چطور عاشق همسرم بشم؟

[anahid]

باسلام ، من 30 ساله ام و 11 ساله که ازدواج کرده ام شوهرم 12 سال از من بزرگتر است ، ازدواج به دلیل پافشاری و اصرار خیلی خیلی زیاد ایشان اتفاق افتاد ما مشکلات زیادی داشته ایم اما الآن که فکر میکنم میبینم مرد خوبیست ،در مجموع نکات مثبتش از نکات منفی اش بیشتر است مشکل اصلی من اینست که عاشقش نیستم دوسش ندارم ، این کمبود عاطفی و احساسی زجر آوره ،وقتی خانمهایی رو می بینم که عشق رو تجربه کرده اند داغون میشم ،کاش حداقل قبل از ازدواج عاشق یه پسر شده بودم!!!به نظرم احمقانه ترین کار یه ازدواج سنتی به امید به وجود آمدن عشق بعد از ازدواج است، گاهی حتی باداشتن یک پسر شش ساله به طلاق فکر میکنم، آیا راهی برای عاشق شدن هست ؟ اصلا میشه عاشق یه فرد خاص شد یا عشق خودش به وجود میاد و نمیشه طرف رو انتخاب کرد ؟ اگر موفق نشدم عاشق بشم آیا باید همه عمرم رو بخاطر پسرم قربانی باشم یا باید جدا بشم و دنبال عشق زندگیم بگردم؟

[شهراز]

آناهید گرامی سلام
دوست عزیز شما اصلا نباید ب طلاق فکر کنید، از کجا معلوم بعد از طلاق بتونید عشق مورد نظرتون رو پیدا کنید؟؟؟
بنظرم شما در طول زندگی مدام به این موضوع فکر کردید که چرا زندگیتون رو با عشق شروع نکردید و همین امر باعث شده فرصت عاشق شدن رو از خودتون بگیرید و با وجود خوبیهای همسرتون بهش علاقه نداشته باشید.
وقتی شما به عشق زوجهای دیگر توجه میکنید باعث میشه توقعتون بالا بره و ذهنتون بیشتر راجع به عشق فانتزی سازی و رویا پردازی کنه پس تمرکزتون رو از روی دیگران بردارید و برای زندگی خود هزینه کنید.
آناهید عزیز میشه چند نمونه از ویژگیهای مثبت همسرت رو بگی؟
و آیا به شما ابراز علاقه میکنه؟ به چه صورت؟(کلامی یا با کارهایی که برات انجام میده)

- - - Updated - - -

آناهید گرامی سلام
دوست عزیز شما اصلا نباید ب طلاق فکر کنید، از کجا معلوم بعد از طلاق بتونید عشق مورد نظرتون رو پیدا کنید؟؟؟
بنظرم شما در طول زندگی مدام به این موضوع فکر کردید که چرا زندگیتون رو با عشق شروع نکردید و همین امر باعث شده فرصت عاشق شدن رو از خودتون بگیرید و با وجود خوبیهای همسرتون بهش علاقه نداشته باشید.
وقتی شما به عشق زوجهای دیگر توجه میکنید باعث میشه توقعتون بالا بره و ذهنتون بیشتر راجع به عشق فانتزی سازی و رویا پردازی کنه پس تمرکزتون رو از روی دیگران بردارید و برای زندگی خود هزینه کنید.
آناهید عزیز میشه چند نمونه از ویژگیهای مثبت همسرت رو بگی؟
و آیا به شما ابراز علاقه میکنه؟ به چه صورت؟(کلامی یا با کارهایی که برات انجام میده)

[ژینا]

آناهید عزیز، شاید این جمله رو شنیده باشی: هیچ وقت ظاهر زندگی دیگران رو با باطن زندگی خودت مقایسه نکن

شما 11 سال با این آقا زندگی کردی و نتیجه گیری کلی ات اینه که مرد خوبیست، ولی خیلی از اینایی که الان عاشقند (یا تظاهر می کنند عاشقند) چند صباح بعد فارغ می شن چون تازه به این نتیجه می رسند که طرف جذاب بود ولی آدم خوبی نبود

