به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

Threaded View

  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 آبان 01 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1394-3-19
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    10,609
    سطح
    68
    Points: 10,609, Level: 68
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 241
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    241

    تشکرشده 267 در 138 پست

    Rep Power
    55
    Array
    Happy.girl.69 عزیز تشکر از راهنماییتون
    من موقع مشکلات مالی کنارش بودم جز وقتی که با پولی که قرار بود خونه بخریم با پنهانکاری رفت و شغل شریکی با برادراش و پدرش زد که خیلی ناراحت شدم و خداروشکر اون مشکل حل شد.
    وقت مشکل بچه دار. هم کنارش بودم تایپیکش موجوده که چه سختی هایی کشیدم اون زمان.حتی خانواده خودم و خودش هم در جریان نبودن جز پدرش.به مادرم هم بعد از دوماه عمل کرد مجبور شدم بگم
    مشاوره هم نمیاد.

    Mvazعزیز تشکر از راهنماییتون

    بله قبول دارم سیاست زنونه زیاد بلد نیستم و از دوستان خواهش می کنم کمکم کنن یاد بگیرم.
    من عرض کردم هدفم در درجه اول ادامه زندگیم هست اما اگه قرار باشه ایشون همکاری نکنن و من در زندگی تحقیر کنن از تلاش یکطرفه خستم.

    جمعه با هم حرف زدیم و من خیلی عادی و خونسرد حرف زدم و دیشون سرش توی گوشی و با اخم جواب میداد.


    من:می خواستم باهات حرف بزنم اگه فرصتشو داری
    همسرم:من حرفی ندارم چه حرفی
    من:درمورد خودمون و زندگیمون نظرت چیه؟
    همسرم:نظرم منفیه و بی فایدس
    من:موافقم.توی پیام بهم گفتی شرایط طلاق رو بگم منم گفتم قانونی و مخالفت کردی اما خودتم نظرتو نگفتی منم دیدم عصبی و ناراحت شدی گفتم بذار چندروزی بگذره به آرامش برسی و بتونیم رو دررو حرف بزنیم و از روی عقل تصمیم بگیریم.شرایطتت چیه؟
    همسرم :حتما رفتی پرس و جو کردی فهمیدی اونجوریام که فک می کردی نمی تونی قانونی برا همون اومدی اینجور میگی
    من:نه پرس و جویی نکردم فقط اومدم ببینم نظرت چیه
    همسرم:چرا رفتی حتما
    من:من سر اینکه رفتم یا نرفتم بحثی ندارم که میگم نرفتم و اصرار داری که رفتم.اومدم باهات حرف بزنم و نظرت رو بدونم
    همسرم:تو که شرایطم و مشکلات مالیمو میدونی(هیچی به من نمیگه ولی خوب میدونم درامدش خوبه توی کار اهن الات هست )
    من:میدونم خودتم بهتر از من میدونی شرایط کاریت رو نظرت رو بگو
    همسرم:نمیدونم باید فکر کنم
    من:باشه فکر کن.کی خبرشو میدی؟
    همسرم:یک هفته دیگه
    من:یک هفته دیگه؟نمیشه زودتر بگی؟
    همسرم:اگه شد بهت پیام میدم.
    من:باشه منتظرم.فقط اینو در نظر بگیر من سال اول دوم با وجود مشکلات خیلی بیشتر موندم و تلاش کردم الان بعد اینهمه سال وقتی می خوای شرایط بگی لطفا به اینم فک کن که من بعد از طلاق پشتوانه مالی داشته باشم و از نظر مالی به سختی نیوفتم.
    همسرم:خبر میدم
    بعدش اومدم داخل اتاق دیدم پیام داده: اینارو اومدی گفتی که به صورت توافقی تموم شه همه چیز دیگه درسته

    من:حرفی داری حضوری میزنم نه با پیام

    حرفی داری حضوری میزنم نه با پیام

    همسرم:منم خوشم نمیاد حضوری باشه ضمنا فقط یه سوال بود
    من:توی این مورد هم لجبازی هست باشه دوست داری با پیام حرف بزنی پیام بدیم.جواب سوالت:بستگی داره به شرایطی که تو تعیین می کنی .شرایطت رو بگو تا بعد نظر نهاییم رو بگم
    همسرم:فقط یه سوال بود حرف دیگه ای نیست
    من:چه حرفی خودت گفتی حرفی نداری نظرت طلاق بود منم موافقت کردم با طلاق
    همسرم:
    واسه اینکه گفتی لجبازیه. من فقط یه سوال داشتم که جوابشم گرفتم واسه بقیه صحبتا احتمالا حضوری باشه که قاعدتا به جای خوبی نمیرسه مطمئنم
    من:بستگی به شرایطی که میگی داره
    همسرم:هر طورم که باشه بازم دعوا اوکیه. واسه همین میترسم از حضوری بودنش. و اصرار به پیام دارم
    من:وقتی شرایط خوب باشه دعوا چرا باشه می ترسی دعوا شه پیام بده.

    دیگه مکالماتمون تموم شد

    تا دیشب که اومدن و من کمی حالم بد بود و توی اتاق خوابیده بودم اومد و برم قرص آورد و رسیدگی کرد.خندش می گرفت ولی خودشو کنترل می کرد.منم بهش لبخند میزدم تا از سمت منم حس کنه راه آشتی بازه.ولی رفت و دیگه هم اقدامی برا اشتی نکرد.نمیدونم چی تو فکرش می گذره
    خواهرم گفت عصر بهش پیام بده بگو می خوام فلان غذا رو بپذم اگه تو هم می خوری بیشتر بپذم.(ناهار و شام نمیاد خونه حالا که قهریم میره خومه مادرش)
    به نظرت بکنم اینکارو؟؟می ترسم نیاد ضایع شم
    ویرایش توسط *مونا* : یکشنبه 01 اردیبهشت 98 در ساعت 14:27


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.