به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    New2 به خاطر یک اشتباه، چواب منفی دادن پاک کردن صورت مسئله نیست؟

    سلام
    دختری هستم 23 ساله،دانشجوی مقطع ارشد تو یکی از بهترین دانشگاه های کشور، اینو گفتم تا بخوام مشکلمو بهتر بیان کنم، 3 ماهی هست که خواستگاری دارم که یه سری ویژگی های خوبی که من مد نظرم بوده رو داره، اما یه چیزایی هم هست که منو تو تصمیم گیری مردد کرده، اول اینکه ایشون تحصیلاتش کارشناسی هست، من مسئله ای با اینش ندارم، اما یه سری شرایطی رو برای خودم متصورم: زحمتی که من توی خوندن یه رشته ی بسیار سخت توی یک دانشگاه بسیار سخت گیرانه کشیدم و شرایط زندگی ای که توی یه شهر بزرگ داشتم و همینطور رابطه ی ناموفقی که تو گذشته م داشتم یه وسواسی رو تو من ایجاد کرده که حتما باید با کسی که مثل خودم تو همچین شرایطی درس خونده و زندگی کرده ازدواج کنم. خصوصا اینکه می بینم اکثر اطرافیانم به همین شکل ازدواج کردن، ایشون برای درس خیلی تلاش نکرده ولی توی کاری که داره نسبتا موفق بوده، اما مسئله وسواس من باعث شده که ویژگی های مثبت دیگه ای که ایشون داره در نظرم کمرنگ جلوه کنه.
    یه مسئله دیگه هم این هستش که من نسبت به ایشون از نظر احساسی و میل جنسی در حد نسبتا بالایی بودم و این رو هم یه امتیاز میدیدم. اما توی یه برخوردی که از ایشون دیدم یه مقدار سرد شدم. البته مقصر خودم بودم که حریم خودم رو حفظ نکردم و ایشون هم خودشو مقصر می دونه و هردو اشتباه کردیم. حالا نمیدونم این سرد شدن مقطعی هستش و بعدا درست میشه یا اینکه جدی بگیرم این مشکل رو...
    این رو هم بگم که ایشون قبل از من با هیچ دختری هیچ نوع رابطه ای نداشته و من اولین کسی بودم که برای خواستگاری اقدام کرده. از همون اول هم با خانواده و کاملا رسمی و منطقی جلو اومده و تو جلو بردن روند آشنایی تو این 3 ماه تنها اشتباهش همین یک بار بود و در صورتی که اون حس سرد شدن از وجود من بیرون بره این اشتباهش (اشتباهمون) از نظر من قابل بخشش هست.
    از دوستان عزیز می خوام منو راهنمایی کنن که با این وسواسی که مطرح کردم و این مسئله سرد شدن احساسی چه طور برخورد کنم؟ آیا رد کردن این خواستگار پاک کردن صورت مسئله نیست و اگه تو خواستگارهای بعدی هم به این مشکل برخوردم باز هم باید جواب منفی بدم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    268
    Array
    سلام دوست عزیز

    اون اشتباهی که هردوتون کردین چی بوده؟ چرا نمی تونی فراموشش کنی؟(حداقل بگو مربوط به چی میشه.مثلا روابط محرم نامحرمی؟)

    ببین به نظر من تحصیلات مهم نیست! اینو من می گم که خودم قبلا خواستگار زیر فوق لیسانس راه نمی دادم و منم ارشد یکی از بهترین دانشگاه ها در یکی از بهترین رشته ها هستم.

    ولی وقتی خواستگاری با تحصیل لیسانس و فوق و حتی دکترام را مقایسه می کنم می بینم گاهی شده که خواستگار دانشگاه آزادی لیسانسم انگار خیلی مرد پخته تری بوده و عاقل تربوده!

    نمی گم هیچ ربطی نداره.شاید احتمالات را در مورد هوش و... بالا ببره.ولی اصلا قطعی نیست. باید ببینی درکش چه جوریه و چقدر آدم فهیمیه!