[mahasty]

اینا دیالوگ های یه فیلمه: من همیشه دلم می خواست از غذایی بخورم که تو می خوری، جایی برم که تو هستی, هر وقت احساس تنهایی می کردم، تو اولین کسی بودی که دنبالش می گشتم... من از کجا باید می فهمیدم که این عشقه؟ من که هیچ وقت تجربش نکرده بودم. وقتی رفتی تازه فهمیدم.

خب من یه سوال ساده می پرسم، ببینید می تونید جواب بدید: شما از کجا می دونید که عاشق همسرتون نیستید؟
مگه آدم عاشق چه خصوصیتی داره که شما ندارید؟ (تفاوت سنی بهانه خوبی نیست)

[anahid]

با سلام عزیزان ، از وقتی که برایم گذاشتید خیلی ممنونم . شهراز عزیز حق باشماست من خیلی به این موضوع فکر میکنم که اشتباه کردم زندگیم رو بدون عشق شروع کردم و اما خصوصیات مثبت شوهرم مثلا اهل رفیق بازی ، دود و دم و یا دختر نیست ، زحمت کشه ، تو کارهای خونه کمکم میکنه ، درمورد ابراز علاقه باید بگم کم اما جوری بوده که من مطمئنم دوستم داره ( گاهی کلامی گاهی با رفتارش ) .
ژینای عزیز من به نتیجه عشقشون کاری ندارم به نظر من کسی که حتی یکبار عشق رو تجربه کرده باشه حتما حس قشنگ و فوق العاده ای بوده و حیفه که آدم در فرصت بدون تکرار زندگی این حس قشنگ رو تجربه نکنه .
مهستی عزیز جمله خیلی قشنگی بود ، به نظرم یه آدم عاشق دلتنگ عشقش میشه ، انتظار عشقشو میکشه ، هر چیزه خوبی رو براش میخواد...خلاصه به نظرم وقتی عاشقی همه وجودت این حس رو فریاد میزنه . مگه میشه عاشق باشی و نفهمی ؟
من میدونم که به شوهرم عادت کردم اما عشق نه.
از غرغرهاش خسته شدم ، از بزرگتری کردناش خسته شدم ، گاهی دلم میخواد نباشه ، اگه امکانات و کمکهاش جایگزین بشه به نظرم نبودش بهتره ،خوشحالیش خوشحالم نمیکنه ،دلم براش تنگ نمیشه ، اگه یه چیز خوشمزه یا مفیدی باشه دلم میخواد اون نخوره!خلاصه اینکه دوسش ندارم ، عاشقش نیستم از اول هم نبودم
عزیزان هیچکس نگفت برای عاشق شدن چه کار میشه کرد ؟ اصلا راهی هست ؟

[kamr]

باسلام. عزیزم لطفا این لینکها رو حتما حتما بخون بعد یه کم روشون فکر کن و خوب تو زندگیت جستجوشون کن بعد بگو من عاشق همسرم نیستم

http://www.hamdardi.net/thread-28164.html

http://www.hamdardi.net/thread-12071.html

http://www.hamdardi.net/thread-7565.html

- - - Updated - - -

بعد با توجه به عنوان تاپیکت این لینک رو بخون:

http://www.hamdardi.net/thread-579.html

- - - Updated - - -
http://www.hamdardi.net/thread-6377.html

http://www.hamdardi.net/thread-15232.html

http://www.hamdardi.net/thread-28132.html

[شهراز]

با سلامآناهید عزیز اگر مایل بودی مقاله زیر رو بخون عنوانش هست "چگونه عاشق شویم؟"http://shayan-shangool.blogfa.com/post-97.aspxامیدوارم براتون مفید باشه.

