به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Icon16 مشکل من با خواهرشوهر بر سرجهیزیه

    سلام دوستان من ده ماهه عقد کردم.بیست و دو سالمه و همسرم سی و دو ساله.مشکلات متعددی دارم و طی این

    ده ماه همسرم دو بار خیانت کرده و کلا آدم بی مهر و مغروریه.ا

    ب این مسایل عادت کردم اما چیزی ک منو آزار میده اینه ک ما قبل عقد

    توافق کردیم ک پنج تیکه از وسایل جهیزیه رو این آقا تهیهکنه اما تو عقد نامه

    هفت تیکه ذکر شده.اماقراره همون پنج تیکه رو بگیره.روزی نیس ک خواهر شوهرم

    تیکه نندازه و آزار روحی نده ک قراره داداشش هف تیکه بگیره.وضعیت مالی ما

    هم طوری نیس ک همشو خودمون بگیریم.پریروز دیگه صبرم تموم شد ب شوهرم گفتم منو ببره

    خونه خالم.تو ماشین بهش گفتم من اذیت میشم خواهرت همش تیکه میندازه

    میگه من ک نشنیدم.منو متهم میکنه.بسیار هم دهن لقه هر چی بگم فوری ب خونوادش میگه.

    ما تو یه شهر دیگه ایم و من برای دیدن همسرم اومدم شهرشون.ولی هر دفه ک میام اذیت میشم.

    چیکار بکنم؟

    - - - Updated - - -

    من دو تا خواهرشوهرم دارم بزرگه خوبه ولی کوچیکه کمی اذیت میکنه با این حال

    خیلی دوسشون دارم تا حالا بی احترامی نکردم.شوهرم با حرفاش دل منو میشکنه.

    من همیشه از خانوادش تعریف میکنم ولی ایندفه بدجور له شدم.ازدواج کردم ولی حس میکنم

    خیلی تنهام.شوهرم اصلا هوامو نداره.خیلی ناراحتم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام شما تو عقدی و همسرت دو بار خیانت کرده ؟ بعد برات مهم نیست
    اینخیلی مهمتر از قضیه تیکه انداختنه
    اول مورد اول رو حل کن

  3. 5 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    Dimona (دوشنبه 15 اردیبهشت 93), khaleghezey (سه شنبه 09 اردیبهشت 93), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 09 اردیبهشت 93), گل شب بو (جمعه 12 اردیبهشت 93), واحد (یکشنبه 14 اردیبهشت 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یکبار بیست روز بعد عقد متوجه شدم ی بار چهار بعد عقد.ب ی دختری پیام میداد.الان چندین ماهه

    ک خبری نیس.تو قسمت عقد و نامزدی یه تایپیک در این مورد دارم.

    من خیلی دل شکسته ام.الان هف ماه از آخرین باری ک دلم شکسته ب خاطر خیانتش میگذره.

    نمیدونم..من خسته شدم

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    عزیزم مورد تیکه انداختن خواهر شوهر درسته که حرف شنیدن سخته اما راهکارهای ساده ای داره
    مثل اینکه احترامها رو حفظ کنی و زیاد باهاش صمیمی نباشی
    جوابشو ندی تا شرمنده شه
    مشکلاتتو با همسرت حل کنی و به خانوادش نگی
    اصلا گله شکایت خانواده همسرت رو به همسرت نگو که از تو زده میشه

    - - - Updated - - -

    اما قضیه خیانت رو اگه زوتر حل نکنی بعها دردسر ساز میشه

  6. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 09 اردیبهشت 93), واحد (یکشنبه 14 اردیبهشت 93)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من همیشه احترامشونو حفظ کردم هیچوق جوابشونو ندادم همیشه لبخند میزدم

    در حالی ک اشک تو چشمام جمع بود.خیلی تحقیر شدم.موقعی ک از شوهرم خاستم برم خونه خالم

    خواهرش خواب بود بهش اس دادم عزیزم خواب بودی شرمنده ازت خدافظی نکردم.

    شوهرم توماشین خیلی بد برخورد کرد.اون حتی این حق و ب من نمیده ک ناراحت باشم.

