نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Gholamzadegan
سلام
خیلی ممنون از راهنمایی های عالیتون
با مادرم صحبت کردم و نظر مادرم رو با خودم یکی کردم کامل گوش دادم که حرفش چی بعد با ارامش تمام فکرم رو بهش گفتم و قبول کرد
خواهرام بعد اتفاق دیروز دیگه کاری انجام نمیدن ولی سعی می کنم باهشون قرار بزارم حتما
متوجه شدم موقع لغو و گذاشتن قرار مجدد هم حرف بدی رد و بدل نشده که باعث کوچک شدن خانواده من بشه خدا رو شکر
در آخر هم اگر باقی سوالات من رو پاسخ بدین ممنون میشم
خیلی خیلی خوشحالم براتون که تونستین این وضع را مدیریت کنید.
حتما با خواهراتون هم با آرامش و با اعتماد به نفس صحبت کنید. حتی اگر خدای نکرده چیز بدی رد و بدل می شد و این خواستگاری بهم می خورد؛من خوشحال می شدم که این اتفاق افتاد تا مدیریت خودتون را بالا ببرید.
چون تمام ارزش یک شوهر خوب به مدیریت درست و منطقیش هست.مدیریتی که توش دیکتاتوری نباشه.عصبانیت نباشه.و حتی با پنبه سر ببره.و گرنه همه مردا دادکشیدن را بلد هستند!
این هم بگم یکی از ملاک های خیلی خوب برای انتخاب همسر همین احترام به والدینه. مثلا شما اگر نتونید با مادرتون وقتی اختلاف نظر داشتین؛با احترام صحبت کنید و مساله را با گفتگو حل کنید فردا نمی تونید با خانومتون سر مسائلی که پیش میاد و اختلافاتی که طبیعی هست بین دو نفر از دو خانواده مختلف پیش بیاد، مشکلات را با تدبیر و مدیریت حل کنید.و خیلی ها با دعوا و مرافه مشکلشون را حل می کنند.
که خدا را شکر شما تونستین!
با خانم ها به خصوص مادر هم فقط از در محبت و آرامش میشه وارد گفتگو شد و در این صورت تاثیر می گیرن. اینو یادتون باشه. به خصوص بعد ازدواج.
بقیه سوالاتون را هم در پست بعد سعی می کنم جواب بدم. با ریز بینی:دی
- - - Updated - - -
امیدوارم دوستان هم بیان راهنمایی های خوبشون را بکنند :72: اما نظر شخصیم را برای بقیه سوالاتون می نویسم:
12-خانواده دختر خانم شلوغ سه تا دختر و سه تا پسر که یکی از پسرا تو عقد هست باقی مجردن و خانواده من پنج خواهر دارم و تک پسر هستم به نظر شما مشکلی پیش نمیاد؟
شما اگر مدیر خوبی باشید و دهن بین نباشید مشکلی پیش نمیاد. کلا تو زندگی اگر مرد مدیر خوب و با سیاستی باشه خیلی از تنش ها و مشکلات از قبیل روابط خواهرشوهری،مادر شوهری و عروس و... پیش نمیاد.
هماهنگی خانواده هم مهم هست. شما هم خانوادتون شلوغ هست و به نظر من به هم می خورید.فقط این قدرت مدیریته باید در شما باشه. به نظر من تو جلسات خواستگاری باید راجع به استقلال خانواده صحبت بشه و اینکه زن و شوهر اول نظر هم براشون مهم باشه و نذارن بقیه دخالت کنند. و در مورد اینکه همسر باید بیشتر از هر کی نزدیک باشه باید صحبت بشه و خیلی مشکلات هم تا اونجا که فهمیدم اینه که زن و شوهر با هم صحبت نمی کنند.مشکلاتشون را بهم نمی گن.ولی مثلا می رن به خواهرشون می گن! یعنی احساس هم دلی اون طور که باید نیست. و گاهی به دلیل تجربه تلخ بین زن و شوهره. مثلا خانوم اوایل زندگی دوست داره مطلبی را به شوهرش بگه و شاید اون مطلب یکم خوشایند نباشه وقتی به شوهرش میگه با دعوا و جر و بحث مواجه میشه. دفعه بعد به جای اینکه چنین مطالبی را با شما درمیون بذاره و مشکلش را حل کنه می ره با اعضاء خانواده اش حل می کنه.
من خودم برای فهمیدن این مطالب یه سری سوال می پرسم. نمی دونم آقایون هم می تونن همچین سوالی را بپرسند یا نه.
الف)تا حالا با کسی اختلاف نظر داشتین؟ چه کار می کنید.
بعضی می گن بله.مثلا مسائل اعتقادی برام خیلی مهمه. فلانه بصاره...
ولی بعضی می گن: بله طبیعیه . آدم ها با هم متفاوتند.و اصرار ندارم طرف مقابلم حتما حرف منو قبول کنه.ولی نظر خودم را هم می گم.
ب) اگر با خانومتون اختلاف نظر یا مشکلی داشتین چی؟
می گن خب اول گفتگو می کنیم.و سعی می کنیم حل کنیم.
بعدمی گم اگر نتونستین حل کنید چی؟
بعضی می گن خب از یک شخص بزرگتر راهنمایی می خواهیم.
اینجا می پرسم به نظرتون تو چه مواردی میشه از دیگران مشورت کرد؟
یا از چه کسانی میشه مشورت گرفت؟ بعد دقت می کنم نظر چه کسانی براش مهمه و...
مشکلات را تا چه حد میشه بیرون از خانواده برد و...
بعضی می گن مرد باید مدیر باشه و حرف آخر را مرد بزنه.( واقعا یکی همینو گفت.البته تو بعضی موارد واقعا باید بالاخره حرف یکی باشه که اونم مدیر خانه است ولی... )
بعدش من می گم من پیشنهادم اینه وقتی مشکل خاصی پیش اومد که زن و شوهر نتونستن خودشون مشکلشون را حل کنند. گفتگو کردند،مطالعه کردند و کتاب خوندند و... ولی باز هم مشکلشون حل نشد به مشاوره رجوع کنند. نظر شما چیه؟ حتما می گه : بله خیلی خوبه و...
بعد خودم نظرم را می گم: می دونید آقای فلانی برای چی این پیشنهاد را می دم؟ اول اینکه خیلی خوبه که آدم مشکلاتش را روشمند حل کنه. بعد اگر نتونست مشکلش را حل کنه نباید تحت هیچ شرایطی مشکلات خانوادگی بیرون از خانه بره.در چنین شرایطی بهتره دو نفر به جای اینکه با افراد دیگه مشورت کنند که ممکنه حتی با واکنش های احساسیشون مشکل را حاد تر کنند و یا اینکه حتی اگر خیلی منطقی هم باشندممکنه تو ذهنشون بمونه ؛ بهتره مشاوره بریم.
نکته: انتظار چنین جواب هایی هیچ وقت نداریم. اما این روند را پیش می گیریم که همین قبل ازدواج چنین روندی برای بعد پیش گرفته بشه. و همچین توافقاتی لااقل لفظا انجام شده باشه.
14-در مورد چهره دختر خانم بعد خواستگاری دودل بودم ولی الان عقلم میگه خوب بود و دوست داشتنی نظرتون چی؟
خب مشکلی که فعلا نیست. تو جلسه بعد هم دقت کنید ببینید به دلتون میشینه یا نه.