[hana 68]

,سلام ننطر شخصی من اینه که گرچه همسرت چندیدین صفت برجسته داره اما شاید از نظر عاطفی احساسی با تو زیاد هم مسیر نبوده و شاید اولویتت تو طول زندگی رفته سمت اون چیزای که همسرت یه خورده درشون ضعیف بوده و اونقدر به اونا فک کردی و یه جورای اونا رو در مردای دیگه دیدی و حسرت خوردی که مثلاا ریشه یابی کردی و گفهتی به خاطر اختلاف سنی زیاده یا به خاطر ازدواج سنتیه بدون عشق اولیه ست ()مثلا محبت کلامی بعضی مردا بازنشون در جمعه یا قربون صدقه یا حتی نگاه های عاطفیشون یا حتی بیرون رفتنشون...اما توو چه خبر داری از دل اونا تو چه میدونی بودن با یه مرد بی مسولیت یا فقط دوست باز که شبا عشقشه پیش دوستاش باشه حتی وقتی خونست همش دلش میخواد اونا رو خوشحال کنه یا یکی که حتی یه بار یه خیانت کرده یا مدریت تو خرج کردن نداره یا حتی عصبی بیمار یا دچار یه اختلال روانشناسی چقدر سخته تو میفهمی زن این افراد بیشترین دلخوشیشون تو جمعه چون دارن فیلم بازی میکنن که مشکل ندارن ولی در درون شاید شدت خشم و تنفرشون از تو نسبت به همسرت بیشتره کماکان که شاید صفات همسر تو هم مث بت بهش فک میکنن و حسرت میخورن مثلا همین سر به راهیش و شاید ارتباطی که با دخترا نداره.... اونا هم مث تو از دلت که خبر ندارن!؟و اما راحل برا عاشق شد ：همسرت نهایت تلاش برا ارامش و زندگی سالم مث یه ادم طبیعی /),که شامل صفات خوب و بد با همه و تقریبا خوبیاش خیلی زیادتره()میکنه فقط اینجا دید تو باید عوض بشه گفتگو سالمتون بیشتر بشه راه محبت به هم یاد بیگیرید به کمک خواندن مطالب یا مشاورااینججا دنبال فرمول راحت برای عاشق شدن نباش تو باید از جات بلند شی ... باید تلنگری به خودت بزنی که این رفکرا کمکم رو رفتارت اثر میذاره و ممکنه همسرت هم دیگع این صفتات برجسته را از دست بده و او هم برابی جدا شدناز این میحیط سرد طرف دوستاش و خدای نکرده دوست دختر یا... بره من فک میکنم همسرت همیشه,بوده و به خطر همین اگه یه روز نبینیش دلتنگ نمیشی و بهش اطمینان داری که محبتت میکنه و تو در اولویتی تقریبا تلاشی برای جلب محبتش نمیکنی تو حتی پدر خوب بودنش هم تحسین نمیکنی تا ده ماه دیگه هم این تالار بهت پیشنهاد بده تا خودت نخوای بلند نمیشی که افکارت را سازمان,بندی کنی قبول نداری با فاجعه افکاری روبه رویی تو یه جورای از دیدن نداشته های همسرت داری لذت میبری ی چو از احساس گناهی کبه خاطر افکار منفیت داری کم میشهبببر

[anahid]

با سلام و تشکر از وقتی که برای من گذاشتید .
kamr عزیز همه لینک هارو خوندم خیلی ممنونم ، از نوشته های فرشته مهربان فهمیدم که شاید همسرم نیازهای مرا برآورده نمیکند که من عاشق شوم ( منصفانه تر اینکه بعد از ازدواج بخشی از نیازهای من برآورده اما شاید چون که بلافاصله برآورده شده با عث عشق نشده و حالا نیازهای برآورده نشده مانده... ) و به همین دلیل " پشتوانه معرفتی " کمکی نکرده.چهار لینک بعدی راهم خواندم خوشم آمد اما محور همه آنها این بود که چطور همسر خود را عاشق کنیم ! اما این مشکل من نیست او به اندارزه کافی عاشق استو از لینک آخرتون چیز عجیبی که برای خودم هم جالب بود دریافتم : من سخاوتمندانه عشق را به همسرم هدیه می کنم !!!!! بدون هیچ حس عاطفی! حالا میفهمم که چرا همسرم مطمئنه !!!! که من نه تنها دوسش دارم که عاشقشم!!!!
شهراز عزیز مقاله رو خوندم فهمیدم که حس عاطفی ابتدایی در من وجود نداره که باعث ترشح هورمونهای عاشقی بشود ، اما در مورد راه جالب پیشنهادی آیا برای کسانی که ازدواج کرده اند هم نتیجه دارد؟ ( به امتحانش می ارزه ) اما میدونید اطلاعات صمیمانه یعنی چی ؟ ما تقریبا همه چیز رو درباره هم میدونیم . ( اگه اطلاعات کاملتری دارید برام بنویسید ممنونم )
hana 68 عزیز من به اینکه دوسش ندارم خیلی فکر میکنم و دلایلش ،حق باشماست . عزیزم من قصد بلند شدن را دارم اما راهش رو نمیدونم گفتگوی سالم که گفتید اگه دقیق تر توضیح بدید ممنون میشم از چی بگیم ؟ چه جوری بگیم ؟ راستش من در مورد بعضی مسایل خیلی باهاش راحت نیستم .
دوستان خوبم راستش من خیلی دلم میخواست عشق رو تجربه کنم و دائم به این فکر میکردم که ازش جدا بشم و عشقمو پیدا کنم اما بعد یه روز به خودم گفتم اگه قراره عاشق بشی کی بهتر از اون که همسرته ، پدر پسرته و عاشقته ... این بود که دنبال راهی میگردم که عاشقش بشم... در ضمن این تاپیک بهم خیلی کمک میکنه میدونید تمام وقتی که براش میذارم به این فکر میکنم که " چطور عاشقش بشم " و این خودش کلی روحیم رو تغییر داده ، از همتون ممنونم .

[kamr]

عزیزم منظور منم از گذاشتن این مقالات این بود که گاهی اوقات ما کارهایی رو که عاشق و معشوق برای هم انجام میدن 100 مرتبه بهتر و حرفه ای تر تو زندگی خودمون با همسرمون انجام میدیم .

حالا فهمیدی که خیلی از کارهایی که تو به همسرت میکنی خیلی با ارزشه که متاسفانه با بستن چشمت و گذاشتن اسم عادت و با گفتن اینکه چون وابسته ام نه عاشق این کارها رو انجام میدم. ولی مگه عاشقی چیه؟

عاشقی مگه غیر اینه که وقتی همسرت خسته با دست پر میاد میری استقبالش و بعدش یه چای داغ میذاری جلوش و میشینی کنارش و باهاسش میگی و میخندی؟؟؟ مگه عاشقی غیر اینه که وقتی همسرت کاری ازت میخواد با جون و دل برای خوشحال و راضی کردنش انجام میدی؟؟ یا مگه غیر اینه که اگه مشکلی براش پیش اومد تو هم با تمام وجودت فکرت پیشت میمونه؟؟؟ یا مگه غیر اینه که تو خونه ات آرامش برقراره. آرامشی که خیلی از زوج ها حسرت یک لحظه اش رو میکشن.

تو دنبال چی هستی عزیزم؟؟؟

- - - Updated - - -

kamr عزیز همه لینک هارو خوندم خیلی ممنونم ، از نوشته های فرشته مهربان فهمیدم که شاید همسرم نیازهای مرا برآورده نمیکند که من عاشق شوم

میشه اون نیازهایی رو که میگی همسرم برآورده نمیکنه چیا هستن؟؟؟

فکر میکنی اونایی که مثلا عاشقن هیچ مشکلی ندارن؟ یا همه نیازهاشون برآورده شده؟ نه عزیزم اصلا هم از این خبرا نیست.