به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 95
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array

    آیا من در ازدواج سخت گیرم؟(چقدر از معیارهام باید کوتاه بیام؟)

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام دوستان خوبم.
    از شما می خوام مثل همیشه دلسوزانه بهم کمک کنید.
    این قدر تا حالا همه بهم گفتن تو ازدواج سخت نگیر و بالاخره ازدواج کن؛من دیگه صبرم تموم شده .احساسای بدی بهم دست داده.احساس می کنم حتی ممکنه همین طوری خیلی چیزها را نادیده بگیرم و یک وقت ازدواج کنم و بعد پشیمون بشم.
    برای همین برای سازمان دهی فکرم به کمکتون احتیاج دارم.
    اول یکم در مورد خودم و معیارهام بهتون بگم.
    1)من یک دختر مذهبی و محجبه هستم.برام خیلی مهمه که همسرم آدم معتقدی باشه.با حیا باشه.و در عین حال با تحصیل و اشتغال من مخالفتی نداشته باشه.
    2)فوق لیسانسم.قصد ادامه تحصیل در دکتری دارم.آدم موفقی هستم و دلم نمی خواد بعدا همسرم تو دلش از اینکه من ازش موفق ترم ناراحت باشه.
    یعنی من فکر می کنم آقایون خوششون نمیاد خانمشون از خودشون موفق تر باشه.(فکر می کنم آقایون یکم حسودن!آیا درسته؟)
    من تا چند وقت پیش خواستگار زیر فوق لیسانس راه نمی دادم.اما بعد از اینکه تو این تالار شخصیت های مختلف دیدم؛متوجه شدم آدم های تحصیل کرده که فهیم نیستند و بی شخصیت هستند هم وجود داره.و همین طور وقتی با شخصیت جناب خاله قزی آشنا شدم که فهمیدم ایشان دیپلم هستن و خانمشون فوق لیسانس؛اما خیلی زندگی شیرین و پر از محبتی دارن؛دیگه بعد از اون خواستگار لیسانس هم راه می دم.
    با دو تا خواستگار لیسانس ملاقات کردم.که اولی ادب و شخصیت نداشت.
    دومی مذهبی بود.اما وقتی از کار و تحصیلاتم پرسید خیلی موافق اشتغال من نبود.پس منتفی شد.(و معلوم بود دوست نداره که خانمش ازش بهتر باشه.حس بدی از اون به بعد به اختلاف تحصیلات پیدا کردم)
    حالا هم یک خواستگار لیسانس با مدرک دانشگاه آزاد دارم.ایشان 6سال از من بزرگتر هستند.(نظرتون راجع به این اختلاف سنی چیست؟)آدم مذهبی هستن.
    امروز مادر و خواهرشون اومدن منو ببینند.من برای مادرشون از قصدم برای ادامه تحصیل و اشتغالم گفتم.ایشان گفتن که مشکلی نیست.
    اما یک چیزایی منو اذیت می کنه.می گم نکنه در آینده مشکلی برامون پیش بیاد.
    حس اینکه بعدا بخواد مانعم بشه و بهش بربخوره که من پیشرفت کنم اذیتم می کنه.می گم نکنه مثل بعضی مردا اول ازدواج یک قولی بده بعد بزنه زیرش.نکنه بعدا همراهیم نکنه.
    اصلا به نظر شما ممکنه این اختلاف تحصیلی مشکل زا بشه؟
    حالا تو این وضعیت یک خواستگار دیگه زنگ زده که 7 ماه از من کوچکتره!!!!
    معرفی که ایشان را معرفی کرده پدر و مادرم خیلی قبول دارن.
    من گفتم با فردی که کوچکتره ازدواج نمی کنم.اما آنها اصرار کردن که یک جلسه همو ببینیم.می گن ایشون از نظر ظاهر سنش بیشتر از خودش نشون می ده.(البته لازم به ذکره که من از نظر ظاهری خیلی کمتر نشون می دم. 26 سالمه)
    حالا پدر مادرم همش دارن بهم اصرار می کنن که ایشون را ببینم.ایشون هم مذهبی هستند و فوق لیسانس دانشگاه معتبر دارن.و مادرشون گفتن که پسرشون می گه اصلا برام مساله سن مهم نیست!
    اما من به خودم بی احترامی می دونم که یک خواستگار کوچک تر را راه بدم دیگه!
    نظر شما چیه.خب این اختلاف سنی معکوس مشکل ساز نیست؟
    کلا من خودم فکر نمی کنم آدم سخت گیری باشم.من یک آدم هم کفو خودم می خوام که نیست.ولی همه فکر می کنند من خیلی سخت گیرم!
    *در صورتی که باور کنید تا حالا به مادیات طرف مقابلم گیر ندادم.اصلا برام مهم نیست!همینکه بدونم طرفم اهل کار و تلاش هست برام کفایت می کنه(این در صورتیه که خانواده من از نظر مادی متوسط خوب هستیم.)
    *باور کنید تا حالا به قد و هیکل و قیافه و... اصلا گیر ندادم.همینکه به دلم بشینه کفایت می کنه(این در صورتیه که من به گفته دیگران زیبا هستم)
    *اصلا از اون دخترایی نیستم که بگم باید خانواده همسرم حتما تحصیلات فلان داشته باشن یا... همین که آدم های مهربون و با شخصیتی باشن کافیه.
    *تا حالا هم شده که یک نفر را پسندیدم ولی پدرم مخالفت کردن.(پس این طور نیست که من از هیچ کس خوشم نیومده!)
    من ایده آلم اینه که یک آدم با ایمان؛حداقل2سال بزرگتر از خودم ؛با حیا؛تحصیل کرده؛مودب و با شخصیت و منطقی و عاطفی و البته شاداب و صبور بیاد خواستگاریم.
    این ها واقعا زیاده؟؟؟ تازه این ایده آلمه!
    من دیگه چقدر باید از ایده آلم بیام پایین!!!واقعا اینا سخت گیریه؟
    واقعا خسته شدم
    از نظر منطقی می دونم نباید عجله کنم.
    اما از نظر روحی خسته شدم و می گم که اولین نفری که منو بپسنده بگم بله.و از خدا بخوام که دیگه خودش بقیه چیزا را ردیف کنه.من دیگه کاری ندارم.هر چی شد....(این حسم بوده ها! و گرنه می دونم که باید با این حسم مقابله کنم)
    دلیل این حسم هم حرف های دیگرانه که همش می گن سخت نگیر!!!
    یک مشکلی که دارم هم اینه که جدیدا جواب منفی دادن برام خیلی سخت شده.یعنی من یک مقداری آدم دل رحمی هستم.وقتی به کسی جواب منفی می دم براش ناراحت می شم .
    یک مقدار برام سخته من که می دونم مثلا دوست ندارم همسرم ازم کوچکتر باشه ولی همینجوری یک کسی را راه بدم.بعدش اون از من خوشش بیاد و من جواب منفی بدم.
    یا اینکه همون مورد اختلاف تحصیلی؛می ترسم یک نفر را راه بدم.و سر همین موضوع جواب منفی بدم.
    برای همین گفتم اول با شما مشورت کنم.ببینم اگه واقعا این موارد ممکنه بعد از بررسی چشم پوشی بشه؛این افراد را راه بدم و بررسی کنم.
    از وقتی که برام می ذارید بی نهایت ممنونم


