شوهرم رختخوابش رو از من جدا کرد بازم مثل همه قهرای دیگه باید من منت کشی کنم؟

سلام دوستان عزیزم من تازه واردم
هفنه پیش دیگه واقعا تصمیم گرفتم طلاق بگیرم زنگ زدم به مامانم گوشی رو جواب نداد همینجوری تو گوشی نوشتم طلاق میگیرم یه متنی دیدم یه نفر دیگه مثل من بود تو این سایت دل شکسته:47:
ما سه ساله عقد کردیم یک سال و نیم همخونه اییم من شوهرم خیلی دوست دارم اما عجولم متاسفانه !هرکاری براش میکنم و بهش ابراز علاقه میکنم میگه باز فیلم بازی کردی:54:
وقتی حرف میزنیم دعوا مون میشه پارسال من سرکارمیرفتم و هرروز تیکه مینداخت چرا شب ظرف ها مونده چرا بوی غذات نمیپیچه و ...خسته بودم صدام درنمیومد الان خانه دارم، صبرم تموم شده هرروز جنگه با همون داستانها دیوونه ام میکنه :97: همش من منت کشی میکردم الان چیکار کنم همینجوری قهربمونیم و آروم زندگی کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا ناراحت نیستم کنارم نیست خیلی ازش دلگیرم اما نگران آینده ام چیکارکنم بازم منت کشی ؟

سلام عزيزم
نه بهنظر من منت نكش
ريلكس باش ، كاري به كارش نداشته باش ، زندگيتو بكن ، ميدونم سخته ولي باور كن موثره
خودش مياد طرفت

درود بانو به همدردی خوش آمدید :72:

ما سه ساله عقد کردیم یک سال و نیم همخونه اییم!!! میشه بگید لطفا همخانه هستید یعنی چی؟این قرتی بازیا مال کشورهای اروپایی و آمریکاییه فکر کنم واژه مناسبش اینه که شما عروسی گرفتید و رفتید خانه خودتان به سلامتی :72:

خواهشا دیگه از کلمه طلاق استفاده نکنید به هیچ عنوان اخه شما مشکلی ندارید.سرکار میرفتید که وقتی دیدی شوهر شما حساسه و احساس کرده وجود شما در منزل بهتره شما هم لطف کدردی و اینکار را برای استحکام هرچه بیشتر خانواده انجام دادید.این از خودگذشتگی شما قابل تقدیره بانو :72: :104:

بجرات میتونم بگم مشکل شما اصلا حاد نیست خداروشکری طبق نوشته خودتان شوهرتانر ا دوست داردی و بهش علامندید این خیلی خوبه :72:

خوب حالا باید چیکار کنیم.شما زن هستید و احساساتی و دوست دارید همونطور که به شوهرتان محبت میکنید ایشونم به شمامحبت کنه و دوستان داشته باشه.ولی اینجا یه مسئله ای هستش اونم اینکه ما مردا با شما بانوان یکم متفاوتیم ما مردا منطقی هستیم و شما بانوان احساساتی.در زمان بچگی شما دختران عروسک بازی و مامان بازی میکنید و ما پسرا شمشیرباز یو تفنگ بازی و دعوا :311: مینداختنمون به جون همدیگه کشتی بگیریم یادش بخیر :72:

زن خوب و فهمیده ای هستید و دنبال بهتر شدن زندگی مشترکتان هستید وگرنه دلیلی نداشت که بیاین داخل سایت همدردی و از دوستان راهنمایی بخواید.

به هیچ عنوان وقتی مقصر نیستید عذرخواهی نکنید :81: ولی اگر اشتباهی کردید سهم خودتان را بپذیرید.
از من میشنوی اگه میخویا زودتر نتیجه بگیری بهترین کار خواندن مقالات سایته.


کارگاه خانواده موفق - مرد مقتدر / زن لطیف

این مقاله را حتما بخوان نکات کاربردی در زندگی متاهلی

(:) نکته های کاربردی عمومی >>>

لینک های مهارت های ارتباطی و رفتار جراتمندانه


مهارتهای ارتباطی

چگونه منفعل نباشیم؟

اینا هم تاپیک های she هستش.

مشاوره تخصصی با جناب sci

کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه

حتما بخوانید شده روزی 10 دقیقه وقت بزارید و مطالعه کنید به شما قول میدم بعد یه مدت تاثیری توی زندگی شما میزاره که باورش برایتون سخته.مشکل اصلی شما بلد نبودن برقرار کردن رابطه صحیح با همدیگست.که خیلی راحت این موضوع را میتوانید با خواندن مقالات بالا و کمک دوستان حل کنید.
لطفا وقت بزارید و مقالات را مطالعه کنید:72:

لطفا سن خودتان و سن ایشون را بنویسید
طریقه آشنا و ازدواجتون چجوری بوده
و اینکه یه کاغذ بردارید منصفانه خصوصیات مثبت و منفی ایشون را بنویسید.(برای ما هم بنویسید تا بهتر با ایشون آشنا بشیم)



بهتره فعلا یکم از زوم کردن روی شوهرتان کم کنید به خودت برس برو تفریح بازار گردش لذت ببر از زندگیت.قرار نیست شما همه عشق و احساسی که نیاز دارید را از همسرتان بگیرید.
شما در مجردی چه مهارت هایی داشتید مثلا نقاشی خطاطی آشپزی آرایشگری یا کلاس ورزشی و هنری و خیاطی و ... خوب چرا ادامه دنبال نمیکنید حالا که در خانه هستید و وقت لازم را هم دارید.

خداوند
پدر
مادر
خواهر
برادر
فامیل
دوستای صمیمی
کارایی که دوست داری
.
.
سعی کن فقط متکی به ایشون نباشی.خواندن مقاله خیلی بهت کمک میکنه تا زودتر به نتیجه دلخواهت برسی.ما رو هم بیخبر نزارید اتفاقی افتاد بتویسید تا بهتر بتوانیم کمک کنیم

سلام
شرایطی مثل تو رو قبلا داشتم .
اگه سر کار رفتنت باعث میشه به کارهای خونه نرسی نرو سرکار
اگه به وظایفت کامل عمل کنی خیلی ازین دعواها اتفاق نمی افته و احترامت حفظ میشه
اینا خیلی مهمه که خونه همیشه تمیز و مرتب باشه و ظرفا شسته شده و بوی غذا پیچیده باشه
در مورد قضیه رخت خواب هم وقتی همسرت می بینه برات مهمه و بی تابی میکنی بیشتر به این کارش ادامه میده
بعد ازین که کارهاتو انجام دادی خودتو به چیزی مشغول کن
کتاب بخون یا کارهای دیگه
احترامش هم حفظ کن

سلام.

اول بایدببینیم انتظارات شمادونفرازهمدیگه چی هست.

روش گفتنشون به هم چطوره؟

باکدوم انتظارات طرف مقابل مخالف هستید؟

کدوم روقبول و عمل میکنید وچطوربهش عمل میکنید؟

حالا لطفا ۵انتظاری که شوهرت ازت داره و۵انتظاری که تو ازش داری رو باتوجه به سوالات بالا دقیق بنویس.

سلام خیلی خوشحالم که مشکل من براتون مهم بود:72: من و شوهرم 30سالمونه اون 6ماه بزرگتره ،دوستم عروس داییش بود یه بار سرتعارف (البته بعدا فهمیدم)مامانش به دوستم گفته بود دنبال یه دخترخوب میگردیم منو معرفی کرد و شوهرمم که از نظر همه ایرادگیره و وسواس زد و من و پسندید. همه غافلگیر شدن و وقتی اومدن خواستگاری گفتن ما هیچ کاری نمیکنیم غیر از رهن خونه باید خودشون سختی بکشن مامانم گفت نه و ... رسیدیم به هم البته کاملا محترمانه.:43:من کارمند بودم و206داشتم شوهرم خیلی راضی بود بعد از عقد از کارام ایراد میگرفت این حقوقش کمه این جاش بده همش جابه جا میشدم تا رفتیم خونمون بعد بهونه های جدید که بالا گفتم،مثلا سرکار زنگ میزد وسط جلسه بگه خوبی؟ اگه جواب نمیدادی میکشت خودشو که من مهمترم از کار !کار مرد مهمه چون خرج خونه میده و ... الانم بهونه های دیگه مثلا خانه داری خاک رو میز نشسته یه برنج رو زمین بود ،توبااونی که دیدم فرق داری و ... راستش رو بخواهید ما مشکل کم نداریم اما فکر میکنم چون شرایط مالیشم یکم بد شده بهونه میگیره یعنی برو سر کار از طرف دیگه میگه من باسرکار نرفتن تو کنار اومدم انگار لطف کرده نمیدونم هرکاری میکنم برعکس جواب میده!!!! وقتی میرم سرکار میگه چرا خسته ایی و ... بیا بیرون!!!
خیلی ازش عصبانی ام ولی وقتی میخوام اینا رو مینویسم دلم میخواد بوسش کنم واسه همین کارا میگه دیوونه! آخه یه روز قرارشد توقع هامون رو بنویسیم نوشت همه چی تمیز باشه غذامون خوشمزه باشه و 5روز درهفته با مامانم نهار بخورم و بازم جمعه ها اونجا!!!! اولش بامزه بود شکمو اما آخرش دعوامون شد گفتم اگه میخوای شبم برو و ... این توقع اون از من! منم توقع دارم باورکنه دوستش دارم مثل دخترا بامامانش نشینه از همه جا و همه کس حرف بزنه
.شوهرمن خیلی مغروره اگه هیچ وقت از من منت کشی نکنه چی؟ خودش یه بار گفت قهرکنی بری خونه بابات تاابد دنبالت نمیام شاید الانم اینجوری کنه ! اگه فکر میکنید به خاطر ...تسلیم شه نه بابا یه دنده تر از این حرف هاست قهر بمونم؟ میگه همیشه تقصیر توست منو دوست نداری! تاحالا ریسک نکردم قهر بمونم؟

سلام صبح بخیر

سه شب گذشته و ماهمچنان قهریم اون راضیه چون من کارهام رو میکنم و چندکلمه حرف واجب رو میزنم و ... جمعه مامانم از کربلا میاد میخواستیم براش شام بدیم دیشب خیلی رسمی گفتم شما میاید یا نه واسه کارها روتون حساب کنم؟ گفت نه تو کوری نمیبینی من هیچ کاری برات نمیکنم تا دلم نسوزه!:97: فکر میکنه به خاطر مهمونی مامانم مجبورم ازش منت کشی کنم. هر روز سر ظهر میرم بیرون فکر میکنه خیلی بهم خوش میگذره اون نیست.واسه مهمونی مامانم میخوام بدون اون برم خیلی بی تفاوت انگار اصلا شوهری ندارم بگم خواستی برو خونه مامانت اینا خیلی بیتفاوت خوبه؟

اگه با هم برید بهتره
من فکر میکنم خیلی دوستت داره اما شرایط بد مالیش باعث شده بهونه گیر شه . بشین باهاش صحبت کن بگو اگر واقعا دوست نداری نمی رم سرکار

اون هیچ حرفی نمیزنه منت کشی نکرد تا آشتی کنیم،من بهش بگم بیا بریم خونه مامانم اینا اون وقت میگه از اول نقشه بود کارخونه کردنت تا منو ببری خونه مامانت اینا، چه جوری بگم به نظرتون؟ بگم اگه دوست داشتی بیا؟ بپرسم برنامه ات چیه بهتره؟

سلام
به نظر من بگو دوس دارم باشی حالا بازم ببین برنامت چیه...

من خودم معمولا مواقع قهر منت کشی نمیکنم اما راهی رو برا آشتی باز میزارم و غیر مستقیم بهش محبت میکنم تا بینمون سرد نشه
خیلی مراقب باش رابطتون براش سرد نشه.
موفق باشی:43: