سلام دوستان عزیزم.مرداد هستم24 ساله با11 سال تفاوت سنی با همسر.مشکلات زیادی داشتم که تاحدودی رفع شدن یعنی من پخته تر رفتار کردم.نمیخام راجب مشکلات گذشته صحبت کنم ازتون خاهش.میکنم لطفا نظر بدهید من چیکار کنم
همسرم قبلا بحث لفظی با برادرم داشتند البته مودبانه وقتی من با شوهرم قهر بودم ایشون عادت دارن به همه زنگ بزنن و زنگ زدن به برادرم ک خاهرت باید مهریشو ببخشه!!داداشمم مودبانه و جدی باهاش برخورد کرده.از اون موقع ایشون خونه ما.نمیان خانواده من بی نهایت گرم و صمیمی هستن و هیچگونه بی احترامی بهش نکردن تا به امروز حالا یک سالی از قطع رابطه گذشته و برادرم پیشنهاد دادن من بیام تا از دلش دربیاد اما همسر من وسواس داره و اصلا دوس نداره کسی به خونه ما بیاید و مطمینم طوری رفتار.کزد که خانوادم ناراحت بشن اگر هم با اطلاع خودش باشه که اجازه نمیده دعوت کنم. من نمیتونم به بردارم بگم خونم نیاین. تصمیم گرفتم همسرم را به بهانه ای خونه مادرم ببرم تا یخش باز بشه و بعد خانوادمو شام با هزینه خودم بیرون دعوت کنم اما همسرم نه میاید نه اجازه میدهد کسی به خانه من بیاید.الان من باید چیکار کنم؟؟تمنا دارم نظر بدید؟همسرم بسیار لجباز،رک،خسیس و وسواسو بیکار و....من با تمان مشکلات به تنهایی کنار آمدم اما این بی محلی وقطع رابطه برای من و خانوادم هضم شده نیس و دوس داریم این وضعیت درست شه
علاقه مندی ها (Bookmarks)