به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array

    نحوه سوال پرسیدن در جلسه خواستگاری

    به نام خدا
    با سلام خدمت تمام اعضای خوب همدردی

    من تو خواستگاری های متعدد که داشتم غالبا در جلسه اول سوالات مهم را می پرسم.راستش سوال هم زیاد می پرسم.کاملا هم شفاف سازی می کنم.
    سوالاتم ترتیب خاصی دارند که بتونم ازشون نتیجه بگیرم.برای اینکه این ترتیب در جلسه اول به دلیل استرسم فراموش نشه؛سوالاتم را در یک برگه می نویسم.غالبا هم برای هر خواستگار با توجه به تجربیاتم و اون فرد پیشنهاد شده سوالاتم فرق می کند.به همین دلیل همشون توی اون شرایط در حافظه ام نمی ماند.
    بیشتر اوقات همون جلسه اول متوجه تفاوت ها می شم و جواب رد می دم.
    اما 3 بار هم به جلسات بعد کشیده شد.و جواب منفی دادنم برایم خیلی سخت بود.به همین دلیل می خواستم این بار تو جلسه اول خیلی مطالب از شخصیت طرف مقابلم روشن بشه و بی خودی طرف مقابلم را به جلسات بعد نکشانم. با توجه به وضع تحصیلی حاضرم نیز خودم هم وقت زیادی ندارم و دوست ندارم طرفم را ده جلسه بکشانم و آخرش جواب منفی بدهم.

    در مورد خواستگار آخریم ؛معرف خوبی داشتم.اما چون تجربه به من ثابت کرده بود که لزوما خواستگار شبیه معرف نیست؛باز هم کلی سوال طرح کردم.
    و این بار چون توی این تالار در مورد استبداد آقایون و همین طور عاطفی نبودنشون خیلی مطلب خونده بودم ؛به طور ناخوداگاه تو سوالاتم دنبال این بودم که اون آقا از نظر احساسی چگونه است و اینکه در آینده چقدر نظر خانمش برایش مهم هست.چقدر نظر دیگران را در زندگی تاثیر می دهد.
    همه اینها را سعی کردم غیر مستقیم بپرسم.

    برای جلسه خواستگاری مادرم به من گفتند که برگه ات را نبر ولی من بردم!
    تو جلسه خواستگاری آقا پسر گفتند که شما سوال بپرسید.من جواب می دم.
    من هم سوالاتم را پرسیدم.
    در جواب سوالاتم متوجه شدم که از نظر احساسی ,تفریحی و شخصیت و اعتقادی با من جور است.
    اما فکر کنم در سوال پرسیدن زیاده روی کردم و ایشان فکر کردند که من حساسیت زیادی بر روی موضوع عاطفی بودن دارم و یا خیلی می ترسم که نکند یک موقع در خانه دعوا شود.یعنی احتمالا فکر کردن که من خیلی زودرنج هستم.
    *چون خیلی در مورد اینکه اگر اختلاف نظری بین شما و همسرتان شد چه برخوردی می کنید؟ اگر نظر شما وهمسرتون یکی بود ولی نظر خانواده ها متفاوت بود چه برخوردی می کنید؟ اگر مشکلی داشتید که نتونستین با همسرتون حل کنید چه کار می کنید؟ مدیرت خانواده باید چگونه باشد؟
    از نظر عاطفی هم خیلی پرسیدم.مثلا خودتون از نظر عاطفی چه جوری هستید؟دوست دارید همسر آیندتون از نظر عاطفی چه طور باشد؟ روابط عاطفی بین زن و شوهر باید چگونه باشد؟
    خلاصه این اولین خواستگاری بود که به منزل ما تماس نگرفت.و اولین کسی که فکر کردم تمام معیار های منو به جز یک مورد دارد.(تمام اصلی ها را داشت)
    *حالا این موضوع برای من مهم نیست.چون مطمئنم صلاح نبوده.و با توجه به شرایط کنونیم هم فعلا دوست ندارم تا چند ماه دیگه درگیری فکری داشته باشم.(از این جهت خیلی خوشحالم که زنگ نزدن!!!)اما می خواستم از این خواستگاری هم تجربه خودش را کسب کنم.
    سوالات من از شما:
    1*) اگر دختر خانم برگه سوال با خودش به جلسه خواستگاری ببرد بد است؟(من خودم واقعا دوست دارم آقا پسر کلی سوال طرح بکند و برگه اش را بیاورد) (الان به نظرتون این تعداد سوال در باره اینکه بخوام بفهمم از نظر عاطفی چه طوریه یا نحوه تفکرش چی هست زیادن؟)
    آیا خواستگار فکر می کند دختر مغرور است؟ آیا سوالات زیاد در جلسه اول بد است؟
    2)خب من واقعا خیلی عاطفیم.اما زودرنج نیستم.یعنی اصلا لوس نیستم اما واقعا برام مهمه که طرف مقابلم در آینده کامل از نظر عاطفی تامینم کنه.وگرنه کلا از ازدواج باهاش پشیمون میشم.
    این الان نکته مثبت هست یا منفی؟ باید اینو در چه حد نشون بدم.چه طوری بفهمونم که من عاطفیم اما واقعا آدم منطقی هستم و زودرنج نیستم.(تا حالا سابقه قهر و دعوا نداشتم.فقط یکی اونم تو راهنمایی.اخلاق و شوخ طبعیم طوریه که با سیاست مسائل را حل می کنم.)
    3)از کجا مطمئن شوم این آقا از نظر عاطفی شبیه من هست؟آیا همینکه می گوید عاطفیم کفایت می کند؟