  2. 8 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 03 اسفند 92), ayda86 (سه شنبه 06 اسفند 92), khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), mohammad6599 (دوشنبه 05 اسفند 92), toojih (یکشنبه 04 اسفند 92), فدایی یار (دوشنبه 28 اردیبهشت 94), پونه (شنبه 03 اسفند 92), بی نهایت (شنبه 03 اسفند 92)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1392-6-10
    نوشته ها
    834
    امتیاز
    8,579
    سطح
    62
    Points: 8,579, Level: 62
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 171
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    785

    تشکرشده 2,768 در 697 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    96
    Array
    در عین حال با تحصیل و اشتغال من مخالفتی نداشته باشه
    سلام مصباح الهدي عزيز اين شرطتي كه گذاشتي دامنه انتخابيت رو زياد محدود ميكنه. به نظر من هر دختر خانوم مجردي بايد اين رو درذهنش داشته باشه شاغل بودن و ادامه تحصيل در صورت متاهلي 50 50 است. چون اگر طرف مقابل هم بپذيره شرايطي ممكنه پيش بياد نتوني شاغل باشي اونوقت واقا اذيت ميشي.





    • اعلام حضور براي ختم قرآن در ماه رمضان سال1435قمري


    http://www.hamdardi.net/thread-32764.html


    خداوندا؛هدایتم کن تا به این باور برسم؛
    که جواب برخی دعاهایم؛
    «صبر» و «انتظار» است ...






  4. 10 کاربر از پست مفید صبوری تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (شنبه 03 اسفند 92), capitan (یکشنبه 04 اسفند 92), khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), mohammad6599 (دوشنبه 05 اسفند 92), shabnam z (یکشنبه 04 اسفند 92), toojih (یکشنبه 04 اسفند 92), فرهنگ 27 (شنبه 03 اسفند 92), مصباح الهدی (شنبه 03 اسفند 92), تهمتن (یکشنبه 04 اسفند 92), دختر بیخیال (یکشنبه 04 اسفند 92)

  5. #3
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    من ایده آلم اینه که یک آدم
    1.با ایمان؛
    2.حداقل2سال بزرگتر از خودم
    3.؛با حیا
    4.؛تحصیل کرده
    5.؛مودب و با شخصیت
    6.و منطقی
    7.و عاطفی
    8.و البته شاداب
    9.و صبور بیاد خواستگاریم
    .

    این ها واقعا زیاده؟؟؟ تازه این ایده آلمه!
    من دیگه چقدر باید از ایده آلم بیام پایین!!!واقعا اینا سخت گیریه؟
    سلام
    دلیل این 9 تا معیاری رو که داری رو بگو
    یه نفر رو میبینم که معیارش تحصیلاته بعد که دلیلشو میپرسم میگه چون طرف برای رسیدن به جایگاه اجتماعی مناسب تلاش کرده من دنبال پسری هستم که اینطوری باشه
    پس شاید به نظر من معیارش درسته چون طرفین تساوی (تحصیلات و جایگاه اجتماعی) تقریبا با هم میخونن(تقریبا)

    یه نفر دیگه رو مثل شما میبینیم که معیارش تحصیلاته بعد این جمله رو مینویسه
    متوجه شدم آدم های تحصیل کرده که فهیم نیستند و بی شخصیت هستند هم وجود داره
    یعنی معیارت معیار درستی نیست چون طرفین تساوی (تحصیلات و فهم و شعور) تقریبا با هم نمیخونن


    "من فکر می کنم آقایون خوششون نمیاد خانمشون از خودشون موفق تر باشه.(فکر می کنم آقایون یکم حسودن!آیا درسته؟)"

    در این خصوص نمیتونم نظر کلی بدم ولی چیزی که من در مورد خودم
    و اکثر افرادی که این مسئله رو در نظر میگیرن این بوده که فکر میکنند که
    زن با کار کردن و درس خوندن
    نمیتونه در درجه اول به خودش ،در درجه دوم به همسرش، در درجه سوم به بچه اش و در درجه چهارم به انجام امور منزل برسه و بگذریم از آفات اخلاقی کار کردن زن در جامعه

    مرد که برای پول و مادیات ازدواج نمیکنه اگه هدفش این بود که زندگی مجردی پول بیشتری پس انداز میکرد

