سلام به همگی...راستش نمیدونم چطور باید جمع بندی کنم...یعنی خودمم نمیدونم باید چیکار کنم... اما فکر کنم اول باید رو خودم کار کنم که یکم اعتماد به نفسم بره بالاتر...بتونم یکم جلوشوهرم وایسم... یکم...
سلام به همگی...راستش نمیدونم چطور باید جمع بندی کنم...یعنی خودمم نمیدونم باید چیکار کنم... اما فکر کنم اول باید رو خودم کار کنم که یکم اعتماد به نفسم بره بالاتر...بتونم یکم جلوشوهرم وایسم... یکم...
راستش آره من اولین باری که کتکم زد و همین حالاشم وقتی کتکم میزنه فقط گریه مکنم اونم آروم که بچه ها نشنون .. اون عمدا مدرسه پسرام رو نزدیک محل کارش برده که خودش ببرتش شوهرم اجازه نمیده من برم مدرسه...
راستش نمیدونم چه مشکلی میتونه وجود داشته باشه....اما اگه بخوام از گذشته واستون بگم شوهرم اولین باری که با من حرف زد دم در مدرسه بود .. آخه فامیلای دوستم بود چند بار به دوستم گفته بو که به ستاره بگو...
چشم .. بازم از امدایی که بم میدین ممنونم ... من فقط شما و خدا رو دارم
سلام... بازم از همتون ممنونم که بم روحیه میدین ... دیشب پسرم بهم میگفت مامان تو چرا نمیای مدرسه مون دنبالم؟ میگفت مامان دوستم اومده دنبالش که با هم برن بیرون . نمیدونستم بهش چی بگم . شوهرم بش گفت مگه...
بخدا من نمیخوام بلایی سرش بیاد ... یا اینکه بخوام کاراشو تلافی کنم ..... یا مثلا از خدا بخوام که عذابش بده چون بالاخره شوهرمهپدر بچه هامه.... فقط میخوام خوب شه
خیلی ممنون ... به کمک خواهرم تونستم عضو شم ... به نظرتون کمکم میکنن؟؟؟ خلی نا امیدم .. ولی از کمک همتون ممنونم .... سر نمازم همتونو دعا میکنم.. اگه خدا قبول کنه...
less than nothing به نظرتون با این کار شوهرم خوب میشه ؟
خیلی ممنونم از راهنمایی تون . ولی اینم بگم که شوهرم رفتارش با دوستاش یا اطرافیانش یا حتی بچه ها اصلا اینطوری نیس . بعضی وقتا یه جمله هایی میگه که من واقعا تعجب میکنم . مثلا با دوستش تلفنی صحبت میکرد...
less than nothing سلام . شوهرم اصرار داشت که من از دختر شما خوشم اونده از این جور صحبت ها .. یا مثلا به دوستم که فامیلشون بود میگفت با ستاره حرف بزن راضیش کن . بله تروما بلانت بود. مدارک بیمارستان که...
نازنین2010 سلام 1 بابام میگفت زوده هنوز بچه ای .. 3،4 بار شوهرم با مادرش اینا اوندن خونمون بابامم راضی شد . 2 وقتی کتکم میزنه من فقط گریه میکنم حتی جیغم نمیزنم یعنی جراتشو ندارن .. مثلا یه بار اومد...
از همتون ممنونم حرفای همتون درسته و قبول دارم.....اما من خیلی ضعیفم .... در مقابل همه...مخصوصا شوهرم ... بعضی وقتا فکر میکنم واقعا برده اش هستم ....برادر شوهرم اصلا با خانمش اینطوری نیست .. خانمش سر...
راستش نه نمیتونم تنها برم مشاور... مشاور که چه عرض کنم سر کوچه هم نمیتونم برم... چطور باید در انجمن آزاد عضو شم ؟؟؟ من همین تالارم که هستم همش استرس دارم شوهرم بفهمه ... دیگه بریدم ... خانواده ام هم...
سلام به همگی .. دیشب پدر و مادرم اومدن .. با شوهرم حرف زدن شوهرم خیلی رک گفت زنمه اختیارشو دارم ... گفت یعنی شما دارین تو زندگی ما دخالت میکنین ... پدرم خیلی باش حرف زد اما زیر بار نرفت .....امروز...
سلام ... به مادرم گفتم....اول که میگفت یعنی چی این حرفا ... مشاور چیه میخوای آبروی ما رو ببری ... اگه کسی دیدمون بگیم اومدیم چیکار... از خدا بترس ... و از این جور حرفا ، اینقدر من گریه و التماس کردم...
از همتون ممنونم.....واقعا بهم امید میدین .... و کمک میکنین که انگیزه بگیرم....کمک میکنین که یکم خودکو آدم فرض کنم....فردا میخوام اگه خدا کمکم کنه به مادرم بگم....التماس دعا
- - - Updated - - -
...
چشم حتما ... ولی بدبختی منم همینه که نمیتونم با جرات حرف بزنم ... همیشه با خواهش و تمنا حرفمو میزنم ... واسم دعا کنین ....لطفا
ممنونم از راهنماییتون ... باشه سعی میکنم هر طور شده به مادرم بگم...راستش از وقتی اومدم اینجا و حرفای شما و بقیه رو مشنوم کم جرات بیشتری پیدا کردم ....من حتی جرات نه گفتنم ندارم ... به هیچ کس.... اما...
مقاله ها رو خوندم.... مرسی . راستش من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم . اما منو آزاد میذاشتن. بهم اعتماد داشتن .. شوهرم فامیل دوستم بود .منو خونه دوستم دید من اون موقع 18 سالم یود . سعی کرد از طریق...
سلام.....28 سالمه ... 8 ساله که ازدواج کردم.. 2تا بچه دارم...الانم حامله ام... تو این 8 سال آب خوش از گلوم پایین نرفته . شوهرم منو تو خونه حبس میکنه اجازه نمیده تنها حتی خونه مامانم برم... تقریبا هر...