جست و جو:

مینوش تولدت مبارک:72::72::72:

سر منشا بعضی از مجادله ها اختلالات روانیه. آیا در موردش تحقیق کردید ؟

وقتی کار به این کتک کاری ها میرسه شک نکنید که دیگه نمی تونید با مهارت طرفین رو آروم کنید. دیگه کار از این کارا گذشته.

همسر...

شما برید نگاه کنید بررسی کنید زندگی افرادی که شوهرشون از جوانی کتکشون می زد. ببینید در میانسالی چی شد. یه کاری نکنید که پس فردا کتک منجر به قتل بشه.

من نمی گم تمنا بره از شوهرش جدا شه. اما می گم...

خانوم تمنا. شوهر شما از یه اختلال روحی روانی رنج می بره که یک متخصص باید نوع اونو تشخیص بده. اگه شما به کمک متخصص درمانش کنید که عالی. اگه نکردید تا آخر عمر این اختلال با ایشون هست و با گذر زمان و...

3 راه دارید.

1- یا شما باید همیشه سکوت کنید و بسوزید و بسازید.

2- یا ایشون باید به یک متخصص برای گفتار درمانی یا دارو درمانی مراجعه کنند.

3- یا جدا بشید ماجرا تموم شه که اینم مشکلات خودشو...

دوستان خبر خوب اینکه تماس گرفتن واسه پس فردا عصر وقت دکتر دادن.
:43:

ازدوستان خوبم ممنونم.
راشومون عزیز ممنونم از پیشنهاد شما. متاسفانه بنده به خاطر دریچه میترال قلبم نمی تونم کافئین زیاد مصرف کنم. دکتر قلب هم بهم گفته حتی چایی کمرنگ بخورم. همین چند شب پیش این مسئله...

قابل توجه همه ی دوستانی که مخالف نظر بنده بودند. متن زیر رو می تونید تو ویکیپدیا پیدا کنید. خواستم بخونید متوجه صحت عرایض بنده بشید.

درمان‌های ضدافسردگی را می‌توان به دو دسته کلی دارویی و...

رزای عزیز.
اتفاقاً من دقیقا برعکس شما فکر می کنم.
وقتی دکتر بنده میگه شما باید دارو درمانی بشید یعنی دقیقا همین.
شما اگه الان بنده رو 100 ساعت پیش یک مشاور برای گفتار درمانی ببرید اثر نداره.
3...

من فقط خواستم جواب خانوم تیام عزیز رو بدم.
ببینین آدم اگه به طرفش اعتماد نداره چرا باید قبول کنه ازدواج رو ؟
مگه اجباره ؟
موقعی ازدواج کنه که بعد از جلسات مشاوره به شناخت رسیده باشه و لازم نباشه...

مردم عجب انتظاراتی دارن.
منظورم این نیست که قراره دختر پاک نصیبتون نشه.
اما مگه شما با یه آغوش ناپاک شدین ؟ مگه یک دختر با یک آغوش ناپاک میشه ؟
چرا با خودتون ازین برچسبا می زنین.
آغوش می تونه...

ممنون دوستان خوبم.
امروز با دوستم بودم. یه مسئله کاری بود اما باعث شد کلا حال و هوام عوض شه.
همین راه رفت و برگشت و کلا با هم بودن از ظهر تا حالا خیلی خوب بود.
می تونستم نرم اما خواستم حال و هوام...

فرمایش شما کاملا درست اما چی کار کنم که خیلی احساس تنهایی می کنم.
چی کار کنم که دلم می خواد.
اصلا تمرکز من اینقدر رو این مسئله نبود. اما یهو نمی دونم چرا دوباره رفتم تو اون حال و هوا.
هرچه قدر...

امروز حالم از روزای قبل بهتر بود.
منتهی به شدت از اینکه می بینم بعضی دوستام واسه خودشون شخصی رو دارن حسودیم میشه. و بعد که فکر می کنم من یه زمان بهتر از اونهارو داشتم و الان ندارم احساس خلا بهم دست...

یانو تیام عزیز.
بنده این مباحث رو در پست قبلی مطرح نکردم که از من عذر خواهی کنید.
بلکه خواستم هم به شناخت بیشتری از من برسید و هم روش نقدتون رو اصلاح کنید تا در نهایت نظراتتون بیشتر جنبه ی کاربردی...

جالب اینجاست که مشاور بنده با مدرک phd و گذراندن 12 سال دوره های کارگاهی روان درمانی و تخصصی جدا از تحصیلش، هیچوقت به بنده این حرف رو نزدن که تو فکرت تو 6 تا 8 سال مونده.
و همیشه تاکید بر این داشتن...

تا حدی بهترم.
کسی اینجا نیست که چنین کاری کنه. همه گرفتارن. شبا از سر کار میان. مشکلات خودشون دارن. خوابگاه داشجویی بهتر بود چون بیشتر رفیق بودیم.
الان تا حدی بهترم.
خدا کنه باز هم بهتر شم اما...

خانوم تیام عزیز.
اون زمانی که پسرهای همسن بنده تو سن چهارده سالگی داشتن تو کوچه فوتبال بازی می کردن من تو خونه تو اتاقم مشغول برنامه نویسی بودم.
17 سالم بود که تو المپیاد برنامه نویسی تو استان اول...

واسه هرکی تونستم نامه نوشتم.
هرچی تو دلم بود گفتم.
هرچی می خواستم گفتم.
تا حدی تو خالی شدن الانم موثر بود.
اما نمی دونم تا کی نگهم داره. فعلا از افتضاح تبدیل به ابری شدم.
باید دنبال راه حل...

2 سال پیش مدتی نماز خوندم.
بهم آرامش نداد. الکی خسته ام می کرد فقط. دیگه نخوندم.
دارو بود که جواب داد.
الان به توصیه ی دوستم پا شدم.
می خوام هرچی تو دلمه در حین همین اشکایی که بند نمیاد بنویسم...

من این زندگی لعنتی رو نمی خوام.
آرامش تو هیچ جاش نیست.

- - - Updated - - -

یه ساعته اشکام هیچجور بند نمیاد.
دیگه خسته ام ازین زندگی.
تهش که چی ؟
کار به سختی خونه دار به شدن به سختی زندگی...

مینوش جان ممنونم از لطفت.
من یه هفته مرخصی می گیرم منتهی تو تاسوعا عاشورا.نه الان.
مرخصی هام داره تموم میشه و نمی تونم بیشتر بگیرم.
برم خونمون هم واسه یه هفته می دونم باز همینم.
باز بعد از یه...

جناب آونگ.
ممنون از نظرتون.
بنده کاملا لردی خدمت می کنم.
ستاد مشترک ارتش وسط تهران.
تو یه خوابگاه خصوصی زندگی می کنم و لپ تاپ و پیانو و غیره دارم و می تونم سرگرم شم. افراد بسیار محدودی محیط خدمتی...

از پاسختون ممنونم.
بنده 4 سال پیش به تعداد کمتر از انگشتان دست آغوش رو تجربه کردم.
فکر نمی کنم بشه اسمشو اعتیاد گذاشت.
اما شما هم اگه جای من خدمت بودید و از بهترین دوستا و شهرتون و اعضای خانواده...

با توجه به تجربه ی افسردگی که قبلا داشتم اینو کاملا می دونم که مسائل و تنوعات کوچیک نمی تونن در احساسات من تغییرات بزرگ بوجود بیارن. به چیزاهای بزرگتری احتیاج دارم. چیزهای مستمر تر. وضعیت پایدار تر....