به چشم بقیه مسخره یا کوچیک میاد یا اصلا مشکل نمیدوننش انقدر واسه یکی مهمو تاثیر گزاره که به قیمت زندگیش یا حتی جونش تموم میشه
کاشکی کسایی که ادم و درک کنن دوروبر ادم زیاد شه خوشحالم که با این سایت اشناشدم چون کلی دوست خوب و همراه پیدا کردم تو مسیر پر تلاطم زندگی:72:
یه پیامکی بود که نوشته بود امان از روزی که گلو درد داشته باشی از بغض وبقیه بگن دارو بخور سرما خوردی
اینو که خوندم یاد کسایی که هیچ درکی از ناراحتی ادم ندارن افتادم البته تو دنیای واقعی نه مجازی بازم خداروشکر که شماها هستید ادم هم مشکلشو با کمک شما حل میکنه هم. سیک میشه پیش شما دردو دل کردن تاوان نداره فرداش نمیزنن تو سرت حرفاتو بر علیه ت استفاده نمیکنن برعکس ادمای دوروبرم که میترسم پیش چشمشون حتی ناراحت باشم درد و دل پیشکش

یعنی چی حال میده.بازنداداشش درمورد چه موضاعاتی صحبت میکنن که این همه واسش جذابه.

شایدلحن حرف زدنش اینه.شاید به خاطراینه که آدم شادی هستش.
میشه کمی جزییات روبگی.موضوع حرفاشون چیه؟
راستی توجلوی فامیل خودت وشوهرت باشوهرت چطوررفتارمبکنی؟ازش تعریف میکنی؟
بیشترتوضیح بده

پاییز جان راجب همه چی حرف میزنن از اب ذرشکی که شوهرم هرروز واسش میخره تا دورانی که همسرم مجرد بود از سربازی شوهرم باهم میگن میخندن از غداهایی که واسه شوهرم درست کرده شوهرم انگشتاشم خورده از همچی از هرچیزی که من توش نباشم همیشه جلو خانواده ها و البته کلا به شوهرم محبت و توجه میکنم بهش احترام میزارم ولی اخرین بار که بهش گفتم هر کاری میخوای بکن تقریبا یکی دوهفته پیش خونه خواهرش دعوت بودیم اونم بود راستش انقدر حرص خوردم که نه کنارش نشستم نه محبت کردم نه حرف زدم باهاش همش با مادر شوهرم حرف میزدم یا به حرف بقیه البته جز اونا گوش میدادم لحنش این نیست با اون خیلی خوشه به من که میرسه اخم و تخم میکنه سره همه چی سره هر چیز بی مصرفی
اینهمه خوب بودنشون باهم دیونه م میکنه دیونه
اگه یه روز اجازه بدن یکی رو بکشم قطعا زنداداششه قطعا بی معطلی تا حالا تو زندگیم نه حسادت کرده بودم نه تنفر داشتم ولی بی نهایت از این ادم متنفرم در صورتیکه تو ذاتم یه همچین حسی هیچوقت نبوده و همیشه از خوشحالی بقیه خوشحال و از ناراحتیشون ناراحت میشدم
شوهرم فقط با اون لحنش ایجوریه حتی با خواهرش که بسیار دوسش داره و صمیمیه اینطوری صحبت نمیکنه
من اگه تا ارنجم دستمو بکنم تو عسل بدم بهش واسش ظهر ماره ولی اون ....
فقط میدونم سهم من از زندگی این نبود
از طریق سایت واسه اشتراک ازد پول واریز کزدم کجا شماره پیگیریشو ورد کنم تا فعال بشه

سلام خانومی
برو اینجا و فرم رو پر کن بعد یکی دو روز عضو انجمن آزاد میشی

فرم پرداخت حق عضویت تالار همدردی

درسته که همسرت گاهی زیاده روی میکنه ولی دلیل نمیشه که جاریت رو بیشتر دوس داشته باشه.

اول اینکه من فکر میکنم شما دیدگاهتون با هم کاملا متفاوته حتی خوانوادهاتون هم متفاوتن و احتمال میدم خوانواده شما مذهبی تر از ایشون باشن.
بزرگترین اشتباهت این بود که بی سیاستی به خرج دادی.
تو به جاریت حساسی و خوانواده شوهرتم کاملا اینو فهمیدن و ازش میترسی .
تو جمع ساکتی حرف نمیزنی خودتو نشون نمیدی مثل اونا نیستی خوب طبیعیه که شوهرتم نسبت به این موضوع حساس شه .
شما طرز تفکرتون متفاوته و الا برادر شوهرت عکس العمل به خرج میده یا مادر شوهرت نمیگه اینه مثل برادر خواهرن مگه اینکه خوانوادگی مشکل دار باشن. اگه ادمای خوبی هستن پس تفاوت تو نحوه ی ارتباطاتتونه.

یه سوال برام پیش اومد چرا برای تو اخم و تخم میکنه؟ اخلاقش که نیس چون با جاریت همش در حال خوش وبشه... از چیه تو راضی نیس؟ تا حالا پرسیدی؟ شاید یه چیزی در اون دیده که تو نداری و وقتی میخواد مهمونی ای جایی ببیندش اینقد خوشحال میشه . اینکه میگی باهم از خاطراتشون میگن و ... که نمیتونه دلیل باشه ، اونارو میتونه برای همسرش بگه . آقایون بگن، یه مرد متاهل چرا با زن داداشش همچین رفتاری میکنه ؟؟؟