تا حالا هیچکدام از خواستگار هایم مرا نپسندیده اند.

دختری 22 ساله و با شرایط تحصیلی خوب و قد بلند و با اندام متناسب و پوست روشن هستم و حجاب کامل و خوبی دارم و از نظر مالی هم در سطح متوسط رو به بالا هستم. مشکل من این است که تاکنون خواستگارهایی که برام اومدن غیر از یه مورد که کار به جلسه ی دوم و حضور آقا پسر کشید ، بقیه همه در همون مرحله اول که مادر و خواهر پسر میان منتفی شده و دیگه تماسی با منزل ما نگرفتن.
صورتم اصلا زشت نیست و با عینک ظاهرم مقبول و خوبه ولی بدون عینک احساس میکنم جای زخمآبله مرغان و خال صورتم را خیلی زشت نشان میدهد. از وقتی که درگیر این موضوع رفت و امد خواستگار ها شده ام به شدت افسرده شدم و مدام تنهایی رو ترجیح میدم و حتی بغض هم میکنم.
کمکم کنین با این موضوع یه جوری بتونم مقابله کنم و فکرم رو زیاد درگیرش نکنم.

سلام خانوم

كار خوبي كردين مشكلتون رو با همدردي در ميون گذاشتين.


يه نكته در گوشي بهتون بگم كه، اين پسرا زياد آش دهنسوزي نيستن. ( اين جمله رو من زياد از دهن هم نوعانتون ميشنوم كه ميگن)

-----------------------

من از يه بنده خدايي ياد گرفتم كه هر وقت جواب رد رو طرف مقابلش تو خواستگاري ميداده، نماز شكر مي خونده كه خدا بار مسوليت اين نشدن رو به عهده طرف مقابلش گداشته.
فرض كنيد شما از پسري كه از شما خوشش اومده، خوشتون نياد و مجبود به رد كردن اون پسر بشويد! خوب معلومه اون پسر ناراحت ميشه از شما!
پس شاكر باشيد كه اين نشدن ها رو گردن طرف مقابل اتون انداخته ميشه.

از همون بنده خدا يه چيز ديگم ياد گرفتم كه همه اين نشدن ها، تلاطم ها ، سختي ها، دل شكستن ها ، خواستگاري ها، ارتباط ها و ... بخشي از راه رسيدن به يار اصلي هست.
از اين وقايع تجربه كسب كنيد. چون يار شما هم الان داره تجربه كسب ميكنه. داره جواب نه ميشنوه. داره كم كم ياد ميگيره ملاك ظاهري براش مهم نباشه. داره باد ميگيره يار واقعي اش رو چه طوري شناسايي كنه.
---------------------------

تا رسيدن يارتون سعي كنيد فقط ياد بگيريد. درس زندگي، مهارت هاي گفت و گو ، مهارت هاي شناختي و .... .

----------------------------
شما سنتون خيلي خوبه، حالا حالا ها جا دارين.

پسري كه مياد به خواستگاري شما، سنش بايد تو رنج 26-27 باشه ، درسته؟ خوب چنين پسراني اغلب ملاك ظاهري براشون مهم هست. به نوعي هنوز پحته نشدن كه درك كنند ظاهر طرف موقتي و چيز هاي ديگر مهمه.
اگر دختر زيبايي هم بودين، پسر شما رو به خاطر زيبايي انتخاب كرد، بايد نگران بشيد.
پس از اين موهبت استفاده كنيد كه پسر شما رو بايد به خاطر خودتون انتخاب كنه.
به خودتون ايمان داشته باشيد.
عزت نفس تون رو تقويت كنيد.
از داشته هاتون تمام و كمال لذت ببريد و شاكر باشيد. همشون بلا استثنا نعمت هستن.
-------------------------------


يه خاطره بگم كه يه خانوم بسيار زيبا تو سنت 21 سالگي جواب مثبت به پسري ميده كه محو زيبايي اش شده بود. دختر هم كم سن، زياد بررسي نكرده بود پسر رو.
ظرف كمتر از شش ماه زندگي از هم جدا شدن.

خوب اون زيبايي دختر كجا بود كه كمكشون كنه؟

--------------------------------------------

خوشبخت بشيد.

سلام .اینقدر از این خواستگاریا باشه و بیان و برن و یا شسما نپسندی یا اونا حالا حالا ها جا داری عزیزم.خداوند مصلحت بندگانش رو میدونه .اونجایی که تقدیرت باشه خداوند هم شما ر. در نظر یار زیباتر جلوه میده و هم خودش همه چیز رو درست میکنه .
اگر ایشون رد میکنه برا اینه که خدا میدونه ایشون لیاقت شما رو نداره اما شما بدلیل شرایط روحی یا هر چیزی قبول میکنی فورن پس مصلحته که نباشه چون دوستت داره و بار این نبودن رو میزاره رو دوش اقا پسری که مطمنن خدا میدونه خوشبختی تو دست اون نیست

بزار منم مثالی برات بزنم یکی از فامیل ما هر کس میومد برا خواستگاری خواهر کوچیک را که میدید نظرش برمیگشت و دیگه اون دختر خانوم را نمیخواست و نظرش میرفت رو اون .سر همین بلاخره خانواده دختر خانوم این دختر کوچک را 18 سالگی شوهر دادند به یکی از خواستگارها . دختر بزرگم شد 29 سالش و درست چند ماه پیش خواستگاری براش اومد و پسندیدند هم رو که الان خانواده دختر از اینکه دختر کوچک رو زود شوهر دادند ناراحتند .
چون دختر بزرگتر یک اقای متشخص .پولدار . زیبا و اینکه خانواده ای داره که برای این دختر میمیره همون اول ماشینش رو اقا پسر به نامش کرد .
چس اینقدر زود نا امید نشید و بدونید خداوند مصلحت بندگانش رو خیلی بهتر از خودشون میدونه

سلام

اگر فکر می کنید جای آبله مرغان و خال صورتتان را زشت کرده
با توجه به این که گفتید توان مالی خوبی دارید
برای رفعش اقدام کنید

آقای محمدرضا من قبول دارم حرف شما رو ولی واقعا هرکسی یه زمانی شوق ازدواج داره و من میشناسم خودم رو ، دختریم که اگر بشه ۲۵ سالم دیگه عمرن به ازدوج فکر کنم ، و اینکه بیشتر از این موضوع ناراحتم که دوستانی دارم که پیش از ازدواجشون با ده ها پسر دوست بودن و حتی رابطه داشتن ولی چون خوشگل بودن الان یه همسر عالی نصیبشون شده .البته متاسفانه خودم هم یه ارتباط دوستی داشتم که خیلی هم اون پسر من رو دوست داشت و به اصرار خودم و بخاطر تفاوت فرهنگ هامون بهش خاتمه دادم.
واقعا خسته م همه ی دوستام متاهل شدن و من همچنان اندر خم یه کوچه :(

شیدا جان پس خوده واقعیم چی میشم اگه بخوام صورتمو دستکاری کنم؟ یکی باید بیاد که منو با همین صورت بپسنده. و اینکه میترسم برم دکتر و خوب که نشه هیچ بدتر هم بشه :(
کاش انقدر این جماعت ظاهر بین نبودن ،
تعریف نمیخام بکنم از خودم ولی واقعا هنر دارم توی هر زمینه ای ، فنی ،اشپزی، شیرینی پزی، نقاشی، ادبیات همه چی ، تیپمم همیشه اراسته و شیکه ولی همه اول قشنگیع صورت ملاکه براشون 😢

shkbعزیزم سلام.
یک بار داشتم با خواهرم صحبت میکردم،میگفتم فلانی رو نگاه کن تو مجردیش فلان کارارو کرده خوشبخت شده،فلانی رو نگاه کن چقد خوش شانسه خوشبخت شده،حرفام که تموم شد گفت تو نباید الان زندگی یه نفرو درنظر بگیری،باید زندگی هر فرد رو در طول عمرش بررسی کرد و بعد گفت فلانی خوشبخته یا بدشانس!
حرفش برام خیلی جالب بود.بهم صبر و یاد داد!
چندوقت پیش دوست خواهرم ازدواج کرد در سن31سالگی،مشکلی توی صورتش داشت قد کوتاه و تپل بود و کاملا معمولی بود.اما همه جذبش میشدن،نه اینکه زیادخواستگار داشته باشه!!
اتفاقا هرکی میرفت خواستگاریش فقط یک بار میرفت و دیگه نمیرفت.چون "ظاهر "معیارشون بود.گذشت و این خانوم حالا با یک مهندس پولدار خوش اخلاق خیلی خوشتیپ و خانواده دار ازدواج کرده!تو محل کار باهم اشنا شدن.اون خانم زیبا نبوده ولی خیلی خوش خلق و مهربون بوده.پس معیار همه این نیست
اصلا منکر زیبایی نمیشم..من خودم تایپیکی راجع بهمین داشتم!"کاش یک دختر زیبا بودم"
منم تقریبا همسن و سال شمام.
باور کن مینشستم با خودم فکر میکردم،ساعت ها،بغض میکردم که مگه من چی کم دارم؟بعد میگفتم پس حتما خوشگل نیستم!!
میگفتم چرا یکی میاد دیگه نمیاد؟میگفتم پس حتما زشتم!خوشبحال اونایی که خوشگلن!
الان فرقم با اون موقع اینه
"هیچی برام مهم نیست"برای خودم زندگی میکنم.برام مهم نیست کی چی راجع بهم فکر میکنه.کی چی میگه.
واسه خودم برنامه ریزی دارم.دیگه به این فکر نمیکنم که" من منتظرم تا کسی بیاد و منو بپسنده!!"(من در همین حد بودم )
درمورد مراسم خواستگاری هم یک بار خواهرم حضور داشت،خیلی حرفا بهم زد و گفت فلان رفتارات درست نیست،حتما از کسی که یکم تجربش بیشتره کمک بگیر چون بعضی رفتارای کوچیک در نگاه اول ادمو منصرف میکنه.

