سلام
منم میخوام یه خاطره بگم ک مال دیشبه
توی فروردین به خاطر مخاج بالای خاص فروردین عزیز پولی ماهیانه همسرم بهم میده رو نتونست بده
دیشب وقتی اومد خونه خواب بودم این کارتو گذاشت کنار بالشم اولش فکر...
سلام
منم میخوام یه خاطره بگم ک مال دیشبه
توی فروردین به خاطر مخاج بالای خاص فروردین عزیز پولی ماهیانه همسرم بهم میده رو نتونست بده
دیشب وقتی اومد خونه خواب بودم این کارتو گذاشت کنار بالشم اولش فکر...
خدایا خودت میدونی که به خاطر تو تمام تلاشم رو کردم شاید کافی نبوده ولی درحد توانم بوده...
خدایا امروز ک مینویسم به شدت سردرگمم پریشون پر از استرس...منم ازت فرسنگ ها دور شدم ولی هنوز هم مطمئنم ارامشم...
منم میخوام یه خاطره بگم که مال بعد از انقلابه:103: انقلاب شوهرم از ترس جدی شدن من
تولدم بود خیلی ناراحت بودم ک اصلا به رو خودش نمیاره چون مطمینم یادش بود چون تو تقویمش قبلا یادداشت کرده و همیشه...
سلام
اومدم تا بهتون بگم چه اتفاقی افتاد
میدونین شوهر من ازون ادماست ک تا احساس خطر نکنه کاری انجام نمیده
من که مدت ها رو خودم داشتم کار میکردم و در راستای ثبات فکری تا حدودی موفق بودم واقعا...
خشمگین نیست که با کتک و... خالیش کنه یه جور ترشه بالحن بد حرف میزنه شایدم به خاطر کمبودهاش باشه
در مقایسه ی جدایی با ادامه...این زندگی واقعا احساس خوبی به من نمیده...نه حمایتی نه تکیه گاهی نه اعتماد...
همین الان ک دارم مینویسم از همسرم به خاطر بحثی که دیشب داشتیم ناراحتم ...
ولی چندتا پست اخری (مخصوصا اون تولد :**) رو که خوندم یاد یه خاطره ی خودم افتادم..
تولد منو همسرم فقط چند روز فاصله هست...
اون مشاور خیلی هم درست گفته.
واقعا نمیدونم این چجورشه دیگه
برادران محترم!!!! دختر دسته گل مردم رو عقد نکنید که بعد هم انگ بچسبونید اون هم از همه جا بیخبر ...
ظاهر خیلی هم مهمه نه در حد وسواس به...
مرسی عزیزم
ممنون از یاد اوریت
ازین جملت خیلی خوشم اومد 《 تا زمانی که میخای زندگیت شاد باشه باید شاد باشی و خسته نشی》
وقتی ک اون خواب بود من یه کم گریه کردم ولی فقط کمی
مرثیه سرایی نکردم...
سلام
من اومدم
خداروشکرخوبم
همچنان راه خووم رو ادامه دادم...لباس خوب و متنوع پوشیدم باهدف انرژی دادن ب خودم نه همسرم اینجوری توقعی هم ازون ندارم وباعث میشه دلخوری جدید پیش نیاد
سعی کردم سرمو با...
درسته...زندگی ما یک کلکل بوده از اول تا اخرش..
من و همسرم علی رغم مشکلات زیاد همو دوست داریم ولی متاسفانه خیلی وقتها نمیتونیم باهم کناربیایم
من همون روز بعدش طاقت نیاوردم رفتم بغلش کردم اون هم...
سلام عزیزم...مبارک باشه
ان شاالله که بچت سالم به دنیا بیاد..
همه چیز روبسپار به خدا هرچی خوش بهتر میدونه برات رقم میزنه اونجوری مطمین باش هراتفاقی بیفته :72:اخرش خوبه
- - - Updated - - -
سلام...
