خانواده همسرم انتظار کمک از همسرم را دارند
خانواده همسرم از نظر مالی وضعیت مالی مناسبی ندارند و قبل از ازدواج همسرم به خانوادش کمک میکرده به این خاطر خانوادش هیچ تلاشی برای ازدواجش نمی کردن من از طریق همسر خواهرم با همسرم آشنا شدم و حالا کمتر از 7 ماه که عقد کردیم و 4 ماه که بدون عروسی به خونه خودمون رفتیم در مراسم خاستگاری همسرم گفت از زمانی که خودشو شناخته کار کرده و در حین کار هم مدرک لیسانس خودشو گرفته و برای ازدواج هم از خانوادش هیچ کمکی نمگیره من هم با وجود صداقتی که داشت و اینکه روی پای خودش ایستاده بود قبول کردم که ازدواج کنیم با وجود خاستگارهای بسیاری که داشتم و مخالفت های خانوادم که میگفتن خانواده خوبی نداره و مشکل دارن و وضع مالی مناسبی نداره بخاطر صداقت کلام و پاکیش ازدواج کردم بعد از عقد بخاطر اینکه همسرم در شهر محل زندگی من تنها زندگی میکرد و خانوادش در شهرستان بودن بعد از 3 ماه با حداقل وسایل زندگی با پولی که برای جهیزیه ام پدرم داده بود خانه ای اجاره کردیم و زندگی مون شروع کردیم.همسرم در این 4 ماه نشون داد که انتخاب من اشتباه نبوده اما خانواده اش مشکلات بسیاری را برایمان ایجاد کردن همسرم ضامن وام های برادر و پدرش شده و جلوی حقوقش بسته شده بزودی هم از حقوقش کسرخواهد شد با اینکه من هم کار میکنم قرار بر این بود که با حقوق من وسایل خونه مون رو کامل کنیم و با حقوق همسرم خرج خونه رو بدیم تمامی برنامه ها به هم ریخته من که از اقساط وام میترسیدم و وام ازدواج هم نگرفتم حالا باید وام کسای دیگه ای رو پرداخت کنم و جواب ندونم کاری کسای دیگه ای رو بدم نمیدونم چکار کنم همسرم مردخیلی خوبیه خودش هم خستس منو راهنمایی کنید چه کنم مادر همسرم علنا تو جمع گفت که باید همسر من پرداخت کنه و من تحمل نکردم و گفتم که ما نمی تونیم و حالا از این رفتار خودم ناراحتم ولی دیگه خستم درمورد این موضوع نمی تونم با خانواده خودم صحبت کنم و اصلا نگفتم چون اونا به من گفتن که خانوادش از اون چیز جدایی نیستن و مشکلاتشون به خونه شما هم میاد