در ضمن،یکی تو تایپیک بهم گفت که به این فکر کن که کسی که سمت تو میاد بخاطر زیبایی نمیاد!بخاطر خودت و اخلاق و شرایط خودت میاد.بنظرم این معیارها ماندگار ترن.
همه چیز دست خداست..دعا میکنم همه خوشبخت بشن.
انقدر فکرتو درگیر این چیزا نکن دوست خوبم..واقعا خانواده های بعضی اقا پسرا دنبال پرنسسن،در نهایت هم پرنسس واقعیییی نصیبشون میشه:227:

از نظر من شما اصلا تو سن ازدواج نیستی:311:
زوده برا این چیزا غصه بخوری
اون وقت همسن من بشی و تنها یه مورد خواستگاریت به جلسه دوم کشیده باشه که خودکشی میکنی
برو حال دنیا رو ببر, درستو ادامه بده, شغلی دست و پا کن, حالا حالاها کار داری بکنی که اینقدر زود خلا زندگیت نشه ازدواج

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ابی اسمان

shkbعزیزم سلام.
یک بار داشتم با خواهرم صحبت میکردم،میگفتم فلانی رو نگاه کن تو مجردیش فلان کارارو کرده خوشبخت شده،فلانی رو نگاه کن چقد خوش شانسه خوشبخت شده،حرفام که تموم شد گفت تو نباید الان زندگی یه نفرو درنظر بگیری،باید زندگی هر فرد رو در طول عمرش بررسی کرد و بعد گفت فلانی خوشبخته یا بدشانس!
حرفش برام خیلی جالب بود.بهم صبر و یاد داد!
چندوقت پیش دوست خواهرم ازدواج کرد در سن31سالگی،مشکلی توی صورتش داشت قد کوتاه و تپل بود و کاملا معمولی بود.اما همه جذبش میشدن،نه اینکه زیادخواستگار داشته باشه!!
اتفاقا هرکی میرفت خواستگاریش فقط یک بار میرفت و دیگه نمیرفت.چون "ظاهر "معیارشون بود.گذشت و این خانوم حالا با یک مهندس پولدار خوش اخلاق خیلی خوشتیپ و خانواده دار ازدواج کرده!تو محل کار باهم اشنا شدن.اون خانم زیبا نبوده ولی خیلی خوش خلق و مهربون بوده.پس معیار همه این نیست
اصلا منکر زیبایی نمیشم..من خودم تایپیکی راجع بهمین داشتم!"کاش یک دختر زیبا بودم"
منم تقریبا همسن و سال شمام.
باور کن مینشستم با خودم فکر میکردم،ساعت ها،بغض میکردم که مگه من چی کم دارم؟بعد میگفتم پس حتما خوشگل نیستم!!
میگفتم چرا یکی میاد دیگه نمیاد؟میگفتم پس حتما زشتم!خوشبحال اونایی که خوشگلن!
الان فرقم با اون موقع اینه
"هیچی برام مهم نیست"برای خودم زندگی میکنم.برام مهم نیست کی چی راجع بهم فکر میکنه.کی چی میگه.
واسه خودم برنامه ریزی دارم.دیگه به این فکر نمیکنم که" من منتظرم تا کسی بیاد و منو بپسنده!!"(من در همین حد بودم )
درمورد مراسم خواستگاری هم یک بار خواهرم حضور داشت،خیلی حرفا بهم زد و گفت فلان رفتارات درست نیست،حتما از کسی که یکم تجربش بیشتره کمک بگیر چون بعضی رفتارای کوچیک در نگاه اول ادمو منصرف میکنه.

در ضمن،یکی تو تایپیک بهم گفت که به این فکر کن که کسی که سمت تو میاد بخاطر زیبایی نمیاد!بخاطر خودت و اخلاق و شرایط خودت میاد.بنظرم این معیارها ماندگار ترن.
همه چیز دست خداست..دعا میکنم همه خوشبخت بشن.
انقدر فکرتو درگیر این چیزا نکن دوست خوبم..واقعا خانواده های بعضی اقا پسرا دنبال پرنسسن،در نهایت هم پرنسس واقعیییی نصیبشون میشه:227:

---

آبی آسمون عزیزم تاپیک شما رو هم خوندم تا حدودی و از دیروز ذهنم رو درگیر کرده مطالب تاپیکت . خوش به حالت که تونستی تغییر بدی فکرتو دختر.
من امشب بیرون بودم و خوب به صورت زن و شوهرای جوون و تازه نگاه کردم . شاید کمتر از نصف اونایی که دیدم ظاهر قشنگی داشتن !! اصلا تا حالا با این دید به آدما نگاه نکرده بودم (و دیگه هم این کارو نمیکنم )و همیشه خوبیای آدما اونا رو در نظر من قشنگ می کرد.
به مامانم گفتم مامان من به این موضوع دقت کردم و حتی بعضی از دوستام که قد و هیکلشون به منم نمیرسه و ظاهر معمولی تری هم که دارن بماند، مامانم کلی بهم خندیدن و اینارو گفتن : چرا این موضوع و فکرا ذهنتو درگیر کرده؟ فقط یه نفر قراره آدمو خوشبخت کنهه و اون میشه شوهر آدم . اونایی که نپسندیدن حتمن قرار نبوده باهاشون خوشبخت شی.
میدونم مامانم امید دادن که من رو اروم کنن ولی چون دختریم که زود به بلوغ فکری جسمی و اجتماعی رسیدم طبیعتا ازدواج برام زود نیست و وقتشه . اما مدام فکرم گیر این موضوعه که نکنه کلا هیچ وقت کسی منو نپسنده .
از مصلحت خدا سر در نمیارم. کاش این پروسه ی لعنتی مادر پسر اومدن و نپسندیدن و پسندیدن هیچوقت باب نمیشد.
حتی پسری رو میشناسم که از لحاظ اعتقادی و اخلاقی و اجتماعی کاملا مشابه خودمه و مشتاق آشنایی با من بوده ولی مادرش من رو نپسندیده!! مگه قراره مادرش با من زندگی کنه؟!

من این روزا انقد واسه خودم برنامه ردیف کردم که وقت نمیکنم به چیز خاصی فکر کنم.
فکر ادم ممکنه هرجایی بره،ماییم که نباید بزاریم ادامه پیدا کنه.من وقتی بیکار میشم یهو فکاری منفی میاد تو ذهنم،ولی همونجا خندم میگیره..سعی میکنم بهش فکر نکنم.
نتیجشو به وضوح دارم میبینم.وقتی ادم تو افکار خاص و بد خودش غرقه،انگار دوره از دنیا.
قبلا یک موضوعی که پیش میومد،تا چند روز بهش فکر میکردم..مثلا وقتی خواستگاری رو که اصلا شرایطمو نداشت راه میدادم بعد میرفت خیلی بهش فکر میکردم.خداروشکر میکردم که نشده ها،ولی میگفتم خدا من دوست دارم خودم بگم نه!
مشکلات من فقط تو اینا خلاصه نمیشد،این افکار چیزی نیست که خودش درما بوجود اومده باشه ،بنظر من اینا رو جامعه تو ذهن ما فرو کرده و ماناخواسته داریم پرورشش میدیم.
من خودم چند روز نشستم فکر کردم.دیدم اوضاعی که دارم مطابق میلم نیست..خوشحال نیستم!
خودمو بخدا نزدیک تر کردم.تمام ادمایی که بهم حس بد میدادن بدون توجه به تفکر اونا نسبت به خودم،براحتی از دایره ادمای دوست داشتنیم پرت کردم بیرون.حرف اونا دیگه برام اهمیتی نداره.
باز خوبه کسی مسقیم بتو توهین نمیکنه.
چند هفته پیش داشتم با دوستام شوخی میکردم،یهو یکی از بچه ها گفت من یک پسرخاله دارم عاشق من بوده(خودش خوشگله و ازدواج کرده یک ساله)حالا میگه من زن خوشگل نمیخوام،میخوای معرفیت کنم؟
اونجا واقعا بهم برخورد.با خودم فکر کردم من چکار کردم که این خودش اجازه داده جلوی جمع بهم توهین کنه؟اونجا خندیدم گفتم عه پس نمیتونی منو معرفی کنی چون من معیار مهم اونو ندارم!بعدشم دیگه خودمو بهش نزدیک نکردم.
دیگه هم به حرفش فکر نکردم.چون اون ادم دیگه برام مهم نیست.تو خیلی از من بهتره اوضاعت عزیزم:18:
هیییچ کسی تو دنیا ارزش اینو نداره حتی یک لحظه خودمو بخاطرش ناراحت کنم:227:

