جست و جو:

سلام عزيزم،خيلی متاسف شدم وقتی سرگذشت شما رو خوندم،عزيزه دلم به نظرت شرايط شما بدتر از من هست؟من با دارو ندار شوهرم زندگی کردم با توهين های خودشو خانوادش هم به خودش هم به خانوادش يک بار هم بی احترامی...

خيلی حرفاتون آرومم ميکنه،نه من تو زندگی بعضی وقتا انقدر خوبی کردم که خودم از کارهام حالم بهم ميخوره که الان ميگه به هر کسی که فکر کردم نهايت به خودت رسيدم ديدم يه تار موی گنديدت شرف داره به همه،گاهی...

سلام آقای پارسا،ممنون که پستامو دنبال ميکنيد ،دادگاه مهريرو برگذار شد،همسرم با سه شاهد برای اينکه مهرو قسط بندی کنه اومده بود ،جلوی اون سه نفر کاملا به من توهين کردو منم در کمال ارامشو و سکوت اجازه...

سلام اقای پارسا،ممنون که پستامو دنبال ميکنيد،ن مهرو

عزيزم به نظر من خانوادشو مثل خانواده ی خودت بدون ،شما قراره يه عمر با همسرت زندگی کنی پس بايد به خانوادش وخواسته های همسرت احترام بذاری،شما نبايد کاری کنی که همسرت فکر کنه شما رقيب خانوادشی،خودت برای...

خيلى خيلی خيلی باعث افتخارمه که لايق دونستيد برای من پست بذاريد.کاملا با نظرتون موافقم اما الان بايد چه کاری انجام بدم که هم غرور خودم حفظ بشه ،هم همسرم پی به اشتباهش ببره؟

اقاى پارسا ميتونم ازتون خواهش کنم يه سری به پستای من بزنيد احساس ميکنم شما خيلی ميتونيد به من کمک کنيد.اگه اين کارو بکنيد يه لطف بزرگ در حقم کرديد.

از يکی از دوستام شنيدم شوهرم رفته کربلا فردا مياد خيلى دلم گرفته دوست داشتم الان تو همچين موقعيتی کنارش باشم اما...

سلام ممنون از راهنمايی هاتون
خودم بيشتر ترجيح ميدم زندگی کنم تا جدا بشم الان خدارو شکر شرايطم خوبه کار ميکنم درس ميخونم اما از بلاتکليفی خسته شدم اينکه اصلا ازش خبر ندارم،بازم نميدونم کدوم راه درسته...

Sevil73
ممنون از اينکه پستامو پيگيری ميکنيد.
الان 7ماهه که ما از هم جدا هستيم خيلی تو اين مدت فکر کردم اگه دروغ نگم خودم دوست دارم زندگی کنم اما شوهرم حتی يه قدم کوچيکم برنداشت که بتونم حداقل خودمو...

امروز مامانش بعد از مدت ها زنگ زده بعد از سسلام و احوال پرسی ميگه به نظرم خودت زنگ بزن به شوهرت باهاش حرف بزن گفتم دنيا بر عکس شده به جايی که اون بياد عذر خواهی من بايد برم...

سلام دوست خوبم اين يه نمونش بود شايد خنده دار باشه اما واقعا اين بار شخصيتمو پيش خانوادش خورد کرد ديگه خسته شده بودم انقدر تلاش کردمو بی فايده بود

سلام به اعضای خوب و دلسوز تالار همدردی،دوستای خوبم من چهار سال ونيمه که با شوهرم زندگی کردم (طبقه ی دوم خونه ی مادر شوهرم)و در جوار خانه ی برادر شوهر با سرويس بهداشتی و حمام مشترک با برادر شوهر،شوهرم...