سلام
چیزی که مثل خوره به جون شما افتاده مهر طلبی نیست.حس حسادت و بعد از اون مقایسه کردنه.
خب مادر همسرت به همسرت محبت کنه (انهم از نوع افراطی)، مگه جایگاه شما با مادر همسرت یکیه ؟ که حس حسادت بهت دست میده.اون یک مادره و شما یک همسر.ادم با کسی خودش رو مقایسه میکنه که شرایطش با اون فرد یکسان باشه.به نظرم اتفاقا خوشحال باش که مادر همسرت بهش محبت میکنه و بچه اش رو دوست داره حتی به صورت تظاهر به قول خودت (که نمیشه قضاوت کرد و ادم ها از دل همدیگر خبر ندارن و شاید محبت مادر همسرت واقعی باشه نه ظاهر سازی)
شما مگه چقدر در رفت و امدی منزل مادر همسرت ؟ میری و یه شامی میخوری و میای.چقدر بهت سخت میگذره که میخوای تعارف رو بذاری کنار.مثل یک مهمان برو و بیا.با حفظ حرمت ها و حریم ها و سایر مسائل.
دلیلی نداره هر رفتاری پدر و مادر شما میکنن ، خانواده همسرت هم داشته باشن اون رفتار رو.مقایسه ممنوع.هر انسانی فکر و منطقی برای خودش داره و چون در مقام پدر و مادر همسرت هستن با احتارم بشنو و فراموش کن.دیگه انقدر مانور نده روش.قدیمیا میگن اگر چوب رو بکنی داخل کندو، صد در صد یه زنبور میاد بیرون و نیش میزنه.
یک ایراد بسیار بزرگی که در نوشته های شما میبینم ،پیش داروی و قضاوت افراد است.که خیلی خانمان سوزه این کار.خودت حس و حال افراد رو میبینی و بلافاصله برداشت میکنی اونا دارن حسادت میکنن.رو چه حساب و منطقی ؟!
خب بپرسن کجایین؟چرا خبری ازتون نیست ؟مگه چی میشه ؟مگه اسمون به زمین میاد.شما هم با لبخند بگو ما همیشه زیر سایه شما هستیم و بحث را ببند.
شما میگی رفتارها و توجه ها رو مادر همسرم فقط جلو من بروز میده.سوالی برایم پیش امده...ایا اگر در عدم حضور شما هم این رفتارها رو برزو بده شما میفهمی ؟!؟!؟!؟ چطوری؟!
حس و حال شما اصلا طبیعی نیست و کینه و نفرت مثل طنابی که دور گردنت پیچوندی داره خفه ات میکنه.این مسائل خیلی پیش و پا افتاده هستن و این همه واکنش دادن اصلا طبیعی نیست .چون تا صفت ناهنجار رفتاری داری که بسیار اسیب زاست : حسادت به مال و اموال دیگران، حسادت به محبت مادر همسرت به همسرت، پیش داوری و قضاوت و اغراق کردن در مسائل ساده.....
این صفت ها بسیار بد هستن و خیلی زود میتونن به بنیان خانوادت هم اسیب وارد کنن.
ض
منا من با اینکه این موضوع رو با همسرت در میون بذاری به شدت مخالفم.مثلا به همسرت بگی من از اینکه مادرت بهت محبت میکنه ناراحتم ؟! خب این میشه نقطه شروع تنش و دعوا و ....
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)