    پسری که تو سن جوانی تو زمینه کاری خیلی موفقه و توانمنده به نظرم خیلی از نظر استعداد و هوش بالاست.حتی بیشتر از پسری که به خاطر خرخونی و هزار تا کلاس کنکور و... تونسته دانشگاه قبول بشه!!!
    به کدوم پسر بیشتر می تونی تکیه کنی؟

    عمیق تر نگاه کن. تو سطح ظواهر نباش. اگر به حرف مردمه که دیگه قضیه اش جداست!
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : پنجشنبه 05 تیر 93 در ساعت 00:43

  3. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    parsa1400 (پنجشنبه 05 تیر 93), pasta (پنجشنبه 05 تیر 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 شهریور 03 [ 00:38]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    8,997
    سطح
    63
    Points: 8,997, Level: 63
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من این جمله ی شما "یه وسواسی رو تو من ایجاد کرده که حتما باید با کسی که مثل خودم تو همچین شرایطی درس خونده و زندگی کرده ازدواج کنم" میتونه درست باشه.
    چون شمایی که دائما در حال درس خوندن بودید و خواهید بود خیلی وقت برای تفریح و غیره نخواهید گذاشت و معمولا افرادی که تو این جور دانشگاه ها درس میخونن عادت دارن همه چیز رو برنامه باشه ولی برای کسانی مثل اون آقا که تو یه دانشگاه عادی درس خوندم خیلی آدم با برنامه ای نیستم و خیلی هم برای درسم زحمت نکشیدم.
    شما چون روی درس خوندن وقت زیاد میزارید و این آقا فکر نکنم اینطوری باشه دچار مشکل خواهید شد.
    من یکی از دوستانم خواستگاری داشت که توی بهترین دانشگاه درس خونده بود و همیشه هم شاگرد اول بود دوستم این آدم را رد کرد چرا؟
    دلیلش هم این بود که نمیتونه با آدمی که همش تو درس بوده زندگی کنه زیرا دوست من هم مثل خواستگار شما در یک دانشگاه معمولی بوده و آدم درس خونی نبود. منم با دوستم موافق بودم.
    ولی خوب اگر فکر میکنید گزینه ای به غیر این آقا پیدا نخواهید کرد و این آدم شما را در مورد اینکه زیاد برای درس وقت میذارید در زندگی آینده میتونه درک کنه میشه روش حساب کرد.

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خانم مصباح الهدی
    از حرفاتون معلومه که خیلی خوب تونستین متوجه منظور من بشین:)
    اون اشتباه مربوط به روابط محرمم و نامحرمی هست. من ایشون رو 100 درصد مقصر نمی دونم. خودمم مقصر بودم.
    در مورد تحصیلات و کار هم باید بگم خودم به پسری که خودش تونسته شرایط کاری خوبی رو صرف نظر از تحصیلات فراهم کنه بهتر می تونم تکیه کنم. از نظر مسائل اجتماعی و روابط اجتماعی نسبت به پسرهایی که به قول شما فقط خرخونی کردن بهتر هستن، ولی یه سری چیزا که فقط تو تحصیلات مقاطع بالاتر اون هم تو دانشگاه های خوب وجود داره رو تجربه نکردن، از اینکه دنیای تحصیلی مون خیلی فرق داره و نمی تونم تو این زمینه ها خیلی صحبت کنم و انتظار درک سخت بودن شرایط درسیمو داشته باشم می ترسم...

    - - - Updated - - -

    سلام بر عشق عزیز، اینطور نیست که گزینه ای بهتر یا بدتر از ایشون وجود نداشته باشه، اصلا نمیخوام برچسب خوب و بد برای خواستگار بزنم، می خوام بدونم آیا می تونم این شرایط رو به سمتی ببرم که این وسواسم در برابر ویژگی های خوب ایشون کمرنگ بشه؟
    مثلا وقتی ایشون میگه که میخواد مقطع ارشد رو ادامه بده، احساس می کنم اینجوری می تونه وارد یه مرحله ای بشه که برای درک بیشتر خودم، روشون حساب کنم. یه جورایی ایشون رو به شرایط خودم نزدیک کنم. آیا این یه جور ایجاد تغییر در آدم هاست؟ (منظورم اون تغییراتیه که میگن قبل ازدواج نباید امیدی به تغییر طرف مقابل داشت)

  6. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    268
    Array
    بببین مینا جون منم خیلی تو زمینه تحصیلی موفق بودم. و اینکه در زمینه تحقیقاتی قصد اشتغال دارم.حتما هم می خوام دکتری قبول بشم.
    ولی وقتی با خواستگار هایی که داشتم خودم را شناختم دیدمتو زندگی مشترک آینده ام کمترین مورد تاثیرگذار مدرک تحصیلی است.
    دیدم من هیچ وقت در آینده دوست ندارم با همسرم که بشینم مقاله علمی بخونم! تو خونه که قرار نیست از حل مساله ارشمیدس حرف بزنیم. سر سفره شام می خوام حرفای روماتیک بزنیم نه اینکه فلان معادله اثباتش چیه؟ یا قضیه مندل چیه که!
    دیدم من دوست دارم یک شوهری داشته باشم که مهربون باشه.عاطفی باشه. دیدم دوست دارم فضای خونه شاد باشه. اهل تفریح باشه.
    دوست ندارم شوهرم تیتیش مامانی باشه! تا سن 30 سالگی دستش تو جیب باباش باشه.
    دوست دارم جربزه کار داشته باشه. آدم محکم و قوی و حامی باشه.

    ببین من اصلا منظورم نیست که به هیچ وجه تحصیلات ربط نداره ها!
    منظورم اینه ببین چرا تحصیلات مهمه برات. بعد اون دلایل را در طرف مقابل چک کن ببین اونا را داره یا نه. اگر بدون مدرک بالا تر آنها را داشت پس نباید سخت بگیری.

    ببین مثلا من خودم قبلا چرا تحصیلات برام مهم بود؟برای خودم حساب کتاب کردم:
    1)طرفم وقتش را بیهوده تلف نکرده باشه.و فکر و انرژی جوانیش را در راه درستی خرج کرده باشه.
    2)باهوش باشه.منطقی و فهمیده باشه.
    3) بچه مثبت باشه :دی

    ببین آره معمولا کسانی که تو تحصیلات موفق هستند این 3 پارامتر را دارند. اما ممکنه خیلی پارامترهای دیگه را نداشته باشن.مثلا عاطفی نباشن. مثلا این قدر بچه مثبت باشن که دیگه محکم و مدیر نباشن و...

    ولی من همین چندوقت پیش یک خواستگاری داشتم که البته منتفی شد. فقط می خوام تجربه ام را بهت بگم.و فقط روی همین موضوع زوم می کنم.

    مدرک تحصیلی لیسانس دانشگاه آزاد شهرستان.فوق آزاد تهران. از رشته های علوم انسانی.
    اما من هوش این آقا را از تجزیه تحلیل صحبت هام کاملا می فهمیدم که بالاست.
    خب من خیلی تجربه داشتم. جوابهایی که این آقا به سوالات من می داد کجا! جواب هایی که بقیه می دادن کجا.مطالعاتش بالا و...
    پسر خود ساخته ای بود. از همون اول دانشجوییش کار کرده بود. کارهای مختلف را تجربه کرده بود و کارهایی که انجام داده بود مشخص بود که فقط یک آدم باهوش و توانا می تونه از پسش بربیاد. یه آدم محکم و قوی.

    حالا اینکه چرا نتونسته بود مثل من تحصیل کنه مشخص بود. خب او مثل من فلان مدرسه نخونده بود وگرنه شاید از من موقعیت بهتری کسب می کرد. خب او به خاطر شغل پدرش تو بچگی به شهرستان رفته بود. خب او خانواده ساده ای داشت.
    اصلا این مقایسه درست نبود که من بگم هوش او از من کمتره! چه بسا که اگر موقعیت منو داشت خیلی بیشتر پیشرفت می کرد اما او انرژی اش را جای دیگری صرف کرده بود.و این مهم بود که بیهوده صرف نکرده بود.
    همین آقا به دل من نشست.
    اما یک خواستگار دانشجوی دکتری داشتم کاملا تیتیش مامانی. بچه ننه! نه کار! نه دنبال کار! نه قدرت مدیریت! خانواده پول دار و ثروتمند!یعنی باور کن من اگر زنش می شدم باید خونه را من مدیریت می کردم!!! با قطعیت جواب منفی دادم.

    ببین منظورم اینه که این نکته ها کنار هم هست که ارزش پیدا می کنه و به تنهایی نمیشه قضاوت کرد!

    وگرنه خواستگار لیسانس دانشگاه آزادی داشتم که اصلا به درد نمی خورد!
    خب معلومه یکی که تحصیلات نداره.کار هم نداره. اومده خواستگاری 30 سالشه!ازش می خوام معرفی کنه خودش را.هیچ چی نداره بگه.فقط همین تحصیلات و اینکه تازه تازه رفته سر کار!
    بعد خب سوال برای آدم پیش میاد. شما پس این همه مدت داشتین چی کار می کردین؟
    آره اینجا تحصیلات مهمه و می تونی بگی این آدم اصلا آدم باهوشی نبوده و به خاطر همین هم مثلا دانشگاه آزاد یا پیام نور قبول شده. و اینجا می تونی این قضاوت که گفتی را بکنی و حق هم داری.

    مینا جون بهت توصیه می کنم دو تا از تاپیک های منو بخونی:

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  7. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    parsa1400 (پنجشنبه 05 تیر 93), pasta (پنجشنبه 05 تیر 93)

  8. #6
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانومی شما توضحات کلی می دهید. لطفا واضح و با جزئیات توضیح دهید که منظورتان از این جمله دقیقا چیست :
    ولی یه سری چیزا که فقط تو تحصیلات مقاطع بالاتر اون هم تو دانشگاه های خوب وجود داره رو تجربه نکردن، از اینکه دنیای تحصیلی مون خیلی فرق داره و نمی تونم تو این زمینه ها خیلی صحبت کنم و انتظار درک سخت بودن شرایط درسیمو داشته باشم می ترسم...

    این دنیایی که می گویید چیست و چه صحبتی نمی توانید با ایشان بکنید و ایشان دقیقا چه چیزی را درک نمی کند ؟ آیا این حدس شماست یا واقعا با ایشان در این زمینه ها که می گویید صحبت کرده اید و دیده اید ایشان شما را درک نمی کند؟ و سوال دیگر اینکه اگر ایشان در این زمینه شما را درک نکند چه اتفاقی می افتد ؟

    در مورد اتفاقی هم که بین شما افتاده است خیلی کلی توضیح می دهید و کسی متوجه نمی شود که منظور شما چیست تا بتواند راهنمایی درستی بکند. خانم شما تحصیلکرده هستید و می دانید که وضوح و روشنی و جزئیات دقیق جزء مختصات نوشته های علمی است و برعکس کلی گویی و ابهام نوشته علمی را از اعتبار می اندازد. در مورد مشاوره هم همین طور است و تا منظور شما واضح نباشد مشاوره درست دریافت نمی کنید. من فکر می کنم علتش ترس یا اضطراب شما از بیان اتفاق باشد اما اینجا برای همین کار ساخته شده است و.


    - - - Updated - - -

    کسی شما را نمی شناسد و به دنبال هویت شما نیز نخواهد بود. می توانید تاپیک های دیگر را ببینید و از صحت حرف های من مطمئن شوید. پس لطفا همه چیز را واضح بیان کنید و به سوالاتی که گفتم جواب دهید تا دوستان بتوانند درک درستی از موقعیت شما داشته باشند.

  9. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 05 تیر 93)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خانم مصباح الهدی، چند تا از پست هاتون رو خوندم، یه جورایی حس کردم از نظر تحصیلات (تحصیلات خودتون) و اهمیتی که تو این زمینه میدین شبیه شما هستم، در رابطه با ویژگی هایی که گفتین، این آقا شوخ، رمانتیک، اهل تفریح، محکم و با جربزه هستن. با وجود اینکه من این هارو امتیازات مثبتی برای یه رابطه خوب می دونم، اما یه سری معیارها هستن که نمیذارن این ها رو پررنگ ببینم، به طور مثال من چند سال از محیط شهرستان دور بودم، تعریفم از زندگی و تفریح و کار و ... دیگه تعریف آدمی که توی یک شهر کوچیک زندگی کرده نیست، یا مثلا با وجود اینکه می دونم شرایط زندگیش طوری نبوده که مثل من بی دغدغه درس بخونه و بهترین دانشگاه ها قبول بشه، ولی باز هم نمی تونم تو عمل این رو نادیده بگیرم. یه جورایی انقدر با آدم های با تحصیلات بالا (بیشتر کیفیت منظورم هست تا مدرک و مقطع بالاتر) تو دانشگاه سر و کار داشتم که دائما فکر مقایسه تو سرم میاد. حتی این فکر اذیتم می کنه که تو آینده میخوام تو محیط هایی کار کنم که باز با همچین آدم هایی سرو کار دارم و باز ممکنه مقایسه کنم و ...
    نگران فکر دیگران نیستم، نگران این هستم که با توجه به اینکه درس بالاترین اولویت زندگیم بوده ،خودم رو بالاتر از ایشون بدونم و همیشه نارضایتی ای رو تو زندگیم ببینم. چه نارضایتی خودم، چه نارضایتی ایشون.
    خانم نوپو، منظورم از درک شرایط تحصیلی این هستش که به طور مثال من دوست ندارم که برای کنسل کردن یک مهمونی به خاطر درس و امتحان و ... مجبور باشم کلی از شرایطم بگم تا طرف مقابلم با رضایت کامل و بدون ناراحتی این قضیه رو بپذیره، در صورتی که اگه فردی که مثل خودم درس و دانشگاه در طول زندگیش بالاترین اولویت بوده باشه ولو اینکه الان فارغ از تحصیل و ... باشه، اتوماتیک وار این جریان و جریان های مشابه رو ازش عبور میکنه. تو این 2 3 ماه که ظاهرا با مسئله های این شکلی مشکلی نداشتن، هرچند که جاهایی بوده که انتظار درک بعضی مسائل رو داشتم ولی خب ایشون متوجه نشدن.
    در رابطه با اتفاقاتی هم که توضیح واضح ندادم، باید بگم که با غفلت هر دو، تو آخرین دیدارمون یه مقدار صمیمیتمون بیشتر شد که خب منجر به این شد که مرز نامحرم بودنمون شکسته بشه، این مسئله باعث شد که من درست تو همون لحظه به طور کامل نسبت به ایشون سرد بشم و در راستای همین سرد شدن، وسواس های من برای ازدواج پررنگ تر از قبل شدن و ویژگی های مثبت ایشون برام کمرنگ چلوه کردن. در رابطه با این مسئله سرد شدن باهاشون حرف زدم و ازشون خواستم که مهلت بیشتری برای تصمیم گیری بهم بدن. ایشون هم قبول کردن که هر دو اشتباه کردیم، اما میگن که قابل جبران هست. ولی با شناختی که از خودم دارم بعید می دونم بتونم مثل قبل همون حس رو بهشون داشته باشم.

  11. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 دی 93 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1393-2-07
    نوشته ها
    300
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsSocial3 months registered
    تشکرها
    806

    تشکرشده 750 در 251 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    0
    Array
    مینا خانوم.
    به نظرم شما باید اینو در نظر بگیرین که بعد از ازدواج بالاترین اولویت شما باید همسرتون (در نهایت خانواده ای که تشکیل می دید) باشن.
    هرچقدر هم که آدم به درس علاقه مند باشه اما به هر حال ازدواج یعنی تقسیم بر دو شدن.
    از طرف دیگه درس خوندن و ادامه تحصیل می تونه به ارتقای سطح فکری فرد نسبت به زندگی کمک کنه.می تونه هم نکنه.
    در حقیقت به جای مدرک، شما باید به درک دقت کنید.در ظاهر تنها یه میم اختلاف دارن اام اینو در نظر بگیرین خیلی ها مدرک دارن و درک ندارن.
    خیلیا هم درک دارن و مدرک ندارن.

    مهم اینه که همسرتون اهل گفتگو باشه.انعطاف پذیر باشه.اگه شما موضوعی رو بیان کردید و ازشون چیزی خواستین درک کنه و بابتش بحث طولانی راه نندازه و اعصابتون رو نشونه نره.
    مهم اینه.
    به نظرم انتظار شما از اینکه می خواین شوهرتون از قبل همه ی احساس و شرایط شما رو بدون اینکه بیانش کنین درک کنه، بالاست.
    ویرایش توسط pasta : پنجشنبه 05 تیر 93 در ساعت 19:15

  12. 2 کاربر از پست مفید pasta تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 06 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 05 تیر 93)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 شهریور 94 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1392-3-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    2,449
    سطح
    29
    Points: 2,449, Level: 29
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 150 در 70 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام دوست عزیز به نظر من که تو شرایطش هستم اصلا دانشگاهی که توش تحصیل کردن مهم نیست من فوق دانشگاه تهران میخونم وهمسرم فوقش دانشگاه آزاد بود دو تا رشته کاملا کاملا متفاوت ولی خیلی خیلی آدم با اطلاعات وبه روزیه ولی ما تاحالا باهم خیلی بحث درسی نکردیم یعنی حرفامون همیشه روی یه سری مباحث اجتماعی وسیاسی و.. بوده واقعا از نظر من همسر من از هم دانشگاهیام که خیلیم درس خونن خیلی اجتماعی تر و به روزتر و...هست همینطور خیلی برای درس درکم میکنه کمکم میکنه وکلی هم بهم افتخار میکنه جلوی بقیه وخانوادش خود این آدم رو بشناسید ما با مدارکمون با هم زندگی نمیکنیم
    ویرایش توسط mati : پنجشنبه 05 تیر 93 در ساعت 23:23

  14. 2 کاربر از پست مفید mati تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 06 تیر 93), مصباح الهدی (پنجشنبه 05 تیر 93)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 تیر 93 [ 21:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    43
    سطح
    1
    Points: 43, Level: 1
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    آقای Pasta،رو حرفاتون فکر می کنم، شاید اینکه من اولویت هام هنوز رو محور درس و بعد ها کاره، نشون دهنده این باشه که هنوز به بلوغ لازم برای ازدواج نرسیدم :(
    خانوم Mati، شما فقط مسئله ای که اول پستم مطرح کردم رو در نظر گرفتید، اگه خدای ناکرده موقع آشنایی با همسرتون مثلا همین اتفاق سرد شدن براتون پیش میومد باز هم می تونستید ویژگی های مثبت ایشون رو پررنگ ببینید؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید minaaaa124 تشکرکرده است .

    pasta (جمعه 06 تیر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قرمز شدن صورتم وقت حرف زدن،کمکم کنید
    توسط سپیده ی تاریک در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 تیر 93, 01:18
  2. در صورت خیانت همسر چه باید کرد
    توسط parichehr1 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 فروردین 92, 12:22
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 اردیبهشت 91, 16:06
  4. در ارتباطمان با ديگران به صورت مبهم عمل نكنيم
    توسط setareh در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 28 آذر 88, 13:37
  5. ماسک برای از بین بردن آثار جوش ها ( جوش صورت و درمان
    توسط hossein.tajalla در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 بهمن 87, 18:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.