من تو این موضوع خیلی صحبت کردم.برای همین تاپیک هایی که مرتبطه را می ذارم. از خیلی جهات می تونه براتون کمک کننده باشه. و اینکه به دل نشستن فقط ظاهری نیست. رفتار و منش و... هم خیلی مهمه که چه بسا همین ها باعث بشه ظاهر یکی در نظر ما دلنشین و همون ظاهر با شخصیت بد از چشم آدم بیفته. لطفا تاپیک های زیر را مطالعه بفرمایید:
تردید در انتخاب بعد از سه جلسه خواستگاری! (تو این تاپیک در مورد بیرون رفتن در جلسات خواستگاری و روحیات و ... هم صحبت شده. شاید معیارهای خودتون را این طوری بهتر متوجه بشید)
15-در مورد موسیقی در مجالس عروسی پرسید گفتم در مجالس خواهرام بوده ولی من دوست ندارم البیته گفت همینطوری موسیقی گوش میدی گفتم بعضی مواقع این پاسخ خوبی بود یا اینکه بد نظرتون چی؟
پاسخ خوب همان پاسخ صادقانه شماست. اگر همان که هستین را گفتین بهترین پاسخ بوده.
شما خودتون را نگاه کنید که آیا واقعا بعدا توی مجالس عروسی مشکلی پیش نمیاد. بینید مادر و خواهرتون اجازه می دن مجلس عروسیتون مثلا بدون رقص ولی با شادی و مولودی برگزار بشه؟ این ها را با خانوادتون چک کنید. ببینید خودتون براتون مهمه مجلس عروسیتون حتما توش رقص باشه یا نه. یا اگر شما براتون این ها مهم نیست ببینید واقعا می تونید خانوادتون را قانع کنید یا نه. اول تکلیفتون را با خودتون کامل مشخص کنید. بعد حساسیت های دختر را در این مورد بسنجید.مثلا بپرسید اگر مجلس فلان شد شما چه واکنشی نشون می دین یا این موضع چقدر براتون مهمه و... اتفاقا همین دیروز در مورد مجلس عروسی یکی از اعضا به مشکل برخورده بود تاپیکش هست:
ببینید قدرت مدیریت همچین چیزی در شما و اون خانم هست یا نه.
16-راجب آینده پرسید و اینکه با شغل فعلی می تونید یک زندگی رو پیش ببرید و اینکه نمی خواهید تو رشته خودشتون مشغول بشید؟گفتم تا دانشگاه تمام بشه همین شغل هست و بعد از داشنگاه اگر ببینم این شغل کفاف مخارجم رو نمیده کم کم با کسب تجربه در رشته تحصیلیم وارد بازار میشم تو رشتم و احتمالا دو شغله ادامه بدم شایدم مجبور بشم یکی رو انتخاب کنم و اینکه تا داشنگاهم تموم بشه به فکر این هستم که کارم رو بهتر کنم و درسم رو تموم کنم و درامد بیشتری داشته باشم و اینکه بعد تحصیل جدی تر ادامه میدم
البته راجب اهداف هم پرسید که من طیاد نتونستم توضیح بدم ولی جلسه بعد می خوام براش توضیح بدم این رو توصیه می کنین؟
بله حتما در مورد هدف هاتون صحبت کنید. هدف های ایشون را هم ببینید چیه. هدف ها خیلی شخصیت آدم را نشون می ده. اینکه طرف چقدر بی هدفه یا تلاشگره و یا حتی نشون بده چقدر کمال طلبه!
بگید ببخشید من زیاد فرصت نشد جلسه پیش بیشتر در مورد برنامه های آیندم باهاتون صحبت کنم. اگه اشکال نداره الان صحبت کنم.
در مورد شغل و احتمالات شغلیتون هم خیلی خوب صحبت کردین.
راستی اگر دوست داشتین دو تا تاپیک (آیا من در ازدواج سختگیرم) من را بخونید تا یه موقع سخت گیر نشین و حد و حدود سخت گیری و... دستتون بیاد. شاید از جنبه اینکه نظر دختران را هم بهتر درک کنید براتون مفید باشه.
موفق و خوشبخت باشید :72: