نوشته اصلی توسط
ASX.ATAN
خواستگاری دارم که 5 جلسه دو ساعته باهم در مورد همه چی صحبت کردیم. نظر اشون در باره مسائل مختلف کاملا حق به جانبه یا حداقل من اینطوری فکر میکنم.از دوستان میخوام دید خودشونو بهم بگن تا ببینم نظر دیگران هم مثل منه یانه.
من دختری 26 ساله با مدرک فوق لیسانس و استاد دانشگاه و مدرس آموزشگاه و کارشناس فنی مهندسی یه شرکت خصوصی هستم. با در آمد بالا کاملا سالم و متعادل از هر نظر.
خوتستگار من 33 ساله از مدیران یه شرکت بزرگ با مدرک لیسانس ، منظم و مرتب و شیک ولی مشکلاتی دارند که انگار اصلا به چشم خودشون نمیاد و من هم هیچ وقت به رو شون نیاوردم که این ضعف ها رو دارند.گلوشون مشکل داره و همیشه هر 5 دقیقه سرفه های خفیفی دارند .بدنشون به شدت عرق میکنه و واسه همین از سر بازی معاف شدند.رو به کچلی میرن ولی با اعتماد به نفس بالا موارد زیر رو از بنده خواستارند.
1- میگن از ملاکای ازدواجشون خانمی تحصیلکرده هستش و میزان دقیق حقوق و پس اندازمو از م پرسیدند.
2- گفتند تا چند سال اول زندگی ازم میخوان که کار کنم
3- مهریه رو اندالاستطاعه خواستند که این یعنی هیچ حقی برای زن.
4- در مورد سیگار کشیدنشون که صحبت میکردیم بدون این که من ازشون بخوام که ترک کنند بسیار حق به جانب گفتند که من رو اگه میخواید باید همین جوری بخواید بعد یک سال که من رو از نظر عاطفی در زندگی سیراب کردیدد و من عشق و علاقه شما رو دیدم با رفتار خوب شما نه موضع گیرانه شما رو به ترک و کم کردنش میرم
بعد که دیدند سر همه اینا باهم اختلاف نظر داریم گفتند ما اول باید میکینگ لاو همو ببینیم تا اگه از این نظر همو پسندیدیم سر باقی چیزها بحث کنیم یعنی قبل از هر مراسم رسمی و محرمیتی بینمون ایشون خیلی هم به من خورده میگرفتند که بعد از گذشتن 2 تا 3 ماه آشنایی از نظر عاطفی بهشون زیاد وابسته نیستم من هم میگفتم اول باید سر مسائل به توافق نسبی رسید بعد از نظر عاطفی وابسته شد وگر نه میشه ماله کشیدن رو همه چی به نظر خودم میخواستن منو از نظر عاطفی وابسته کنند تا به خواسته آخرشون برسند که البته من بعد از شنیدن خواسته اخرشون چون از نظر اعتقادی از ایشون بالاتر بودم کلا رد کردم ولی خیلی فکرم مشغوله میخوام نظر بچه های دیگرو در مورد این فرد بدونم خواسته هاش معقول بود نبود ؟ غیر عادی بود؟ ممنون میشم نظرتون رو بدید