به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 31
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام مجدد
    آقای صحت اگه پست ها را می خونید یه اثری از خودتون بذارید.تا حداقل پستها پشت سرهم نشه.

    در مورد پست #17 شما:

    کجاها نباید مهربون بود؟
    در پست گذشته فکر کنم توضیح دادم. فقط اینو بگم منظورم اینجا این بود وقتی یه چیزی بیش از حد باشه دل آدم را شاید بزنه. و گرنه همیشه مهربون باشید. منظورم اینه که نباید همیشه مهربانی را ابراز کرد. باید گذاشت دل طرف تنگ بشه. اگه یه مشکلی پیش اومد که تقصیر طرف مقابل بود دیگه نباید این قدر مهربون بود که تقصیر طرف مقابل را کلا نادیده بگیریم.
    یه بحثی هم هست در مورد گذشت. که همه می گن گذشت چقدر تو زندگی مشترک خوبه و فلان و بصار.
    اما همین گذشت اگر بی جا باشه؛ بده! چرا چون ممکنه مساله ساز بشه.اون مشکل یه جا دیگه خودش را نشون بده. اینجا خب باید طرف مثلا ناراحتیش را نشون بده. شاید یه قهر و بی تفاوتی. شاید یه عصبانیت در چهره. تا همین ابتدا مشکل حل بشه. ولی اگر اینجا خیلی مهربون باشید و بگید اشکال نداره.و نشون ندین که آزرده خاطر شدین یا عصبانی شدین یا بهتون به عنوان یک مرد بر خورده خب این خوب نیست دیگه......
    ولی اصلا منظورم این نیست که برنامه بریزید مهربون نباشید. اونجاهایی که آدم عادی ناراحت میشه باید ابراز کنید.نه اینکه گذشت کنید و هیچی نگید؛طرف مقابل عادت می کنه. متوجه حساسیت های شما نمی شه.می بینه هر کار هم بکنه این مردونگی نداره انگار! یا اینکه چون اون چیز را خیلی بد حس نکرده؛ ممکنه تکرار کنه.
    نه اینکه گذشت نباشه ها! اتفاقا گذشت خیلی مهمه تو زندگی. می گم باید جاش گذشت کرد.
    و این طور هم نشه فقط یک طرف گذشت کنه!و یک طرف هر چی بگه!!!یه تعاملی باشه ببینند کدوم طرف الان راحت تره گذشت بکنه و کمتر آسیب می بینه.

    از به دل نشستن در طرف مقابل مطمئن بشید.
    میشه مطمئن شد؟چطور؟آخه مثلا میگن تو این دوران بهتره ابراز علاقه و جملات عاشقانه و اینا نباشه و خانواده های مذهبی هم فکر کنم سنگین رفتار کنند دیگه؟پس مثل دوستی های دختر و پسر نیت که بدونیم کاملا همو میخوایم یا نه؟

    بله می شه در طی زمان مطمئن شد.لازم نیست ابراز علاقه بکنند. وقتی یکی یکی را بخواد نشانه هایی داره.
    در مورد به دل نشستن تاپیک زیر را بخونید.درسته که برای دختران نوشته شده.ولی راهکارهاش یه جورایی برای پسران هم هست.مثلا سوالاتی که گفتم و...حیف که زود قفلش کردند.ادامه می داشت خیلی خوب می شد.
    از کجا باید بفهمیم که آقای خواستگار به اجبار خانواده نمیخواین ازدواج کنن؟


    شاید یه دختر (یا پسر) بد در این دوران دستش رو بشه اما دختری که قبلا به کسی علاقه داشته و بعد چند سال مثلا با دیدن مجدد فرد دوباره طرف میره تو قلبش اینا غیرقابل شناسایی و پیشگیری به نظر میاد.
    توضیح دادم.وقتی تعهد باشه. وقتی تو دل همسر جایگاه باشه.وقتی احترام و رو دروایسی کمرنگ و حرمت بین همسران باشه، آدم خجالت می کشه چنین چیزی را در ذهنش بیاره. بعد هم این هایی که شما دیدین استثنا هستند.قرار نیست ما جزء استثنائات بشیم. ولی اگه هی بهش فکر کنیم و هی بترسیم حتما سرمون میاد. پس دیگه فکر نکنید.

    در ضمن ممکنه خیلی از خانواده ها جلسات طولانی رو قبول نداشته باشند؟این جوری دامنه انتخابمون از اینی که بود خیلی محدودتر میشه.یعنی جلسات کم رو قبول نکنیم.اگر هر موردی دیدیم هم ادامه ندیم.اگر کامل مطمئن نشدیم از به دل نشستن ادامه ندیم.خب مجرد میمونیم همیشه که... بالاخره ما یه تعداد محدود دور و برمون میشناسیم.
    منطقی با خود دختر خانم صحبت کنید. بگید مثلا خب این مهمترین انتخاب زندگیمونه.من فکر می کنم برای این انتخاب باید دوران آشنایی باشه و... طبیعیه او که خودش را سبک نمی کنه بگه نه! تو را خدا همین جلسات کافیه. حتما می گه : بله خب! حق هم دارید و فلان و بصار. بعد دیگه حتما خود دختر خانم با پدر و مادرش صحبت می کنه. و خودش هم احتمالا می گه که اونم شک داره. چون فکر کنم دختران دیر تر از پسران می تونند اعتماد کنند.احتمالا دختره از خداش باشه تعداد جلسات زیاد بشه.و خودش هم نگران باشه که پسره صبور نباشه و... یعنی همین نگرانی شما را فکر کنم دختران بیشتر دارند.
    مشاوره رفتن هم بهانه خوبی برای بیرون رفتن و... است.هم مشاوره می رید هم رفتار طرف مقابل را در بیرون چک می کنید. و طبیعیه تو شرایط متفاوت آدم ها رفتارهای متفاوت دارند.
    اون تاپیک خواستگاری که بهتون معرفی کردم توش خیلی تاپیک و لینک گذاشته بودم.نکته های زیادی در مورد بیرون رفتن و... گذاشتم.برنامه ریزی کنید و مثلا هر دو روز یک تاپیکش را بخونید. البته اگر قصد خواستگاری رفتن دارید.

    یعنی برعکس پرسیدن؟باعث نمیشه خلاف چیزی که هستیم به نظر بیایم و نظر منفی در طرف مقابل ایجاد بشه.
    نه . بعدش توضیح می دین که خودتون تو این زمینه چه جوریید.
    مثلا من مثال خانم ها تو ذهنمه.
    دختر: نظر شما راجع به ادامه تحصیل چیه؟ طرف: خانم ها باید درس بخونند. فلان کنند. اصلا چقدر علم آموزی خوبه. من خیلی دوست دارم خانومم درس بخونه تو اجتماع باشه و...
    خب خانم شک می کنه این داره درست می گه یا اغراق می کنه.
    دختر: خب اگر خانومتون نخواست درس بخونه چی؟ اگه خواست خونه دار باشه؟ (نمی گه در مورد من چی. میگه اگر خانومتون ... پس بعدا که توضیح می ده فکر بد نمی کنه یا فکر نمی کنه دختره داشته خودش را می گفته.چون از فاعل و فعل غایب استفاده کرده!)
    اگه راستگو باشه: میگه خب بهتره که این طور نشه.من خیلی دوست دارم و... ولی اگر خودش خواست ...
    دروغ گو یا اغراق گر: چه اشکالی داره.هر جور خودش خواست. خب تو داشتی 3 ساعت می گفتی فلانه بصاره پس چرا یه دفعه این قدر پایین اومدی؟
    صرفا مثال بود.

    دختری که رابطه خوبی با پدر داره چطور تشخیص بدیم که وابسته نیست تا حد ترجیح افراطی پدر به همسر؟البته قابل قیاس نیستند این دو ولی منظورم اینه که مثلا انقدر سر بزنه به پدرش که به همسرش نرسه یا هر چی تو زندگی اتفاق میفته بزاره کف دست پدرش یا ...
    راستش نمی دونم. ولی خب دیدگاه های طرف مقابل تو زندگی مشترک تاثیر داره. مثلا تو همون تاپیک خواستگاری به آقای غلامزادگان گفته بودم که راجع به اختلاف نظر و دخالت کردن و... چه طور بپرسند.
    ولی یه چیزی هم بگم:
    دختری که احترام پدرش را حفظ می کنه حتما احترام شوهرش را که پدر بچه هاشه هم همون قدر حفظ می کنه.
    ولی یه دختری که از پدرش راحت بگذره؛مثلا تا ازدواج کرد دیگه سراغی از پدرش نگیره،دلش تنگ نشه ،پدری که چندین سال زحمتش را کشیده چه طوری می تونید مطمئن باشید به شما متعهد باشه بعد از تنها چند سال!
    ولی این را مستقیم از خودش بپرسید. شما فکر می کنید یک خانم بعد ز ازدواج چه طور می تونه تعادل را با خانواده خودش حفظ کنه؟ مثلا به نظر شما چقدر می تونه به خانوادش سر بزنه. بعد ببینید چه توضیحاتی می ده.
    ولی یه چیزی بگم. شما نگران نباشد. وقتی یه دختری منطقی بود خودش شعور و سیاست شناختن اولویت را داره. بالاخره شاید اوایل زندگی خب دلش بیشتر تنگ بشه(حتما هم میشه اگه واقعا عاطفی باشه.اگه واقعا درک مقام پدر و مادر داشته باشه) و بیشتر به خانه پدریش سر بزنه . و به نظر من جلوگیری نکنید. چون هر چیز احساسی رو آدم مستقیم دست بذاره روش پررنگ تر میشه. بعد مدتی وقتی ببینه محدودیتی نداره و هروقت اراده کنه می تونه بره. از طرفی هم خب زندگی مشترک خودش وقت می خواد. شما را هم که دوست داره. کم کم عادت می کنه مثلا می بینه اون روز مثلا شوهرش بیشتر می خواد پیشش بمونه.از طرفی هم محدودیت که نداره. خب می گه من پس یه روز دیگه می رم.یا بارها می گه حالا یه روز دیگه می رم.

    این گذاشتن محدودیت از این جهت را هیچ وقت برای خانومتون نذارید. من این قدر ناراحت می شم اگه از این جهت محدود بشم. خب خودم می فهمم برنامه می ریزم.ولی احتمالا خیلی در این مظان اتهام وابستگی از نظر طرفم قرار بگیرم.ولی می دونم که قدرت مدیریتش را دارم. وقتی بفهمه آدم زندگی خاله بازی نیست و قانون و قاعده داره همینجوری بی برنامه که کار نمی کنه!






    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  2. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    hamed-kr (یکشنبه 19 مرداد 93), sehat (پنجشنبه 16 مرداد 93), شیدا. (شنبه 18 مرداد 93)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای صحت
    من یه دو جلسه ای تو سخنرانی دکتر شیری شرکت کردم.که چند روز پیش اتفاقی! توی کاغذام نت برداری خودم تو یکی از جلسات را پیدا کردم. گفتم این نت برداری را به زبان خودم برای شما بگویم تا بعدا باقی سوالات را بهتر متوجه بشید.
    قسمت های سبز رنگ از دکتر شیری هست.
    به همه توصیه می کنم این پست را بخوانند!!!

    برای یک ازدواج خوب نباید هزینه زیادی بدهیم.چه ما چه طرف.
    یعنی ما نباید به خاطر ازدواج از چیزهایی که برامون مهم هستند گذشت کنیم! اینجا گذشت بده!
    مثلا دختری که ادامه تحصیل را دوست داره و موقع ازدواج می گه من به خاطر تو ادامه تحصیل نمی دم!!! این دختر تو دلش همیشه احساس اجحاف می کنه.
    یا در مورد شما که این قدر حیا و حجاب براتون مهم هست اگر از این حستون بگذرید هزینه زیادی کردین و بعدا احساس اجحاف شدیدی می گیرید و در کیفیت زندگی مشترکتون تاثیر منفی خواهد گذاشت!