    پیش کشوندن این مطلب برای آقایون احساس می کنم دلهوره آور است.آقایون نظر شما چیست؟
    4)برایم عاطفی بودن و منطقی بودن با هم مهم هست.خودم هم سعی کردم این طور باشم.یعنی اول منطقی فکر کنم و احساساتم را در حد نیاز درگیر مساله می کنم.
    چه طوری اینو به طرف مقابلم بفهمانم و چه طوری بفهمم که او هم اینگونه هست؟

    5)آخر جلسه خواستگاری هم می گم لطفا یک جمع بندی بفرمایید.طرح این مساله باعث میشه که طرف احساس کند من جوابم مثبت هست ؟ نظرتون راجع به این سوال؟

    6)اگر پیشنهادی برای نحوه پرسیدن سوال دارید خوشحال میشم راهنماییم کنید.
    ویرایش توسط مصباح الهدی : شنبه 11 آبان 92 در ساعت 01:43

  2. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    reihane_b (شنبه 11 آبان 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    سلام دوست عزیزم

    من با تجربیات خودم میگم. (یعنی شایدم درست نباشن!)

    نمیدونم جلسات شما چه جوریه و اینکه جلسه اول که میگی دقیقا اولین باری هست که شما و خواستگار همدیگه رو میبینید یا نه.
    من فرض رو بر این میذارم که اولین باره.
    چون اولین دیدار هست، ممکنه حتی از لحاظ ظاهر به دل همدیگه ننشینید و قضیه تموم بشه.
    بنظر من هم بیشترین فایده ای که جلسه اول صحبت داره، اینه که دختر و پسر بتونن با خیال راحت تری همدیگه رو ببینن. (توی جمع خیلی سخت میشه زیر نگاه پدر مادرا)
    پس جلسه اول رو جلسه رگبار سوالاتت قرار نده.

    به نظر من، اگه جواب منفی شما، بخاطر سوال نپرسیدن در جلسه اول، به جلسه دوم کشیده بشه، هیچ ایرادی نداره.

    من هم بدون برگه نمیتونم منسجم سوالاتم رو بپرسم. اما جلسه اول هیچ وقت برگه نمیبرم. طبعا سوال زیادی بغیر از کلی ها نمیتونم بپرسم. بهونه ای هم که میارم، اینه که : "امروز قرار نبود صحبت داشته باشیم، بخاطر همین من زیاد آمادگی سوال پرسیدن ندارم و اگه میخواید شما از خودتون و گذشته تون یه خلاصه ای بفرمایین"

    کلا جلسه اول، خوب نیست سوالات زیادی رد و بدل شه. چون هنوز هیچ کدوم از طرفین نمیدونن حداقل نظر طرف مقابل روی ظاهرش مثبته یا نه. (البته از این حرفم برداشت نشه جلسه دوم خواستگاری یعنی پسندیدن کامل!)
    چون آدم هنوز طرف مقابلش رو نمیشناسه، هم میتونه یه مقدار دستش بیاد چه مدلیه. هم اینکه میتونی بهش این پیش مقدمه رو بدی که: "ممکنه من سوالاتم رو توی برگه بنویسم اگه جلساتمون ادامه پیدا کرد، شما هم راحت باشید "


    بعد یه چیز دیگه اینکه منظورت از جمع بندی رو متوجه نشدم! من که یکی همچین چیزی بهم بگه جا میخورم!
    (ازش میخوای چه چیزی رو جمع بندی کنه؟)


    و اینکه شما سی دی دکتر فرهنگ رو گوش دادی؟
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟
    ویرایش توسط دختر مهربون : شنبه 11 آبان 92 در ساعت 02:23

  4. 9 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    ammin (سه شنبه 17 دی 92), deljoo_deltang (چهارشنبه 15 آبان 92), kamr (شنبه 11 آبان 92), Naashena (شنبه 11 آبان 92), reihane_b (شنبه 11 آبان 92), toojih (شنبه 11 آبان 92), فرهنگ 27 (شنبه 11 آبان 92), مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92), سنجاب بازیگوش (شنبه 11 آبان 92)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    منم با نظرات خانم دختر مهربون موافقم
    روی اینکه بخوای جلسه اول تکلیف خودتو تا حد زیادی مشخص کنی تکیه نکن
    از مهمترین سوالات و معیارهات شروع کن به سوال پرسیدن و تو وقتی که داری هرچندتاشو تونستی بپرس
    حتما بخواه ایشون هم سوالاتشون رو بپرسن من خودم میگفتم یکی من یکی تو البته خب بعضی وقتا سوالاتم پیوستگی خاصی داشت و پشت سرهم می پرسیدم ولی بعدش می گفتم حالا شما بپرس تا جلسه یکطرفه نباشه
    فایده این روش فهمیدن علاقه طرف به ادامه جلسه هست یعنی بعضی وقتا تو حین جلسه می فهمیدم جلسه بعدی در کار نخواهد بود پس منم کشش نمی دادم و تمام
    سوالاتی که خواستگارتون می پرسن هم به شناخت شما کمک میکنه چون تا حدی همه از دغدغه های ذهنیشون تو جلسه اول می پرسن و هم نحوه سوال پرسیدن به پی بردن به رشد عقلی و فهمشون کمک میکنه
    تا اونجا که یادمه شما مشکل الانتون به تجربه اخرتون بر میگرده که بعد ده جلسه جواب رد دادید ولی اشتباه نکنید
    شما اون دفعه تو جلسات اول فهمیده بودید که کار درست و حسابی ندارن ولی جواب رد رو ندادید تا جلسه دهم
    شما باید تا هروقت که به جواب مثبت یا منفی نرسیدید ادامه بدید ولی اگه به منفی رسیدید دیگه جواب رو قاطعانه بدید و جلسات رو کش ندید و بذارید بنده خدا بره سراغ کیس بعدی

    یه توصیه برادرانه اینکه سوالاتی از قبیل اگه اختلاف بین من و خانواده پیش امد چیکار میکنید رو جلسه اول به هیچ وجه نپرسید حتی اگه وقت اضافه اوردید پسر میترسه خب نکنه این از الان میخواد من بین خانم و خانواده طرف ایشون رو بگیرم و از الان داره به این چیزا فکر میکنه

    از لحاظ عاطفی اگه اینقدر برات مهمه که نمیتونی با شوهر کم عاطفه ادامه زندگی بدی خب بپرس ولی در مورد خودت بگو منطقی هستی و در عین حال عاطفی تا طرف نترسه از زودرنج بودن و بی منطق بودن
    اتفاقا خانم منم گفت خیلی احساساتیم و شما چطور و منم گفتم بی احساس نیستم ولی حدش رو نمی تونم تو بیان بگم
    جالبه دیروز به من گفت اصلا با روز اولت نمیشه حال امروزت رو تصور کرد . اگه طرف مذهبی باشه نمیتونه خب احساسی بودنشو تو جلسه اول بروز بده
    بزار یه چند جلسه بگذره اونوقت یکم مهرت به دلش نشست و خیالشم تا حدی از معیارهاش راحت شد بپرس جواب دادنش راحتتره درضمن میتونی از روابطی که مثلا با خواهر یا مادرش داره عاطفی بودنش رو بفهمی بیشتر از این چیزا بپرس اینطوری خیالش راحتتر میشه شما نمی خوای با خوانوادش بعدا درگیر بشی

    در مورد نوشتن سوال هم از نظر من کار بدی نیست و اگه یادتون میره خب بنویسید
    اولین باری که رفتم خواستگاری سوالات رو سعی کردم حفظ کنم(یاد شعر حفظ کردن تو دوران مدرسه افتادم) ولی بعد جلسه دیدم یسری از مهمترین هاشو یادم رفته بپرسم
    جلسه دوم گفتم مینویسم و وسط های جلسه یه نگاه میکنم ببینم چیزی یادم نرفته باشه جالب بود دختر خانم هم مثل من جلسه دوم سوالاتشون رو نوشته بود و به یک تفاهم جدید رسیدیم حالا بماند که بعدا به تفاهم نرسیدیم
    ولی برای موردهای بعد دوباره سوالتم رو ننوشتم هم بخاطر اینکه سوال های هم مهمم رو دیگه حفظ شده بودم هم اینکه اگه یه جلسه یادم میرفت تو جلسه بعدی اول جلسه می پرسیدم حالا یکی دو سوال هم جاش عوض می شد اشکالی نداشت
    تازه من یه تکنیک هم داشتم اینکه بعضی وقتا سوال طرف رو از خودش می پرسیدم(البته جواب میدادم بعد خودم همون سوال رو می پرسیدم) حالا اون سوال ممکن بود سوال خودمم بوده باشه و اون زودتر پرسیده و یا اینکه دیدم عجب سوال خوبی بزار منم بپرسم
    یعنی یجور سوالتم با توجه به سوال های طرف شناور بود و همیشه یکجور نمی پرسیدم

    سوال جمع بندی رو اخر جلسه نپرس یا اگه میخوای بپرسی اول جلسه بعد بپرس . اخه بنده خدا باید یه فرصت فکر داشته باشه تا جمع بندی داشته باشه یا نه
    البته اول جلسه بعد هم بنظرم نیازی نیست چون وقتی ادامه نده خب جمع بندی معلومه دیگه. اگه ادامه بده یعنی هنوز به جمع بندی کامل نرسیده ولی منفی هم نشده

  6. 6 کاربر از پست مفید Naashena تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 15 آبان 92), reihane_b (شنبه 11 آبان 92), sara 65 (چهارشنبه 29 آبان 92), toojih (شنبه 11 آبان 92), مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92), دختر مهربون (شنبه 11 آبان 92)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    ممنون دختر مهربون عزیز

    بله شما راست میگین.من عجله کردم.اما این قدر در حال حاضر سرم شلوغه اصلا دوست نداشتم که اگر کسی شخصیت اولیه مورد نظر منو نداره به جلسه بعدی راه پیدا کنه.

    این به دل نشستن چهره را هم راست میگین.(البته خب من ظاهر خوبی دارم ولی باید این احتمال را بدهم که شاید در نظر شخص دیگه این ظاهر خوب من متوسط یا حتی زشت باشه)

    یک سوال دیگر هم دارم:
    /اغلب خواستگاران من قبل از خواستگاری یک جلسه بدون پسر میان منزل ما و منو بی حجاب می بینند.این طوری برای من هم خوبه چون راحت تر شخصیت مادر و خواهر آقا پسر دستم میاد.
    /چند خواستگار هم داشتم که همون جلسه ی اول که قرار بود با آقا پسر بیایند اول خودشون تنها آمدند و یکمی صحبت شد بعد گفتند که آقای خواستگار بیاد تو(من از این نحو زیاد خوشم نیومد.هرچند که در مورد اون خواستگاران اغماض کردم).
    /یک خواستگار هم داشتم که سه جلسه به منزل ما آمد و جلسه سوم مادر آقای خواستگار در خواست کرد که به خاطر رسم و رسوم منو آخر جلسه سوم بی حجاب ببینن.(گویا تا آن زمان روشون نشده بوده که این موضوع را مطرح کنند.)
    (خب من ظاهر بی حجابم بسیار زیباتر هست.و طبیعی است که وقتی مادر آقای خواستگار منو این طور ببینند خیلی مشتاق تر میشن.)