سلام من توجایی کارمیکنم که نصفشون هییت علمین چنتاشونومعرفی کنم بهتون که ملاک اصلیشون زیباییه؟همه هم بالای35 هستن وپخته
اونروزی یکی ازاون هیت علمیا میگف برمن یه دخترپولدارخوشکل معرفی کنید

خودمن اگه بدون ارایش برم اداره کسی نگام نمیکنه همهم میگن معمولی خودم حس میکنم وقتی ارایش دارم پسرا بیشتر جذبم میشن واس ازدواج حالابیایید بگید دنبال دوستین خخخخ
نمیشه انکارکرد که زیبایی واسشون مهمه ازطرفیم اوناییکه ملاک اصلیشون زیباییه زندگیاشون دوام نداره
کاش پسراییکه ملاک اصلیشون نجابت و پاکی و وفاداریه زیاد بشن تازه اوناییم که ملاک مهم دارن قصد ازدواج ندارن خخخ

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zzzz

سلام من توجایی کارمیکنم که نصفشون هییت علمین چنتاشونومعرفی کنم بهتون که ملاک اصلیشون زیباییه؟همه هم بالای35 هستن وپخته
اونروزی یکی ازاون هیت علمیا میگف برمن یه دخترپولدارخوشکل معرفی کنید

خودمن اگه بدون ارایش برم اداره کسی نگام نمیکنه همهم میگن معمولی خودم حس میکنم وقتی ارایش دارم پسرا بیشتر جذبم میشن واس ازدواج حالابیایید بگید دنبال دوستین خخخخ
نمیشه انکارکرد که زیبایی واسشون مهمه ازطرفیم اوناییکه ملاک اصلیشون زیباییه زندگیاشون دوام نداره
کاش پسراییکه ملاک اصلیشون نجابت و پاکی و وفاداریه زیاد بشن تازه اوناییم که ملاک مهم دارن قصد ازدواج ندارن خخخ

---

دقیقاااااا
بعد اوناییم که ملاکشون نجابته ماماناشون قوز بالا قوزن :| عروس خوشگل میخوان .
دوسته من خودش خیلی خوشگله مادرشوهرشم وقتی تلفن زده برای خواستگاری گفته مردمک چشم دخترتون درشته ؟! ( جل الخالق آخرالزمون شده )
بعد اینام گفتن اره و وصلت سر گرفته ولی همون مادرشوهره الان شده بلای جون دوست قشنگم :47:
همش اذیت و سرکوفت بهش میزنه .
اینجاست که آدم نمی دونه فاز ملت چیه؟!
زشتی یه جور مکافات داره ، خوشگلی هم یه جور
باز من الان خودمو جزوی از زمره ی معمولی رویان میدونم و امیدوارم فقط خدا خودش کمکم کنه.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ابی اسمان

من این روزا انقد واسه خودم برنامه ردیف کردم که وقت نمیکنم به چیز خاصی فکر کنم.
فکر ادم ممکنه هرجایی بره،ماییم که نباید بزاریم ادامه پیدا کنه.من وقتی بیکار میشم یهو فکاری منفی میاد تو ذهنم،ولی همونجا خندم میگیره..سعی میکنم بهش فکر نکنم.
نتیجشو به وضوح دارم میبینم.وقتی ادم تو افکار خاص و بد خودش غرقه،انگار دوره از دنیا.
قبلا یک موضوعی که پیش میومد،تا چند روز بهش فکر میکردم..مثلا وقتی خواستگاری رو که اصلا شرایطمو نداشت راه میدادم بعد میرفت خیلی بهش فکر میکردم.خداروشکر میکردم که نشده ها،ولی میگفتم خدا من دوست دارم خودم بگم نه!
مشکلات من فقط تو اینا خلاصه نمیشد،این افکار چیزی نیست که خودش درما بوجود اومده باشه ،بنظر من اینا رو جامعه تو ذهن ما فرو کرده و ماناخواسته داریم پرورشش میدیم.
من خودم چند روز نشستم فکر کردم.دیدم اوضاعی که دارم مطابق میلم نیست..خوشحال نیستم!
خودمو بخدا نزدیک تر کردم.تمام ادمایی که بهم حس بد میدادن بدون توجه به تفکر اونا نسبت به خودم،براحتی از دایره ادمای دوست داشتنیم پرت کردم بیرون.حرف اونا دیگه برام اهمیتی نداره.
باز خوبه کسی مسقیم بتو توهین نمیکنه.
چند هفته پیش داشتم با دوستام شوخی میکردم،یهو یکی از بچه ها گفت من یک پسرخاله دارم عاشق من بوده(خودش خوشگله و ازدواج کرده یک ساله)حالا میگه من زن خوشگل نمیخوام،میخوای معرفیت کنم؟
اونجا واقعا بهم برخورد.با خودم فکر کردم من چکار کردم که این خودش اجازه داده جلوی جمع بهم توهین کنه؟اونجا خندیدم گفتم عه پس نمیتونی منو معرفی کنی چون من معیار مهم اونو ندارم!بعدشم دیگه خودمو بهش نزدیک نکردم.
دیگه هم به حرفش فکر نکردم.چون اون ادم دیگه برام مهم نیست.تو خیلی از من بهتره اوضاعت عزیزم:18:
هیییچ کسی تو دنیا ارزش اینو نداره حتی یک لحظه خودمو بخاطرش ناراحت کنم:227:

---

چه جواب خوبی به اون دختر بی ادب دادی.
چقدر مردم راحت دل میشکنن :/ من به خدا همش دنبال اینم به مردم کمک کنم و دل کسی رو نرنجونم الان اوضاعم اینه (بازم شکر خدا) اونوقت بعضیا راحت به خودشون اجازه میدن توهین کنن و نظر بدن راجع به صورت دیگران.
امیدوارم همیشه بهترینا برات باشه ابی اسمونه مهربون . اسم کاربریتم مثل حرفات پر از ارامشه.
ماها که دلمون انقدر صافه مطمئنم روزای خوبی در انتظارمونه. خدا جای حق نشسته
قشنگی نداده ولی عوضش کلی حواسش هست .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zzzz

سلام من توجایی کارمیکنم که نصفشون هییت علمین چنتاشونومعرفی کنم بهتون که ملاک اصلیشون زیباییه؟همه هم بالای35 هستن وپخته
اونروزی یکی ازاون هیت علمیا میگف برمن یه دخترپولدارخوشکل معرفی کنید

خودمن اگه بدون ارایش برم اداره کسی نگام نمیکنه همهم میگن معمولی خودم حس میکنم وقتی ارایش دارم پسرا بیشتر جذبم میشن واس ازدواج حالابیایید بگید دنبال دوستین خخخخ
نمیشه انکارکرد که زیبایی واسشون مهمه ازطرفیم اوناییکه ملاک اصلیشون زیباییه زندگیاشون دوام نداره
کاش پسراییکه ملاک اصلیشون نجابت و پاکی و وفاداریه زیاد بشن تازه اوناییم که ملاک مهم دارن قصد ازدواج ندارن خخخ

---

همونطور که میدونید الان هم دختر خوب کم شده هم پسر یعنی خیلی کم شده و از نظر من که پسرم و مثل س گ دارم جون میکنم برا پول درآوردن میدونید که خونه و ماشین و کلا ازدواج کردن برای کسی که پشتوانه قوی نداره یعنی چی؟ میدونید خیلیا الان دیگه کسی که دانشگاه نرفترو مثل من برا خواستگاری راه نمیدن؟و رابطه انچنانیم با دخترا نداشتم ترجیح میدم که با یه دختر زیبا ازدواج کنم تا یه دختر نازیبا میدونید چزا؟چون اولا از روی هیچی نمیشه به پاکی و نجابت کسی اطمینان کرد انقد ریا کاری و ظاهر سازی هست و دوما دخترا از ملاک های مالیشون دل نمیکنن حتی اگه معمولیم باشن پس بزار حداقل یه چیز نقد تو دستم باشه(منظور زیبایی) به قول خیام این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shkb

شیدا جان پس خوده واقعیم چی میشم اگه بخوام صورتمو دستکاری کنم؟ یکی باید بیاد که منو با همین صورت بپسنده. و اینکه میترسم برم دکتر و خوب که نشه هیچ بدتر هم بشه :(
کاش انقدر این جماعت ظاهر بین نبودن ،
تعریف نمیخام بکنم از خودم ولی واقعا هنر دارم توی هر زمینه ای ، فنی ،اشپزی، شیرینی پزی، نقاشی، ادبیات همه چی ، تیپمم همیشه اراسته و شیکه ولی همه اول قشنگیع صورت ملاکه براشون ������

---

عزیزم تعارف که نداریم
آقایون بصری هستند. خلقتشونه.
یکی از ملاکهای مهم همشون هم به دل نشستن و زیبایی هست.
تاپیکهایی که آقایون در مورد مشکلشون با ظاهر همسرشون دارن بخونید.