    فراموش نکنید ما تقریبا عوض نمی شیم.مگر آنکه حواس جمع تغییراتی انجام بدیم؛بدون حس طلبکاری
    پس آقای صحت اگر دختری انتخاب کنید که ویژگی حجاب و حیا را نداشته باشه تغییر نمی کنه. مگر اینکه خودش از درون بخواد تا حس طلبکاری نداشته باشه و نگه من به خاطر تو این کار را می کنم و فلان و بصار.بلکه کاملا حواس جمع و آگاهانه تغییر کنه!

    تو ازدواج ما 1 نداریم.2 داریم!!! یعنی 2 روحیم در 2 بدن!!!
    اشتباهه که اگر فکر کنیم وقتی ازدواج کردیم کاملا باید یکی بشیم. چون شدنی نیست و همون گذشت بی جا را می خواد.هر کسی شخصیت خودش را به هرحال داره.
    وقتی دو نفر هیچ کنتاکتی با هم ندارن؛معنیش این نیست این ها چقدر خوب و خوش هستند! بلکه معنیش اینه که این دو نفر چقدر از هم دورن که با هم اصطکاک ندارند! (اینو فکر کنم از یه جا دیگه نوشتم)

    سازگاری یعنی فهم دونفر. و متفاوت از سازش کاریست. که توضیح مدیر همدردی را براتون نوشتم. از نظر دکتر شیری احترام به تفاوت ها سازگاری محسوب می شود.

    ********************
    این جمله خیلی جمله خوبیه. توصیه می کنم همه رو این جمله فکر کنند:
    ازدواج چیز خوبی برای در آوردن تنهایی نیست!!!
    همه ما خیلی اوقات تو مجردی احساس تنهایی می کنیم و فکر می کنیم اگر ازدواج کنیم حس تنهایی نداریم دیگه. نه این که ازدواج باعث نمیشه آدم از تنهایی در بیاد. نه. ولی اگه این دلیل باشه اشتباهه.
    مثلا شما توجه کنید با کسی که هفته ای یک بار می بینید بیشتر حرف می زنید یا کسی که هرروز میبینید!!!؟ خب معومه کسی که کمتر می بینید.
    پس اوایل ازدواج دو نفر که جدید هستند خیلی خوبه.اما بعد از مدتی دیگه نکته جدیدی در طرف دیده نمیشه. البته کار خوبیه که طرفین خودشون را برای هم تازه نگه دارند!( برای نشاط در ازدواج باید کاری کرد و خود به خود نیست!)
    پس باید در نظر داشت که بخشی از تنهایی را ازدواج پر می کند و نه همه اش را!
    پس اگر کسی چون تنهاست می خواد ازدواج کنه، به نظر من این روش آسونی نیست. روش های دیگه هست.
    *************

    نذار شناخت هایت برای ازدواج ناقص بشه ولی در نظر داشته باش شناخت ته نداره ولی کف داره!!!
    یعنی ممکنه زن و شوهر با هم ازدواج کنند. بچه دار هم بشن ولی بعد بچشون تازه یه رفتارهای جدیدی از هم ببینند که انتظار نداشتن!!! همیشه انسانها چیزای جدید توشون هست و اگر کسی بخواد قبل ازدواج به صورت کامل طرف مقابل را بشناسه این کار اصلا ممکن نیست. پس نباید وسواسگونه بود و باید یک کفی قرار داد!
    ***************

    آقای دکتر شیری عفونت های رابطه عاطفی را گفتند: 1) رفتارهای ضد زن. 2) رفتارهای ضد مرد.
    چون شما پسر هستین من گروه 1 را توضیح می دم. تعبیر ها از دکتر شیری هست که برای تو ذهن ماندن خوبه.

    رفتارهای ضد زن:
    خاله زنک بازی.
    مرد ضعیف و نق نقو و غیر مسئول
    شکاک الکی غیرتی
    شیر برنج!!! ( بلاتکلیف غیر قاطع)
    زیادی مثبت 4×6
    پسر قشنگ مامان :) (همون بچه ننه و بچه زیادی حرف گوش گن که مادرش یه بند ازش تعریف می کنه)
    نقل محافل زنانه شدن ( واقعا من بدم میاد!)
    مرد هپلی که به هیکل و تیپش توجه نمی کنه!!!

    این ها واقعا اگر یک مرد داشته باشه از نظر یک زن مرد قوی محسوب نمیشه!!! و شاید برای همین اون دخترا که گفتین دوست داشتن مثلا همسرشون این قدر مهربون نباشه. چون درواقع مهربون نبوده. مهربونی تعریفش فرق می کنه. درواقع روشش اشکال داشته و این رفتارهای ضد زن را داشته! ببخشید این عبارتهای بامزه از دکتر شیری بود. نه من ها!

    *******************
    نگاه شما به همسر نگاه دیگران را تغییر می دهد!!!
    مثلا خانم تحصیل کرده ای با یک مرد دیپلم ازدواج می کنه. سایرین نگاه بدی می کنند. مثلا خانم دکتر با یک مرد دیپلم! وا !!! چرا آخه؟!!! بنده خدا چقدر خواستگار داشت ها! چقدر خوشگل بودها!
    ولی در اصل وقتی این خانم نگاهش به همسرش شبیه همین نگاه ها باشه؛ بقیه می تونند همچین نگاهی داشته باشند.یعنی با تایید اونه که به خودشون اجازه همچین چیزی به ذهنشون داده میشه.
    ولی یه خانمی که همچین دیدگاهی نداره و تحصیلات براش مهم نبوده مثلا همچین حرفی یه جا بشنوه همون جا جواب دندان شکنی می ده. لحن هم خیلی موثره.کسی لحنش اثر داره که اون گفته باورش شده باشه!
    مثلا همیشه با لحن و با رفتاری با شوهرش تو جمع برخورد می کنه که همه می فهمند که این ها چقدر همو قبول دارند و این موضوع اصلا ذره ای برای زن مهم نبوده!
    جوری بی اعتنایی به حرف های آنها می کنه که وا ! اینا دارن چی می گن؟ من خیلی از انتخابم راضی هستم که و...
    *********************
    حالا این ها را فعلا داشته باشید. یک مطلب دیگه هم دکتر اشاره کردند که می خوام با بحث شما و نظر خودم پیوند بدم و ازش یه نتیجه در بیارم! بعد هم ادامه سوالاتون را می گم.

    موفق و موید باشید


    - - - Updated - - -

    سلام آقای صحت
    من یه دو جلسه ای تو سخنرانی دکتر شیری شرکت کردم.که چند روز پیش اتفاقی! توی کاغذام نت برداری خودم تو یکی از جلسات را پیدا کردم. گفتم این نت برداری را به زبان خودم برای شما بگویم تا بعدا باقی سوالات را بهتر متوجه بشید.
    قسمت های سبز رنگ از دکتر شیری هست.
    به همه توصیه می کنم این پست را بخوانند!!!

    برای یک ازدواج خوب نباید هزینه زیادی بدهیم.چه ما چه طرف.
    یعنی ما نباید به خاطر ازدواج از چیزهایی که برامون مهم هستند گذشت کنیم! اینجا گذشت بده!
    مثلا دختری که ادامه تحصیل را دوست داره و موقع ازدواج می گه من به خاطر تو ادامه تحصیل نمی دم!!! این دختر تو دلش همیشه احساس اجحاف می کنه.
    یا در مورد شما که این قدر حیا و حجاب براتون مهم هست اگر از این حستون بگذرید هزینه زیادی کردین و بعدا احساس اجحاف شدیدی می گیرید و در کیفیت زندگی مشترکتون تاثیر منفی خواهد گذاشت!

    فراموش نکنید ما تقریبا عوض نمی شیم.مگر آنکه حواس جمع تغییراتی انجام بدیم؛بدون حس طلبکاری
    پس آقای صحت اگر دختری انتخاب کنید که ویژگی حجاب و حیا را نداشته باشه تغییر نمی کنه. مگر اینکه خودش از درون بخواد تا حس طلبکاری نداشته باشه و نگه من به خاطر تو این کار را می کنم و فلان و بصار.بلکه کاملا حواس جمع و آگاهانه تغییر کنه!

    تو ازدواج ما 1 نداریم.2 داریم!!! یعنی 2 روحیم در 2 بدن!!!
    اشتباهه که اگر فکر کنیم وقتی ازدواج کردیم کاملا باید یکی بشیم. چون شدنی نیست و همون گذشت بی جا را می خواد.هر کسی شخصیت خودش را به هرحال داره.
    وقتی دو نفر هیچ کنتاکتی با هم ندارن؛معنیش این نیست این ها چقدر خوب و خوش هستند! بلکه معنیش اینه که این دو نفر چقدر از هم دورن که با هم اصطکاک ندارند! (اینو فکر کنم از یه جا دیگه نوشتم)

    سازگاری یعنی فهم دونفر. و متفاوت از سازش کاریست. که توضیح مدیر همدردی را براتون نوشتم. از نظر دکتر شیری احترام به تفاوت ها سازگاری محسوب می شود.

    ********************
    این جمله خیلی جمله خوبیه. توصیه می کنم همه رو این جمله فکر کنند:
    ازدواج چیز خوبی برای در آوردن تنهایی نیست!!!
    همه ما خیلی اوقات تو مجردی احساس تنهایی می کنیم و فکر می کنیم اگر ازدواج کنیم حس تنهایی نداریم دیگه. نه این که ازدواج باعث نمیشه آدم از تنهایی در بیاد. نه. ولی اگه این دلیل باشه اشتباهه.
    مثلا شما توجه کنید با کسی که هفته ای یک بار می بینید بیشتر حرف می زنید یا کسی که هرروز میبینید!!!؟ خب معومه کسی که کمتر می بینید.
    پس اوایل ازدواج دو نفر که جدید هستند خیلی خوبه.اما بعد از مدتی دیگه نکته جدیدی در طرف دیده نمیشه. البته کار خوبیه که طرفین خودشون را برای هم تازه نگه دارند!( برای نشاط در ازدواج باید کاری کرد و خود به خود نیست!)
    پس باید در نظر داشت که بخشی از تنهایی را ازدواج پر می کند و نه همه اش را!
    پس اگر کسی چون تنهاست می خواد ازدواج کنه، به نظر من این روش آسونی نیست. روش های دیگه هست.
    *************

    نذار شناخت هایت برای ازدواج ناقص بشه ولی در نظر داشته باش شناخت ته نداره ولی کف داره!!!
    یعنی ممکنه زن و شوهر با هم ازدواج کنند. بچه دار هم بشن ولی بعد بچشون تازه یه رفتارهای جدیدی از هم ببینند که انتظار نداشتن!!! همیشه انسانها چیزای جدید توشون هست و اگر کسی بخواد قبل ازدواج به صورت کامل طرف مقابل را بشناسه این کار اصلا ممکن نیست. پس نباید وسواسگونه بود و باید یک کفی قرار داد!
    ***************

    آقای دکتر شیری عفونت های رابطه عاطفی را گفتند: 1) رفتارهای ضد زن. 2) رفتارهای ضد مرد.
    چون شما پسر هستین من گروه 1 را توضیح می دم. تعبیر ها از دکتر شیری هست که برای تو ذهن ماندن خوبه.

    رفتارهای ضد زن:
    خاله زنک بازی.
    مرد ضعیف و نق نقو و غیر مسئول
    شکاک الکی غیرتی
    شیر برنج!!! ( بلاتکلیف غیر قاطع)
    زیادی مثبت 4×6
    پسر قشنگ مامان :) (همون بچه ننه و بچه زیادی حرف گوش گن که مادرش یه بند ازش تعریف می کنه)
    نقل محافل زنانه شدن ( واقعا من بدم میاد!)
    مرد هپلی که به هیکل و تیپش توجه نمی کنه!!!

    این ها واقعا اگر یک مرد داشته باشه از نظر یک زن مرد قوی محسوب نمیشه!!! و شاید برای همین اون دخترا که گفتین دوست داشتن مثلا همسرشون این قدر مهربون نباشه. چون درواقع مهربون نبوده. مهربونی تعریفش فرق می کنه. درواقع روشش اشکال داشته و این رفتارهای ضد زن را داشته! ببخشید این عبارتهای بامزه از دکتر شیری بود. نه من ها!

