یکشنبه 20 مرداد 92, 19:43
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						پس اقلا راجع به شرایط خانواده اش بپرس. اینکه برای ازدواج چه شرایطی معمولا می گذارند ، از دامادشان چه انتظاری دارند و مهریه ها چه قدر است. انتظار چه مسکنی را دارند ، چه فرهنگی دارند ، چه قدر مذهبی...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 17 مرداد 92, 16:37
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						بله واقف هستم چند سالتون هست  
 
گفتم از دوران نوجوانی پیش میاد و بعضی این تخیلات را حفظ کرده و نگه می دارند و همچنان آن کارکتر ذهنی را جستجو  
 
می کنند و در تخیل به آن وابسته می شوند و وقتی یکی را...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 17 مرداد 92, 04:20
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						بااجازه جناب عزیزی  
 
این حالاتی که شما اشاره داشتی که با فکر نکردن به او برایت پیش می اید تلقینات ذهنی شماست . و از طرفی هم مأنوس  
 
نبودن شما با خودتان هست . شما همه هویتتان را از پیش از این...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 17 مرداد 92, 00:32
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						سلام 
 
همانطور که گفتی، بود و نبود جسمانی یا واقعی او چندان  فرقی نداره. آنچه بیشتر بوده و الان هم هنوز نرفته، تصویر او هست و این  تصویر رو به دلایل و پیامدهای مثبتی که بیان کردی، میخوای نگهش بداری!...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 16 مرداد 92, 00:28
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						خب اطلاعات رو از مادرتون هم میتونن بگیرن و اگه نخواستند بیان خب راحت اخر صحبت تلفنی میگن بعدا تماس میگیریم( یعنی تماس نمی گیریم) 
زنگ زدن که به معنای تمام شدن خواستگاری نیست اصلا خواستگاری برای همین...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 15 مرداد 92, 11:49
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						سلام دوست عزیز  
 
فرمودید که اصلا" نمی تونم رفتار همکلاسی هام رو درک کنم. چه لزومی داره که درک کنید؟ دوست خوبم نه فقط دانشگاه بلکه تو همه ی مراحل زندگیتون شما با حرف دیگران نباید کاری داشته باشید....
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 14 مرداد 92, 17:03
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						در ضمن پیشنهادات دیگه هم دارم: 
1)تمام حرفای دلتون را روی کاغذ بنویسید و بعد پاره کنید. 
2)جایی هم انگار تو همین تالار خوندم که میگن هرشب اسم طرف را بنویسد و آن را خط خطی کنید.(البته مطمئن نیستم...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 14 مرداد 92, 16:38
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						به نظرمن امرطبیعیه که دوباره یادخاطرات گذشته مان بیفتیم ولی این خودماهستیم که بهش سمتوسومیدهیم اینکه بخوایدفراموشش کنیدفکرکنم محاله ولی میتونیددیگه بهش فکرنکنیدبرای این منظوربایستی مسئله روباخودتون...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 14 مرداد 92, 16:34
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						درکت میکنم بخشی ازاحساست یک احساس عمومی هست برای داشتن همدم ومونس در زندگی_ولی بخشی ازاون احساس جای خالی اوست که به راحتی پرنمیشه نیاز به زمان وبخشیدن خودت داری.همانطورکه خودت میدونی بهترهست اول...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 14 مرداد 92, 16:28
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						سلام آقا وحید. 
می تونید برای اینکه فکرتون آزادتر بشه اینجوری فکر کنید: 
فکر کنید شما یک همسری دارید و اون وقت اون همسر شما یک مرد غریبه را دوست داره و اون مرد غریبه هم عاشق همسر شماست!چه حسی پیدا می...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 14 مرداد 92, 10:46
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						به نظرم او بهت زنگ زده تابه زعم خودش مدیونی بین شما نباشه.این مکالمه ای که توضیحش رو دادی خوب بوده ازهر دوطرف ونقصی درش نیست واسه خوشبختی هم دعاکردید.بذارآخرین خاطره خوش شما باشه(این خیلی مهمه)شنیدی...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 10 مرداد 92, 18:35
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						نگران نباشید کارتون درست بوده 
اگه ادامه میدادید و بعد از یه مدت طولانی بازم به همینجا میرسیدید خیلی بدتر بود 
هم به خودتون هم به ایشون لطف کردید 
ایشونم یه مدت کوتاه ناراحتن بعدم یادشون میره ولی...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				پنجشنبه 10 مرداد 92, 18:12
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						بهترین کاری که یه پسر میتونه در حق یه دختر بکنه رو کردی ، شک نکن . خیالت راحت باشه  
 
