چهارشنبه 07 خرداد 93, 13:44
سلام
خلاصه شام رو رفتیم خونه داداشم هردوتاشون خیلی ناراحت بودند
من به داداشم گفتم چرا ناراحتی اونم جریان رو توضیح داد منم اصلا به روم نیاوردم که از قضیه اطلاع دارم
بعدش به داداشم گفتم میدونم کار...
دوشنبه 05 خرداد 93, 10:24
سلام ممنونم
اخه داداشم خیلی یکدندست یادمه سر موضوعی با آجیم قهر کرده تا ده روز باهاش حرف نمیزد خلاصه من آشتیشون دادم
من ازین جریان اطلاعی نداشتم واسه همین به زنداداشم راجب سایت همدردی چیزی نگفتم...
دوشنبه 05 خرداد 93, 02:15
سلام وقت بخیر
اینبار واس مشکل داداشم با خانومش مزاحم شدم
دیروز زنداداشم اومد خونه مامانم اینا بهم گفت کاری با من داره باهم رفتیم بیرون ماجرا رو تعریف کردمثل ابر بهار گریه میکرد جیگرم کباب شد:47:...
سه شنبه 30 اردیبهشت 93, 18:17
سلام
خانومم دوران عقد ک سهله شوهر خدابیامرزم بعد ازدواج هم یادش میرفت بگه
من همیشه به روش میاوردم مثلا میگفتم امروز چه روزیه میگفت تولد خانوم فاطمه زهراست ولی دیگه تبریک نمیگفت:311: البته منم اصلا...
سه شنبه 30 اردیبهشت 93, 18:10
سلام
شما خطت رو عوض کن و بهش محل نزار
من ک پستاتون رو خوندم خیلی دلم گرفت خیلی دلم واسه خانومتون سوخت
میگید آدرس خونتون رو یاد نگرفت پس نگران چی هستید
من فکر میکنم خودت نمیتونی ازش دل بکنی
چهارشنبه 24 اردیبهشت 93, 10:31
سلام
از همتون ممنونم.:72:
دیروز صیغه محرمیت رو خوندیم.دوباره لبخند رو لبای پدر و مادر شوهرم دیدم خیلی حس خوبی دارم
قراره من و شوهرم و پسرم بریم مشهد نائب الزیاره همتون هستم
به شوهرم میگم حکمت خدا...
سه شنبه 23 اردیبهشت 93, 01:10
سلام
فکرامو کردم و جواب مثبت رو بهشون دادم
قراره فردا صیغه محرمیت بخونیم و عقد رسمی رو انشاالله نیمه شعبان.
وقتی برخی تاپیکارو دنبال میکردم و یا تاپیکای قدیمی رو مطالعه کردم و واقعا دیدم چه...
شنبه 20 اردیبهشت 93, 15:57
خونم رو نمیشه چون تمام وسایلم اونجاست.برادرشوهرمم فکر نکنم قبول کنه
اپارتمان سه طبقست پدرشوهرم برای دو تا پسراش ساخته بود اگر میخواستن اجاره بدن همون واحد خالی که واسه شوهرم بود رو اجازه میدادن...
جمعه 19 اردیبهشت 93, 15:31
سلام
ممنون از همه شما:72:
اقای مدیر ممنونم:72:
امروز ناهار خانواده شوهرم منزل مادرم بودند من با برادرشوهرم با هر سختی که بود صحبت کردم و گفتم که نظرم رو شما مثبته اما من روحیه باهم زندگی کردن رو...
پنجشنبه 18 اردیبهشت 93, 10:49
سلام
ممنون از همتون
فکر کنم بد نوشتم.من قصد ازدواج دارم ولی نمیتونم با خانواده پدرشوهرم تو یک اپارتمان زندگی کنم از اولش مستقل بودم دوست دارم بازم مستقل باشم
فقط نمیدونم چه جوری باید عنوان کنم...
پنجشنبه 18 اردیبهشت 93, 03:11
ملاک من واسه ازدواج صادق بودن،پنهان کاری نکردن،مشورت کردن،اهل مسافرت بودن،محبت کردن،دروغ نگفتن،دهن بین نبودن،با ایمان بودن،و خیلی چیزای دیگه که همه این خصوصیات رو برادرشوهرم دارند،مخصوصا مهربون و...
چهارشنبه 17 اردیبهشت 93, 18:02
از همه شما ممنونم استخاره کردم بد در اومد منم مسایل مادی رو ارجعیت قرار دادم که اشتباه کردم. جواب قطعی نه رو به خواستگارم دادم
ایشون مجرد هستند گویاقبلا ب یک نفر علاقمند بودند ولی پدر دختره مخالف...
سه شنبه 16 اردیبهشت 93, 19:19
ازم خواستگاری کرده ولی هنوز خانواده شوهرم نمیدونند.اگه بفهمند شاید دلخور بشند البته شاید که نه حتما دلخور میشند.
شرایطش:وضع مالیش خیلی خوبه ما خانواده مذهبی هستیم ولی ایشون معمولین ولی اهل نماز و...
سه شنبه 16 اردیبهشت 93, 18:55
نه هنوز راجع به این قضیه با برادرشوهرم حرفی نزدم نمیدونم چطوری باید عنوان کنم راجع به اون خواستگارم ایشون مشتری برادرم بودند و با داداشم رفیقند من رو وقتی مغازه داداشم میرفتم دیدند و چند بار هم منزل...
سه شنبه 16 اردیبهشت 93, 17:34
سلام خدمت شما
من سر دوراهی موندم امیدوارم کمک کنید
۳ساله که همسرم رو از دست دادم خدا رحمتش کنه حدود دو ماه قبل برادرشوهرم ازم خواستگاری کرده ایشون یک ساله که از همسرشون جدا شدند و فرزندی هم ندارند ...