تاپیکای همدردی اکثرا به هم ارتباط دارند به خصوص تاپیک شما و سوده خانم. اون تاپیک یه نمونه ی موفق از خودسازی و خودکنترلی بود. نمونه ای از تاثیر عزت نفس در نجات یک زندگی. سعی کنید به روح تاپیک توجه کنید.کما ینکه فکر می کنم با توجه به پستای بعدیتون تا حدی اینکار رو کردید.
به نظرتون شوهرتون باید براتون دوست پیدا کنه؟ یا بگه کجا برید یا نرید؟ یا ناچار بشید بهش دروغ بگید. البته حرفم به معنی این نیست که با بحث یا مخفی کردن به اهدافتون برسید بلکه از راه درست. در این خصوص تاپیک زیر بحث رو روشنتر میکنه:
http://www.hamdardi.net/thread-18343.html
یه بررسی بکنیدببینید رفتارای اخیرتون بیشتر جز کدوم دسته بندی رفتاری، طبق تاپیک فوقه. مثلا همون رفتار مسافرت تو عید و .. .
موردی که مثال میزنید ساده ترین چیزی که میشه براش گفت عدم مهارته که با تحقیق میشه درستش کرد. البته اینکه شوهرتون دچار چنین سوءبرداشت بزرگی شده به رفتارهای قبلیتون باهاش برمی گرده که اون رفتارها از عدم مهارتتونه مثل توجه نکردن به غرورش ( حداقل نمونشو در همین تاپیک داریم!)؛ یا ممکنه به خاطر شخصیت خودش (مثل نداشتن اعتماد به نفس )دچار چنین خطایی شده باشه که اینجا باز با مجموعه ی رفتارهای شما میتونید شخصیتشو اصلاح کنید.
توی این سایت یه سری فایل صوتی از دکتر فرهنگ هست :
دکتر فرهنگ . فکر کنم قسمت "خانواده موفق" به دردتون بخوره؛ خودم اینا رو بررسی نکردم چون قبلا چند تا از فایلای ایشونو گوش داده بودم و مفید بود احتمال میدم سایرر موضوعاتشم خوب باشه. اگه وقت دارید امتحان کنید.
موضوع جدید هم میتونید باز کنید ولی سعی کنید مصداقی مطرح نکنید. تاپیکاتون تا الان همه موردی بودند در حالی که همشون تقریبا یکی هستند.