اگر خالی هست که می شه برداشت و زیبایی صورتتون را بیشتر کرد
یا اگر جای آبله قابل رفع کردن هست
بهتره برای رفعش اقدام کنید.

نه حتی برای خواستگار
بلکه برای خودتون!

مگه شما موهات را مدل خاصی کوتاه نمی کنی؟
مگه ابروهات را تمیز نمی کنی؟
آیا می گی هر کس من را بخواد باید به مدل مادرزادم بخواد؟ موی پریشون و گیسوی افشون :311:

یک حدی از رسیدگی به ظاهر طبیعی هست. شما که توان مالیش را داری بهتره اقدام کنی.:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour

همونطور که میدونید الان هم دختر خوب کم شده هم پسر یعنی خیلی کم شده و از نظر من که پسرم و مثل س گ دارم جون میکنم برا پول درآوردن میدونید که خونه و ماشین و کلا ازدواج کردن برای کسی که پشتوانه قوی نداره یعنی چی؟ میدونید خیلیا الان دیگه کسی که دانشگاه نرفترو مثل من برا خواستگاری راه نمیدن؟و رابطه انچنانیم با دخترا نداشتم ترجیح میدم که با یه دختر زیبا ازدواج کنم تا یه دختر نازیبا میدونید چزا؟چون اولا از روی هیچی نمیشه به پاکی و نجابت کسی اطمینان کرد انقد ریا کاری و ظاهر سازی هست و دوما دخترا از ملاک های مالیشون دل نمیکنن حتی اگه معمولیم باشن پس بزار حداقل یه چیز نقد تو دستم باشه(منظور زیبایی) به قول خیام این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

---

این یه بحث جداس هرکی هرزنی دلش بخوادمیگیره ادم زرنگوخوشبخت اینه که بعدچن سال زنش دلشونزنه بره خیانت کنه و زندگیش بادوام باشه خیلیارودیدم زیباترین و خوش اندام ترین زنم داشتن ولی اخرطلاق دادن چون زیبایی عادی شد و بعدچن سال چروک افتاد زنه اما اخلاق عالی میمونه
یه قضیم هس کسیکه دخترزیبامیخواد باید از خیر تحصیلات بالاو شاغل بودنش منصرف شه خخخخ

نمیخام بحث تاپیک منحرف شه ولی بعضیا همیشه یه جوری راجع به زنای خوشگل صحبت میکنن که اخ و اوخن ولی زنای معمولی دیگه فقط خدا نشسته وقت جداگونه برا خلقتشون گذاشته هههه از روی ظاهر نمیشه به چیزایدیگه پی برد که مگه خوشگلا اخلاق ندارن شعور ندارن ؟بعد معمولیا همشون فرشتن ؟مسخرس

م واقعا نمیدونم این چه نتیجه گیری هست که بعضی از دوستان میکنن. یعنی چی که اگر دنبال نجابت هستی دنبال دختر زیبا نرو؟ کی و کجا اثبات شده که زیبایی و نجابت با هم رابطه ی عکس دارن. من توی یه خونواده ی مذهبی بزرگ شدم همیشه حجاب کامل داشتم و هیچ رابطه ی خارج از عرف و شرعی با هیچ پسری هم قبل از ازدواج نداشتم. شاید خنده تون بگیره ولی من حتی یه فیلم صحنه دار معمولی هم تا قبل از ازدواج ندیده بودم و با همه ی این احوالات به گفته ی دیگران زیبا هم هستم.(بدیهیه که این جملات تعریف از خود نیست و فقط برای روشن شدن مساله است) اینکه نباید با دختر زیبای بدون نجابت ازدواج کرد رو من هم قبول دارم. اما اینکه میگید یا زیبایی یا نجابت رو اصلا قبول ندارم.
چیزی که برای من واقعا عجیبه اینه که خانومهایی که خودشون پسرها رو به خاطر ظاهربینی ملامت میکنند خود اون خانم ها دنبال پسرهای زیبا میگردن و عاشق مردهای زیبا میشن.
خانوم shkb و zzzz عزیز این حرف شما که صرف ظاهر ملاک خوبی برای ازدواج نیست و نمیتونه تضمین کننده ی خوشبختی باشه کاملا درسته اما نتیجه ای که از این اصل میگیرید که ظاهر زیبا عادی میشه و هر کی زن زیبا بگیره بدبخت میشه و هر کی دنبال زن زیباست باید قید تحصیلات و شغل رو بزنه کاملا غلطه. انقدر نمونه هاش توی جامعه زیادن که فکر نمیکنم لازم باشه مثال بزنم.
Shkb عزیز خوشبختی یک فرد هیچ ارتباطی با زیباییش نداره اگر ملاک های خوشبختی رو انقدر سطح بالا تعریف کرده باشی که با انتخاب نشدن برای ازدواج اعتماد به نفست رو از دست ندی... اگر انقدر روی خودت و اعتماد به نفست کار کرده باشی که با انتخاب نشدن دنیا برات به آخر نرسه... اما انتخاب شدن برای ازدواج به زیبایی ( منظورم عیب و ایراد جدی توی چهره نداشتن هست) ربط داره... پس سعی کن اگر ایراد قابل حلی توی صورتت داری رفعش کنی...
این جمله که کسی عاشق خودم بشه هم به نظرم بیشتر یک شعار خیلی قشنگه تا یک واقعیت... ما مجموعه ای از اخلاقیات، اعتقادات، باورها و البته ظاهرمون هستیم. و بهتره که سعی کنیم توی همه ی این جهات رشد کنیم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نیکیا

م واقعا نمیدونم این چه نتیجه گیری هست که بعضی از دوستان میکنن. یعنی چی که اگر دنبال نجابت هستی دنبال دختر زیبا نرو؟ کی و کجا اثبات شده که زیبایی و نجابت با هم رابطه ی عکس دارن. من توی یه خونواده ی مذهبی بزرگ شدم همیشه حجاب کامل داشتم و هیچ رابطه ی خارج از عرف و شرعی با هیچ پسری هم قبل از ازدواج نداشتم. شاید خنده تون بگیره ولی من حتی یه فیلم صحنه دار معمولی هم تا قبل از ازدواج ندیده بودم و با همه ی این احوالات به گفته ی دیگران زیبا هم هستم.(بدیهیه که این جملات تعریف از خود نیست و فقط برای روشن شدن مساله است) اینکه نباید با دختر زیبای بدون نجابت ازدواج کرد رو من هم قبول دارم. اما اینکه میگید یا زیبایی یا نجابت رو اصلا قبول ندارم.
چیزی که برای من واقعا عجیبه اینه که خانومهایی که خودشون پسرها رو به خاطر ظاهربینی ملامت میکنند خود اون خانم ها دنبال پسرهای زیبا میگردن و عاشق مردهای زیبا میشن.
خانوم shkb و zzzz عزیز این حرف شما که صرف ظاهر ملاک خوبی برای ازدواج نیست و نمیتونه تضمین کننده ی خوشبختی باشه کاملا درسته اما نتیجه ای که از این اصل میگیرید که ظاهر زیبا عادی میشه و هر کی زن زیبا بگیره بدبخت میشه و هر کی دنبال زن زیباست باید قید تحصیلات و شغل رو بزنه کاملا غلطه. انقدر نمونه هاش توی جامعه زیادن که فکر نمیکنم لازم باشه مثال بزنم.
Shkb عزیز خوشبختی یک فرد هیچ ارتباطی با زیباییش نداره اگر ملاک های خوشبختی رو انقدر سطح بالا تعریف کرده باشی که با انتخاب نشدن برای ازدواج اعتماد به نفست رو از دست ندی... اگر انقدر روی خودت و اعتماد به نفست کار کرده باشی که با انتخاب نشدن دنیا برات به آخر نرسه... اما انتخاب شدن برای ازدواج به زیبایی ( منظورم عیب و ایراد جدی توی چهره نداشتن هست) ربط داره... پس سعی کن اگر ایراد قابل حلی توی صورتت داری رفعش کنی...
این جمله که کسی عاشق خودم بشه هم به نظرم بیشتر یک شعار خیلی قشنگه تا یک واقعیت... ما مجموعه ای از اخلاقیات، اعتقادات، باورها و البته ظاهرمون هستیم. و بهتره که سعی کنیم توی همه ی این جهات رشد کنیم.

---

عزیزم چون دیگران بهت گفتن زیبایی باورت شده؟ ازنظرمن همه خانما زیباهستن منظورم از زیبایی دخترای جلف بود وگرنه بمنم همه میگن زیباییت طبیعیه اما من خودم فکرمیکنم معمولیم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zzzz

عزیزم چون دیگران بهت گفتن زیبایی باورت شده؟ ازنظرمن همه خانما زیباهستن منظورم از زیبایی دخترای جلف بود وگرنه بمنم همه میگن زیباییت طبیعیه اما من خودم فکرمیکنم معمولیم

---

از دوستانی که ادامه ی صحبت های من رو میخونن عذرخواهی میکنم
خانوم zzzz
زیبایی علاوه بر سلیقه ای بودن یک معیارهایی هم داره مثل پوست صاف و بدون لک و جوش داشتن مثل بینی کوچک، مثل چشم و ابروی زیبا داشتن اندام متناسب داشتن که من فکر میکنم همه ی اینها رو دارم و دیگران هم وقتی بهم میگن زیبا هستم دلیلی نداره باورنکنم چون همه ی اطرافیان من و غریبه ها و همکلاسی های خانومم دلیلی نداره دروغ بگن.
در ضمن با توجه به تاپیک هاتون و لحنی که برای صحبت کردن انتخاب میکنید به نظر من شما اول باید روی اخلاقتون کار کنید و هروقت که به سطح معمول رسوندینش بعد به ظاهرتون صرف نظر از اینکه خوبه یا بد فکر کنید چون اخلاق حتما از ظاهر مهم تره.