    مرد برای دریافت محبت و عاطفه با همسرش ازدواج میکنه
    و وقتی میبینه همسرش روی درخواست های عاطفیش سرپوش میذاره معلومه که با جدیت دنبال خواسته هاش باید باشه

    شما کدوم یکی از 9 تا معیاراتون بخاطر حسادت یا آزار و اذیت مردا بوده
    پس مردها هم معیاراشون بخاطر حسادت و این چیزا نیست اونا هم حق دارن برای خودشون معیار داشته باشن و دلیل موجه هم داشته باشن

    یه مسئله دیگه اینه که 9 تا معیارات وقتی با هم گروهی جمع میشن با هم تناقض دارن و یک مرد به عنوان یک انسان نمیتونه هر 9 تا رو با هم داشته باشه

    مثلا من در اطرافم پسری رو ندیدم که توی درس موفق باشه و شاداب هم باشه و عاطفی هم باشه ومنطقی هم باشه و...



    در مورد اینکه چطوری میخواهید متوجه بشید طرف مقابل هر کدوم از 9 معیار شما رو داره هم بیشتر توضیح بدید
    مثلا چطوری متوجه میشید طرف مقابل با ایمانه
    هر کسی که نماز بخونه و روزه بگیره با ایمانه ؟ (خیلیا رو میشناسم برای فرار از آتش جهنم و حوری و از این چیزا نماز میخونن و وقتی توی زندگیشون زوم میکنم متوجه میشم خیلی آدمای پستی هستند و از روابط جنسی و دزدی و ... کوتاهی نمیکنن و خیلی بواسطه این نماز مغرور هستند به هر گناهی راحت تن میدن چون حس میکنن قرآن بالای سر گذاشتن در یک شب خاص تمام گناهانشونو پاک میکنه با زنای زیادی در حالی که متاهلن رابطه دارن بدون اینکه همسرشون بدونه
    اما در عوض پسرایی رو میشناسم که نماز نمیخونن یا روزه نمیگیرن اما خیلی پاک و با خدا هستند )
    اصلا چرا ایمان مرد رو مد نظر دارید ؟


    بازم میگم که در مورد هر کدوم از معیاراتون باید یک تعریف + دلیل بوجود آمدن این معیار برای شما رو ارائه بدید

    در پایان باید بگم تا حدی که میتونی علت جواب منفی رو بطرف مقابل صریح و واضح بگو
    شاید یک ایرادی داشته باشه که شما بهش بگید و اون ایراد رو اصلاح کنه و اگر شما نگید ممکنه چند بار دیگه هم بره خواستگاری و نه بشنوه اما با گفتن شما خودشو اصلاح کنه و دفعات بعدی موفق تر باشه
    البته طوری باید بگید که طرف مقابل ناراحت نشه اما اگه یطوری بگید که طرف مقابل نفهمه چرا جواب رد دادید اصلا جالب نیست

    من توصیه میکنم به قلبت رجوع کن و وقتی که معیاری رو قلبا داری و قلبت بهت میگه هیچوقت از اون معیار کوتاه نیا

    آرزوی خوشبختی و موفقیت برای شما دارم

  6. 6 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    capitan (یکشنبه 04 اسفند 92), khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), shabnam z (یکشنبه 04 اسفند 92), toojih (یکشنبه 04 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92), تهمتن (یکشنبه 04 اسفند 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اردیبهشت 03 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    12,597
    سطح
    73
    Points: 12,597, Level: 73
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 253
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,016

    تشکرشده 2,384 در 431 پست

    Rep Power
    62
    Array
    سلام مصباح جان
    بعضی از شروط و رفتارهای یه خواستگار سرنخ موضوعات و مسائل بزرگیه
    مثلا اینکه یه خواستگار با ادامه تحصیل یا کار کردن شما مخالف باشه صرفا به معنی مخالفت با همین دو مورد نیست !این ها سرنخ هایی برای مشکلات دیگه است
    ممکنه هر کاری مناسب یه خانم نباشه اما قید اینکه اصلا نباید کار کنی و...نشون دهنده ی خیلی مشکلات جزیی تر تو یه کیسه!پس به نظر من تو این مورد نباید تخفیف بدی!حتی اگر این امکان رو بسنجی که روزی به خاطر صلاح زندگی زناشوییت ممکنه کار یا درستو ول کنی این باید تحت اختیار خودت باشه نه اینکه قید باید و حتما از طرف خواستگار باعث ترک تحصیل و یا کارت بشه
    منظورم این نیست که کار و درس خیلی مهمه!مسئله اصلی اینه که اجبار برای ترک کار و درس از طرف خواستگار مسائل زیادی رو دنبال خودش داره!ممکنه محدودیت ها دیگه ای هم برات در نظر بگیره و...
    بعضی مسائل مثله خانواده و محیطی که فرد توش بزرگ شده واعتقادات دینی و اخلاقی و....جای هیچ تخفیف و کوتاه اومدنی نداره
    اگه بخوای تو این مسائل تخفیف بدی مشکلات بعد از ازدواج رو باید تحمل کنی
    بعضی مسائل مثله سطح تحصیلات خانواده ی خواستگار و مدرک فوق لیسانس خواستگار و...قابل ارفاقه
    خیلی از خانواده ها هستن که اعضاشون سطح تحصیلات بالایی ندارن اما اخلاقیات و اصالت بالایی دارند و از نظر اعتقادات ممکنه با شما تو یه سطح باشند
    این دیگرانی که هی میگن سخت نگیر بعد از ازدواجت میرن دنبال زندگیشون و اگه تو انتخابت اشتباه کرده باشی عملا کسی کاری از دستش برنمیاد و این تویی که باید مشکلات رو حل کنی!!به حرف دیگران و اصرارشون برای ازدواج زودتر ,توجهی نکن
    به قول بی دل
    زور یک دختر تا قبل از عقده! اگر از این زورت به نحو درست استفاده نکنی و شتابزده بله رو بگی یعنی زورت رو دادی و یه عمر التماس خریدی!
    با دقت و آرامش مثله قبل خواستگارات رو بررسی کن
    موفق باشی
    ویرایش توسط taraneh89 : شنبه 03 اسفند 92 در ساعت 22:35

