چهارشنبه 21 آبان 93, 10:58
دوستان خوبم چند روزیه حالم بهتره.
درد دندونم بهتر شده ولی هنوز شبا خوابم نمیبره. به دکترم که بردم نشون دادم گفت بعد از دو هفته خوب میشه چون درای ساکت(Dry sachet) شده. امروز درست 14 روزه که دندون...
چهارشنبه 21 آبان 93, 10:14
سوده عزیزم سلام:43:
عزیزم شما خیلی موفق بودی اینو همه دوستان فهمیدن. یادته علی حتی حاضر نبود دستش به دستت بخوره؟ یادته برای بردن پارمیدا به دکتر چقدر تلاش کردی راضیش کنی که باهاش بری اما قبول نمی...
چهارشنبه 14 آبان 93, 12:36
سلام سماجان
زیارتت قبول باشه.
خوشحالم که برگشتی. خیلی وقته نبودی. نمیدونم چرا ولی یه احساسی بهم می گه آروم تر شدی.
توصیه های لینکی که آقا بهزاد گذاشتن واقعا جالب بود.
شما تا اونجایی که من میدونم...
چهارشنبه 14 آبان 93, 11:45
سلام دوستای گلم:72:
اگه خدا قبول کنه این چند روز حسابی دعاتون کردم.
به یاد تک تک تون بودم مخصوصا آرام و پاییزه و سوده و سما و زندگی موفق و آقا پارسا و همه دوستای همدردی این تاپیک و اونایی که...
چهارشنبه 14 آبان 93, 09:10
ممنونم عشق آفرین عزیز:72:
اومدم دانشکده، هیچکس نیست...
به همه مرخصی میدن جز ما...
دندان ما پس از جراحی بسیار عفونت کرده و حال جسمی خوشی نداریم...
حال و روزمان به سری گرفتار می ماند که هردم بپتکی...
چهارشنبه 14 آبان 93, 08:10
گاهی به جای توضیح دادن حالم شعر می گفتم ولی الان سه ساله که هیچ بیتی نگفتم.
الان هم شعری ازم نتراوید. و مطمئنم به این زودی ها هم نخواهد تراوید. آه از این تنور خاموش که دیرگاهیست نانی به سفره ی دل ما...
چهارشنبه 07 آبان 93, 13:05
سلام دوستای گلم.
تا دیشب خیلی خوشحال بودم.
ولی الان دلم خیلی گرفته ده دقیقه پیش شوهرم یه حرفی زد ته دلمو خالی کرد...
راستش تقریبا سه ماه پیش یکی از دندونهای عقلمو جراحی کردم (دو تاشو وقتی 18 سالم...
چهارشنبه 07 آبان 93, 09:33
سلام سوده جون
باز هم تبریک می گم:43:
امیدوارم حالا که ماهیتو به دست آوردی، مراقب باشی از دستت سر نخوره دوباره بره تو دریا.
سعی کن شما واسش دریا باشی که هیچوقت از پیشت نره.
دلتو هم مثل دریا بزرگ...
چهارشنبه 07 آبان 93, 07:40
اومدم بگم من متن سوالو خوب نخوندم.
پست مینوش جان رو که خوندم تازه فهمیدم در یک نمایشنامه!
نه زندگی واقعی!
تو زندگی واقعی منم کلا از دادگاه بدم میاد.
اما واسه نقش نمایش نامه منم گزینه یک رو انتخاب...
سه شنبه 06 آبان 93, 14:03
سلام شیداجون. مرسی از اینکه زحمت بازی ها رو می کشی.
هر چی فکر می کنم می بینم من نه تنها نمی تونم از کسی دفاع کنم حتی حق خودمو هم نمی تونم بگیرم.
با اینکه تحصیلکرده هستم ولی اصلا خوب بلد نیستم حرف...
چهارشنبه 30 مهر 93, 07:59
شیدا جون. مرسی مرسی
اشکم در اومد به خدا...
ولی حق داریا من واقعا حرف گوش نمیدم.
آخه اگه خانواده شوهر شما هم طلب یه نی نی ازتون می کردن، به خدا کم میاوردی...
مخصوصا اگه خود آدم هم تنش بخاره:58:...
چهارشنبه 23 مهر 93, 11:46
سوده جون سلام.
اشکم در اومد.
ولی وقتی یک لحظه خودمو جای علی آقا گذاشتم، یک لحظه با خودم گفتم باشه برمیگردم ولی میبرمش زیر ذره بین. هر جا هم که اون کارو انجام نداد و غر زد فوری نامه رو یادآوری می...