هي ميگم اينجا نظر نذارما ....
ولي من يه سوال اساسي دارم. شما كه خودت اجازه ميدي جلسه اول مادر و خواهر بيان ببينن كه آيا بپسندن يا نپسندن، دقيقا انتظار چه نوع بازتاب و برخوردي رو داري؟!
خب اومدن ديدن خوششون نيومده. تصور مي كني ميان تو همون يه جلسه اخلاقياتت رو بررسي كنن؟! معلومه كه براي ديدن ظاهر اومدن! اومدن ببينن ظاهرتون مطابق دستورات فضايي شازده شون هست يا نه! بعد ميگي چرا ملت ظاهر بين شدن!!!

زیبایی یا معمولی بودن چهره ربطی به پاکی نداره!
اصلا چه ربطی داره!
shkbعزیزم منم خیلی رعایت میکنم دل کسیو نشکنم ولی خوب..

بعضی چیزا رو وقتی بدنیا اومدیم بهمون تحمیل شده،مثل خانواده،مثل قد مثل چهره
ما توی انتخابش دخیل نبودیم و ربطی به سعی و تلاش ما نداشته.حالا میتونیم با یه راهکارهایی چهره روبهترش کنیم.مثلا یک ته ارایش ملایم،رسیدگی به پوست و مو،لبخند،برداشتن خالای اضافی یا هرچیزی که چهرمونو در بیس اصلیش دلنشین تر میکنه.
اما یه سری چیزا اکتسابیه،مثل تحصیلات،میزان اعتقادات،روابط اجتماعی و خوش صحبت بودن،پاک بودن،خوش خلقی و مهربون بودن،جذاب به لحاظ اخلاقی بودن و هزار چیز دیگه
حالا اگه کسی تونست اینارو داشته باشه میشه یک ادم موفق،اونی که بشینه از خوشگلی خودش تعریف کنه بدون موارد بالا،کارخاصی انجام نداده!!خدا بهش زیبایی داده و اون داره ازش تعریف میکنه
حتی اندام مناسب هم تا حدی اکتسابیه.

ستاره عزیز...ما خانوادمونو انتخاب نکردیم.خانواده ما یک خانواده سنتی هست و ما درش دخالتی نداشتیم.
اینکه خانواده ما چیزی غیر این روند رو نمیپذیره تقصیر ما نیست.بهتره دست از قضاوت بیجا برداریم.

موفق باشی دوست عزیزم.:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط setare_000

هي ميگم اينجا نظر نذارما ....
ولي من يه سوال اساسي دارم. شما كه خودت اجازه ميدي جلسه اول مادر و خواهر بيان ببينن كه آيا بپسندن يا نپسندن، دقيقا انتظار چه نوع بازتاب و برخوردي رو داري؟!
خب اومدن ديدن خوششون نيومده. تصور مي كني ميان تو همون يه جلسه اخلاقياتت رو بررسي كنن؟! معلومه كه براي ديدن ظاهر اومدن! اومدن ببينن ظاهرتون مطابق دستورات فضايي شازده شون هست يا نه! بعد ميگي چرا ملت ظاهر بين شدن!!!

---

ستاره ی عزیز با عرف جامعه که نمیتونم بجنگم ! این رسم که مادر و خواهر بیان ببینن و بپسندن دیه عمره که به غلط جا افتاده . به خدا من روابط عمومیم عالیه و خیلی راحت میتونم اقایون رو جذب کنم با ادب و متانتم و اتفاق هم افتاده. از طرفی هم آدم رابطه نیستم . اگر خونده باشین گفتم که یه رابطه ی محدودیم داشتم و طرف خیلی هم من رو میخواست اما چون اختلاف فرهنگا مشکل ساز میشد در اینده چشمم رو روی تمام محاسن ایشون بستم و رابطه رو ختم کردم. هستن بین خواستگارام که میان یا زنگ میزنن خوده اقا پسر دیده و پسندیده و از خونوادش خواسته که بیان.
من با عمل مادراشون و خونوادشون مشکل دارم. و تکرار میکنم : به خدا ظاهر همه چیز نیست....
همین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نیکیا

م واقعا نمیدونم این چه نتیجه گیری هست که بعضی از دوستان میکنن. یعنی چی که اگر دنبال نجابت هستی دنبال دختر زیبا نرو؟ کی و کجا اثبات شده که زیبایی و نجابت با هم رابطه ی عکس دارن. من توی یه خونواده ی مذهبی بزرگ شدم همیشه حجاب کامل داشتم و هیچ رابطه ی خارج از عرف و شرعی با هیچ پسری هم قبل از ازدواج نداشتم. شاید خنده تون بگیره ولی من حتی یه فیلم صحنه دار معمولی هم تا قبل از ازدواج ندیده بودم و با همه ی این احوالات به گفته ی دیگران زیبا هم هستم.(بدیهیه که این جملات تعریف از خود نیست و فقط برای روشن شدن مساله است) اینکه نباید با دختر زیبای بدون نجابت ازدواج کرد رو من هم قبول دارم. اما اینکه میگید یا زیبایی یا نجابت رو اصلا قبول ندارم.
چیزی که برای من واقعا عجیبه اینه که خانومهایی که خودشون پسرها رو به خاطر ظاهربینی ملامت میکنند خود اون خانم ها دنبال پسرهای زیبا میگردن و عاشق مردهای زیبا میشن.
خانوم shkb و zzzz عزیز این حرف شما که صرف ظاهر ملاک خوبی برای ازدواج نیست و نمیتونه تضمین کننده ی خوشبختی باشه کاملا درسته اما نتیجه ای که از این اصل میگیرید که ظاهر زیبا عادی میشه و هر کی زن زیبا بگیره بدبخت میشه و هر کی دنبال زن زیباست باید قید تحصیلات و شغل رو بزنه کاملا غلطه. انقدر نمونه هاش توی جامعه زیادن که فکر نمیکنم لازم باشه مثال بزنم.
Shkb عزیز خوشبختی یک فرد هیچ ارتباطی با زیباییش نداره اگر ملاک های خوشبختی رو انقدر سطح بالا تعریف کرده باشی که با انتخاب نشدن برای ازدواج اعتماد به نفست رو از دست ندی... اگر انقدر روی خودت و اعتماد به نفست کار کرده باشی که با انتخاب نشدن دنیا برات به آخر نرسه... اما انتخاب شدن برای ازدواج به زیبایی ( منظورم عیب و ایراد جدی توی چهره نداشتن هست) ربط داره... پس سعی کن اگر ایراد قابل حلی توی صورتت داری رفعش کنی...
این جمله که کسی عاشق خودم بشه هم به نظرم بیشتر یک شعار خیلی قشنگه تا یک واقعیت... ما مجموعه ای از اخلاقیات، اعتقادات، باورها و البته ظاهرمون هستیم. و بهتره که سعی کنیم توی همه ی این جهات رشد کنیم.

---

نیکیای عزیزم من کاملا موافقم باهاتون ولی دوسته من ، من کی مطلقا گفتم همه خوشگلا بدن یا همه خوشگلا خدایی نکرده نجیب نیستن؟ من کلی دوست زیبا دارم که ملاک هایی ک شما برای زیبایی گفتین رو در بهترین حالت ممکن دارن و نجیبن.
من حرفم چیز دیگه ایه دوست من.
ببین منم از نظر اطرافیان خوب و مقبوله ظاهرم ولی خودم این ظاهرو نمیپسندم .
مثلا موقع عمل بینی تقریبا همه به من میگفتن این کارو نکن بینیت عیبی نداره ! تنها کسی که گفت حتمن عمل کن دختر خاله ی من بود که همسن هستیم و امان از حسادتش که رابطه مونو بار ها مکدر کرده.
من به دنبال راهنماییم که چکار کنم خواستگار هام در کنار ظاهرم ،به شخصیتم جذب بشن!
تعریف از خود نباشه اما شنیدین طرف از هر انگشتش یه هنر میریزه؟ من دقیقا همینطورم و در کنار اینا تحصیلات و شغل خوب و مناسبی هم دارم. محجبه ام و خوش پوش و بسیار اهمیت میدم به خودم.معروفم بین دوستان به این که از هرعلمی یه مقدار میدونم.
اما امان از ملت ظاهر پسند و ظاهر بین.
خوشگلیه من برای یه پسر نون و اب میشه یا شخصیت اجتماعیم؟ ناگفته نماند هرکسی هم با آرایش خوشگله اما من اهل آرایش تند هم نیستم .
من صرفا صرفا صرفا خودم رو میگم . لطفا به جامعه ی زیبارویان برنخوره :|