  8. 8 کاربر از پست مفید taraneh89 تشکرکرده اند .

    capitan (یکشنبه 04 اسفند 92), Elena1994 (چهارشنبه 21 اسفند 92), khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), meinoush (یکشنبه 04 اسفند 92), meysamm (جمعه 01 اسفند 93), sara124 (یکشنبه 04 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    مصباح الآن شاغلی؟ادامه تحصیل می دی؟نه.پس معیار شغل و تحصیلو تا وقتی بهشون

    فعلیت ندادی،روش خط بکش.چون طرف ممکنه الآن قبول کنه،ولی شرایطی به وجود بیاد

    که نظرش عوض بشه،یا از اول مخالف بوده باشه.اگر سرکار یا محصل باشی،خود ب خود

    افرادی که مخالف این دو هستن حذف می شن،اونی م که جلو میاد می شه فهمید آیا

    واقعن موافق هست.

    اما از نظر روحی خسته شدم و می گم که اولین نفری که منو بپسنده بگم بله.و از خدا بخوام که دیگه خودش بقیه چیزا را ردیف کنه.من دیگه کاری ندارم.هر چی شد....(این حسم بوده ها! و گرنه می دونم که باید با این حسم مقابله کنم)
    وقتی آدم انتخاب های زیاد داشته باشه،طبیعی کارش به اینجا بکشه.

    حالا هم یک خواستگار لیسانس با مدرک دانشگاه آزاد دارم.
    حالا تو این وضعیت یک خواستگار دیگه زنگ زده که 7 ماه از من کوچکتره!!!!
    من گفتم با فردی که کوچکتره ازدواج نمی کنم.
    به معرف هات بگو شما رو به هر کسی با کسی پیشنهاد ندن،معیارهاتو در نظر داشته باشن.

    کلا من خودم فکر نمی کنم آدم سخت گیری باشم.من یک آدم هم کفو خودم می خوام که نیست.ولی همه فکر می کنند من خیلی سخت گیرم!

    *در صورتی که باور کنید تا حالا به مادیات طرف مقابلم گیر ندادم.اصلا برام مهم نیست!همینکه بدونم طرفم اهل کار و تلاش هست برام کفایت می کنه(این در صورتیه که خانواده من از نظر مادی متوسط خوب هستیم.)
    *باور کنید تا حالا به قد و هیکل و قیافه و... اصلا گیر ندادم.همینکه به دلم بشینه کفایت می کنه(این در صورتیه که من به گفته دیگران زیبا هستم)
    *اصلا از اون دخترایی نیستم که بگم باید خانواده همسرم حتما تحصیلات فلان داشته باشن یا... همین که آدم های مهربون و با شخصیتی باشن کافیه.
    *تا حالا هم شده که یک نفر را پسندیدم ولی پدرم مخالفت کردن.(پس این طور نیست که من از هیچ کس خوشم نیومده!)
    سخت گیر بودن فقط انتظار شبیه فلان هنرپیشه بودن یا پولدار بودن یا خانواده آنچنانی نیست.

    انتظار داشتن تمام فضیلت ها در یک نفر:
    من ایده آلم اینه که یک آدم با ایمان؛حداقل2سال بزرگتر از خودم ؛با حیا؛تحصیل کرده؛مودب و با شخصیت و منطقی و عاطفی و البته شاداب و صبور بیاد خواستگاریم.
    سختگیرانه تره.


  10. 5 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    capitan (یکشنبه 04 اسفند 92), khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), shabnam z (یکشنبه 04 اسفند 92), toojih (یکشنبه 04 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    .
    من ایده آلم اینه که یک آدم با ایمان؛حداقل2سال بزرگتر از خودم ؛با حیا؛تحصیل کرده؛مودب و با شخصیت و منطقی و عاطفی و البته شاداب و صبور بیاد خواستگاریم.
    سلام خانم مصباح الهدی. خانم سختگیری فقط پول و تحصیلاتو چهره خوب نیست. متاسفانه مطالبی که بالا گفتید سختگیرانه است و چون شما فکر میکنید اینا مادی نیست پس میتونید سختگیری کنید.

    در مورد اینکه آقایون دوست ندارن خانمشون ازشون بالاتر باشه، فکر میکنید چند درصد خانما جنبه بالاتر بودن از آقاشونو دارن؟!؟! یه مثال میزنم شما خانما تا چه حدی به زیباییتون اهمیت میدین؟ به همون اندازه آقایون هم به زیبایی یه زن اهمیت میدن. حالا شما بعنوان یه خانم چقدر به اقتدار یه مرد اهمیت میدید به همون اندازه هم آقایون دوست دارن مقتدرتر از خانمشون باشن.

    ولی به نظر میتونی از بعضی معیارات چشم پوشی کنی به شرطی که بالقوه در فرد وجود داشته باشه و به کمک شما یا زمان بالفعل بشه.