    *******************
    نگاه شما به همسر نگاه دیگران را تغییر می دهد!!!
    مثلا خانم تحصیل کرده ای با یک مرد دیپلم ازدواج می کنه. سایرین نگاه بدی می کنند. مثلا خانم دکتر با یک مرد دیپلم! وا !!! چرا آخه؟!!! بنده خدا چقدر خواستگار داشت ها! چقدر خوشگل بودها!
    ولی در اصل وقتی این خانم نگاهش به همسرش شبیه همین نگاه ها باشه؛ بقیه می تونند همچین نگاهی داشته باشند.یعنی با تایید اونه که به خودشون اجازه همچین چیزی به ذهنشون داده میشه.
    ولی یه خانمی که همچین دیدگاهی نداره و تحصیلات براش مهم نبوده مثلا همچین حرفی یه جا بشنوه همون جا جواب دندان شکنی می ده. لحن هم خیلی موثره.کسی لحنش اثر داره که اون گفته باورش شده باشه!
    مثلا همیشه با لحن و با رفتاری با شوهرش تو جمع برخورد می کنه که همه می فهمند که این ها چقدر همو قبول دارند و این موضوع اصلا ذره ای برای زن مهم نبوده!
    جوری بی اعتنایی به حرف های آنها می کنه که وا ! اینا دارن چی می گن؟ من خیلی از انتخابم راضی هستم که و...
    *********************
    حالا این ها را فعلا داشته باشید. یک مطلب دیگه هم دکتر اشاره کردند که می خوام با بحث شما و نظر خودم پیوند بدم و ازش یه نتیجه در بیارم! بعد هم ادامه سوالاتون را می گم.

    موفق و موید باشید
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  4. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    hamed-kr (یکشنبه 19 مرداد 93), sehat (دوشنبه 27 مرداد 93), آونگ (چهارشنبه 12 شهریور 93), شیدا. (شنبه 18 مرداد 93)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای صحت
    می بخشید من یک هفته ای بود که دسترسی به اینترنت پر سرعت خیلی کم داشتم.
    به خاطر تاخیرم عذر می خوام.
    بعضی سوالات را جا می اندازم تا به طور کلی در یک پست در موردش صحبت کنم.البته خیلی خوب میشه تا همینجا هم نظرتون را بگید تا اون پستم بهتر بشه.
    ادامه پست #17شما:
    معرف دلسوز نداشتیم چاره چیه؟
    اولبه مادر و به خصوص به خواهرتون بسپارید. وقتی تو مراسمات شرکت می کنند حواسشون باشه دختر محجوبی دیدن باب آشنایی را باز کنند. همین خیلی موثره.بسیاری از پیشنهادات خیلی از دختران این طور بوده.اگر خواهرتون مدرسه خوب و مذهبی رفتن می تونه خیلی کمک کننده باشه.از مدرسه و معلمینش می تونید کمک بگیرید. کلا خواهرتون فکر کنم بیشتر بتونه به شما کمک کنه.
    این تاپیک هم مطالعه بفرمایید:
    مشکل من ترس از تشخیص اشتباه یا پیدا نکردن هست.چون معیارهای زیادی هست تازه اگر درست تشخیص بدیم.
    چون شما تجربه نکردین و این تاپیک ها را خواندین اینجوری به ذهنتون می رسه. من که این نکات را گفتم کسی بهم نگفته که. تو تجربه خودم فهمیدم. یعنی شما هم نگران نباشید وقتی تجربه می کنید خودتون می فهمید. اصلا یه چیزایی درک می کنید.نمی خواد پیش زمینه هم داشته باشید حتی! نمی خواد جزء جزء فکر کنید.همین که با طرف مقابل صحبت می کنید خیلی چیزها بر شما نمایان میشه.
    توکل به خدا کنید و خواستگاری ها را شروع کنید. تحقیق هم حتما بکنید. از دوستانش به خصوص.
    خب وقتی خواستگاری یه دختر میریم که نمیدونیم آیا علاوه بر اون از راه های دیگه هم پیگیری میکنه یا نه؟ یعنی شاید علاوه بر پذیرش خواستگار اگر پیشنهاد آشنایی در دانشگاه بهش داده بشه قبول کنه (با نیت مثبت) و خب طی همین آشنایی وابسته بشه و بعد رها شده باشه
    به نظرم تعداد زیادی از دختر ها به پیشنهاد آشنایی در دانشگاه به قصد ازدواج بدون زیاده روی و ... جواب مثبت بدن مگه این که از پسر خوششون نیاد.چون کار بد و حرامی که نیست فکر کنم و عواقبش رو هم آگاه نیستن.
    معلومه اشکالی نداره. مهم اینه که دختر با حیا همون روند را میاره زیر نظر خانواده و خواستگاری. یعنی ممکنه تو دانشگاه یکی ازش خوشش بیاد.خب این مشکلی نیست. همون روند را میاره زیر نظر خانواده و طی جلسات خواستگاری می گذرونه. همین جوری نمی ره بدون اجازه پدرش که با یک پسر نامحرم در مورد ازدواج صحبت بکنه که! وقتی این قدر احترام پدرش را داشته باشه که ذکر کردم و با خانواده اش رابطه خوبی داشته باشه بدون اطلاع خانواده که نمیره صحبت کنه.
    ببینید شما هم ممکنه کلی خواستگاری برید ان شاالله. ممکنه خودتون هم مدتی درگیر یک مورد بشید و قسمت نشه. مهم اینه که تو جلسات خواستگاری احساساتی رفتار نکرده باشید.(دل و قلوه رد و بدل نشده باشه). اگر این جور باشه خب با خواستگاری های بعدی نفر قبل یادتون می ره.در مورد دختر هم همین طوره. دیگه وقتی همسر آیندش هم بیاد که مثل خواستگار نیست.مثلا شما که مثل خواستگار باهاش صحبت نمی کنید. شما که مطالعاتتون خوبه و فکر کنم بتونید راحت دل خانومتون را بدست بیارید. دیگه وقتی دلش را بدست آوردین کس دیگه ای تو دلش نمی مونه که. استثنائات را رها کنید اگر به استثنائات بپردازید شامل حال شما هم میشه ها!(طبق قانون جاذبه)
    فکر کنم بهتره تو خواستگاری نظر طرف مقابل در مورد وجود یه عشق به اسم عشق پاک در کنار همسر رو سوال کنم.نه؟فکر نکنن خودم اهلشم؟)
    نه سوال نکنید. اون عشق نیست هوسه. در مورد حیا سوال کنید که چه ابعادی باید داشته باشه.در مورد دیدگاهش به زندگی مشترک و اینکه زن و شوهر چقدر باید نزدیک باشن و... سوال کنید.
    ولی یه دختر با ایمان و با حیا باور کنید اینجوری نمیشه. یعنی وقتی یه دختر با ایمان انتخاب کردین خیالتون می تونه راحت باشه.
    فکر کنم دیدین تاپیکی که یک خانم گفتن محجبه هستند اما قبل ازدواجشون رابطه داشتن و بعد ازدواج خیلی عذاب وجدان داشتند و مشخص بود که قلبا توبه کردند.
    مطمئنا همسرشون بفهمن اگر درک کنند و به روی خودشون نیارن قلبا شکسته میشن.پس از روی حجاب نمیشه مطمئن بود چون گاهی ممکنه یه دختر محجبه از راه احساسی به خیلی جاها کشیده بشه یا فریب بخوره.چیزی که یه دختر رو به راه بد میکشونه فقط بدحجابی نیست ، احساسات هم هست.نه؟
    بله دیدم. خیلی هم ناراحت شدم. اما دیدین که همون دختر کمبود محبت از طرف پدرش داشت؟ و رابطه خوبی با خانواده اش نداشت؟( خانم مجرد را می گین ؟) حتی خانوم محجبه هم دیدم بعد ازدواجش عاشق برادر شوهرش شده. چرا؟ چون شوهرش بهش محبت نمی کرد. ظاهرا رابطه خوب بود ولی باطنا از رابطشون راضی نبود.
    من که عرض کردم "ولی خب نمیشه" .به نظرتون دختر کم سن تر مثلا 18 سال که به قول شما خیلی مهارتا بلد نیس نمیشه با کمی صبوری کنار اومد و در عوض چون شخصیتش کامل شکل نگرفته تو زندگی مشترک شخصیتش درست شکل پیدا کنه؟
    دختر کمتر از 18 بلوغ شخصیتیش شکل نگرفته و بعدا که شخصیتش شکل گرفت ممکنه نظراتش تغییر کنه وحتی نظرش در مورد شما تغییر کنه و بگه ای کاش کمی صبر می کردم. من که سنم کم بود.شاید موردهای بهتری برام میامد. بعد شما که نمی خواهید نقش پدر و مادر براش بازی کنید. می خواهید نقش همسر را بازی کنید. درسته؟پس نباید به امید تربیتش باهاش ازدواج کنید.
    این حد دل بدست آوردن بیشتر مال فیلمای عاطفیه.ناخودآگاه ممکنه یه وقتایی مقایسه کنه.مثلا بعد از یه دعوا.بالاخره من صددرصد مطابق میلش نیستم که.یهو یادش بیفته.یا با دیدن نشونه های خاطرات گذشتش مثلا دفترچه خاطرات یا ...
    حساس نشید. همین فکر هم همسرتون ممکنه در مورد شما بکنه ها؟! ناراحت نمی شید؟ او از کجا مطمئن باشه شما تو فکرتون چی می گذره؟
    اگر ما بخواهیم همین جوری حساس بشیم کلا نمی تونیم زندگی کنیم. فکرهای سطحی مهم نیست. مهم همینه که عمیقا شما را دوست داشته باشه.
    تاپیکی ندیدین که دختری مذهبی همین معیارهای شما را داشته باشه؟ دوست داشته باشه شوهرش شاد باشه یا عاطفی باشه .نازش را بکشه یا خیلی این کارها را خوب بلد باشه...
    چرا کم دیدم اما اگه منو دعوا نکنیدمیگفتن سر شوهرشون غر و داد میزنن و خلاصه رفتارهایی که مشخص بود مهارت همسرداری ندارن (معمولا آقای خاله قزی از دستشون خیلی حرص میخورد) اما دوست دارن قلب همسرشون رو تصرف کنن.مثلا میاد با لحن وحشتناکی از همسر و خانوادش میگه که رفتارش رو نشون میده بعد میگه چطور قلب همسرمو تصرف کنم؟ (تعمیم نمیدم اما موارد مشابه شما که دنبال مهارت همسرداری باشن و اعتقاداتشون هم این طور باشه من ندیدم)
    خب به همان اندازه هم خانم های دیگه که مذهبی نبودن هم مشکلات داشتند. پس نمیشه نداشتن این مهارات را به مذهبی بودن ربط داد.
    من هم که اینجا می بینید فکر نکنید دختر خیلی خاصی هستم. یه دختر معمولی معمولیم. مثل خیلی از دخترای دیگه. فقط چون قدرن بیان خوبی داشتم تو این سایت دیده شدم.
    معمولا هم کسی نمیاد تاپیک بزنه من زندگیم خوبه چی کار کنم. کسانی که مشکل دارن تاپیک می زنند. خیلی از دخترای دیگه هم میان اینجا تاپیک می زنند و سوال می پرسند. خب شاید خیلی از دخترای دیگه هم که مذهبی هستند مثل شما به عنوان مهمان میان اینجا مطالعه می کنند و مهارت هاشون را بالا می برند ولی حرف نمی زنند. شاید وقت ندارن شاید لزومی نمی بینند. من حالا یکم پرحرفم این جوری دیده شدم.
    ولی خیلی از دخترای مذهبی دیگه هم هستند تو همین تالار که از من خیلی بهتر هم هستند :
    مثل: دختر بی خیال ، صبوری ، نوپو ، شیدا ،ستیلا، دختر مهربون،ریحانه ب، صالحه، فرشته اردیبهشت و....
    حالا فعلا این ها به ذهنم اومده. کاربران قدیمی تر هم بودند.مطمئنا بیشتر از این ها هم هستند.
    یک نکته ای هم به شما بگم:
    دوران نامزدی بهترین دوران برای بالابردن مهارت هاست. اگر یک دختر با هوش و فهمیده انتخاب کنید. منطقی باشه و انتخابتون براساس کفویت باشه فوقش اگر یک سری سیاست ها هم بلد نباشه در صورت داشتن تفاهم می تونید با کمک هم و حالت همراهی با هم یاد بگیرید.
    مثلا بگید فلانی بیا این کتاب را بخونیم. یا بیا تو این سایت عضو بشیم. یا بیا تو این کلاس ها شرکت کنیم و...
    اینو بعد از افراط نکردن آوردین مگه بده تفریح؟ چون به نظر من که خوبه.شاید منظور شما هم همین بوده؟
    جمله بندیم تو ویرایش اشتباه شده. نه تفریح خوبه. داشتم می گفتم مگه دختر مذهبی ندیدین که بخواد با شوهرش بره تفریح؟ من این قدر دوستان مذهبی دارم که پایه تفریح هستند!
    یه نکته ای بگم: وقتی می گم دختر مذهبی انتخاب کنید، منظورم این نیست که از این قدیمی ها باشه که. یا فقط روضه و مسجد بره. اصلا دختر تک بعدی انتخاب نکنید.
    دختر باایمان امروزی انتخاب کنید. یعنی دختری که مثلا تحصیل کرده هم باشه. تو اجتماع هم حضور داشته باشه. اهل مطالعه باشه.اهل تفریح باشه و...
    البته کلا خانمای محجبه سنگینی دارن که ممکنه رو رفتار داخل مزلشون اثر بذاره.حالا مصداقم رو خواهم گفت.(خدا کنه زودتر برسم به حرفای نزدم)
    بفرمایید.

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  6. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    sehat (دوشنبه 27 مرداد 93), آونگ (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  7. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اسفند 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    من اگه پاسخ بدم در بینش احتمالا سوال پیش میومد مجبور بودم بپرسم چون فرمودید فعلا نپرسم صبر کردم فرمایشاتون کامل بشه.
    در ضمن فاصله بین دو پست پشت سر هم چقدر باید باشه تا مثل شما ادغام نشه؟

    پست 14:
    خدای نکرده منجر به نگرانی و حساسیت های بیجا نشه.
    فکر کنم تا حدودی شده متاسفانه
    من کی گفتم چون هر دو طرف کم هستند پس حتما!!!
    به خاطر این جمله "پس حتما می تونید همچین دختری را پیدا کنید(چون تقریبا میشه گفت تناظر یک به یک هست)" این برداشتو کردم.اگر اشتباه بوده عذر میخوام.
    وقتی شما به صورت روش مند خواستگاری برید جوری که همچین دخترانی را پیدا کنید احتمال اینکه جواب رد بشنوید خیلی کمه! چون مثل شما کمه.
    مسئله منم همینه که تا پایان کارشناسی شرایط ازدواج ندارم ، خواهر ندارم ، مادرم هم اهل روضه نیست و تو اتوبوس و ... هم اهل پیدا کردن عروس نیست که.منم احتمالا کار آیندم مردونست.خلاصه دور و بر من دختر کم خواهد بود + اکثر دور و بریام همون طور که گفتم عقیده متفاوتی دارند.خلاصه احتمالا شانسم خیلی کمه برای پیدا کردن این جور دخترا.توکل برخدا.
    باور کنید هیچ دختری از مرد بی غیرت خوشش نمیاد. اگر بگه ظاهریه! باور کنید هیچ مردی از زن بی حیا خوشش نمیاد. اگه بگه ظاهریه. ته دلشون یه چیز دیگه است! ته دلشون همه دوست دارن همسرشون بهش صد در صد متعهد باشه.
    بله صد در صد ولی تعاریف از غیرت و حیا متفاوته.بعضی دخترا به سطح پایین تر غیرت راضیند و بیشتر رو که باعث کم شدن آزادیشون بشه نمیپسندن.تعهد هم که بله ولی خب آزادی رو در کنار تعهد دوست دارن.(همون طور که در پست بعدیتون خودتون گفتید از این دخترا دیدید)
    چه مردی می تونه چشم پاک باشه؟
    این صحبتتون یک دید پخته هست که اگه نگم خیلی ولی بعضی دخترا به این ارتباط حواسشون نیست توی انتخاب.
    (در مورد تعادل حرف دارم)

    بفرمایید.
    پست 15 و 16 خانم ها آرام دل و بی نهایت:
    ممنون از وقتی که گذاشتید و نظراتی که دادید.
    پست 18:
    می رید باهاش صحبت کنید می بینید دقت می کنه زود تر از شما نشینه و همزمان بشید.
    تو برنامه های تلویزیون وقتی مهمون جدید آقا میاد گاهی میبینم آقایون بلند میشن اما خانم ها نشسته سلام میدن و بلند نمیشن و من فکر کردم خانم ها نباید بلند شن؟! درسته؟!
    با این حساب این که دختر سعی کنه همزمان بشینیم مهمه؟و اگه زودتر خودش نشست معنی خاصی داره؟من فکر میکردم اصلا رسم باشه دختر اول بشینه و لازم نیست همزمانی رو رعایت کنه؟!به اینم باید دقت کرد؟!

    ازش می پرسید شما چقدر خوشبخت هستین؟
    ممکنه خانوادشو دوست داشته باشه (ما نمیدونیم) اما نه در این حد که مهمترین علت احساس خوشبختی بدونشون چون موفقیتای زیادی داشته و اونارو بگه.این بده؟یعنی عامل بی حیایی هم میشه؟

    می خواهید بیرون برید از حساسیت های پدرش یه چیزایی دستگیرتون میشه و...

    پدرش صداش می کنه یه چیزایی دستگیرتون میشه ...

    راستش حس میکنم یه سری از این حرکات یه جور رسم ، پز یا هر چیز دیگه ایه و ملاک تشخیص نیست.
    مثلا ممکنه رابطه پدر و دختر خیلی معمولی باشه اما انگار رسمه که پدر و کل فک و فامیل به داماد سفارش اکید کنن مراقب دخترمون باش خیلی برامون عزیزه و این حرفا.یه جور گربه دم حجله کشتن شاید؟یا یه رسم و عادت که همه میگن و اگه نگن بده
    یا دختر بلافاصله بعد عروسی همون شب اول ابراز دلتنگی برای خانوادش کنه جلو شوهرش یا حتی گریه کنه
    یا حتی یه مورد که خیلی کم پیش میاد تو یه فیلمی دختر پیش خالش بزرگ شده بود و خاله هم براش زحمت نمی کشید و اذیتش میکرد موقع خواستگاریش ازش تعریف میکردن و از زحمتای خودشون میگفتن تا داماد برای خاله هه خرج کنه.منظورم این نیس تو ازدواجای واقعی هم همینه
    ولی تو معمولی ترین خانواده ها هم این حساسیت ها ، یا مثلا با احترام صدا کردن یا هر چیز دیگه انجامش جلوی خواستگار عادت و رسمه انگار و شاید تو جمع خودی این طور نباشه.
    در واقع بیشتر حکم حفظ آبروی خانواده داره تا هوای دختر رو داشتن.
    درست فکر میکنم؟! چطور این رفتارها رو تمایز داد؟


    بله من خودم قبول دارم بعضی دختران حیای ذاتی دارند. یعنی شاید نمی دونند پوشش مهمه ولی وقتی مثلا یه پسر باهاش شوخی می کنه عصبانی میشه!!! یا اینکه اصلا سمت روابط دوستی نمی رن. یا یک ابراز احساسات ساده جنس مخالف خام نمی شن.چون تامین هستند.
    دقیقا مثال هام از اول تاپیک همین مدل دخترا بودن.خیلیاشون اهل نماز و ... هم هستند.
    بعد مدتی دیدم چادری شد!!! یعنی تغییر تا این حد!

    البته حتما مواردی هم دیدید که قبول کردند اما به هر دلیل محجبه هم نشدند حالا به خاطر جو خانوادگی یا اطرافیان یا دوستان یا بهانه ی گرما و عادت نداشتن یا هر چیز دیگه
    اما همچنان اون حیایی که گفتید دارن.

    راستش احتمالا اکثر فرصت های ازدواج من با توجه به اطرافم از این دسته اند.اتفاقا اکثر کسانی که اون ویژگی شیطنت که گفتم رو دارند هم از این دسته اند و خب اینا همونایی هستند که این سطح غیرت براشون بیش از اندازست.حالا چاره چیه؟حالا که اون مقدار حیای رفتاری رو دارند لازم نیس من کمی کوتاه بیام تا فرصت انتخاب بهتر داشته باشم؟
    باید ذات زندگی به گونه ای باشه که این قدر به هم نزدیک بشن که طرف ترجیح بده بیشتر با شما باشه تا با دوستاش.
    بله اما بهرحال تفریحات با همجنسان هم حال و هوای دیگه ای داره که حس میکنم همسر خوب هم نتونه اون جنس حال و هوا رو برای خانم ایجاد کنه.مثلا صحبتای زنانه و ...
    برای همین هم هست که در ادامه فرمودین اولویت باید همسر باشه اما تفریح با دوستان هم باشه چون جنسش فرق داره و قابل جایگزینی نیست
    حالا اگر خانم روحیات و سلیقش به اون حال و هوای دور همی زنونه خیلی نزدیک باشه همسرش نمیتونه جای اونارو بگیره و ممکنه بیشتر وقت رو دوستاش پر کنند در کنار اینکه همسرشو دوست داره (در مورد آقایون هم صدق میکنه برای همین فکر کنم متوجه منظورم بشید)

    خب مگه ممکن نیست که همسر من با دوستاش هم باشه و بگه و بخنده. مهم اینه من حس نکنم که همسرم آنها را به من ترجیح می ده. مهم اینه بفهمم من اولویت هستم.

    دقیقا توقع و نظرم همینه.فقط باید جوری توضیح بدم که برداشت محدود کردن نشه.
    خب یه خانم عاقل می دونه نباید این ها را بگه. اما فرض کنید ناشی بود و متوجه نبود.یا سیاست نداشت و از دهنش در رفت. شما نباید به هم بریزید.
    باید یاد بگیرم و خودمو آماده کنم.سخته برام.به خصوص اگه تکرار بشه از روی بی توجهی یا حواس پرتی که قبلا تذکر دادم.متاسفانه گاهی هم برای سنجیدن غیرت از این روشا استفاده میکنند.
    یه مشکل دیگه هم که دارم و گفتم "با آب و تاب تعریف کردن از یه مرد دیگه یه مقدار حسادتمو برمی انگیزونه متاسفانه و دست خودم نیس" غیر طبیعیه؟چطور باهاش کنار بیام؟ مثلا فکر میکنم عادیه و پیش میاد تو زندگی که همسرم بیاد خونه و از یه آقایی که خیلی خوب باهاش برخورد کرده تو فلان اداره و کارشو راه انداخته با یه ذوق و آب و تاب خاصی (نه معمولی و صرفا حالت تعریف کردن) بگه یا یه همکلاسی که خیلی کمکش کرده.نه که شک کنم به مسایلی مثل خیانت و ...!!! در عین اعتماد و این که میدونم منو دوس داره اما متاسفانه حسودیم میشه که یه نفر انقدر خوشحالش کرده :( نمیدونم چطور درمان کنم این موضوعو.

  8. کاربر روبرو از پست مفید sehat تشکرکرده است .

    آونگ (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اسفند 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مجدد
    اول یه تشکر اساسی بکنم از وقتی که گذاشتید.

    زمانی که این تاپیکو میزدم دلم خیلی بیقرار بود اما چند روز بعدش خدا خواست و کم کم آرومتر شدم امیدوارم همین طور بمونم.
    بعد این صحبت ها و خوندن تاپیک تردید در انتخاب بعد سه جلسه که در مورد خواستگاری برادرتون نوشتید و همچنین توی اون انجمنی که گفتم یه جای دیگه دیدم کلی دختر باایمان از شرایطشون که اتفاقا تفریح و حتی موسیقی در کنار تقوا و ... هم بود نوشتن خیلی امید گرفتم.قبلا هم میدونستم از این دخترا هستن اما تعدادشونو خیلی کمتر میدیدم و احتمال میدادم هیچوقت پیدا نشه.
    برای همین گفتم شاید لازمه خودمو تغییر بدم اما الان حتی ملاک هام تقریبا عوض شده و اصلا دنبال یه تیپ دیگه هستم.(به قول خودتون در پست آخرتون ، مذهبی امروزی)
    از طرفی هم قصد دارم از نظر مذهبی خودمو قوی تر کنم تا خدا این دختر ها رو نشونم بده.انشاالله خدا کمک کنه.

    پست 19 :
    اون وقت لازم نیست نقش بازی کنید.
    نه منم نمیخوام نقش بازی کنم میخوام تو فرصتی که دارم خودمو تغییر بدم و اصلاح کنم.
    اگر هم خوششون نیاد دیگه ما نمی تونیم که از نظر همه دل نشین باشیم که.
    خب مسئله اینه هر چی داریم جلو میریم امکان انتخابم محدودتر میشه مثلا با انتخاب دختری که اعتقادات مذهبیش مثل من باشه بخش زیادی حذف میشن.بعد حالا از بین اینا اونایی که سیاست زنونه بلدن باز یه عده دیگه حذف میشن.حالا از اینا که موندن اونایی که از تحکم مردونه خوششون نیاد.خب این طوری که چیزی نمیمونه من انتخاب کنم چون به هر حال من به همه دخترای خوب ایرانی که دسترسی ندارم و در اطرافم نیستن!باید از اونایی که اطراف هستن انتخاب کنم.
    باید طرفین قبل عقد مدتی به شناخت هم بپردازند تا متوجه بشن واقعا احساسات قوی میشه یا نه.

    کدوم احساسات منظورتونه؟متوجه نشدم.
    اگر این کار را بکنیم بدتر باعث میشیم اشکالات را ببینیم و طرف به دل ما نشینه و یا حتی برعکس بیش از حد به دل ما بشینه! یه چیز ساده است که با تعاملات اتفاق میفته.
    اینم متوجه نشدم.مگه بده اشکالاتو طرفو ببینیم.چون میگن قبل ازدواج چشاتو خوب باز کن که بعدش ببندی.
    یعنی کاملا بی تفاوت.مثلا یه مساله ناراحت کننده پیش میاد.هر مردی ناراحت و عصبانی می شه ولی اون ریلکس برخورد کنه!!!
    اگه منظور بحث غیرت و مزاحمت و ... هست که بله باید واکنش باشه درسته.
    اما شما اشاره کردید وقتی طرف مقابل تقصیری داره نباید بی تفاوت بود.این هم شامل ریلکس بودن منفی میشه؟
    اما زیاد دیدم نمونه هایی که مثلا خانم ها نوشتن بدجنسیم گرفته بود زنگ زدم همسرم کلی چیز بهش گفتم چیزی نگفت بعد یه اس ام اس زده فلان (مثلا یه متن عاشقانه) که خیلی رو خانم اثر داشته.از اینا زیاد خوندم
    و کلی موارد مشابه که خانما حرفی زدن یا عصبانیتی نشون دادن و شوهر با خوبی جواب داده
    این جا درستش اینه ما هم اخم کنیم و نشون بدیم دلخور شدیم؟

    1)اعتماد به نفس بالا
    میشه نمودهاش تو زندگی مشترکو بگید؟در خواستگاری چطور؟ (و تشخیص تمایزش از غرور کاذب / آخه گاهی مثلا پسر خودشو بالاتر از دختر میبینه بعد دختر میگه از اعتماد به نفسش خوشم اومد)
    تشخیص
    2)جا نزدن
    البته انعطاف تو تصمیم هم مهمه دیگه که در صورت لزوم نظرو عوض کرد.حالا جا زدن منفی چه مثال هایی به ذهنتون میرسه؟
    4)دهن بین نبودن.
    این یعنی همون که مثلا با یه حرف مادر یا خواهر نظر طرف عوض بشه؟
    و یا همسرش زود جوش میاره اون وقت مجبوریم هی بگیم مثلا شک نکن و...
    وقتی همسر زود جوش میاره به جز کنار اومدن راهی هست؟
    یه سوال مهمتر: همه به نظرم از رفتار خوب استقبال میکنن و ناخودآگاه تایید اما در عمل نه.یعنی مثلا بگیم به نظرم باید زن و شوهر حرف دلشونو با سیاست و ادب (این برام مهمه) به هم بزنن.خب طرف نه برای دروغ ولی ناخودآگاه میگه بله درسته.ولی شاید در عمل نتونه! این موارد قابل تشخیص و پیشگیریه؟
    این هم تاپیک خانم ریحانه-ب هست که سلیقه اش متفاوت بود اما آخرش مشکلش حل شد.چرا؟ چون در آخر رو راست با همسرش از تمایلاتش صحبت کرد و حرف دلش را بهش گفت!

    به نظرم قبلا دیدم تاپیکو.الان هم اولا و آخراشو خوندم گذاشتم بعد با دقت بیشتر بخونم.
    راستش تهش نفهمیدم دقیقا چطور حل شد مشکلشون؟بعد مدتی اومدن و چند تا نکته کلی گفتن که بیشتر به نظرم به دلیل تغییر دید خودشون به همسرشون مشکلشون حل شد تا حرف زدن با همسرشون.
    راستش با خوند
    ن این تاپیک نگران تر شدم! چند پست اول چند خانم گفتن خشونتو دوس دارن!
    حتی خانم فرشته اردیبهشت تو صفحات آخر گفتن یه اتفاقی افتاد که فهمیدن خشونت نقطه مقابل اقتداره.خانم ریحانه هم با صحبت های بچه ها نظرشون عوض شد.حالا نگرانی من؟ خب همه خانم ها از جمله همسر آینده من به این سایت دسترسی نداره یا اتفاقی تو زندگیش نمیفته که مثل این خانم ها اینو بفهمه ! در واقع انگار خیلی از خانم ها در ذات (قبل از اینکه کسی باهاشون صحبت کنه و نظرشونو عوض کنه) صدای بلند و خشونت و... دوس دارن چیزی که من یاد نگرفتم.

    در ضمن چون فکر می کنم شاید این تاپیک های مشکلات روی شما تاثیرات منفی هم گذاشته باشه بهتون پیشنهاد می کنم حتما تاپیک زیر را مطالعه بفرمایید:

    با خوندن مشکلات و تاپیک های اعضا از زندگی مشترک و ازدواج فراری شدم!
    لینکهای خوبی هم توش گذاشتم.فکر می کنم یکم نگاهتون نرم تر و متعادل تر بشه.
    بله منم همین فکرو میکنم.این تاپیک و پست شما و اون وبلاگ خواستگاران رو هم قبلا خونده بودم الانم مجددا نگاه کردم.خودمم گاهی به این تاپیکای مثبت و خوشبختی سر میزنم.
    پست 20 :
    1) در خانه شما مدیریت به چه صورتیست؟ بعد صبر کنید ببینید خودش به چه مواردی اشاره می کنه.
    2) به نظر شما مدیریت خانواده باید به چه صورت باشد؟
    راستش به نظرم اکثر خانما با توجه به مظلومیتی که از برخی خانمای دور و برشون دیدن دنبال احقاق حق و حقوق برابر و مفاهیم این مدلی هستن که خب به صورت متعادل (و نه فمنیستی) خوب هم هست اما این کلمات مدیریت با کیه یا با کی باید باشه به نظرم دختر رو میترسونه یا باعث میشه گارد بگیره و حس کنه ما آدمی هستیم که از الان دنبال زورگویی و تحکم هستیم.شما چون مطالعه داشتید معنی واقعی این سوالات رو میبینید و احتمالا گارد نمیگیرید اما به نظرم در حالت عادی برای خیلی از خانم ها باعث سو تفاهم بشه.این طور نیست؟
    3)رابطه شما با اعضاء خانواده چگونه است؟ ببینید به چه نکاتی اشاره می کنه. چه مثال هایی براتون می زنه.
    فکر کنم برخی دخترا برای این قبیل سوالات کوتاه جواب بدن.مثلا رابطمون خوبه.فکر نمیکنم کار به مثال زدن و اینا برسه.به خصوص بحث ارتباط با خانواده شاید حرفاشون خصوصی باشه و نخوان بگن و به جواب کوتاه بسنده کنن.بعد هی ما باید بگیم مثال بزنین یا بیشتر توضیح بدین؟!
    من می گم نون حلال خیلی مهمه! اینو تو خانوادشون و تو پدرشون چک کنید.تحقیق کنید.
    به جز کسی که مشهور به حرام خوری باشه فکر نمیکنم نون واقعا حلال رو بشه فهمید.چرا؟ چون تو تحقیق بله اگه طرف کلاهبردار باشه میگن اما وقتی فقط میدونن شغلش تو فلان ادارس یا بازاره نمیدونن که آیا رشوه گرفته یا نه؟گرون فروخته یا نه؟حتی تو یه مغازه اگه جنسو با نورپردازی و ... بهتر نشون بدی فکر کنم پولش درست نباشه.خب همسایه ها میگن حروم خوری ندیدیم.
    میریم تو محل کار ... متاسفانه یه سری گناها رایج یا عادی شده و قبحش ریخته یا اصلا خیلیا این کاره شدن.پس احتمالا کسی حواسش نیست و اون جا هم میگن طرف حلال خوره.
    مثال میزنم به نظرم کاری که با پارتی جور شده پولش حرومه اما میشناسم طرف با پارتی رفته یه شغل با درآمد عالی اما بقیه چیزای مذهبی رو رعایت میکنه حتی به یتیم هم کمک میکنه.در واقع حس نمیکنه همچین پولی حرومه (حرمت پول رو فقط دزدی یا خمس ندادن یا ... میدونن مثل همون مواردی که غیرت رو فقط دست نزدن میدونن) خب اینارو که دیگه تو تحقیق نمیشه چک کرد.یعنی همین مثالی که گفتم رو تحقیق کنید میگن خیلی مذهبی و پاکه.

    یا می خواد مطمئن بشه به نحوی شما قبلا ارتباطی نداشته باشید.

    میشه تشخیص داد طرف شکاک نیست؟
    مثل برخی آقایون که همه کار کردن بعد موقع ازدواج هم توقعشون بالاس و شک هم میکنن.

    ولی شما می تونید برید سراغ اصل مطلب!

    نه خب شرایطمو گفتم.فکر نمیکنم خیلی به اصل مطلب دسترسی داشته باشم.البته توکل بر خدا انشاالله با اونی که باید سر راه هم قرار بگیریم.
    منم صادقانه گفتم من راستش بیشتر درس خوندم از این لحاظ کامل نیستم.ولی بعدا ... همین براش دلیل مهم بوده و نفهمیده که من می تونستم دروغ بگم ولی صادق بودم و اشکال خودم را گفتم.

    من خودم یه چیز برام مهمتر از خانه داریه و اون همون میل به یادگیریه یعنی مثلا شما میگید تا حالا درس میخوندید.خب مقدمات آشپزی (حالا این جا مثال آشپزی میزنم به جای خانه داری) رو بلد باشید (و دوران عقد هم برای یادگیری مهارتایی که بلد نیستیم) حالا بعد ازدواج به عشق همسرتون برید مثلا برنامه آشپزی یا کتاب آشپزی بخونین متناسب با وقتی که دارید و دوست داشته باشید هی بهتر بشید.تو همین انجمن بعضی خانما کمبوداشونو میومدن با راهنمایی دوستان سعی میکردن رفع کنن و بهتر بشن.این خیلی مهمتره.اما ممکنه بعضیا حال تغییر نداشته باشن و بخوان طرفشون بسوزه و بسازه.این میل به یادگیری رو لازمه چک کنیم؟(چطور؟) یا لزوما اگه عشق باشه این میل هم به وجود میاد.(فکر نکنم لزوما به وجود بیاد هرچند سرعت میبخشه ولی بالاخره باید یه درون مایه ای تو طرف باشه)
    لینک زیر را بخونید.باور می کنید بعضی مردم این جوری رفتار کنند؟ من باور می کنم.چون برای من شده!البته نه زیاد ها. ولی شده.
    نه خب سوای بحث خواستگاری کلا کسی که تو خواستگاری رفتارش اینه بیرون هم همین طوره.نه من و نه مادرم اهل این طور برخورد نیستیم.مادرم که کلا قبل زدن حرف مهم با کسی بررسی میکنه که از حرفش برداشت بدی نشه.
    بالاخره ممکنه چوب ناراحت کردن دخترو بخوریم.من کار جالبی که فکر کنم از همین انجمن یاد گرفتم این بود که حتی در صورت منفی بودن نظرمون زنگ بزنیم محترمانه تشکر کنیم که منتظر نباشنیا مثلا دختر سوال برای جلسه بعد آماده نکنه یا فکرش مشغول نمونه.

    حالا یه سوال وبلاگای خوبی دیدم پیدا میکنید و لینک میدید با موضوعات ازدواج.یه چند تا هم بود که نمیدونم شما معرفی کردید یا کسی دیگه مثل "یه زنم نداریم که" و "یه شوهرم نداریم که" و ... اینارو با جست و جو پیدا میکنید یا یه لیست جامع از اینا هست؟
    بعد شما الکی می گید من می خوام یه دختر غیر شبیه انتخاب کنم!!!؟؟؟ خب اونی که واقعا هم کفو شماست و می تونسته خانم شما بشه چی؟از شما هم ایراد نمی گرفته. شما را هم بیشتر می تونسته دوست داشته باشه.چون همین جوری که هستین قبولتون می کنه. شما هم بیشتر می تونید او را دوست داشته باشید چون همونجوری که هست قبولش می کنید.
    غیر شبیه که نمیشه.میخواستم خودم بشم شبیه اونا (الان نه)
    دو راه داشتم یا دختر مذهبی و بدون مهارت یا دختر با مهارت همسرداری که با همه راحته حتی نامحرم که لازم بود غیرت خودمو کم کنم.الان امیدوارتر شدم به راه سوم.(قبلا هم راه سوم رو میشناختم اما فکر میکردم خیلی کم هستن و احتمالا پیدا نمیکنم)
    بله اگه اونو بتونم پیدا کنم انشاالله.

    مهمه اینه که پایان خوشی داشته باشید.
    امیدوارم نشم مثل تاپیکایی که خانم یا آقا میگفتن هیچوق دوستی نداشتن اما همسرشون بعد ازدواج اهل دوستی از آب در اومده و ...
    الهی عاقبت به خیر بشید
    ممنون همچنین شما.
    پست 21 :
    آقای صحت اگه پست ها را می خونید یه اثری از خودتون بذارید.تا حداقل پستها پشت سرهم نشه.
    نمیشد.همین طور که دیدید همین الانم باز سوال پیش اومد.با تشکر و لایک اثر گذاشتم ولی پست ندادم.
    باید گذاشت دل طرف تنگ بشه.
    فکر نکنم بتونم.لازمه تمرین کنم؟ مثلایه جا خوندم خانم گفتن من تا مدتی پکر میشم یا ساکت میشم شوهرم میگه چرا دیگه نمیخندی و ساکتی.فکر کنم منم همین طورم.متوجه تغییر رفتار همسرم بشم نمیتونم کاری نکنم تا دلش تنگ شه.کلا زود به زود باید یه کاری بکنم.
    اگه یه مشکلی پیش اومد که تقصیر طرف مقابل بود دیگه نباید این قدر مهربون بود که تقصیر طرف مقابل را کلا نادیده بگیریم.

    ولی اگر اینجا خیلی مهربون باشید و بگید اشکال نداره.و نشون ندین که آزرده خاطر شدین یا عصبانی شدین یا بهتون به عنوان یک مرد بر خورده خب این خوب نیست دیگه......

    تو پاسخ پست 19تون اینو توضیح دادم و سوال هم داشتم.
    در مورد به دل نشستن تاپیک زیر را بخونید.درسته که برای دختران نوشته شده.ولی راهکارهاش یه جورایی برای پسران هم هست.مثلا سوالاتی که گفتم و...حیف که زود قفلش کردند.
    سوالات که نگفتید منظورتون همون علائمه؟
    راستش فکر کنم گاهی درست در نیاد ... مثلا خودم تصمیم دارم حواسم به ساعت باشه مبادا انقدر صحبت کنیم که دختر خانم یا بقیه که بیرونن خسته بشن.خب برداشت خستگی منو میکنه یعنی؟
    در ضمن اون جا فرمودید:
    من دارم تازگی به این نتیجه می رسم که برای آقایون خیلی سخته که هم یک دختر زیبا متناسب با آنچه که در ذهنشون ساختند پیدا کنند و هم یک دختر پاکدامن!!!این دو ویژگی خیلی باهم پیدا کردنشون سخته.
    من در ابتدای تاپیک به همین نتیجه رسیده بودم با این تفاوت که من ظاهر دختر رو در ذهنم نساختم و برام به دل نشستن کافیه (مسلما هر چه زیباتر بهتر) اما رفتار رو چرا.همون شادی و انرژی که گفته بودم قبل تر.یعنی پاکدامنی در کنار شادی و انرژی (به قول تاپیک های همین انجمن عشوه گری!)
    در مورد مصادیقش بعدا توضیح میدم انشاالله.
    ادامه می داشت خیلی خوب می شد.

    شما اگه نکات بیشتری دارید هنوز این جا لطف کنید بگید.
    ولی اگه هی بهش فکر کنیم و هی بترسیم حتما سرمون میاد. پس دیگه فکر نکنید.
    کاش همینقدر برام راحت بود فکر نکنم.
    همین اواخر هم چند تا تاپیک خیانت/علاقه قلبی و ... متاهلین دیدم.داره زیاد میشه انگار.

    دختری که احترام پدرش را حفظ می کنه حتما احترام شوهرش را که پدر بچه هاشه هم همون قدر حفظ می کنه.
    نه متاسفانه خلاف این رو دیدم.
    ولی یه دختری که از پدرش راحت بگذره؛مثلا تا ازدواج کرد دیگه سراغی از پدرش نگیره،دلش تنگ نشه ،پدری که چندین سال زحمتش را کشیده چه طوری می تونید مطمئن باشید به شما متعهد باشه بعد از تنها چند سال!
    این میتونه درست باشه ولی جمه قبلی که گفتم خلافشو دیدم.البته همین مورد هم مثلا موردی که پدر به دختر بی توجه بوده و اذیت یا کتک داشته اما یه همسر با محبت و عاشق داره خب صدق نمیکنه.
    مثلا به نظر شما چقدر می تونه به خانوادش سر بزنه. بعد ببینید چه توضیحاتی می ده.
    پیشنهاد خوبی بود.ممنون.ولی فکر میکنم این قبیل سوالات مستقیم ناخودآگاه طرف جواب های خوب منطقی و فلسفی میده حتی اگه نخواد دروغ بگه.مثل اینه که از یه مرد بپرسید به نظر شما مرد باید زنش رو کتک بزنه؟ خب احتمالا میگه نه ! ولی وقتی عصبانی بشه شاید نتونه خودشو کنترل کنه.
    و بیشتر به خانه پدریش سر بزنه
    خانمی میشناسم الان بعد چند سال از ازدواجشون صبح میره خونه مامانش تا ظهر باید شوهرش بیاد دنبالش ببرتش (خونشون تا خونه مادر خانم چند کوچه فاصله داره) خب تو این مدت غذا و رسیدن به خونه و ... ؟ (اینکه سر بزنه بد نیستا اما اگه هر روز به جای رسیدن به زندگی این طور بشه؟!)
    منظورم اینه چطور بفهمیم این مدلی از آب در نیاد.گاهی فکر میکنم نباید خونم نزدیک خونه مادرخانم باشه!
    پست 22 :
    پس آقای صحت اگر دختری انتخاب کنید که ویژگی حجاب و حیا را نداشته باشه تغییر نمی کنه. مگر اینکه خودش از درون بخواد تا حس طلبکاری نداشته باشه و نگه من به خاطر تو این کار را می کنم و فلان و بصار.بلکه کاملا حواس جمع و آگاهانه تغییر کنه!
    یه جا یه خانمی نوشته بود من حجابمو رعایت نمیکردم و ... به خاطر عشقم الان رفتم اعتکاف و حجابمم بهتر شده البته خوب خوب نشده.پس ممکنه یه دختر بدحجاب به خاطر یه پسر تغییر کنه؟اون تغییر موندگاره و ارزشمند؟
    چون شما پسر هستین من گروه 1 را توضیح می دم.
    رفتارهای ضد مرد هم اگر تونستین بگین که ما پسرا بررسی کنیم تو طرف مقابل و دقت کنیم.
    خاله زنک بازی.
    تو آقایون این چطور اتفاق میفته؟مثال دارید؟این همون غیبت کردن پشت سر این و اونه؟
    زیادی مثبت 4×6
    میشه مثال بزنید؟آخه مثلا برای بعضی دختر ها همین که شما موقع حرف زدن با نامحرم سرتو بندازی پایین (خودم این جوری نیستم متاسفانه و البته بد هم نمیدونم این جوری بودنو) خیلی مثبت نیست؟
    خب اگه این زیادی مثبت نباشه دیگه از این مثبت تر چه مثال هایی هست؟

    نقل محافل زنانه شدن ( واقعا من بدم میاد!)
    اینو متوجه نشدم؟یعنی همش توی جمع زنانه باشن؟ خب خانم ها که اجازه بودن غریبه رو نمیدن که.
    یک مطلب دیگه هم دکتر اشاره کردند که می خوام با بحث شما و نظر خودم پیوند بدم

    بفرمایید.(فکر کنم تو پست بعدتون هم نگفتید؟چون اسمی از دکتر نیاوردید)
    پست 23 :
    می بخشید من یک هفته ای بود که دسترسی به اینترنت پر سرعت خیلی کم داشتم.
    به خاطر تاخیرم عذر می خوام.
    خواهش میکنم.خدا ببخشه.ممنون از وقتی که گذاشتید.
    بعضی سوالات را جا می اندازم تا به طور کلی در یک پست در موردش صحبت کنم.
    بفرمایید.
    کلا خواهرتون فکر کنم بیشتر بتونه به شما کمک کنه.
    ندارم متاسفانه.بهترین راه حل ها مثل این که از طریق خواهره.
    این تاپیک هم مطالعه بفرمایید:

    برای پیداکردن دختر خوب بهتره ازکجا وچطورشروع کنم؟
    خوندم ولی بیشتر در مورد سوالات خواستگاری بود که.اون راه از طریق مدارس مفید بود البته فکر نکنم خیلی رایج باشه.ممنون.
    تحقیق هم حتما بکنید. از دوستانش به خصوص.
    خیلی طولانی نمیتونم با دخترا حرف بزنم چه برسه صحبت در مورد یه دختر دیگه اونم بحث خواستگاری.
    خواستگاری به اندازه کافی استرس داره دیگه تحقیقش رو فکر نکنم بتونم.
    در ضمن این راه فقط وقتی تو یه دانشگاه باشیم و دوستاشو بشناسم جواب میده دیگه.دوستای یه غریبه رو که نمیشناسم خودشم احتمالا دوستای نزدیکشو معرفی میکنه دیگه.

    نه سوال نکنید. اون عشق نیست هوسه. در مورد حیا سوال کنید که چه ابعادی باید داشته باشه.
    گاهی آدم یه چیزو قبول داره ولی اون لحظه حواسش نیست اشاره کنه مثلا ممکنه درباره برخورد با نامحرم کلی حرف بزنه و چیزی از این علاقه مخفیانه قلبی نگه.این نگفتن به معنی قبول نداشتن نیست.پس چاره چیه؟بازم باید مستقیم پرسید؟
    در مورد دیدگاهش به زندگی مشترک و اینکه زن و شوهر چقدر باید نزدیک باشن و... سوال کنید.