باز هم ممنون که سعی کردید کمکم کنید...کاش اقایون هم به تایپیکم سری بزنند واز دید یک مرد بهم بگن اینجور تناقض انتقاد هاوتعریف ها چه پیامی رومیخواد به من برسونه??
راستش نمیدونم به خاطر کمبود اعتماد...
ممنون از همه که سعی کردن کمکم کنن.
اره شاید من هم مهارت کافی برای برخورد با همسرم رو ندارم...مدتی هست دارم روی خودم کار میکنم ولی به محضی که رفتارهای اون رومیبینم ازش متنفر میشم وهرکاری هم کردم...
کسی نظری نداره?
همسرمن اصلا نمیدونه چطور باخانم ها برخورد کنه....گاهی خودش هم اقرار میکنه ومیگه اگر من قبل ازدواج دوست دختر داشتم یاد گرفته بودم چطور باخانم هابرخورد کنم....ولی اشتباه میکنه چون الان 4 ساله ما باهم...
من هم دوست دارم شرکت کنم..تا 40 روز دعای علقمه رو میخونم
حاجت خودم یه معجزه دروجود همسرم وخودم..وارتباطمون
موفق شدن در ادامه تحصیلم
باصحبت های مشاورم بالهای صداقت عزیزم و دوستای خوبم کمی بهتر شدم وامیدوارتر..
دارم میپذیرم که بلههه زندگی من همینه باید باهمین کناربیام چ بخوام چ نخوام..
بالهای صداقت عزیزم من جواب سوال هاتون رو...
اقاپارسا من پی گیر تایپیکاتون بودم...خیلی ناراحت شدم بابت اتفاقای تلخی که تا الان براتون افتاده..
انشاالله که ازفردا زندگی جدیدتون رو خوب شروع کنید..
چقدر زود هدف رو نشونه گرفتید..کاملا درسته همسرم به شدت اعتماد به نفس پایینی داره هر بحثی که پیش میاد به درسش ربطش میده ومیگه تو به من سرکوفت میزنی درحالی که اصلااااا چنین منظوری ندارم ...
ولی یه...
عزیزم من هم تقریبا مثل تو بودم..همیشه بین دوستام حرف منو قبول میکردن تو مدرسه من با مدیر صحبت میکردم تو دانشگاه من به استاد ز میزدم ...هرجا میرفتم بادوستام من حرف میزدم..
متاسفانه باسن کم هم ازدواج...
مرسی از همدردیت...اتفاقا الان توتایپیکت بودم انشاالله که مشکل تو هم حل بشه...
من باشگاه هم میرفتم ولی دوباره بریدم یک هفته هست که حتی کارای شخصیمم به زور انجام میدم...یعنی یه حالت افسردگی و بی...
چقد زندگیتون شبیه منه...فقط در جزییات متفاوتیم..
عزیزم شما خوبه عقد بودی خواستگار داشتی من چند ساله ازدواج کردم هنوزم خواستگارای با موقعیت خیلی بهتر دارم...ولی خب رفتم پیش یه روانشناسو بهم کمک کرد...
سلام عزیزم
من کاملا درکت میکنم چون خودم تجربش رو داشتم..
یه مشاوری بود میگفت حتی اگر خیانت دیدین همون اول به روش نیارین چون حیای بینتون ازبین میره وباید خیلی باظرافت تو اینجورمسایل عمل کنی...
...
عزیزم اینکه گفتی میخوای فعلا کاری به کارش نداشته باشی تا امتحان تخصصتو بدی فکر خیلی خوبیه..
اما
امتحانت کی هست?
اگر امتحانت همین نزدیکیهاست که چه بهتر فقط روی درست تمرکز کن وبعد از امتحانت برو پیش...
سلام الهه جان...خانم دکتر
شما یک پزشک هستی چرااینقدر اعتماد به نفس وعزت نفست رو زیر سوال میبری عزیزم
من تایپیک هاتو تاحدودی الان خوندم(امیدوارم بتونم بدون هیجانات حاصله :102: بنویسم)
شما ازهمون...