  12. 4 کاربر از پست مفید capitan تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), n@f@s (پنجشنبه 15 بهمن 94), shabnam z (یکشنبه 04 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 فروردین 94 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    136
    امتیاز
    1,967
    سطح
    26
    Points: 1,967, Level: 26
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    42

    تشکرشده 182 در 88 پست

    Rep Power
    24
    Array
    باسلام
    داشتن همسري مهربان ومنطقي ويا حيا ومعتقد کاملا حق شما وزيربناي کانون خانواده است که درصورت نبودن هرکدام قطعا هيچ جايگزيني برايش پيدا نخواهي کرد؛ اما درمورد تحصيلات .... بايد ببينيد که وظيفه زن درچارچوب اعتقادي خانواده مذهبي چيست ! ما بايد ببينيم فطرت وسرشت طبيعي مرد وزن چيست وآموزه هاي ديني ما چه وظيفه اي براي هرکدام از زن ومرد مقرر نموده است حالا اگه ادامه تحصيل شما وارتقاء دانش شماا درجهت اعتلاي کانون خانواده است پس خوب هست ولي چنانچه موضوع شخصي است که نبايد اينقدر با تعصب بهش نگاه کني ....درثاني شما بعنوان يه فردمذهبي بايد بدوني وظيفه يه خانم ويه همسر ويه مادر تنهاا درادامه تحصيل خلاصه نميشه .... هدف ما رشد تعالي ومعنويت درمسير زندگي است اگر تحصيل شما حجاب ومانع اين مسيرشود قطعا راه درست نرفتي ....بهرصورت شما يه حق وحقوقي داريد وهمسرتان هم نسبت به شما حق وحقوقي دارد وبالاتر اينکه زندگي مشترک وخانواده حق وحقوقي به مراتب بالاتر برزن ومرد دارد ................... موفق باشيد

  14. 3 کاربر از پست مفید ardeshirk تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), فرهنگ 27 (یکشنبه 04 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    33
    Array
    البته خانم مصباح الهدی من خودم چند روزه از چند تا موضوع اعصابم یکم بهم ریختست، به این تالارم سر میزنم بدتر میشه اعصابم!!! منظورم این نیست که شما سختگیری ، البته یعنی سختگیری . چجوری بگم میتونستی اینجوری بگی: یه آدم با ایمان با اخلاق تحصیلکرده. یعنی هر کسی دوست داره طرف مورد نظرش این ویژگیها رو داشته باشه، یعنی نیازی نیست تو معیارات بگنجونیشون.
    مثلا اینکه حداقل دو سال ازتون بزرگتر باشه یه معیاره، چون هستن زنهایی که از شوهراشون بزرگترن و خوشبختن ولی زنی با یه آدم بداخلاق نمیتونه خوش بخت بشه.
    به نظر من بهتره تو یک سری از معیارات سختگیرانه تر عمل کنی، تو بعضی ایده آلها هم کمتر سختگیری کنی

    اصلا خودمم نفهمیدم چی گفتم، یکی واسه خودم توضیح بده!!!!!!!

  16. 2 کاربر از پست مفید capitan تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92)

  17. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 93 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1392-8-10
    نوشته ها
    71
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    14

    تشکرشده 148 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها

    1)من یک دختر مذهبی و محجبه هستم.برام خیلی مهمه که همسرم آدم معتقدی باشه.با حیا باشه.و در عین حال با تحصیل و اشتغال من مخالفتی نداشته باشه.
    2)فوق لیسانسم.قصد ادامه تحصیل در دکتری دارم.آدم موفقی هستم و دلم نمی خواد بعدا همسرم تو دلش از اینکه من ازش موفق ترم ناراحت باشه.


    این معیارها خوبن، ولی بخشی از فرایند انتخاب این هست که شما چی می خوای و بخش دیگریش اینکه اون نوع آدم هایی که شما می خوای هم شما رو بخوان.

    چرا تحصیل و کار اهمیتشون اینقدر هست که مخالفت باهاشون منجر به رد شدن خواستگار میشه؟

    چرا کسی که خصوصیات مورد نظر شما رو داره باید دنبال خانم شاغل باشه؟ چرا باید دنبال خانم PhD باشه؟

    پاراگراف آخر این پست رو بخونید:

    http://www.hamdardi.net/thread32208-2.html#post318526

  18. 3 کاربر از پست مفید Assertive Boy تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), مصباح الهدی (یکشنبه 04 اسفند 92), تهمتن (یکشنبه 04 اسفند 92)