    //اما در مورد این خواستگار آخری؛چون مادر آقای خواستگار چنین درخواستی نکردند.ما بعد از اینکه صحبت کردیم؛مادرم فکر کردند که شاید چون معرف آشنای صمیمی بوده؛احتمال داره که روشون نشده باشه منو بی حجاب ببینند.به همین دلیل هم مادرم خودشون پیشنهاد کردند و مادر ایشون هم قبول کردند.
    *به نظرتون این رفتار در چنین موقعیتی صحیح هست؟ در ذهن خواستگار آیا این نکته منفی تلقی نمی شود؟ (من خودم از این موضوع پیشنهاد مادرم ناراحت شدم.به طوری که دستانم کاملا یخ کرده بود)

    *دختر مهربون عزیز من سی دی های دکتر فرهنگ را گوش ندادم.احساس می کنم مطالعاتم کافی بوده.با توجه به اینکه مشغولیت ذهنی برای درسم دارم به نظرت باز هم گوش بدم؟ آیا زمانبر است؟میشه برای دانلودش منو راهنمایی کنی؟(آیا منظورتون دکتر فرهنگ هولاکویی هست؟)

    پی نوشت: خواستگار آخریم برایم مهم نیست.من اگر در مورد ایشون صحبت می کنم صرفا به خاطر کسب تجربه از این تیپ خواستگاری هست.
    ***دوستان ممنون میشم که نظراتتان را در مورد سوالاتم در پست اول و این پست بفرمایید.به خصوص آقایون لطفا منو راهنمایی کنید.

    - - - Updated - - -

    آقای ناآشنا ممنون از راهنمایی هاتون.خیلی خوب بود.
    راست می گین در مورد عواطف بهتره در جلسات بعد تر صحبت بشه.
    در رابطه با عاطفی بودن وقتی ازشون پرسیدم؛گفتند من فکر می کنم آدم باید اعتدال را رعایت کند.مثلا اینکه یک شخصی هر روز بگوید دوستت دارم درست نیست.مثلا دو بار در هفته ! من هم گفتم اما من در مورد خودم فکر می کنم کمی از اعتدال بالا ترم.(آخه واقعا دو بار دوستت دارم به هیچ جای من نمیرسه!به نظرتون این احساس الان من برای ازدواج ممکنه کاذب باشه.بعدا ببینم که نه واقعا اون طوری هم نبودم که فکر می کردم؟)
    بعد گفتم پس شما خیلی عاطفی نیستید.درسته؟

    بعد ایشان گفتند که نه.اتفاقا احساساتم غلبه داره و عاطفیم و اتفاقا یکی از نیازهای من برای ازدواج همین هست.
    الان به نظرتون چنین شخصی از نظر عاطفی چه طوریه؟

    یک چیز دیگه با توجه به تجربیاتم؛احساس می کنم طرفم در جلسه اول بیشتر صداقت داره.در جلسات بعد انگار برای از دست ندادن من یه کم واقعیات را متفاوت تر نشون می دن.

  8. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 11 آبان 92), فدایی یار (جمعه 23 مرداد 94)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    http://www.hamdardi.net/thread-24510.html

    ببین از اینجا می تونی دان کنس

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread-24510.html

    ببین از اینجا می تونی دان کنس💂


  10. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92), دختر مهربون (شنبه 11 آبان 92)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    توی پست اولت پرسیده بودی این رفتار مغرور بودنت رو نشون میده یا نه.

    یادم رفت برات بنویسم. بله. اگه خیلی سوال بپرسی، این حس بوجود میاد که "دختره فکر کرده من همه چیزش رو پسندیدم، حالا داره منو میذاره زیر ذره بین. اول صبر کن من بگم پسندیدم بعدش مثل آزمون استخدامی سوال بپرس"
    البته با اغراقش رو نوشتم ولی در کل حسی تو همین مایه ها پیش میاد. همینطور اگه پسر شما رو سوال پیچ زیادی بکنه (جلسه اول)، این حس برای شما بوجود میاد.

    ماشالا شما اعتماد به نفست هم بالاست، به این شبهه دامن میزنه که مغروری.
    اعتماد به نفست رو نمیخواد بیاری پایین ها! فقط حواست باید بیشتر جمع باشه.

    ------------------------
    بعدش اینکه راجع به جمع بندی نگفتی منظورت چیه. ولی حالا به هر منظوری، نپرس اینو. خوب نیست.

    ----------------------
    درباره دکتر فرهنگ، دکتر شاهین فرهنگ رو منظورمه.
    توی جلساتشون درباره سوال پرسیدن میگه.
    یه نکته ای که من از این جلسات یاد گرفتم اینه که اگه سوالای با جواب "آره یا نه" بپرسی، فایده ای نداره.
    مثلا:
    شما مومنی؟ بله
    شما خوش اخلاقی؟ بله
    شما عاطفی هستی؟ بله
    و...

    حالا یکی مومن بودن رو یک رکعت نماز میدونه. اون یکی مومن بودن رو انجام همه ی واجبات و مستحبات و زیارت رفتن و ... میدونه، یکی تا خمس و زکاتش رو نداده باشه اصلا خودشو مومن حساب نمیکنه. دیدها خیلی متفاوته. از یک کلمه هزار تا تعبیر میشه کرد.