    ب من میگه توحساسی.زودرنجی.خب درسته؟ده ماه تموم خواهرش رواعصاب بود چیزی نگفتم

    خب من هم شخصیت دارم غرور دارم.شوهرم یه اس محبت آمیز ب من نداد تا از دلم

    دربیاد.خسته شدم واقعا

  8. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    منم با بانو زندگی موفق موافقم.
    تایپیک قبلی شما را خواندم.میشه یکم خلاصه بگید بلاخره چی شد قضیه پیامک و اینکه شما چه برخوردی داشتید؟نتیجه چی شد ؟

    اینو شما کامل اول جواب بدید.بعد برسیم به قضیه خواهر شوهر و مشکلاتش
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  9. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    واحد (یکشنبه 14 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 10 اردیبهشت 93)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اون مساله ب ظاهر حل شده.اگه هم کسی باشه من بی خبرم.حقیقتش اصلا بهش در این مورد اعتماد ندارم.خودش بسیار ادم بی وجدان و بی انصافیه.با دختر عموش روبوسی میکنه

    ولی من حق دست دادن هم ندارم.چن روز پیش ک خونه دوست پدرم بودیم ک حکم عموم و داره و با ایشون و پسرش بزرگ شدم دست دادم.بعد اینکه برگشتیم خونشون دادو بیداد

    ک چرا دست دادی.من بشدت ازش میترسم.خودشم میدونه.طوری ک وقتی داد میزنه لال میشم و بدنم شروع ب لرزش میکنه.تو این ده ماهی ک عقدیم یه بارم با صدای بلند باهاش

    حرف نزدم.ادم تایید طلبیه.حاضره حتی منو هم خراب کنه تا خودشو خوب جلوه بده.خوبی های زیادی هم داره.گاهی اوقات مهربون میشه.تو جمع خوبه و بهم احترام میذاره.

    سر سفره مراقب غذا خوردنم هس اگه غذا کم باشه و سیر نشم غذای خودشو میده بهم.ب طرز ارایش و لباسم زیاد گیر نمیده در عین حال تنهایی حق بیرون رفتن ندارم مگر اینکه

    نزدیک باشه.شخصیت عجیبی داره.با مرامه.خیلی هوای رفیقاشو داره.دلرحم و در عین حال گاهی بسیار نامرده.یه اخلاق ب دیگش اینه ک تو جمع داد میزنه. من اوایل خیلی دلم میشکس

    ولی الان عادت کردم...

    - - - Updated - - -

    تو مسایل مالی ریسک میکنه.ولخرجه و با من مشورت نمیکنه. بهم میگه حرف از طلاق نزن دلم میشکنه.خب گاهی خیلی اذیت میکنه...در مورد مساله خواهر شوهرم خیلی تحقیر شدم.

    ولی گویا با خواهرش صحبت کرده چون دیگه حرفی راجع ب جهیزیه نمیزنه...

    - - - Updated - - -

    توی اون مساله هم ماه ها طول کشید تا ب حال عادی برگردم.هم خودمو اذیت میکردم هم اونو.دایم گریه میکردم.ولی الان بهترم.مشکل دیگه این ک من ب خاطر اون اومدم شهرشون.تو این

    مدت ی بار تنهایی با هم بیرون بودیم.همش با گوشی داداشش بازی میکنه.بهم توجه نشون نمیده.انگار اضافه ام.خب ناراحت میشم دیگه.

  11. کاربر روبرو از پست مفید atrin تشکرکرده است .

    zendegiye movafagh (یکشنبه 14 اردیبهشت 93)

  12. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    پیشنهاد من به شما خواندن مقالات خوب و مفید سایت همدردی هستش.مخصوصا در مورد طریقه رفتار صحیح و احساسی که دارید + اعتماد بنفس + طریقه درست گفتگو

    خوب گوش دادن

    http://www.hamdardi.net/thread-3525.html

    این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

    (:) نکته های کاربردی عمومی >>>

    لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


    مهارتهای ارتباطی

    چگونه منفعل نباشیم؟

    اینا هم تاپیک های she هستش.

    مشاوره تخصصی با جناب sci

    کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

    حداقل روزی نیم ساعت تا یکساعت وقت بزار و بخوان.



    - - - Updated - - -

    من فکر میکنم بهتره به مشاور مراجعه کنید چون مشکل شما یکم بیشتر از خرید جهیزیه محسوب میشه.
    فکر کنم باید مهارت های خودتان را افزایش بدید مقالات سایت همدردی را حتما مطالعه کنید + مشکلاتی که کاربران در سایت مطرح میکنند و جواب دوستان را بخوانید بخصوص مدیر و مشاورین محترم سایت همدردی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 دی 95 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    3,055
    سطح
    34
    Points: 3,055, Level: 34
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 45.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 57 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنونم.حتما مطالعه میکنم دوست عزیز.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درگیریهای گاه وبیگاه لفظی وفیزیکی من وشوهرم
    توسط سرگشته دوست در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 تیر 97, 19:39
  2. هزار تا فوش دادم و کار به درگیری فیزیکی کشید
    توسط pani30 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 07:51
  3. چرا همه جهیزیه را دختر باید تهیه کند؟
    توسط Elmira sh در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 مرداد 95, 01:32
  4. +تناسب فیزیکی در ازدواج
    توسط ملیکا_6363 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 26 مهر 87, 20:51

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.