یکشنبه 03 خرداد 94, 01:34
چیزی که مطمئنم اینه که اگر کسی یک خونه داشته باشه اونو بابت مهریه نمی تونن بگیرن اما پول نقد رو فکر کنم بتونن راحت تر بگیرن
همون طور که دوستان گفتن اگر می تونید باهاش سریع تر یک ملک بخرید اگر نه با...
چهارشنبه 02 اردیبهشت 94, 07:11
ببینید به هر حال ایشون 10 سال تو مطب یه دکتر کار کردن این یعنی اینکه ارتباط با مردای دیگه براشون سخت و از نظر ایشون و حتی خانوادشون بد نیست چیزی که شاید از نظر شما و خانوادتون و شاید اکثر خانواده ها...
دوشنبه 03 فروردین 94, 22:53
دیگه 35 سال الان سنی نیست سن ازدواج بالا رفته الان موقع مناسبیه تصمیم بگیر و یه نفرو انتخاب کن کاری نداره که راجع بهش مطالعه کن و بررسی کن و بعدم توکل به خدا کن و بسم الله
بعدا اولین قدم باید...
دوشنبه 03 فروردین 94, 11:33
خوب این چیزی نیست که آقایون بخوان بگن 10 سال چیزی نیست یا هست در این مورد خود خانم باید نظر بده که دلش می خواد همسرش اینقدر ازش بزرگتر باشه یا نه
آقایونی که می گید 10 سال چیزی نیست برید با یه خانم...
پنجشنبه 29 آبان 93, 01:07
خواهر عزیزم شرایط شما رو درک می کنم می دونم که سخته به نوعی در شرایط شما بودم ولی بدون انسان وقتی بلند شه و اراده کنه هرکاری می نونه انجام بده
ولی یه سوالی ازت دارم با شرایط فعلی ایا تمایل به اصلاح...
پنجشنبه 23 مرداد 93, 23:19
اممنونم آقای فدایی یار واقعا قشنگ راهنمایی کردین ممنونم
مینوش جان از شمام ممنونم
من مشکلم حل شد و با توجه به راهنمایی دوستان و چمع بندی کلی و یه سری رفتارای بعدیشون که بازم نشونه همین وابستگی اقا...
پنجشنبه 23 مرداد 93, 23:14
منم واقعا این حرفتو قبول دارم بعضی وقتا فکر می کنم این مامان پسرایی که اینطور با یه دختر رفتار می کنن و انگار نه انگار اون دخترم احساس داره یه دختر جوونه که غرور داره یادشون رفته یه روز خودشون هم...
سه شنبه 07 مرداد 93, 13:43
عزیزم از لحاظ دیگه چه قدر برات احترام و ارزش قائله ؟
آیا برات اهمیت قائله ؟
مراعات حالتو می کنه؟ رعایت می کنه که حرفی نزنه ناراحتت نکنه؟
خودش کارش زندگیش چه طوره؟ فرد متعهدیه؟
خودتون چی شاغل...
سه شنبه 07 مرداد 93, 10:44
آقای فدایی یار من متوجه حرف شما شدم چون من اول متنی نوشتم و چون طولانی شد خیلی جاهاشو حذف کردم و فقط به طور کلی در جواب شما و معاون کلانتر کلی نوشتم و اون قسمت که ابهام ایجاد کرده بود که مسئله چیزی...
یکشنبه 05 مرداد 93, 18:19
آویژه و دختر بیخیال عزیز
واقعا از لطفتون ممنونم
راستش من از برخورد مادرش خیلی ناراحتم اولش با لبخند به ما گفت خوب مسائلتونو بگین تا شاید با هم حلش کنیم
وقتی پسرش مطرح کرد جوری با تغیر شروع به صحبت...
یکشنبه 05 مرداد 93, 15:22
من خواستگاری دارم که دوبار باهاشون صحبت کردم بار اول که در حضور مادرشون که اومده بودن شروع کردن مسائل و خواسته هاشونو عنوان کردن و هرچیزی که می گفت مادرش تصحیحش می کرد و یا جملشو تکمیل میکرد برام...
سه شنبه 23 اردیبهشت 93, 22:22
ببینید همون طور که دوستان گفتن راه حلش دوری کردنه
اگه مجبورید که رابطه کاری داشته باشید پس حداقل سعی کنید رابطه محدود و رسمی باشه البته چون شما گرفتار احساس به ایشون شدید کاش همین حد رسمی رو هم می...
سه شنبه 23 اردیبهشت 93, 19:25
برادرم فدایی یار گرامی اگر از این جملات شما هزار بار تشکر کنم بازم کمه
این طرز نگرش شما رو به حد اعلی خواهد رسوند حالا ببینید
نمی دونم چی بگم کاش دیگرانی که مسئله احساسی شبیه به این داشتن بیان...
یکشنبه 21 اردیبهشت 93, 22:03
سلام دوست عزیز خوش اومدید
میشه بگین ایشون چند سالشونه
ضمن اینکه از کجا می دونین که به کس دیگه ای علاقه منده
خودش گفته یا شما حدس می زنید؟
آیا دلیلی برای جواب منفی به شما داده؟
ویه سوال دیگه...
سه شنبه 16 اردیبهشت 93, 21:12
ذوست عزیز مراقب باش موقعیت حساسیه بی آبرو میشی
اینکه گفته به خاطر نمره نیست یعنی به خاطر نمره هست.
یادمه یه بار برای یه استاد مرد تو دانشگاه همچین اتفاقی افتاده بود تازه دختر شوهرم نداشت ولی همین...
پنجشنبه 04 اردیبهشت 93, 21:37
سلام سمانه جان
خواهر خوبم دقیقا درکت می کنم تو دختر سنگین و نجیبی هستی و برات سخته که غرورت خدشه دار بشه
می دونم از این اتفاقات ناراحتی و دلت می خواد راهی پیدا کنی که جبرانش کنی
من اول چند تا چیزو...