کاش همه پسرا مثه شما انقد روراست بودن  
 
باورت میشه الان پست قبلیتو خوندم اشکام در اومد . منم جز روراستی هیچی...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 09 مرداد 92, 22:27
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						در مورد ادامه ارتباط که من نمیدونم 
اما انگار شما اختلاف فرهنگی دارین، شاید نتونید رابطه ایشونو با پسرای فامیلشون ببینید و بی تفاوت باشید 
اگه میخواید رابطه رو تموم کنید، 
من خودمو میذارم جای ایشون...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				چهارشنبه 09 مرداد 92, 14:22
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						به نظر من هر چی بنویسی فقط توجیه میکنی کار خودت رو....!!! 
پس بهش راستش رو بگو و بگو که بدرد هم نمیخورین و رک  و راست برو جلو..
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 08 مرداد 92, 23:52
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						الان که دوستین باهاش سردی و خیلی خوش اخلاق نیستی عزیز 
خدا بخیر کنه بعد ازدواجو... بهت پیشنهاد میکنم حتما مشاوره قبل ازدواج بری و حرف بزنین... 
قبل ازدواج با هزار عشق شرو میکنن بعدش مشکل میخورن وای...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 08 مرداد 92, 20:26
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						لیلا خانوم اینجور که من متوجه شدم شما همه جا به جای راهکار دادن ، فقط رفتار دیگران رو قضاوت میکنین ، 
به نظر من ایشون به خاطر تجربه ای که داشتن رفتارشون کمی تغییر کرده که فقط لازمه رفتار درستو بدونه...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 08 مرداد 92, 16:31
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						سهیل جان درسته 22/1/91 ثبت نام کردن ولی همین دیروز تاپیک زدن 
شمام خسته نباشید :18: 
مگه روزه نیستی سهییییییییل پس این چیه میخوری؟ 
مچتو گرفتم
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 08 مرداد 92, 10:58
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						شرایطت خیلی شبیه شرایط منه! انگار هیچ کدومتون از هم دیگه اونطوری که باید خوشتون نمی یاد! یکم دقت کن ببین واسه چه چیزایی هست که دارین رابطه رو ادامه می دین و یا امید دارین که با هم ازدواج کنید! 
در...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 08 مرداد 92, 00:53
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						نگاه کردیم... مشکل چیه؟ 
قهوهاست یا چایی؟ من نسکافهخورم ها!
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 07 مرداد 92, 20:03
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						دوستان تاریخی که این تاپیک باز شده رو نگاه بندازین. 
خسته نباشین:82:
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 07 مرداد 92, 19:52
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						حس شما رو با گوشت و خونم حس میکنم! 
 
آهای خانمها! خوب گوش کنید... 
 
 
مردی که شما رو دوست داره... نسبت به شما حس غیرت داره... به حسش احترام بگذارید 
 
 
 
از احساست خجالت نکش... این حس رو همهی...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				دوشنبه 07 مرداد 92, 14:06
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						این رفتارهات نتیجه شکستیه که از عشق اولت خوردی 
شماها چقد زود زود عاشق میشین,بابا یه کم به خودتون و دلتون فرصت بدین که نفر قبلی کلا از یادتون و زندگیتون خارج بشه بعد برید سراغ یکی دیگه. 
اینجوری در...
					
				 
			 
		 
		
	 
	
		
			
			
				سه شنبه 01 مرداد 92, 16:20
			
			
		
		
	 
	
		
		
		
			
				
					
						دوست عزیز شما دقیقا مثل من1 سال پیش من هستید منم با یه دختر ۴ سال تو داشنگاه حتی با هم دیگه درس می خوندیم گاهی هم عشق و عاشقی .. 
بعد از این که دانشگاه تمام شد تا ۳ماه که اصلا نخوابیدم..... ولی...