چهارشنبه 29 آبان 92, 12:06
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						لطفا تو این تاپیک پست شماره 5 که مربوط به حنا 68 هست رو بخون 
 
http://www.hamdardi.net/thread-31202.html
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 29 آبان 92, 10:23
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						بهار و حنای عزیزم واقعا ازتون ممنونم از راهنمایی هاتون.  
 
پس اساس بر این شد که به جاریم بگم خودش هم تو این امر مصرتر باشه (چون مصره). البته طفلک با اصرارهاش 2 بار رابطه داشتند ولی خدا نخواسته و...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 10 مهر 92, 22:53
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						واقعا متاسف شدم نمیدونم چی باید بگم.گاهی اوقات میگن رهاکن تا بدست بیاری،حالا که ظاهرا کارخاصی از دستت ساخته نیست.تمام اضطراب و نگرانیتو رهاکن.بعضی وقتا فکرمیکنم اگه قراره واسه خونه ای دوقاشق مرباخوری...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 10 مهر 92, 19:17
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						دقیقا دوست من. 
الان که اون موقعیت گذشت خوشحالم که اون کارو کردم.فرداشم شوهرم سر غذای ناهار بهونه گرفت.البته من سکوت کردم و بعدا تو یه موقعیت مناسب بهش گفتم که خیلی بهونه گیر شده و اون هم قبول کرد و...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 10 مهر 92, 02:43
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						دوست عزیز 
شما با این پیش فرض رفتید جلو که یه واحد آپارتمان بهتون برسه برای همین سکوت کردید و از توقعاتتون چیزی نگفتید 
خانم  شما ظاهر شما رو دید (و نه باطن و انتظارات نگفته شما رو) تصمیم گرفت با ...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				یکشنبه 31 شهریور 92, 12:01
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						خاطره ی عزیز! احساس میکنم زندگی شما یه جورایی شباهت به زندگی آینده ی من داشته باشه! 
آخه! شخصیت شما و شخصیت همسر شما درست مثل من و شوهرم میمونه! منتها شما 20 ساله که ازدواج کردی و من 5 سال و چند ماهه...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				یکشنبه 31 شهریور 92, 10:00
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						نمیدونم نیلو جان .مرد رویاهام نیست ولی هر چی باشه شوهرمه .با اون کاراش غرورمو میشکنه.نه این که حسودی ام بشه.دلم خوشه که اون دوستم داره ..احساس میکنم بعضی دردا درمون نداره...همه ی سعی مو میکنم بتونم...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 27 شهریور 92, 18:31
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						در ابتدا باز هم از کامنتهای شما دوستان تشکر میکنم ، به نوعی به آدم امید و حس شروع دوباره میده . امیدوارم بتونم با کمک شما مشکل را حل کنم 
 
 
 
این حرف ممکنه در یکسال گذشته صحت داشته باشه ولی در مورد...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 26 شهریور 92, 00:28
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						من کلی واستون نوشتم حذف شد سعی میکنم دوباره بنویسم 
 
- - - Updated - - - 
 
آقای etzo من احساس میکنم شما اون عشق و گرما رو به همسرتون نمیدین که  بخواین دریافت کنید ...و ایشون اون انگیزه رو ندارن که...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				یکشنبه 24 شهریور 92, 20:45
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						شما منتظر بودید تا یه دکتری بگه س ِ تا با خیال راحت بگید خب دیگه دکتر هم گفت سقط کنید! 
 
خیلی حرفا میخواستم بنویسم اما الان دیگه فایده ای نداره. قبلشم فایده ای نداشت. شما تصمیم خودتون رو گرفته...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				یکشنبه 24 شهریور 92, 16:18
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						خانم سان آی،نمیخام مته به خشخاش بذارم.ولی جوازادامه یامنع بارداری رو بایدمتخصصین مامایی وروانشناسان موردتأیید دولت وزارت بهداشت که دراین زمینه تعیین شدند بدهند.اون متخصص مبهم صحبت کرده وفقط نظر خودشو...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 21 شهریور 92, 08:50
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						دوستان راست می کن شما اصلا پیشینه ایی از خودت و همسرت نگفتی . آدما بی دلیل بد نمیشن . حتما چیزی شده تا ندونمیکه نمی تونیم کمکت کنیم. من و شوهرم دقیقا روز قبل عروسی دعوای خبلی بدی کردیم خیلی بدا. اما...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 21 شهریور 92, 01:20
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						دوران عقد همیشه سخت ترین و پر تنش ترین دورانه متاسفانه . ما دو روز قبل عروسیمون وحشتناکترین دعوامونو کردیم! بخاطر فشارهایی که روی دختر و پسر هست چه مالی و چه روحی نمیتونن خوب بهم برسن و نیازاشونو...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				یکشنبه 17 شهریور 92, 17:02
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						منم با شیدا موافقم. 
اولا که چرا گفتی؟ همه گفتن نباید حتی قضیه خیانت رو به هرررشکلی به روی شوهرت بیاری چون مطمئن نیستی ! چه برسه به اینکه اسم شوهرخواهرت رو بیاری! 
اما این کارو کردی . 
میدونم فشار...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 13 شهریور 92, 19:06
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						بازم سلام 
این تاپیک داره حالت دردل پیدا می کنه!! ولی من بازم منتظر میمونم. 
چند روز پیش شوهرم واسه ماموریت کاری رفته بود شهر دیگه و من فکر می کردم تا عصر برنمی گرده واسه همین با خیال راحت رفتم یکی...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 12 شهریور 92, 11:56
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						hana68  . سلام ، از توجه و راهنماییتون متشکرم . راهنمایی های خوبی بود. فکر می کنم این روش برای کوتاه مدت  شاید جواب بده و فرصتی به من بده تا مشکلو حل کنم . حتماً به راهنماییتون فکر می کنم و سعی می...