    دکتر فرهنگ میگه سوالا تا جای ممکن باید غیر مستقیم باشه و تشریحی باشه.
    غیر مستقیم باشه برای اینکه طرف متوجه موضع شما نشه و یه وقت خودش رو مورد پسند شما جا نزنه.
    تشریحی باشه برای اینکه طرف مجبور بشه در مورد سوال شما توضیح بده تا بفهمی سطح تفکرش چه جوریه.
    (اینم اضافه کنم که بعضی وقتا دیگه نمیشه چیزی رو غیر مستقیم پرسید. اینجور مواقع اشکالی نداره)

    عاطفی بودن، یک بار مثبت داره و غیر عاطفی بودن یک بار منفی داره. معلومه همه دوست دارن خودشون رو مثبت جلوه بدن و برچسب منفی رو نمیپذیرن. اصلا نپرس که "پس شما زیاد عاطفی نیستید" چون هیچ کس به شما نمیگه "بله. همینطوره" همه مثل خواستگارت جواب میدن. این شمایی که با ترازوی خودت در نظر خودت باید بسنجی عاطفی هست یا نه و نتیجه رو هم اعلام نکنی. چون اگه نتیجه گیریت منفی باشه و طرف متوجه بشه گارد میگیره و میخواد ذهنیتت رو عوض کنه.
    (البته همینجوری که برداشت الکی نمیکنی. بعد از کلی سوال، نتیجه گیری میکنی)

    بعد یه چیز دیگه اینه که آدما تا وقتی مجردن، زندگی مشترک آینده شون رویایی و بدون نقصه. پس اگه میخوای بشناسیش، زیاد روی اینکه میخواد چیکار کنه تکیه نکن. (نمیگم اصلا نپرس. ولی زیاد قابل تکیه کردن نیست) مثلاً در مورد عاطفی بودن، _تا جای ممکن_ بدون اینکه کلمه عاطفی رو استفاده کنی، در مورد رابطه ش با دوستانش و خانواده ش بپرس.

    مثلاً به دوستاش تا حالا کادو داده یا نه؟ به چند تاشون؟ به پدر مادرش؟
    روز تولدش چند نفر بهش تبریک میگن؟ از چه افرادی کادو میگیره؟
    چند تا دوست داره؟ چند تا صمیمی؟ چه ویژگی هایی داشتن که اینا رو انتخاب کرده؟

    مثلا وقتی ویژگی دوستاش رو میگه، بدون که تا حد زیادی اینا ویژگی خودش هم هست.

    حالا دیگه در این زمینه سوال دیگه ای به ذهنم نمیاد. (خودت بشین فکر کن و با اون دوتا ویژگی که گفتم سوال بساز.)

    این هم لینک دانلود صحبتاش. به نظر من خیلی مفیده. حتما بهت توصیه میکنم گوش کنی. انقدر شیرین حرف میزنه که خودت مشتاق میشی.
    زمانبر هست اما بنظرم اگه بدون گوش کردنش ازدواج کنی ضرر کردی. سعی کن یادداشت برداری کنی که دفعه های بعد مجبور نشی دوباره از اول تا آخرش رو گوش بدی.
    دانلود رایگان سخنرانی های روانشناسی - دانلود سمینار ازدواج موفق (دکتر شاهین فرهنگ)
    توی این سخنرانی ها، جواب سوال 3 پست اولت رو کامل تر میگیری. (توی جلسه سوالات خواستگاری. فکر کنم جلسه 11 باشه)
    ---------------------------

    در مورد دیدن بی حجاب، به نظرم وقتی تلفنی زنگ میزنن، ازشون بپرسید که چه جوری رسم دارن بیان. یا اینکه خودتون یه رسم ثابت بذارید و بهشون بگید که ما برنامه مون اینجوریه.

    تا هم خودتون بلاتکلیف نباشید هم اونا.

    (بعد یه سوال! چه جوری وقتی حجاب داری، و آمادگی قبلی نداری، حاضر شدی بدون حجاب ببیننت؟ (من چادر که میخوام سرم کنم هزار تا گیره میزنم به موهام که نیاد بیرون. بعد تصورشم برام دلهره آوره که یه دفعه یکی بگه حالا چادرتو وردار موهاتو ببینم. طرف پشیمون میشه))

    اما جدای از اینها، من مخالفم که پیشنهاد مادرت باعث دید بد میشه. اشکالی نداره. نشون دهنده راحتی مادرت بوده. مطمئن باش از این مسئله ناراحت نشدن یا دید بدی پیدا نکردن.
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟
    ویرایش توسط دختر مهربون : شنبه 11 آبان 92 در ساعت 12:55

  12. 8 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 15 آبان 92), Naashena (شنبه 11 آبان 92), reihane_b (شنبه 11 آبان 92), sara 65 (چهارشنبه 29 آبان 92), shabnam z (شنبه 11 آبان 92), skyzare (جمعه 27 فروردین 95), مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92), سنجاب بازیگوش (شنبه 11 آبان 92)

  13. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    http://www.hamdardi.net/thread-24510.html

    ببین از اینجا می تونی دان کنس💂

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread-24510.html

    ببین از اینجا می تونی دان کنی

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread-24510.html

    ببین از اینجا می تونی دان کن👨

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/thread-24510.html

    ببین از اینجا می تونی دان کن👨


  14. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 11 آبان 92), مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92)

  15. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    ممنون دختر مهربون عزیز
    منظورم از جمع بندی این بود که حالا که این همه صحبت کردیم اگر ابهام یا سوالی دارید بفرمایید.اگر حرف دیگه ای هست در مورد این جلسه و... .

    در مورد غرور هم راست می گی که احتمال داره خواستگار همچین برداشتی بکنه. اما من کلا همه به من می گن خیلی متواضعی!حتی میگن زیادی....
    اما به طور ناخوداگاه هنگام صحبت کردن با یک مرد نامحرم فکر کنم تو کلامم غرور هست!
    یه کم هم شاید به خاطر اینکه تا حالا کسی به من جواب رد نداده بود اعتماد به نفس کاذب هم پیدا کردم.... نمیدونم شاید غرور.... به هر حال خدا را شکر که این موضوع را تجربه کردم.