  19. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام به همه دوستان و تشکر از وقتی که برای من گذاشتین.
    برادر خوبم آقای 1234567 ؛از نکاتی که اشاره کردین ممنونم.
    جواب سوالاتتون به اختصار:
    1)ایمان
    خب من خودم آدم مذهبی هستم و برام مهمه که مثلا همسرم کاهل نماز نباشه.آدم اگر واقعا و قلبا خدا را قبول داشته باشه قبول داره که خدا براش برنامه ای به نام دین تعیین کرده و خطوط قرمزی در زندگی انسان گذاشته.اگر واقعا خدا را دوست داشته باشیم صرف نظر از اینکه این کار(مثلا نماز) آیا برای ما مفید هست یا نه؛صرفا چون خدا گفته آن را با اشتیاق انجام می ده.
    و به نظر من نماز واقعا ستون دین است.و نماز واقعی از خیلی از منکرات جلوگیری می کند.
    برای مثال اگر کسی براش مهم باشه نمازش قضا نشه؛ببخشید که رک و بی پرده می گم؛جسارته؛نمی تونه کار حرام خودارضایی را به راحتی انجام بده.(من اینو توی یک سایت از آقایی خوندم که گفت به خاطر نماز که باید غسل کنم جلوی خودم را خیلی وقت ها می گیرم!)این فقط یک مثاله!
    اگر کسی واقعا پایبند به دستورات دین باشه ؛هرچه قدر هم که به اسم روشن فکری روابط زن و مرد آزاد بشه و به اسم علم پزشکی فوایدی برای خودارضایی در نظر بگیرن یا .... اون فرد فقط به حرف خدا اعتماد می کنه و همون را انجام می ده.
    اون فرد قطعا اگر هم پاش بلغزه به دلیل عذاب وجدان و احساس گناه توبه می کنه و حداقلش اینه که تو این کارها زیاد پیشرفت نمی کنه.چون یک ترمزی تو وجودش هست.
    گاهی ممکنه انسان ها لغزش بکنند.ممکنه بر فرض تو زندگی زناشویی خانمی از نظر عاطفی واقعا در حقش اجهاف شده باشه؛خب اگر این شخص مقید نباشه؛چه دلیلی داره وقتی از شوهرش کینه به دل داره؛به نوعی بهش خیانت نکنه.اگه خیلی مسائل اخلاقی هم براش مهم باشه؛انسان ها همیشه یک سری توجیهات برای شرایطشون میارن.مثلا الان دیگه رابطه بین زن و مرد باید آزاد باشه.مهم اینه که دل آدم پاک باشه.یا...
    من فکر می کنم کسی که روی واجبات و محرمات حساس هست خودش را دور تر از گناه نگه می داره.و براش راحت تر از کسیه که در این موارد تنبلی می کنه!
    وگرنه اگر من روی واجباتم حساس نبودم شاید چند سال پیش که خیلی از احساسات آقایون سر در نمی آوردم و خیلی در مورد حجاب به اندازه الانم تحقیق نکرده بودم؛دلیلی نداشت که با وجود زیباییم و همین طور بخوام در تمام شرایط گرما و سرما و... حجابم را حفظ کنم.می تونستم مثل خیلی ها روابط راحتی با آقایون داشته باشم و بگم پاکی یعنی اینکه دلم پاک باشه و رابطه جنسی فقط نداشته باشم!این قدر هم زحمت نکشم.در صورتی که همیشه نظر خدا برام مهم بوده و حتی اگه من دلایل الانم را نمی فهمیدم؛فقط چون خدا گفته و به حرف خدا اعتماد دارم که صلاحم را می خواد؛انجام می دادم.
    می دونم که خیلی از آقایون هستن که مذهبی نیستن ولی روی اصول اخلاقی پایبند هستند.اما پایبندی یک فرد با ایمان محکم تر و قابل اعتمادتره!البته نه ایمان ظاهری!
    در ضمن من اصلا از آدم های مذهبی خشک خوشم نمیاد!!!که خواستگار خشک هم داشتم.
    و در جلسات خواستگاری این مسائل را کاملا می پرسم.و از روی سوالات آن شخص هم متوجه می شم.تو تاپیک قبلیم هم بعضی دوستان راهنماییم کردن که چی بپرسم.
    2)حداقل دو سال از من بزرگتر باشه.ایده آلم اینه ولی اگه چند ماه هم بزرگتر باشه در صورتی که آدم مدیر و پخته ای باشه قبول می کنم.(ولی از نظر احساسی دوست دارم همسرم 4 سال بزرگتر باشه)
    3)با حیا
    اصلا برای منی که خطوط قرمز در روابطم با نامحرم داشتم قابل قبول نیست که همسرم با نامحرم راحت باشه.حتی اصلا برام قابل تحمل نیست که همسرم هر فیلم یا عکسی را ببینه!برام زجر آوره!من یک همسر پاک می خوام.معیار پاکی من هم فقط این نیست که همسرم با کسی رابطه جنسی نداشته باشه.من می خوام همسرم در ذهنش و تمام رفتارش نسبت به من متعهد باشه.(در این زمینه به جز سوالاتم که غیر مستقیمه(مثلا نظرتون راجع به حجاب و...)حتما تحقیق می کنم)
    4)تحصیل کرده
    این هم ایده آل منه نه اینکه اجباری باشه.چون خودم در این زمینه موفق بودم.البته قبل بیشتر برام مهم بود اما الان توضیح دادم که مثل قبل نیست.
    عقیده قبلی من:
    ما هممون جوونیم.کلی انرژی داریم.اگر این انرژی در راه درستی خرج نشه پس کجا خرج بشه؟
    من اگه انرژیم را در تحصیل خرج نمی کردم باید چی کار می کردم.شاید مثل خیلی از دخترا وقتم را پای آینه هدر می دادم.شاید برام سخت می شد که افکار منفی نیاد سراغم.یا اینکه شاید برام سخت می شد که تا حالا ازدواج نکرده بودم.
    اما چون وقتم پره و فکرم درگیر و... بوده از خیلی از آسیب ها دور بودم.
    همیشه برام جای سوال بوده که این آقایی که الان 32 سالشه و تازه می خواد ازدواج کنه؛تازه هم رفته سر کار.بقیه وقتش را چی کار می کرده.با چه کسانی معاشرت داشته.هنری داشته یا نه؟ اهل مطالعه بوده یا نه؟
    الان اگه تو جلسات خواستگاری بفهمم اون آدم وقتش را صرف کار مفیدی می کرده و بی کار و الاف نبوده برام تا حدی این مساله قابل حله.
    ضمن این که من قبلا فکر می کردم اشخاصی که با کتاب و افراد تحصیل کرده و اهل علم در ارتباط هستند؛از خیلی مسائل منفی دور تر هستند و احتمالا باهوش ترن.و منطقی ترن(البته احتمالات را در نظر گرفتم نه اینکه قطعی باشه)
    که الان فهمیدم لزوما این گونه نیست.تو این تالار شخصیت چند آقای دکتر را دیدم که اصلا خوب نبود و انتقاد پذیر نبودن و گاهی تحصیلات زیاد بد هم هست.چون ممکنه طرف مغرور بشه که من زیاد می فهمم و راه انتقاد و مشورت را روی خودش ببنده.در صورتی که همه چیز را همه گان دانند و بالاخره هر کسی در زمینه ای ممکنه آگاهیش بیشتر باشه.و حرف حق را باید همیشه پذیرفت.
    *الان دغدغه من فقط همینه که اگر همسرم ازم از این جهت پایین تر باشه؛ممکنه بعدا همش بخواد خودش را به من اثبات کنه و بگه فکر نکن که تو خیلی می فهمی!
    در صورتی که به نظر من کسی که می خواد ازدواج کنه باید به این سطح فکری رسیده باشه که پیشرفت طرف مقابل را پیشرفت خودش بدونه.همسر آدم دوست آدمه نه رقیب! من خودم هر کاری از دستم بربیاد در آینده می کنم تا همسرم در زمینه ای که دوست داره موفق بشه.هر کاری! علاقه همسرم علاقه منه.پیشرفت همسرم پیشرفت منه!
    5)ادب و شخصیت
    فکر نکنم هیچ دختری از یک مرد بی ادب خوشش بیاد!
    من خواستگاری داشتم که از لحظه ای که براش چای آوردم ازش بدم اومد.طرز نشستنش کنار پدر و مادر بد بود.وقتی رفتیم باهم صحبت کنیم به جای اینکه منتظر باشه اول من تعارف کنم یا اول من بشینم خودش جلوتر نشست.موقع خداحافظی از پدر و مادرش جلو تر رفت تو ماشین!
    وسط حرف پدرش اظهار نظر کرد و... این واقعا شخصیته!عمرا با همچین آدمی ازدواج کنم.نحوه خوردن و... برخورد و... هم خیلی برام مهمه.
    بالاخره فردا که من می خوام کنار همسرم راه برم و دیده بشم نباید مدام تو دلم نگران باشم که الان ....
    این شخصیت برام حیاتیه و اصلا کوتاه نمیام.به خصوص احترام به پدر و مادر و بزرگترها
    6)منطقی
    دلیل این امر هم که کاملا مشخصه.
    این که از کجا بفهمم؛سعی می کنم از طرز جواب دادن به سوالام و تحلیل هایی که می کنه متوجه بشم.ببینم اهل مشورت هست یا نه.
    مثلا یکی از سوالام این هست که اگر مشکلی بین شما و خانمتون پیش بیاد چی کار می کنید؟خواستگار می گه :سعی می کنیم با صحبت حلش کنیم.من می گم اگه حل نشد ... بعضیا می گن با فرد آگاهی مشورت می کنیم.یا حتی بعضی رفتن نزد مشاوره را پیشنهاد می کنند.
    خیلی از سوال هایم را در تاپیک قبلیم گفتم .خیلی ها را هم در تاپیک آقا امین گفتم.
    در کل این خیلی خوبه که آدم فکر نکنه همه چیزو می فهمه و همیشه جای اینکه ممکنه من اشتباه فکر کرده باشم را بذاره و انتقاد پذیر و منعطف باشه.
    7)عاطفی
    خب من خودم به شدت دختر عاطفی هستم.و واقعا دوست دارم همسرم به من خیلی ابراز عاطفه کنه.زندگی عاشقانه را خیلی دوست دارم.و یک جورایی وقتی احساسات آقای خاله قزی را نسبت به همسر و فرزندشون را تو بعضی پست هاشون خوندم؛دوست دارم همسرم نسبت به من این طوری باشه.
    اگه من تو زندگی آینده عاطفه و عشق را دریافت نکنم؛اصلا چه دلیلی داره ازدواج کنم!الان که راحت تر هستم.الان که دغدغه ای ندارم.
    من هم خیلی احساس می کنم دوست دارم در آینده به همسرم محبت کنم(که تیپ شخصیتی من این هست که خیلی به دیگران محبت می کنم دیگه چه برسه به همسرم) و هم خیلی نیاز دارم همسرم بهم ابراز محبت کنه.کلامی و... برام مهمه.مثلا بعضی ها می گن مردها علاقشون را با کار و... ثابت می کنند از نظر من خوبه ولی اصلا برام کافی نیست!و باید حتما ظهورش را ببینم و بشنوم و حس کنم.
    اگه یک مردی عاطفی باشه اما در عین حال منطقی باشه خیلی خوبه.مثلا آقای خاله قزی که هم عاطفی هستن و هم منطقی.اهل مطالعه هستن و آدم صادقی هم هستن.تو این تالار مسائل را تعصبی نمی بینند(نه اینکه همیشه با نظرشون موافق باشم ها.نه.بالاخره اختلاف نظر که همیشه هست.منظورم کلیت قضیه بود)
    همیشه هم دنبال راه کار هستن که زندگیشون بهتر بشه.تاپیک ایشون که می خواستن برای همسرشون شوهر بهتری بشن و هم اینکه اصلا اهل غر زدن نیستن و خانمشون را درک می کنن؛گویاست.خیلی از خانمشون همش تعریف می کنند و از اون مردایی نیست که براش افت داشته باشه که خانمش موفق ترباشه.به خانمش همش افتخار می کنه.موفقیت خانمش را موفقیت خودش می دونه.
    اما اگر مردی خیلی عاطفی باشه ولی غیر منطقی باشه فاجعه است!!!و اصلا نمی تونه یک زندگی را درست و منطقی مدیریت کنه.
    مثلا آقای شهریار که خیلی احساساتی هستن.اما منطقی نیستن و همون چیزی که اول به ذهنشون میاد قبول می کنن و تو زندگی و برخوردش با همسر سیاست نداره.و چون خیلی عاطفی هستن اما منطقی نیستن؛اصلا برخورداشون حساب کتاب نداره.من فکر می کنم به این دلیل تو ازدواج هاشون شکست خوردن.
    ضمن اینکه آدم صبوری نیست.زود از کوره در میره.در حالیکه آقای خاله قزی صبور هستن.(امیدوارم آقای شهریار توصیه هایی که در تاپیکشون شد را عمل کنند.)
    اگر مردی منطقی باشه اما از نظر عاطفی معمولی باشه باز هم خیلی خوبه.چون آدم منطقی و اهل مطالعه می دونه که خانمها نیاز عاطفی به ازدواج دارن و حتی اگه خودش خیلی از این کارهای رومانتیکی خوشش نیاد می ره برای زندگیش یاد می گیره.(مثل آقای ناآشنا)
    پس منطق برام اولویتش بیشتره.عاطفی هم حتما متوسط رو به بالا باشه.زیاد باشه که چه بهتر.
    8)شاداب
    خب من اهل تفریحم.آدم شوخ طبعی هستم .اجتماعیم.تا حدی برون گرام.
    نمی تونم یک آدمی که درون گراست را بپذیرم.
    دوست دارم با همسر آیندم مسافرت برم.شهربازی برم.دوست دارم باهاش خیلی بخندم.دوست دارم حس کنم جوونیم.نه اینکه پیریم.
    دوست دارم همسرم اهل طبیعت باشه.خوش اخلاق و بگو بخند باشه.روحیه اش خوب باشه.افسرده نباشه.
    برای من وقت بذاره!حوصله داشته باشه.همش تو کارش غرق نشه.برای فرزندانش وقت بذاره.
    *در این زمینه که هم آدم درس خونی باشه هم شاداب باشه؛من یک خواستگار دانشجوی دکتری داشتم که واقعا این طوری بود.از من هم اتفاقا موفق تر بود.و اهل ورزش و تفریح هم خیلی بود.
    9)صبور
    تنها چیزی که از وجودش در خودم مطمئنم همینه.اصلا عجول نیستم.
    خب مثلا یکی از خواستگارام گفت من عجولم.و دوست دارم کارام زودتر تمام بشه و....خب من نقطه مقابل ایشون بودم و ممکن بود در ازدواج به مشکل بربخوریم.
    در کل انسان های صبور برای خودشون فرصت فکر کردن بیشتری می ذارن و کمتر دچار اشتباه می شن.زود از کوره در نمی رن.زود عصبانی نمیشن.وقتی هم عصبانی می شن بهتر از دیگران خودشون را کنترل می کنند.
    البته من دیگه زیادی صبورم و این واقعا منفی است.(که باید خودمو اصلاح کنم)
    تازه این ها معیار های اصلی من بود.من خیلی معیارهای فرعی هم دارم.
    اما این جملتون برای من ارزشمنده:
    من توصیه میکنم به قلبت رجوع کن و وقتی که معیاری رو قلبا داری و قلبت بهت میگه هیچوقت از اون معیار کوتاه نیا
    درست می گین.
    این جملتون:
    مرد که برای پول و مادیات ازدواج نمیکنه اگه هدفش این بود که زندگی مجردی پول بیشتری پس انداز میکرد

    مرد برای دریافت محبت و عاطفه با همسرش ازدواج میکنه
    و وقتی میبینه همسرش روی درخواست های عاطفیش سرپوش میذاره معلومه که با جدیت دنبال خواسته هاش باید باشه
    خب من هم برام دریافت محبت و عاطفه در ازدواج خیلی خیلی... مهمه!و اصلا زندگی بدون عشق را قبول ندارم.وگرنه بی کار نیستم که برم ازدواج کنم.
    بالاخره هر کسی تو زندگیش علایق و اهدافی هم داره.همه چیز که ازدواج نیست.من زندگی نمی کنم که ازدواج کنم.من ازدواج می کنم که تو زندگیم موفق بشم و احساس رضایت از خودم داشته باشم.دوست دارم تو مسیر زندگیم یک همراه داشته باشم.نه مانع .دوست دارم مفید باشم.هم کمک کنم همسرم در جامعه انسان مفیدی باشه هم همسرم کمک کنه که من مفید باشم و به علائقم دست پیدا کنم.
    من دوست دارم همسرم منو دوست داشته باشه.این دوست داشتن باید بهم ثابت بشه.اگه منو دوست داشته باشه علاقه منو هم دوست داره.
    البته من قطعا اولویتم خانواده ام هست!همان طور که اولویت همسر من هم باید خانواده اش باشه و خودش را در کارش غرق نکنه!
    همین طور شما گفتین:

    شما کدوم یکی از 9 تا معیاراتون بخاطر حسادت یا آزار و اذیت مردا بوده
    پس مردها هم معیاراشون بخاطر حسادت و این چیزا نیست اونا هم حق دارن برای خودشون معیار داشته باشن و دلیل موجه هم داشته باشن
    بله درسته! هر کسی حق داره معیار خودش را داشته باشه و این تمام حرف من هست که بقیه به من می گن سخت نگیر!
    در صورتی که این حق منه معیار خودم را داشته باشم.
    واقعا هم دست اون آقایون خواستگاری که صادقانه معیارهاشون را همون اول می گن و الکی نمی گن ما مذهبی هستیم یا کار و ادامه تحصیل مشکلی نداره؛درد نکنه.واقعا آدم های خوبی هستن.ان شاالله خوشبخت بشن که دروغ نمی گن!
    راهنمایی های دیگر دوستان هم تامل برانگیز بود.که در فرصت مقتضی حتما میام در موردشون صحبت کنم.
    باز هم از همتون ممنونم.


  20. 4 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 05 اسفند 92), shabnam z (یکشنبه 04 اسفند 92), فدایی یار (دوشنبه 28 اردیبهشت 94), احساسی (یکشنبه 14 آذر 95)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آذر 93, 11:34
  2. کبوتر با کبوتر، باز با باز
    توسط lord.hamed در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 فروردین 92, 16:06
  3. دارم کوتاه میام؟
    توسط ch_1383615 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 21 آبان 90, 21:05
  4. کبوتر با کبوتر، باز با باز
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 آبان 90, 00:28
  5. مهربون بیا تو عیدی بگیر و عیدی بده
    توسط estar7 در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 03 فروردین 88, 11:29

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.