درود بانو
بزار یکچیز را کلی بهت بگم متوجه بشی چه خبره.
1.ایشون به هیچ عنوان مدیریت در مخارج ندارن
2.ایشون معنای استقلال داشتن مالی و فکری را هنوز نمیدانند
3.سواستفاده مالی ایشون از شما
میمونه دوتا مورد:
آیا در دوران دوستی هم ایشون همینگونه برخورد میکردن؟
اینم یه جمله که فکر کنم لازمه به شما بگم:
این چاهی که این بنده خدا کنده حالا حالا ها پر نمیشه و شما مسئول اشتباهات ایشون نیستید تجربه کردم که بهت میگم هرچی همب هش بدید بازم فردا بدهی بالا میارن.
شما بهتر با خانوادش بشینید خیلی مفصل حرف بزنید.ولی قبلش به خودش بگید بعد خانوادش افاغه نکرد با پدرتان مطرح کنید که با ایشون و یا پدرشان جدی حرف بزنن.
من این وسط اصلا و ابدا حس خوب ینسبت به این موضوع ندارم شاید البته به تجربه شخصیم برگرده ولی نظر شخصی من اینه که یه جار کار بدجوری میلنگه(این نظر شخصی منه )
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)