    در مورد بی حجاب دیدن هم؛خب من هم واقعا اون لحظه شوکه شدم.اما سریع رفتم اتاق موهامو یه شونه ساده زدم.مادرم که می گفتن اتفاقا خیلی هم خوب شده بودی.از نگاه مادر اون آقا هم مشخص بود. اما فکر می کنم این پیشنهاد ممکنه در ذهن خواستگار این تداعی رابکنه که این ها چقدر مطمئنن در مورد من.انگار فقط مونده یه دیدن قیافه.یا اینکه چقدر به خودش مطمئنه که خوشگله!

    راهنمایی هات عالی بود.بازم ممنون.

    آقای فرهنگ از لینکی هم که بهم دادین متشکرم.حتما دانلود می کنم.

    فکر کنم بهتره یه برنامه ریزی بکنم.
    مثلا روزی یک ساعت تو مسیر دانشگاه گوش بدم.
    ای کاش همسر آینده من هم یه کمی در مورد ازدواج مطالعه داشته باشه.

    راستی دوستان من چون در این مورد تجربه دارم و مطالعه هم داشتم خب طبیعیه که تو خواستگاری هام احساس می کنم من مجلس را تو دست گرفتم.انگار مسائل مهم را من می پرسم.اصلا حس خوبی تو این مورد ندارم.دوست دارم احساس کنم آقا پسر مدیریت جلسه را داره.
    انگار طرف مقابل چیزی برای پرسیدن نداره یا شاید اولین بارشه و مطالعه نکرده.

    تو همچین مواردی؛که برای من زیاده من باید چه طوری رفتار کنم؟
    مثلا خیلی اظهار نظر نکنم.بیشتر به آقا پسر فرصت بدم؟
    چون من فکر می کنم ممکنه همچین شخصی پسر خوبی باشه ولی چون در این زمینه کمتر از من مطالعه و تجربه داشته؛تسلط کافی نداره.

    - - - Updated - - -

    دوستان لطفا نظرتون راجع به این سوالات هم بگید.واقعا ازتون ممنونم :
    1) من یک مشکل دیگه ای که با سوال پرسیدنم در باره این خواستگار و چند تا خواستگار دیگم داشتم؛این بود که به من می گن خیلی کلی سوال می پرسید.
    مثلا در مورد اینکه اگر اختلاف نظری بین شما و خانمتون پیش اومد چگونه حل می کنید؟ گفتند چه اختلاف نظری؟
    در واقع خب من با کلی سوال کردنم می خواستم راهکارهایش را در مورد جنبه های مختلف بدانم.اما من همش مجبور می شدم مثال بزنم!!!و انگار از نظر خودم جواب سوال را بدم.دیگه اون موقع جوابش برام زیاد ارزش نداره.چون پشت نیت منو خونده.ولی من بیشتر می خواستم برداشت خودش را بدونم.
    یا اینکه خیلی وقت ها مواجه میشم با جمله بستگی داره.خب به نظر من خودش باید تو جوابش بگه به چه چیزهایی بستگی داره و تشریحی جواب بده.
    حالا کلی سوال کردن بده؟
    2) سوال اینکه معیارهای شما برای ازدواج چیست مناسبه؟ به نظرم من بیشتر باید سعی کنم تو حرفاش معیارهایش را پیدا کنم.و حس می کنم اگر او این سوال را ازمن بپرسه وقتی من جواب بدهم خودم را لو دادم و می ترسم بر مبنای این ها به سوالات بعدی من جواب بدهد.

    3)یک سوال دیگرم که آخر جلسه پرسیدم اینه که معیارهای کلیدی که اگر طرف مقابل نداشته باشد؛حاضر به ازدواج با او نیستید؛چیست؟
    الان به نظرتون این سوال مشکل داره؟
    4)یا زندگی مشترک ایده آل شما چه ویژگی هایی دارد؟
    تا من این سوال را می پرسم خواستگارام می گن؛نباید ایده آل گرا بود و خب زندگی مشکلات خاص خودش را داره و...
    اصلا جواب خوبی نمیدن.من که منظورم ایده آلگرایی نیست .منظورم اینه که می خوام ایده آلشون را بدونم . چون بالاخره آدم باید یه ماکسیممی تو ذهنش باشه تا خودش را بهش نزدیک کنه.
    کلا به نظر من بعضی از آقایونی که تا حالا باهاشون صحبت کردم خیلی در مورد معیارهاشون و اینکه از زندگیشون چی می خوان خیلی فکر نکردند.
    نمی دونم باید چی کار کنم؟!! رفتارم باید چه طوری باشه.
    باید گیر ندم؟ این موضوع می تونه دلیلی برای جواب منفی باشه؟در این مورد میشه قضاوتی کرد؟

  16. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 11 آبان 92), فدایی یار (جمعه 23 مرداد 94)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    من دوباره آمدم :)

    به نظرم کلی سوال کردن فقط به درد همون جلسه اول میخوره.
    و اینکه اگه کلی میپرسی، انتظار نداشته باش اون جزء جزء برات باز کنه. اون هم یک جواب کلی میده که زیاد تعیین کننده و روشن کننده ی مسیر انتخابت نخواهد بود.
    مثلاً وقتی یه چیزی رو کلی میپرسی، بعضی وقتا تو ذهنت چیزی هست که انتظار داری اون رو بگه. این دید اشتباهه. قرار نیست همون مورد ِمد نظر شما به ذهنش برسه. یک موضوع کلی هزار تا زیر شاخه داره. ممکنه اون لحظه هر چیزی به ذهن آدم بیاد. منکر این نیستم که یکی از مهمتریناش میاد تو ذهن آدم. اما دلیل بر این نمیشه بقیه بی اهمیت باشن.