    این با اون علاقه مخفیانه قلبی لزوما در ارتباط نیست.تاپیکی در همین مورد هست خانمی شوهرشو دوس داشت و میگفتن حتی بهش گفته چقدر خوبه جمعه ها خونه ای و اینا ولی تو دلش یکیو کنار شوهرش دوست داشته!یعنی میشه به همسرت نزدیک باشی ولی باز هم...
    ولی یه دختر با ایمان و با حیا باور کنید اینجوری نمیشه. یعنی وقتی یه دختر با ایمان انتخاب کردین خیالتون می تونه راحت باشه.
    آخه اون دو سه مورد تاپیک اهل قرآن خوندن هم بودن انگار !
    بله دیدم. خیلی هم ناراحت شدم. اما دیدین که همون دختر کمبود محبت از طرف پدرش داشت؟ و رابطه خوبی با خانواده اش نداشت؟( خانم مجرد را می گین ؟) حتی خانوم محجبه هم دیدم بعد ازدواجش عاشق برادر شوهرش شده. چرا؟ چون شوهرش بهش محبت نمی کرد. ظاهرا رابطه خوب بود ولی باطنا از رابطشون راضی نبود.
    فکر نکنم این دو موردی که شما گفتید باشن.سعی میکنم تاپیکاشونو اگه شد پیدا کنم چون صحبت دارم تو پست های بعد.
    بعد شما که نمی خواهید نقش پدر و مادر براش بازی کنید. می خواهید نقش همسر را بازی کنید. درسته؟
    راستش اگه باعث بشه از نظر اعتقادی مثل خودم شخصیتش شکل بگیره شاید این کارو حاضر بشم بکنم! آخه هم نقش پدر و هم همسر برای یک دختر تکیه گاه بودنه دیگه.
    خب به همان اندازه هم خانم های دیگه که مذهبی نبودن هم مشکلات داشتند. پس نمیشه نداشتن این مهارات را به مذهبی بودن ربط داد.
    آخه افراد کمتر مذهبی با توجه به شخصیتشون خیلی از این عشوه گری ها رو بلدن ولی متاسفانه برای نامحرم هم بروز میدن ولی مذهبی ها کمتر فرصت و بستر یادگیری این عشوه و مهارت ها رو داشتن.
    ولی خیلی از دخترای مذهبی دیگه هم هستند تو همین تالار که از من خیلی بهتر هم هستند :
    مثل: دختر بی خیال ، صبوری ، نوپو ، شیدا ،ستیلا، دختر مهربون،ریحانه ب، صالحه، فرشته اردیبهشت و....
    و هیچکدومشون نظر موافق با این اعتقادات ندادند این جا!منم منتظر نظراتشون بودم ببینم چند نفر این عقاید رو دارند.
    مثلا بگید فلانی بیا این کتاب را بخونیم. یا بیا تو این سایت عضو بشیم. یا بیا تو این کلاس ها شرکت کنیم و...
    خیلی دوست دارم همسرم تو این زمینه پایه باشه.
    دختر باایمان امروزی انتخاب کنید. یعنی دختری که مثلا تحصیل کرده هم باشه. تو اجتماع هم حضور داشته باشه. اهل مطالعه باشه.اهل تفریح باشه و...
    درسته امیدوارم اطرافم پیدا کنم.

    همه پست های باقیمانده رو یک جا جواب دادم.میرم لینک هایی که میخواستم پیدا کنم تا اون پست کلی که گفتم در مورد مصداق ها و ... رو بتونم بنویسم ولی شما منتظر اون نباشید هر زمان فرصت کردید زحمت جواب اینارو بکشید.اون موارد کلی هم که قرار بود بعدا بفرمایید رو هم لطفا زحمتشو بکشید.

    خوشبخت باشید


  10. کاربر روبرو از پست مفید sehat تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  11. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اسفند 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من بخوام پست آخرو بدم سوالات پشت سر هم خیلی میشه نظری ندارید تا اینجا؟

  12. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای صحت

    خیلی خیلی بنده را می بخشید.
    حقیقتش تاپیک شما چندوقت پیش یادم بود اما بنا به دلایلی چند روزی از همدردی فاصله گرفتم. و بعد درنهایت تاپیکتان فراموشم شد.حتی دیروز تو ذهنم آمد اما امروز دوباره...

    اما شما نظرتان را بدهید من البته سعی می کنم برای شما چند پست بگذارم.

    از دوستان هم می خواهم در این تاپیک شرکت کنند.

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  13. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    sehat (شنبه 15 شهریور 93), آونگ (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  14. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای صحت
    باز هم می بخشید به خاطر تاخیرم. به خاطر کوتاهیم براتون یه سایت خوب معرفی می کنم:

    http://abasmanesh.com/
    تازه این سایت به من معرفی شده و می گن این آقای روانشناس خیلی خوب هستند و اگر عضو بشید از خیلی از سمینارهای رایگان توسط ایمیلتان مطلع می شید. ضمن اینکه گویا می شه ازشون از طریق ایمیل سوال پرسید.
    من خودم هنوز استفاده نکردم و امروزتعریفش را شنیدم...
    بگذریم.....
    *******************************

    اول اینکه چقدر خوشحالم که جوان خوبی مثل شما دیگه الان دنبال یک دختر پاک و باایمان امروزیست.و دوست دارید که مهارت هایتان را برای همسری چنین دختر خوبی بالا ببرید.
    اول یه سری صحبت هایی می کنم.که البته می دانم که مو به مو این طور نیستین و من فقط به صورت عام صحبت می کنم.


    *******************************
    دکتر شیری می گن شاید باورتون نشه که بسیاری از مشکلات ازدواج جوانان و حتی خانواده ها به خاطر سریال ها و فیلم های هالیوودی و حتی همین سریال های صدا و سیمای خودمون است که در ضمیر ناخوداگاه ما اثر می ذارن!!!
    بسیاری از فیلم ها یک تصویر بی نقص و رومانتیک و عاشقانه از زندگی در ذهن ما تعریف می کنند...
    مثلا جوان تو این فکر می ره که بله من باید عاشق بشم و ...
    یا اینکه ازدواج کنم دیگه مشکلاتم حل میشه. دیگه کلا یه خانم مهربون می گیرم . دیگه خانومم همش به من محبت می کنه. این قدر مهربونه هیچ وقت منو نمی رنجونه. این قدر باسلیقه است. همش با خانومم می رم تفریح. همش با خانمم تو خونه هستیم. همش لحظات عاشقانه داریم .خانومم فقط به من توجه می کنه و و و (فقط مثاله)
    تو دوران نامزدی همین اتفاق میفته...
    اوایل دو طرف روی خوش همو می بینند. کی همو می بینند؟ وقتی هردوشون حوصله دارند! چه جوری همو می بینند؟ وقتی که در بهترین لباس خودشون هستند.
    وقتی دختر ناراحته می گه ببخشید امروز من نمی تونم بیام. وقتی پسر حوصله نداره،تلفنش را جواب نمی ده و میگه ببخشید تلفنم سایلنت بود.......

    ولی وقتی ازدواج رخ داد؛دیگه از این خبرها نیست. همسرتون تمام قد روبروی شماست! با تمام خوبی ها و بدیهاش! با تمام مشکلاتی که برای یک انسان ممکنه رخ بده......
    همسرتون دیگه همیشه سرویس دهنده نیست...انسانه. رباط نیست که. یه دفعه ناراحت می شه. یه بار غذاش می سوزه. یه بار گریه می کنه...
    می گید ای وای پس به من گفتن یه خانوم عاطفی انتخاب کن که! این چرا گریه می کنه؟ حالا چی شده؟
    هیچی نمرش مثلا کم شده گریه می کنه.........
    درک نکردن شروع میشه. ای بابا این که چیزی نیست و...

    وقتی ازدواج صورت گرفت با زندگی حقیقی و نه زندگی رویای تو ضمیر ناخوداگاه مواجه میشه و خیلی ها حس پشیمانی را اوایل انتخاب خودشون حس می کنند...

    دکتر شیری از قول یک روانشناس معروف(که اسمشون را یادم رفته) می گن : زندگی مثل یک سطل است.
    روی این سطل را شکلات پوشانده که یک قطری داره و وقتی این قسمت شکلات (قسمت شیرین زندگی تمام شد به قسمت لجن می رسیم(واقعا دلیل اسمش را نمی دونم چیه.ای کاش یه چیز دیگه می گفتند) یعنی به قسمتی که سختی های زندگی شروع میشه و گذروندن این قسمت هنر می خواد! و گذشت و صبر و...
    بعد از گذروندن قسمت سخت به قسمت کف سطل یعنی عمق زندگی می رسیم که الماسه!
    و مزد یک درست زندگی کردن را می گیریم....

    پس بی تردید تو زندگی که شاید از نظر مدتی بیشتر هم باشه سختی هایی وجود داره.وقتی این موضوع را واقعا درک کنیم متوجه می شیم زندگی این نیست که نگران باشیم خانمم دو بار در هفته بره خونه پدرش یا 3 بار....
    خانمم با دوستانش یه وقت بیشتر از من وقت نذاره و و و
    این طوری حساسیتهاتون خیلی خیلی کم میشه...

    مطمئنا اگر کسی چه پسر و چه دختر افراد عاقلی باشند مطابق با زندگی و شرایط سازگار می شن...
    همین مشکلات زندگی خودش می تونه باعث لذت بشه...
    تصور کنید یه فیلمی ببینید که همش خوشی باشه و هیچ اتفاق و مشکلی تو اون فیلم رخ نده و تا آخر بدون مشکل ادامه پیدا کنه... همون اوایل فیلم ، تلویزیون را خاموش خواهید کرد و دیگه هیچ جذابیتی برای ما نداره!!!

    خب زندگی هم همینه سختی ها و مشکلاتش هست که جذابیت هایی برای ما میاره... این دیدگاه ماست که می تونیم به اون اتفاق یه فاجعه نگاه کنیم یا یه اتفاق جالب یا یه مشکل قابل حل...
    می تونیم انعطاف داشته باشیم یا سخت گیری کنیم. می تونیم متعصبانه باهاش برخورد کنیم و اعصابمون را خورد کنیم یا خیلی راحت از کنارش عبور کنیم...
    این دیدگاه ماست که گاهی باعث غیرن بی جا میشه یا به جا و به موقع...

    خانومتون رفته با دوستانش گردش یا مهمانی زنانه...
    بر می گرده... شما می گید: خوش گذشت؟ خانم: بله /شما: چه خوب ؛ تعریف کن...
    و درنهایت شما از اینکه خانومتون خوشحال شده خوشحال می شید و ...
    حتی شایذ تا خانومتون بیاد خودتون یه سری کارهای خانه را انجام بدین تا او برگرده خوشحال شه...


    (اما من دیدم مردی که اجازه هم داده خانومش تنها مسافرت بره بعد همش زنگ می زده.اونم به چه حاتی؟ با حالت شک و... بعد خانم بنده خدا تو سفر (سفر زیارتی بودیم) مجبور بود همش دروغ بگه!!! بگه مثلا فقط می ریم حرم و... یعنی فکر کنم اگه می گفت داره به من خوش می گذره و می گیم و می خندیم شوهرش ناراحت می شد!!! مثلا خیلی هم خوش می گذشت ها! بعد تو تلفن می گفت: ای بد نیست. هوا که گرمه! ووو در صورتی که به نظر من باید این قدر رابطشون صمیمی می بودکه راستش را بگه. مثلا بگه جای شما که خیلی خالیه ولی خوش می گذره.ان شاالله با هم بیایم... اما می ترسید.... آخه این مرده؟ شما که اینجوری نیستین که!)

    وقتی خانومتون شما را در کنار خودش ببینه قطعا شما بیشتر تو دل ایشون می رید و وقتی تو کارهای دیگه و تفریحات دیگه هم متعصب نبودید و خیلی راحت برخورد می کردید خودش با اختیار خودش ترجیح می ده بیشتر در کنار شما باشه....
    منظورم اینه وقتی اخلاق و نگاه خوب بود اصلا نگرانی در مورد یک دختر منطقی معنی نداره که یه وقت بیش از حد به دوستانش برسه و اگر واقعا شما دیدگاهتون متعادل باشه و از خوشحالی خانومتون خوشحال بشید حسودیتون نمیشه و در حد متعادل این موضوع را برای خودتون خوب می بینید.
    نمی خواد کار عجیب غربی بکنید.همینکه نگاه واقع گرایانه داشته باشید که با خواندن این پست فکر می کنم به دست آورده باشید خود به خود تو مسیر درست قرار می گیرید.


