سه شنبه 14 آبان 92, 14:30
سلام negad جان
تو این 6 روز چه کار کردی با همسرت چطور برخورد کردی بهش نشون دادی که مهمترین فرد تو زندگیت هست؟
نه اسرار نکن واسه اومدن خونه پدرت
به نظر من میتونی دو زمان مختلف که فکر میکنی...
چهارشنبه 08 آبان 92, 17:59
عزیزم ملکه عزیز خیلی خوب و با حوصله و نکته به نکته همه اشکالای کارتو توضیح دادن. فقط یه چیزی بگم. از تمام حرفات مشخصه که همسرت واقعا مرد زندگیه . خیلی تو و زندگیش رو دوست داره و واقعا قلبش از ته...
چهارشنبه 08 آبان 92, 13:29
چهارشنبه 08 آبان 92, 12:04
بذار برات یه مثال بزنم. من زیاد دوست نداشتم خونه مادرشوهرم برم ولی با امواج مثبتی که به خودم وارد کرده بودم تغییر کرده بودم . هفته قبل همسرم ازم خواست که برم خونه اشون ولی باز همون حس قدیمی اومد...
چهارشنبه 08 آبان 92, 11:47
negad جان یکم بی سیاست بازی در آوردی ، یکم که چه عرض کنم ، خیلی بی سیاست بازی در آوردی .
عزیزم همسرت دوست داره و دلش میخواد تو هم دوستش داشته باشی و بهش اهمیت بدی .
وقتی بهت میگه هر چی من میگم...
چهارشنبه 08 آبان 92, 10:18
negad عزیز شوهرت داره بهت میگه به من اهمیت بده داره با زبون بی زبونی میگه من رو ببین حالا افتاده تو سیکل لج و لجبازی بیا یه مدت غرورت رو کنار بذار یه مدت به همسرت توجه بیشتر کن یه مدت خونه مادرت نرو...
شنبه 14 اردیبهشت 92, 13:17
من وضعیتم مثل شما بود با این تفاوت که چون بچه نداشتم به راحتی تونستم شوهرم رو به خاطر این اخلاق زشتش بذارم و برم ... طوریکه کاملا فهمید قهر نکردم که نازمو بکشه ... رفتم که جداشم. اما این اخلاق چیزی...