چرا مشکلات؟؟؟
توسط
در تاریخ شنبه 29 آذر 93 در ساعت 09:59 (85803 نمایش ها)
پرسید:
اگر قراره با وحود انتخاب آگاهانه و عاقلانه باز هم در زندگی مشکلاتی داشته باشیم پس چرا تشکیل زندگی دهیم....... ؟
گفتم :
انسان ناگزیر از دست و پنجه نرم کردن با مشکلات است.
انسان بدون مشکلات (بخوان مسئله) دجار یکنواختی ، رکود و کسالت می شود.نشنیده ای می گویند درد بی دردی؟
قدر و قیمت و عیار آدمی در مواجهه با مشکلات و رنجهاست که معلوم می شود.توانمندیها در بهره گیری از استعدادها و آموخته ها ، و رشید و بالغ شدنها در مواجهه با مسائل بروز می یابد.طبیعت انسانی اینگونه احساس سرزندگی و شادابی و قدرت می بخشد و الا احساس رکود و دلمردگی و کسالت و یکنواختی برماچیره می شود و رفتـه رفته هلاکـمان می کنــد این وضعــیت همانقدر مارا نابود می کند که بیراهه رفتن هـا می کند کـه شـاید بشـود گفـت شقی از بیـراهـه رفتن ها ناشی از فرار از همین طبیعتی کـه نیـل می کنـد بـه سوی دست و پنـحه نـرم کـردن بـا مشکلات است (چون از هویت انسانی ذور می شویم ).
آدمهای قوی ازمشکلات نمی هراسندبلکه آنرا موقعیتی می دانندبرای به کارگیری توانائیهاو استعدادهاو آموخته ها و فرصتی می بینند برای دریافت آموزه های بیشتر و جدیدترو به کارگیری
آن و در نتیجه رشد و بالندگی بیشتر.
این رشد و بالندگی نیاز ماست، تکامل ماست و انسان بودن ماست.اساساً امتحان الهی هم برای پاسخ به این نیاز است و این است که در کلام بزرگی چون شهید دستغیب اعتقاد به مقدم بودن امتحان بر خلقت هست یعنی از آنجاکه انسان برای بالنده شدن و خدای گونه شدن آفریده شده،به اعتـقاد من سـخن ایشان یعنی پیـش از آن اسبـاب این سـیر برابـش را در نـظر گرفتـه و
امتحان ازآنجمله است والا اینکه آمده باشیم در این دنیا چند صباحی با دنیا خوش باشیم و عبادت معمول هم داشته باشیم و بعدش برویـم به سـوی سـرای دیـگری ... آیا با عظـمت خدا همـخوانی دارد؟و رشدی برای ما در آن هست ؟
آدمهای ضعیف از مشکلات می ترسند، فراری هستند، در برابر آن احساس ناتوانی می کنند، دست به کار نمی شوند ، کم جرأتند ، از اقدام رویگردانند و..... چون اهمیت و ضرورت مشکلات
را درک نکرده اند ، باور ندارند که هرگامی تکیه گاه گام بعدی است پس هرمشکلی که حل شدتحربه حل مشکلات بعدی را می دهد، امید ندارند که برای هرمسئله ای راه حلی هست و توانمندآفریده شدند(که رکود و بیراهه ، مانع قوام و بروزتوانمندی است ) و توکل هم امداد رسان است .
در این بازار برد با آدمهای تیز و آماده ومشتاق است
این نگاه و باور ،جرأت می بخشد،امید میآفریند ،نیرو می دهد،تولید انگیزه می کند، ترس را می زداید و توانمندی را به کار می گیرد . هیچ می دانی چراترس (جبن ) برادر مرگ خوانده شده ؟ چون ترس یعنی فقدان همه قوتهایی که گفته شد و بی آنها آیا آدمی مرده ای متحرک بیشتر است؟ افسرده نخواهد بود؟
این نگاه و باور می فهماند که حقایق زیر یعنی چه :
فاذا فرغت فانصب
و
ان مع العسر یسرا
به نظرم آمد شاید این حرفها به درد شما هم بخورد و جسارت به خرج دادم که بگویم