سلام دوست عزیزم
با توجه به مطالبی که گفتی و اینکه به اصطلاح از هر انگشتت هنر می ریزد مطمئنا مشکل از شما نیست و شما مطمئنا می تونید انتخاب خیلی از آقایون باشید.
اما احتمال قوی می دهم که نحوه ارائه خودتان کمی اشکال داشته باشد.
و وقتی نحوه ارائتون هوشمندانه نباشد برای برخی از اقشار جامعه و برخی فرهنگها تنها چیزی که به چشم می خورد ظاهر است. حتی اگر اون آدم ادعا داشته باشه ظاهر براش مهم نیست ولی وقتی در برخوردهای اولیه نمایشی که از یه دختر می بیند تنها به ظاهرش منتهی شود او هم از روی ظاهر قضاوت خواهد کرد.#18

من در این زمینه به شما پیشنهاد می دهم که سعی کنید روی لحنتون و نحوه گفتگوتون در جلسه اول کار کنید و حتی با مادرتون خیلی از هماهنگی ها را انجام بدین.خیلی گرم و دوستانه.
و حتما به خانواده خواستگار یه سری نخ از برخی شرایط مثبتتون بدین که آنها با ادامه دادن آن نخ ها به تدریج پی به نقاط قوی تر و عمیق تر شما ببرن. حتی بعضی مطالب از پای تلفن.

و همچنین پای تلفن هم ارزیابی نسبی در این زمینه (میزان ظاهر سنجیشون) انجام دهید .مثلا مادری که پای تلفن با حساسیت خاصی از ظاهر دختر می پرسد به نظر من ارزش چنین جلسه ای را ندارد.البته مطمئن نیستم ولی من برای دختران زیبا رو هم راه دادن چنین خواستگاری را نمی پسندم که کسی این قدر واضح با معیار درجه اول ظاهر خواستگاری بیاد.

نکته ای که وجود داره اینه که ظاهر نسبی ترین موضوع تو این دنیاست. و هر کسی سلیقه ای در این زمینه دارد. وقتی این نسبی ترین موضوع (دل نشستن) از پای تلفن بررسی می شه این یعنی سطحی بودن معیارها و اهداف اون آدم از انتخاب همسر.

و همچنین همین بحث در مورد پسندیدن ظاهر توسط مادر هست (البته مگر اینکه مادر در جریان سلیقه یا حساسیت به خصوصی از آقا پسر باشد که در این صورت می شود در کنار برخی از پارامترها این موضوع را حق داد.چون اگر این مورد بررسی نشود مثالش را در بعضی تاپیکهای فعلی می بینیم که دودش در آخر متاسفنه در چشم دخترخانم هم خواهد رفت.

لطفا در مورد نحوه ارائه در خواستگاری سنتی و ایده گرفتن پستهای این صفحه از این تاپیک را بخون:
چگونه در خاستگاری سنتی عزت نفس خودم را حفظ کنم؟

شما می تونی نظر مادر و خواهر خواستگار را جلب کنی... و بهشون بخش هایی که نمی بینند و یا تو نظرشون نیست هم نشون بدی. اگر این قدر سطحی بودن که کماکان نظرشون منفی بود و یا البته حتی شاید لیاقت شما را نداشتند و یا در پسرشون نمی دیدند همان بهتر که درگیر جلسات بعد نمی شی.
و دوست من اینو بدون گاهی واقعا خیلی خیلی خوب میشه که تو همون جلسه اول تکلیفت مشخص میشه و اون خانواده اون طور خودش را نشون می دهند. و این موضوع نسبت به شرایطی که جلسات زیاد بگذرونی و در انتها به همون نتیجه جلسه اول برسی به مراتب بهتر هست. اگر چنین دیدی داشته باشی خودت راحت تری.

و اینکه یه وقت غرق در این پروسه ها نشی که چند سال از عمرت بگذره و یه هو ببینی کلی از زندگیت را سر همین افکار هدر دادی. متاسفانه مشابه مطلبی که من داشتم و سر همین پروسه های خواستگاری هر بار به قسمتی از زندگیم بی توجهی کردم.و الان پشیمونم و می بینم که باید بی اعتنا می بودم.چون چه حرص می خوردم و چه نمی خوردم به هر حال اون زمان سپری شد اما حاصل آن.....

اما تو هنوز زمان زیادی داری و آینده از آن توست... اگر بخواهی....
اون قسمت که در دست خودت هست را هیچ وقت از دست نده اونم به دلیل اون قسمت که دست تو نیست. (البته یکی این مطلب را باید به خود من بگه!)


برای شما دوست خوبم آرزوی خوشبختی می کنم:72:

تو قرار نیست با صد نفر ازدواج کنی قراره با یه نفر ازدواج کنی که اون یه نفر بالاخره تو رو میپسنده. به خدا قسم من دختری بودم به خاطر ظاهرم و اینکه سرکار می رفتم توی چشم بودم روزی حداقل یه خواستگار داشتم . یعنی ببین چقدر گزینه داشتم ولی در نهایت با یه نفر ازدواج کردم و فکرشم نمی کردم الان همش میگم کاش قیافه نداشتم و تو چشم نبودم تا یه نفر با عقلش منو انتخاب کنه نه دلش.

خانومzzzz
من فکر میکنم خودم هم لحن مناسبی رو برای جواب دادن به شما انتخاب نکردم به خاطر همین گزارش کردم پستم پاک بشه.
اما یه پیشنهاد دارم براتون... اینبار که آقایون همکارتون بهتون گفتن یه دختر زیبا بهشون معرفی کنید ازشون سوال کنید منظورشون اینه که دختری اجزای صورتش زیبا باشه و زیبایی طبیعی داشته باشه یا اینکه با آرایش غلیظ زیبا باشه؟ خوشحال میشم جوابها رو با ما در میون بگذارید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shkb

دختری 22 ساله و با شرایط تحصیلی خوب و قد بلند و با اندام متناسب و پوست روشن هستم و حجاب کامل و خوبی دارم و از نظر مالی هم در سطح متوسط رو به بالا هستم. مشکل من این است که تاکنون خواستگارهایی که برام اومدن غیر از یه مورد که کار به جلسه ی دوم و حضور آقا پسر کشید ، بقیه همه در همون مرحله اول که مادر و خواهر پسر میان منتفی شده و دیگه تماسی با منزل ما نگرفتن.
صورتم اصلا زشت نیست و با عینک ظاهرم مقبول و خوبه ولی بدون عینک احساس میکنم جای زخمآبله مرغان و خال صورتم را خیلی زشت نشان میدهد. از وقتی که درگیر این موضوع رفت و امد خواستگار ها شده ام به شدت افسرده شدم و مدام تنهایی رو ترجیح میدم و حتی بغض هم میکنم.
کمکم کنین با این موضوع یه جوری بتونم مقابله کنم و فکرم رو زیاد درگیرش نکنم.

---

.............................

سلام

ببخشید من از انجمن باغبون ها مزاحم میشم :biggrin-new:


هر پسری یه معیاری داره ! - به نظرم شما با یه طیف خاص برخورد داشتید ! و نباید کلی بنگریم !

یه خورده بیشتر بگو ؟

میشه یه خورده بیشتر درد و دل کنی؟


ممنون .:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نیکیا

خانومzzzz
من فکر میکنم خودم هم لحن مناسبی رو برای جواب دادن به شما انتخاب نکردم به خاطر همین گزارش کردم پستم پاک بشه.
اما یه پیشنهاد دارم براتون... اینبار که آقایون همکارتون بهتون گفتن یه دختر زیبا بهشون معرفی کنید ازشون سوال کنید منظورشون اینه که دختری اجزای صورتش زیبا باشه و زیبایی طبیعی داشته باشه یا اینکه با آرایش غلیظ زیبا باشه؟ خوشحال میشم جوابها رو با ما در میون بگذارید