    ***این پست هم بد نیست بخونید؛ ببینید چه جوری میشه تو شرایط سخت هم زیبایی های خودش را دید و یه سری قلق های احساسی خانم ها مثلا حمایت و... البته نظر شخصی منه: #23

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : چهارشنبه 12 شهریور 93 در ساعت 15:54

  15. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    sehat (شنبه 15 شهریور 93), آونگ (چهارشنبه 12 شهریور 93)

  16. #29
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای صحت

    #24

    در مورد بعضی سوالاتون فکر کنم دیگه جوابش را گرفته باشید باز اگر تو پست بعدیتون سوال مشخص دارید مجدد بپرسید. ولی فکر کنم کلی جواب داده باشم.ممکنه یادم رفته باشه چون ذهنم پراکنده شده.

    تو برنامه های تلویزیون وقتی مهمون جدید آقا میاد گاهی میبینم آقایون بلند میشن اما خانم ها نشسته سلام میدن و بلند نمیشن و من فکر کردم خانم ها نباید بلند شن؟! درسته؟!
    با این حساب این که دختر سعی کنه همزمان بشینیم مهمه؟و اگه زودتر خودش نشست معنی خاصی داره؟من فکر میکردم اصلا رسم باشه دختر اول بشینه و لازم نیست همزمانی رو رعایت کنه؟!به اینم باید دقت کرد؟!


    ببنید آقای صحت من فقط مثال زدم. منظورم این نیست که این مثال باید حتما اتفاق بیفته. منظورم اینه وقتی اتفاق افتاد یا مجموعا یه رفتارهای خوبی (مثل همین موضوع) دیدین این می تونه تو شناسایی به شما کمک کنه. وگرنه هزار تا دلیل می تونه داشته باشه که طرف این کار را نکنه.مثلا حواسش نباشه.
    منظورم مجموع شرایطه که براش مثال زدم. نباید توی مثال غرق شد. #24 تو این پست هم گفتم بیشتر وقتی یه چیزای تابلو رعایت نمیشه جلب کننده می شه. نمی خواد مثلا خیلی هم حواسمون را جمع کنیم

    ممکنه خانوادشو دوست داشته باشه (ما نمیدونیم) اما نه در این حد که مهمترین علت احساس خوشبختی بدونشون چون موفقیتای زیادی داشته و اونارو بگه.این بده؟یعنی عامل بی حیایی هم میشه؟
    نه . این می تونه به شما بگه چقدر اون موضوع براش مهمه. و بد نیست. فقط جهت شناختن به شما کمک می کنه. بعد هم نمی شه تنها از روی همین یه سوال نتیجه گرفت! باید مجموع صحبتهاتون را ببینید.

    ولی تو معمولی ترین خانواده ها هم این حساسیت ها ، یا مثلا با احترام صدا کردن یا هر چیز دیگه انجامش جلوی خواستگار عادت و رسمه انگار و شاید تو جمع خودی این طور نباشه.
    در واقع بیشتر حکم حفظ آبروی خانواده داره تا هوای دختر رو داشتن.
    درست فکر میکنم؟! چطور این رفتارها رو تمایز داد؟

    نبودش می تونه به ما چیز قطعی بگه.ولی بودنش به طور قطعی نمی تونه بگه. ببنید شما خیلی حساس شدین . این طوریا هم نیست. آدم تا حدی متوجه میشه این فرد چقدر واقعیه یا مصنوعی. مگر اینکه دختره چقدر هنرپیشه ماهری باشه. اما درنهایت تحقیق از دوستان و... برای چی هست؟

    راستش احتمالا اکثر فرصت های ازدواج من با توجه به اطرافم از این دسته اند.اتفاقا اکثر کسانی که اون ویژگی شیطنت که گفتم رو دارند هم از این دسته اند و خب اینا همونایی هستند که این سطح غیرت براشون بیش از اندازست.حالا چاره چیه؟حالا که اون مقدار حیای رفتاری رو دارند لازم نیس من کمی کوتاه بیام تا فرصت انتخاب بهتر داشته باشم؟

    لااقل اول بگردید بعد این حرف را بزنید. در ابتدا مایوسانه رفتار نکنید! از خدا کمک بخواهید.

    به نظرم مادرتون از دوستانشون بپرسند. شاید تو دوستانشون همچین افرادی باشه که بتونند همچین دختری معرفی کنند یا آنها حواسشون باشه تا براتون اگر دیدند خبر بدن.

    دوران کارشناسیتون را به خوبی و با قدرت تمام کنید. انرژیتون را سرش بذارید. فوق هم حتما شرکت کنید.مسیر خودتون را برید و این طور نباشه مثل من شید که موضوع خواستگاری ذهنتون را درگیر کنه و از پیشرفت بمونید.
    این سایت ها را هم دکتر شیری معرفی کردند برای آموزش مسائل علمی.گفتم شاید به درتون بخوره:

    http://www.ted.com/

    http://corsera.com/

    راستش خودم امتحان نکردم. ولی دکتر می گفتند می تونید آنلاین در مورد هر رشته ای آموزش ببینید حتی روانشناسی.(آدرس ها را از روی کاغذم نوشتم. خودم هنوز نفهمیدم چی به چیه)






    - - - Updated - - -

    .
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : شنبه 15 شهریور 93 در ساعت 01:33

  17. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    sehat (شنبه 15 شهریور 93)

  18. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اسفند 94 [ 01:41]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 58 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    فکر کنم تاپیک کم کم داره به نتیجه میرسه و چند پست دیگه انشاالله نتیجه گیریمو بنویسم.ممنون از همراهیتون.

    اما شما نظرتان را بدهید من البته سعی می کنم برای شما چند پست بگذارم.
    من نظراتم رو تو پست های قبلیم در مورد پست های قبلیتون کامل دادم و نمونده اما سوالات و صحبت های کلی مونده که تو همین پست میگم.
    باز هم می بخشید به خاطر تاخیرم. به خاطر کوتاهیم براتون یه سایت خوب معرفی می کنم
    خواهش میکنم.هر وقت پاسخ دادید لطف می کنید.متوجه مشغله هاتون هستم فقط میخواستم سوالاتم خیلی پشت سر هم نمونه رو هم و شما هم سوالات از دستتون در بره.

    بخش اول:
    بعد این صحبت ها دخترای مذهبی رو به دو دسته تقسیم میکنم اما سوالی که دارم وجود دسته سوم هست؟
    دسته اول مذهبی خشک که فقط تو کار مذهبن و چندان به سیاست و مهارت تو زندگی مشترک آشنا نیستن شاید.
    دسته دوم به قول شما مذهبی امروزی که در کنار اعتقادات مذهبی و فعالیت اجتماعی ، همسرداری رو خوب یاد گرفتن و اون احادیثی که در مورد همسرداری هست هم رعایت میکنن نه فقط بقیه دین رو !
    اما آیا دسته سومی که مذهبی پرجنب و جوش (اهل شیطنت البته در حریم خانواده) باشه هم داریم که البته با تعاریف اعتقادی که تا این جا کردید سازگار باشه؟
    ببینید مثلا دختر چادری دیدم البته از مدلی که با چادر حجابو رعایت نمیکنن که خیلی پرجنب و جوش و صمیمی هست اما حتی با نامحرم.خب من میخوام این قسمت با نامحرم نباشه.
    حالا منظورم از شیطنت در خانواده چیه؟دو تا نقل قول از سطح اینترنت با کمی حذف:

    ما هنوز تو دوران عقدیم ولی یه وقتای که خونه تنها باشیم بالا بلندی بازی میکنیم
    یا مثلا همه برقای خونه رو خاموش میکنیم بعد عشقم باید بگرده تا منو پیدا کنه
    یا خیلی وقتا بازی هرکی زودتر خندید البته همیشه من می بازم چون همسری شکلکای خنده دار از خودش در میاره
    یا میتونین با هم مشاعره کنید
    یه مسابقه بزارین و جوراب همسرتونو با هم بشورین هر کی یه لنگه رو بشوره هرکدوم که تمیز تر شد برندس و بازنده باید یه دور برنده رو کول کنه دور خونه بچرخونه یا مثلا چهار دست و پا
    میتونین اگه کادو یا خوراکی یا نامه یا هرچیز دیگه ای که خریدین رو تو خونه قایم کنید و بعد بگین دنبالش بگرده هر چی که نزدیک تر صدای دست زدنتون قوی تر بشه ...
    اکثر وقت ها موقع ظرف شستن میاد کمکم میکنه
    وسطای کارمون صورتشو با کف یکی میکنم, بازوهاشو
    خیلی حال میده
    کشتی میگیرم باهاش, میپرم سروکولش
    آب بازی میکنیم
    من کلا وقتی دارم کارمیکنم باید موزیکم گوش کنم اونم از نوع شاد و قری آ
    پیش اومده تا حالا چن بار وقتی داره فیلم میبینه میرم جلوش وامیسم میرقصم, ینی تا بلند نشه و بوسم نکنه من به کارم ادامه میدم
    حس میکنم دختر مذهبی حتی امروزی به خاطر متانتی که داره و نحوه تربیتش آرومه مثلا در بهترین حالت عاشقانه شمرده صحبت میکنه و لبخند میزنه و سیاست داره و غرور شوهرشو حفظ میکنه و ... که همه اینا خیلی خوبه
    اما آیا مثلا خود شما تا به حال به فکر انجام این بازی های پرجنب و جوش با همسر آیندتون افتادین یا دوستانی دارید اهل این جنب و جوش ها باشن؟
    آیا دسته سوم مد نظر من وجود داره؟


    بخش دوم:
    با توجه به این که تو تقریبا همه مواردی که این جا صحبت کردید موافق فرمایشاتون بودم ممنون میشم
    نظر شخصی خودتون و همین طور شناختی که از دخترانی از دوستانتون مثل خودتون دارید بگید که اعتقاداتشون در این موارد چجوریه (موسیقی و رقص) تا بیشتر با این مدل دخترا آشنا بشم:

    اولا من اهل موسیقی شاد (سبک پاپ) هستم بعضیاش مجاز خواننده داخلی و بعضی بدون مجوز آقایان مقیم خارج.مجوز نداشتنشون به خاطر خارج نشین بودنشونه وگرنه محتواش مثل داخلیاس نه مبتذله و نه ... اصطلاحا غنا داره. شما دختر مذهبی امروزی میشناسید آهنگ شاد (نه ملایم) گوش کنه؟سبکای عجیب و غریب کاملا غربی هم گوش نمیدم و معمولا پاپه.

    دوما در مورد آداب و رسوم عروسی دخترخانم های مذهبی امروزی و همچنین عروسی مد نظر خودتون میشه بگید؟
    در فامیل ما همه عروسی ها زنونه مردونه جداست و مختلط نیست و قاعدتا مشروب هم سرو نمیشه خداروشکر اما رقص با آهنگای خیلی شاد هستش همیشه.من اهل رقصیدن نیستم و تو عروسی بقیه نمیرقصم اما مثل برخی فامیل های خیلی مذهبیمون که در مدت رقص میرن بیرون میچرخن و بعد برای شام میان هم نیستم یعنی یا مشغول صحبت با بقیه هم یا نگاه میکنم چون همه همجنسیم.داماد و بقیه میرقصن و ضمنا داماد با اطلاع قبلی (برای اینکه خانم ها حجاب سر کنن) میره قسمت خانم ها و با عروس میرقصه.بعد رسم عروس کشونه که اونم خیلی مذهبیا نمیرن.بوق زدن و ایناس بعد ماشینا یه جا وا میستن آقایون میرقصن.خودم هم گفتم نمیرقصم اما خب اگر دامادی خودم باشه
    بسته به خانواده عروس و فرهنگشون یا میرقصم یا نه.اصراری ندارم.
    حالا الان شما در این موارد چجورین؟اصلا عروس و داماد در قسمت خودشون میرقصن؟و اینکه داماد بیاد قسمت خانم ها برقصه؟عروس کشون؟ تماشا کردن رقص همجنس در عروسی بقیه چی؟

    چند سوال دیگه هم هست که میترسم طولانی تر بشه.اجازه بدید اینا که تموم شد مطرح کنم.
    موفق باشید


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. غیر فعال شدن ایمیل های غیر معتبر
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 اردیبهشت 97, 13:57
  2. پاسخ ها: 58
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 تیر 93, 09:49
  3. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 مرداد 92, 10:02
  4. ازدواج با پسر غیر ایرانی غیر مسلمان(دوستش دارم چه کنم؟)
    توسط 1391 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 دی 91, 21:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.