    مثلاً
    شما دوست داری همسرت اجازه ادامه تحصیل بهت بده و مانع تحصیلت نشه.
    این رو اینجوری میپرسی:
    شما چه حق و حقوقی واسه همسر آینده ت قائلی؟
    و یه سری مسائل رو میگه و یادش میره تحصیلات رو بگه.
    بعد شما پیش خودت فکر میکنی حتما اجازه ادامه تحصیلات رو نمیخواد بده.
    و تا ازش میپرسی، میگه آره اجازه میدم.
    ولی تو دلت میگی چون دید برام مهم هست نظرش رو برگردوند.
    در صورتیکه این نتیجه گیری شاید اشتباه باشه.

    اون سخنرانی رو گوش کن دستت میاد چی رو چه جوری بپرسی.

    در مورد سوالهای کلی ایشون هم همینطور. اگه کلی میپرسه، کلی هم جواب میگیره :)
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  18. 3 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    Naashena (شنبه 11 آبان 92), reihane_b (شنبه 11 آبان 92), مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92)

  19. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 20:00]
    تاریخ عضویت
    1392-7-24
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    211
    سطح
    4
    Points: 211, Level: 4
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. من نمیدونم چرا زمونه اینجوری شده .قبلا در سالهای قبل مثلا دختر و پسر همدیگر را در جلسه خواستگاری می دیدند وشاید هم قدری با هم صحبت میکردند و آمار طلاق اونها هم خیلی پایین تر بود.ولی خب خصوصیتی که داشت خانواده ها در انتخاب همسر تاثیر گذار بودند... وشاید هم بتوان حق داد که این همه سوال بپرسید چون دیروز آدم ها مثل لوح سپیدی بودند ولی امروز از نجوانی با خیلی مسایل آشنایند !!!
    اما من به عنوان یک پسر مجرد به شما پاسخ می دهم:

    1*) اگر دختر خانم برگه سوال با خودش به جلسه خواستگاری ببرد بد است؟(من خودم واقعا دوست دارم آقا پسر کلی سوال طرح بکند و برگه اش را بیاورد) (الان به نظرتون این تعداد سوال در باره اینکه بخوام بفهمم از نظر عاطفی چه طوریه یا نحوه تفکرش چی هست زیادن؟)آیا خواستگار فکر می کند دختر مغرور است؟ آیا سوالات زیاد در جلسه اول بد است؟
    نه این اصلا مشکل نداره با خودتون برگه ببرید،خوب هم هست. وشما بهتره که خیلی رو جزئیات مانور ندید و حساس نشید،ولی این خوبه که هرچیزی که فکر می کنید در آینده ممکنه مشکلات غیر قابل حل یا سخت حل شدنی رو به وجود بیاره(حتی از نظر شما) رو مطرح کنید،اگر فکر می کنید که مساله مهمی هست که جا انداخته می تونید مطرحش کنید یا اینکه از او بخواهید خوب روی معیارهای همسر آیندش فکر کنه و در یه برگه یادداشتشون کنه و به جلسه خواستگاری بیاره

    2)خب من واقعا خیلی عاطفیم.اما زودرنج نیستم.یعنی اصلا لوس نیستم اما واقعا برام مهمه که طرف مقابلم در آینده کامل از نظر عاطفی تامینم کنه.وگرنه کلا از ازدواج باهاش پشیمون میشم.
    این الان نکته مثبت هست یا منفی؟ باید اینو در چه حد نشون بدم.چه طوری بفهمونم که من عاطفیم اما واقعا آدم منطقی هستم و زودرنج نیستم.(تا حالا سابقه قهر و دعوا نداشتم.فقط یکی اونم تو راهنمایی.اخلاق و شوخ طبعیم طوریه که با سیاست مسائل را حل می کنم.)
    حق شماست و مثبت هست ولی وسواس نداشته باشید.در قالب کلمات میتو نین نشونش بدید(در صورت اطمینان به صداقت طرف مقابل)

    3)از کجا مطمئن شوم این آقا از نظر عاطفی شبیه من هست؟آیا همینکه می گوید عاطفیم کفایت می کند؟پیش کشوندن این مطلب برای آقایون احساس می کنم دلهوره آور است.آقایون نظر شما چیست؟
    جواب این سوالتون رو نمیدونم.فقط میدونم زن و مرد نباید شبیه هم باشند و باید کاستی های همدیگر رو پر کنند مثل مثلا در و چارچوبش
    مگه شمشیره که دلهره آور باشه...!!!

    4)برایم عاطفی بودن و منطقی بودن با هم مهم هست.خودم هم سعی کردم این طور باشم.یعنی اول منطقی فکر کنم و احساساتم را در حد نیاز درگیر مساله می کنم.
    چه طوری اینو به طرف مقابلم بفهمانم و چه طوری بفهمم که او هم اینگونه هست؟

    جواب این سوالتو نمیدونم، فقط میدونم آقایون برعکس خانما در یک زمان فقط میتونن منطقی یا احساسی عمل کنن ونمیشه مثلا 50 درصد با منطق و 50 درصد با احساس عمل کنن.


    5)آخر جلسه خواستگاری هم می گم لطفا یک جمع بندی بفرمایید.طرح این مساله باعث میشه که طرف احساس کند من جوابم مثبت هست ؟ نظرتون راجع به این سوال؟

    خب این بیشتر بستگی به طرز بیان شما داره. باید منظورتو درست برسونی که فقط جمع بندیشو بگه نه اینکه موافق 100 درصد هستی و می خوای حرف آخرو بزنه...


    6)اگر پیشنهادی برای نحوه پرسیدن سوال دارید خوشحال میشم راهنماییم کنید.
    شما روی مسایل جزیی به نظرم یکم زیاد توقف می کنی البته اگه برات خیلی مهمه و فکر می کنی روی زندگیت در آینده تاثیر میگذاره بپرس... این فقط نظر منه..
    موفق باشی

    - - - Updated - - -

    سلام. من نمیدونم چرا زمونه اینجوری شده .قبلا در سالهای قبل مثلا دختر و پسر همدیگر را در جلسه خواستگاری می دیدند وشاید هم قدری با هم صحبت میکردند و آمار طلاق اونها هم خیلی پایین تر بود.ولی خب خصوصیتی که داشت خانواده ها در انتخاب همسر تاثیر گذار بودند... وشاید هم بتوان حق داد که این همه سوال بپرسید چون دیروز آدم ها مثل لوح سپیدی بودند ولی امروز از نجوانی با خیلی مسایل آشنایند !!!
    اما من به عنوان یک پسر مجرد به شما پاسخ می دهم:

    1*) اگر دختر خانم برگه سوال با خودش به جلسه خواستگاری ببرد بد است؟(من خودم واقعا دوست دارم آقا پسر کلی سوال طرح بکند و برگه اش را بیاورد) (الان به نظرتون این تعداد سوال در باره اینکه بخوام بفهمم از نظر عاطفی چه طوریه یا نحوه تفکرش چی هست زیادن؟)آیا خواستگار فکر می کند دختر مغرور است؟ آیا سوالات زیاد در جلسه اول بد است؟
    نه این اصلا مشکل نداره با خودتون برگه ببرید،خوب هم هست. وشما بهتره که خیلی رو جزئیات مانور ندید و حساس نشید،ولی این خوبه که هرچیزی که فکر می کنید در آینده ممکنه مشکلات غیر قابل حل یا سخت حل شدنی رو به وجود بیاره(حتی از نظر شما) رو مطرح کنید،اگر فکر می کنید که مساله مهمی هست که جا انداخته می تونید مطرحش کنید یا اینکه از او بخواهید خوب روی معیارهای همسر آیندش فکر کنه و در یه برگه یادداشتشون کنه و به جلسه خواستگاری بیاره

    2)خب من واقعا خیلی عاطفیم.اما زودرنج نیستم.یعنی اصلا لوس نیستم اما واقعا برام مهمه که طرف مقابلم در آینده کامل از نظر عاطفی تامینم کنه.وگرنه کلا از ازدواج باهاش پشیمون میشم.
    این الان نکته مثبت هست یا منفی؟ باید اینو در چه حد نشون بدم.چه طوری بفهمونم که من عاطفیم اما واقعا آدم منطقی هستم و زودرنج نیستم.(تا حالا سابقه قهر و دعوا نداشتم.فقط یکی اونم تو راهنمایی.اخلاق و شوخ طبعیم طوریه که با سیاست مسائل را حل می کنم.)
    حق شماست و مثبت هست ولی وسواس نداشته باشید.در قالب کلمات میتو نین نشونش بدید(در صورت اطمینان به صداقت طرف مقابل)

    3)از کجا مطمئن شوم این آقا از نظر عاطفی شبیه من هست؟آیا همینکه می گوید عاطفیم کفایت می کند؟پیش کشوندن این مطلب برای آقایون احساس می کنم دلهوره آور است.آقایون نظر شما چیست؟
    جواب این سوالتون رو نمیدونم.فقط میدونم زن و مرد نباید شبیه هم باشند و باید کاستی های همدیگر رو پر کنند مثل مثلا در و چارچوبش
    مگه شمشیره که دلهره آور باشه...!!!

    4)برایم عاطفی بودن و منطقی بودن با هم مهم هست.خودم هم سعی کردم این طور باشم.یعنی اول منطقی فکر کنم و احساساتم را در حد نیاز درگیر مساله می کنم.
    چه طوری اینو به طرف مقابلم بفهمانم و چه طوری بفهمم که او هم اینگونه هست؟

    جواب این سوالتو نمیدونم، فقط میدونم آقایون برعکس خانما در یک زمان فقط میتونن منطقی یا احساسی عمل کنن ونمیشه مثلا 50 درصد با منطق و 50 درصد با احساس عمل کنن.


    5)آخر جلسه خواستگاری هم می گم لطفا یک جمع بندی بفرمایید.طرح این مساله باعث میشه که طرف احساس کند من جوابم مثبت هست ؟ نظرتون راجع به این سوال؟

    خب این بیشتر بستگی به طرز بیان شما داره. باید منظورتو درست برسونی که فقط جمع بندیشو بگه نه اینکه موافق 100 درصد هستی و می خوای حرف آخرو بزنه...


    6)اگر پیشنهادی برای نحوه پرسیدن سوال دارید خوشحال میشم راهنماییم کنید.
    شما روی مسایل جزیی به نظرم یکم زیاد توقف می کنی البته اگه برات خیلی مهمه و فکر می کنی روی زندگیت در آینده تاثیر میگذاره بپرس... این فقط نظر منه..
    موفق باشی

  20. 2 کاربر از پست مفید سپیدقلب تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 11 آبان 92), مصباح الهدی (شنبه 11 آبان 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 دی 94, 09:34
  2. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 بهمن 92, 14:10
  3. سوال هایی که باید در مراسم خواستگاری پرسید
    توسط sajad2020 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 28 تیر 92, 14:03
  4. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 بهمن 91, 13:04
  5. این سوالات را حتما از خواستگارتان بپرسید
    توسط baran.68 در انجمن انتخاب و خواستگاری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 10 شهریور 91, 15:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.