---

یه همکار دارم خیلی دوسش دارم حجابش عالیه انقدخوشکل و نازه که ادم میخواد نگاش کنه فقط ولی ارایش نداره سادس چون مقنعش طوریه که گردی صورتش معلومه از نظرعلمی و مالی درحد عالی ولی میگه خواستگارندارم
پسرا یکیومیخوان براشون جذاب باشه حالا باارایش یا بی ارایش فرق نداره اگه بی ارایش باشه که واسشون بهتر .
منظورمن اینه من بینیم از بینی ابجیم کوچکتره گناه اون چیه اینجوری بدنیااومده خب یا من وقتی میخندم لپم چاله میشه زیبایی ذاتیه اما واس ابجیم نمیشه نمیگم هرکی لوپشون چاله میشه زیبان میگم جذابترمیشن.بنظرمن اونیکه باتلاش به موقعیتای علمی و کاری عالی میرسه نسبت ب اونیکه زیباهس می ارزه .
خدایی ازت و ازاقایون سوال دارم
دوتا دختر بهتون معرفی کنن یکی دخترزیبای بدون ارایش مثلا ویکی دختر باتحصیلات عالی و موقعیت شغلی خوب که ظاهرش معمولیه بدون ارایش مثلا با ارایش زیبا میشه کدومو برای همسری انتخاب میکنید؟یا شما بر برادرت مثلا.
هر دو هم سن اخلاقامثل هم از نظر اعتقادی مثل هم انداما مثل هم
اگه یکی بیاد ظاهر منو ببینه میگه ساناز توخیلی جذاب و عالی هستی اما من ظاهر خودمو نمیپسندم راضی نیستم مثل استارتر این تایپیک همه بهم میگن خوبی حس میکنم واس اینه که دوستمن مثلا اینومیگن.
خدایی خودمم نمیدونم واقعا زیبایی انقدمهمه ؟ شایدم مهمه
مثلا من خودمو میزارم جای پسرا بین انتخاب گزینها :
اگه برم دختر زیبارو بگیرم که این مثلا خانه داره باید برم سرکار جون بکنم خرجشوبدم تنهایی از زیباییش واس چن سال اول زندگی لذت ببرم بهش افتخارکنم وقتی کنارش راه میرم اعتماد بنفس بگیرم حالا خودساناز ظاهرپسندها (یه زمانی میخواستم باپسری ازدواج کنم فقط ظاهرش خوب بود تازه ظاهریکه مصنوعی بود باعمل درست شده بود خخخ )اما همه بهم میگفتن فکرساناز بچگانس چرا پس بهم حق نمیدادن؟؟میگفتن بدبخت میشی زندگیت نابودمیشه خدایی اگه سامانم عاشق من بود اینارو میگفتیدیانه بازم میگفتن بدبخت میشم بگذریم بریم سراغ انتخاب دومم ینی دختر تحصیلکرده شاغل
اگه برم اینوبگیرم توزندگی کمکم میکنه درکم میکنه بهم فشارمالی نمیاد بیشترتو رفاهیم میتونم به علمش که تااخر میمونه افتخارکنم نه ب زیبایی چن سال اول زندگی
من راجب این دوموقعیت صحبت میکنم بله ممکنه دختری زیبا باشه و هم شاغل و تحصیلات بالا مثل همین همکارخودم که گفتم این شخص یکیومیخواد مثل خودش وگرنه لیسانس و ارشد که از دانشگاهای پولی مدرک گرفتن پرن منظور از خواستگار که نیست یا پیدا نمیشه یکی که لااقل ازخودمون بالاترباشه
حقوقش لااقل از حقوقمون بالاترباشه یجوری باشه کمک خرجش باشیم نه اینکه جای شوهر واس خرج کنیم در اخرینی یه مرد ایده ال لااقل هم سطح خودمون .

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نیکیا

خانومzzzz
من فکر میکنم خودم هم لحن مناسبی رو برای جواب دادن به شما انتخاب نکردم به خاطر همین گزارش کردم پستم پاک بشه.
اما یه پیشنهاد دارم براتون... اینبار که آقایون همکارتون بهتون گفتن یه دختر زیبا بهشون معرفی کنید ازشون سوال کنید منظورشون اینه که دختری اجزای صورتش زیبا باشه و زیبایی طبیعی داشته باشه یا اینکه با آرایش غلیظ زیبا باشه؟ خوشحال میشم جوابها رو با ما در میون بگذارید

---

یه همکار دارم خیلی دوسش دارم حجابش عالیه انقدخوشکل و نازه که ادم میخواد نگاش کنه فقط ولی ارایش نداره سادس چون مقنعش طوریه که گردی صورتش معلومه از نظرعلمی و مالی درحد عالی ولی میگه خواستگارندارم
پسرا یکیومیخوان براشون جذاب باشه حالا باارایش یا بی ارایش فرق نداره اگه بی ارایش باشه که واسشون بهتر .
منظورمن اینه من بینیم از بینی ابجیم کوچکتره گناه اون چیه اینجوری بدنیااومده خب یا من وقتی میخندم لپم چاله میشه زیبایی ذاتیه اما واس ابجیم نمیشه نمیگم هرکی لوپشون چاله میشه زیبان میگم جذابترمیشن.بنظرمن اونیکه باتلاش به موقعیتای علمی و کاری عالی میرسه نسبت ب اونیکه زیباهس می ارزه .
خدایی ازت و ازاقایون سوال دارم
دوتا دختر بهتون معرفی کنن یکی دخترزیبای بدون ارایش مثلا ویکی دختر باتحصیلات عالی و موقعیت شغلی خوب که ظاهرش معمولیه بدون ارایش مثلا با ارایش زیبا میشه کدومو برای همسری انتخاب میکنید؟یا شما بر برادرت مثلا.
هر دو هم سن اخلاقامثل هم از نظر اعتقادی مثل هم انداما مثل هم
اگه یکی بیاد ظاهر منو ببینه میگه ساناز توخیلی جذاب و عالی هستی اما من ظاهر خودمو نمیپسندم راضی نیستم مثل استارتر این تایپیک همه بهم میگن خوبی حس میکنم واس اینه که دوستمن مثلا اینومیگن.
خدایی خودمم نمیدونم واقعا زیبایی انقدمهمه ؟ شایدم مهمه
مثلا من خودمو میزارم جای پسرا بین انتخاب گزینها :
اگه برم دختر زیبارو بگیرم که این مثلا خانه داره باید برم سرکار جون بکنم خرجشوبدم تنهایی از زیباییش واس چن سال اول زندگی لذت ببرم بهش افتخارکنم وقتی کنارش راه میرم اعتماد بنفس بگیرم حالا خودساناز ظاهرپسندها (یه زمانی میخواستم باپسری ازدواج کنم فقط ظاهرش خوب بود تازه ظاهریکه مصنوعی بود باعمل درست شده بود خخخ )اما همه بهم میگفتن فکرساناز بچگانس چرا پس بهم حق نمیدادن؟؟میگفتن بدبخت میشی زندگیت نابودمیشه خدایی اگه سامانم عاشق من بود اینارو میگفتیدیانه بازم میگفتن بدبخت میشم بگذریم بریم سراغ انتخاب دومم ینی دختر تحصیلکرده شاغل
اگه برم اینوبگیرم توزندگی کمکم میکنه درکم میکنه بهم فشارمالی نمیاد بیشترتو رفاهیم میتونم به علمش که تااخر میمونه افتخارکنم نه ب زیبایی چن سال اول زندگی
من راجب این دوموقعیت صحبت میکنم بله ممکنه دختری زیبا باشه و هم شاغل و تحصیلات بالا مثل همین همکارخودم که گفتم این شخص یکیومیخواد مثل خودش وگرنه لیسانس و ارشد که از دانشگاهای پولی مدرک گرفتن پرن منظور از خواستگار که نیست یا پیدا نمیشه یکی که لااقل ازخودمون بالاترباشه
حقوقش لااقل از حقوقمون بالاترباشه یجوری باشه کمک خرجش باشیم نه اینکه جای شوهر واس خرج کنیم در اخرینی یه مرد ایده ال لااقل هم سطح خودمون .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مصباح الهدی

سلام دوست عزیزم
با توجه به مطالبی که گفتی و اینکه به اصطلاح از هر انگشتت هنر می ریزد مطمئنا مشکل از شما نیست و شما مطمئنا می تونید انتخاب خیلی از آقایون باشید.
اما احتمال قوی می دهم که نحوه ارائه خودتان کمی اشکال داشته باشد.
و وقتی نحوه ارائتون هوشمندانه نباشد برای برخی از اقشار جامعه و برخی فرهنگها تنها چیزی که به چشم می خورد ظاهر است. حتی اگر اون آدم ادعا داشته باشه ظاهر براش مهم نیست ولی وقتی در برخوردهای اولیه نمایشی که از یه دختر می بیند تنها به ظاهرش منتهی شود او هم از روی ظاهر قضاوت خواهد کرد.#18

من در این زمینه به شما پیشنهاد می دهم که سعی کنید روی لحنتون و نحوه گفتگوتون در جلسه اول کار کنید و حتی با مادرتون خیلی از هماهنگی ها را انجام بدین.خیلی گرم و دوستانه.
و حتما به خانواده خواستگار یه سری نخ از برخی شرایط مثبتتون بدین که آنها با ادامه دادن آن نخ ها به تدریج پی به نقاط قوی تر و عمیق تر شما ببرن. حتی بعضی مطالب از پای تلفن.

و همچنین پای تلفن هم ارزیابی نسبی در این زمینه (میزان ظاهر سنجیشون) انجام دهید .مثلا مادری که پای تلفن با حساسیت خاصی از ظاهر دختر می پرسد به نظر من ارزش چنین جلسه ای را ندارد.البته مطمئن نیستم ولی من برای دختران زیبا رو هم راه دادن چنین خواستگاری را نمی پسندم که کسی این قدر واضح با معیار درجه اول ظاهر خواستگاری بیاد.

نکته ای که وجود داره اینه که ظاهر نسبی ترین موضوع تو این دنیاست. و هر کسی سلیقه ای در این زمینه دارد. وقتی این نسبی ترین موضوع (دل نشستن) از پای تلفن بررسی می شه این یعنی سطحی بودن معیارها و اهداف اون آدم از انتخاب همسر.

و همچنین همین بحث در مورد پسندیدن ظاهر توسط مادر هست (البته مگر اینکه مادر در جریان سلیقه یا حساسیت به خصوصی از آقا پسر باشد که در این صورت می شود در کنار برخی از پارامترها این موضوع را حق داد.چون اگر این مورد بررسی نشود مثالش را در بعضی تاپیکهای فعلی می بینیم که دودش در آخر متاسفنه در چشم دخترخانم هم خواهد رفت.

لطفا در مورد نحوه ارائه در خواستگاری سنتی و ایده گرفتن پستهای این صفحه از این تاپیک را بخون:
چگونه در خاستگاری سنتی عزت نفس خودم را حفظ کنم؟

شما می تونی نظر مادر و خواهر خواستگار را جلب کنی... و بهشون بخش هایی که نمی بینند و یا تو نظرشون نیست هم نشون بدی. اگر این قدر سطحی بودن که کماکان نظرشون منفی بود و یا البته حتی شاید لیاقت شما را نداشتند و یا در پسرشون نمی دیدند همان بهتر که درگیر جلسات بعد نمی شی.
و دوست من اینو بدون گاهی واقعا خیلی خیلی خوب میشه که تو همون جلسه اول تکلیفت مشخص میشه و اون خانواده اون طور خودش را نشون می دهند. و این موضوع نسبت به شرایطی که جلسات زیاد بگذرونی و در انتها به همون نتیجه جلسه اول برسی به مراتب بهتر هست. اگر چنین دیدی داشته باشی خودت راحت تری.

و اینکه یه وقت غرق در این پروسه ها نشی که چند سال از عمرت بگذره و یه هو ببینی کلی از زندگیت را سر همین افکار هدر دادی. متاسفانه مشابه مطلبی که من داشتم و سر همین پروسه های خواستگاری هر بار به قسمتی از زندگیم بی توجهی کردم.و الان پشیمونم و می بینم که باید بی اعتنا می بودم.چون چه حرص می خوردم و چه نمی خوردم به هر حال اون زمان سپری شد اما حاصل آن.....

اما تو هنوز زمان زیادی داری و آینده از آن توست... اگر بخواهی....
اون قسمت که در دست خودت هست را هیچ وقت از دست نده اونم به دلیل اون قسمت که دست تو نیست. (البته یکی این مطلب را باید به خود من بگه!)


برای شما دوست خوبم آرزوی خوشبختی می کنم:72:

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

.............................

سلام

ببخشید من از انجمن باغبون ها مزاحم میشم :biggrin-new:


هر پسری یه معیاری داره ! - به نظرم شما با یه طیف خاص برخورد داشتید ! و نباید کلی بنگریم !

یه خورده بیشتر بگو ؟

میشه یه خورده بیشتر درد و دل کنی؟


ممنون .:72:

---

خانم یا اقای باغبان از چی بگم براتون؟ درده من دیده نشدن خوده اصلیمه
من میگم چرا از من معمولی ترا ازدواج کردن و من هنوز ول معطلم؟ قربون حکمت و قسمت و مصلحت خدا برم . شنیدین میگن چیزی رو به زور از خدا نخوایید؟؟ این سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد بود؟ من دیگه میترسم حتی مثل اون سریاله دعا کنم که زود تر ازدواج کنم و بعد بدبخت شم و بگم خودم کردم که لعنت بر خودم باد ....

میبینید چه چیزایی تو‌مغزم داره میچرخه؟ الان اینه حالم

ساناز جان وقتی شخصی انتخابی میکنه باید بهای انتخابش رو بپردازه. دوستت انتخاب کرده که حجابش از حدود شرعی هم بیشتر باشه. چون همون خانوم میتونه یه شال خیلی شیک سرش کنه و با حجاب هم زیباییش بیشتر به نظر برسه. اما مقنعه میذاره و فقط گردی صورتش معلومه...تاپیکهای خودت یادته؟ من میگم چرا باید انقدر به خودمون سخت بگیریم که اخرش از زمین و زمان طلبکار بشیم. چند سال پیش یه فیلمی توی هفته ی دفاع مقدس پخش شد به اسم رقص پرواز. لاله اسکندری و شهاب حسینی نامزد بودن... هر دوشون پزشک بودن.اما ازدواج نکرده بودن. شهاب حسینی رفت جنگ و شهید شد. لاله اسکندری که نامزدش بود هر جوری شد مسوولین امر رو راضی کرد که جنازه ی نامزدش رو ببره سنندج. توی هواپیما ساکت بالای سر جنازه نشسته بود... مهدی هاشمی که استادش بود اومد با لاله حرف زد ساناز حداقل پنج سال از دیدن اون فیلم گذشته ولی صدای مهدی هاشمی هنوز تو گوشمه... به لاله اسکندری که اسمش توی فیلم ملیحه بود گفت: ملیحه چرا سکوت کردی؟ چرا حرف نمیزنی؟ بدون که سکوت مال آدمهای بزرگه... اگه میتونی این سکوت رو با خودت به گور ببری سکوت کن چون اگر آدم کوچیکی باشی همین سکوت بعد ها از تو یه آدم پرکینه میسازه یه آدم طلبکار از زمین و زمان، از خدا و دنیا و بنده هاش...
ساناز میبینی؟ پنج شش سال پیش فیلم رو دیدم و کلمه به کلمه اش یادمه...
حالا من میخام جمله ای شبیه به مهدی هاشمی به تو بگم... من و تو که اونقدر آدمهای بزرگی نیستیم چرا باید انقدر به خودمون سخت بگیریم که آخرش از خدا طلبکار بشیم؟ وقتی میتونیم حجاب زیبایی داشته باشیم چرا یه مقنعه ی مشکی؟ من خودم راجع به پوشش رنگی از مدیر همدردی توی انجمن خصوصی پرسیدم و ایشون جواب دادن که در مسایل شرعی ما مجبور به رعایت حداکثرها نیستیم. واجبات و محرمات کف چیزی هست که ما باید رعایت کنیم. پوشش رنگی چراغ قرمز نیست چراغ زرد رنگه برای افرادی که میخان رعایت حداکثری داشته باشن.
خب من و تو که ظاهر برامون مهمه و در عین حال نمیخایم حدود سرعی رو زیرپا بزاریم چه اشکالی داره یه شال گرون و خوشکل و شیک و خوشرنگ بگیریم که کلی چهره مون رو تغییر بده؟چرا مقنعه ی مشکی؟
من خودم همیشه شالهای خیلی خوشکل سرم میکنم یه تار موهامم معلوم نمیشه. آرایش محو دارم در حدی که اگر توی یه جمعی بگم من برم آرایشم رو بشورم وضو بگیرم همه با تعجب میپرسن مگه تو آرایش داری؟ یعنی ارایشم معلوم نیست اصلا که بخواد جلب توجه کنه.
کفش اسپرت میپوشم و باور کن با همین آرایش محو و حجاب کامل خواستگار هم داشتم و ازدواج هم کردم. جالبه بدونی همسر من اصلا آرایش دوست نداره با اینکه توی یه خونواده ی باز بزرگ شده و من خواهرشوهرم رو تا به حال بدون آرایش غلیظ ندیدم. شوهرم میگه وقتی خواهرم با اون همه آرایش توی ماشینم میشینه من از خجالت اصلا نمیتونم خواهرمو نگاه کنم. میبینی؟ خجالت میکشه از آرایش خواهرش. در حالی شوهر من یه پسر امروزیهو اصلا آدم خشک مذهبی هم نیست.همه ی مردها مثل هم نیستن که از آرایش غلیظ و لباسهای جلف خوششون بیاد ولی قبول کن که بیشتر مردها از زیبایی و دلنشینی همسرشون لذت میبرن. پس چرا وقتی میتونیم در چارچوب شرع و عرف زیباتر بشیم این کار رو نکنیم... حالا چه با یک شال قشنگ چه با برداشتن خال و جای جوش و چه با رفتن به باشگاه و رسیدگی به انداممون...
حرفی رو که توی پست قبلیم زدم تکرار میکنم... ما مجموعه ای از اخلاقیات، اعتقادات باورها و ظاهرمون هستیم و بهتره به همه ی این جهات توجه کنیم مگر اینکه انقدر ادمهای بزرگی باشیم که واقعا نگاه دیگران و انتخاب شدن توسط دیگران اصلا برامون اهمیتی نداشته باشه و هیچ تعلق دنیوی نداشته باشیم... من که خودم رو اونقدر بزرگ نمیبینم...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shkb

اقای باغبان از چی بگم براتون؟ درده من دیده نشدن خوده اصلیمه
من میگم چرا از من معمولی ترا ازدواج کردن و من هنوز ول معطلم؟ قربون حکمت و قسمت و مصلحت خدا برم . شنیدین میگن چیزی رو به زور از خدا نخوایید؟؟ این سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد بود؟ من دیگه میترسم حتی مثل اون سریاله دعا کنم که زود تر ازدواج کنم و بعد بدبخت شم و بگم خودم کردم که لعنت بر خودم باد ....

میبینید چه چیزایی تو‌مغزم داره میچرخه؟ الان اینه حالم

---

...................................


سلام :72:


منم بعضی موقع ها دلم برای همسر آینده ام ، تنگ میشه :47:

ندیدمش - نمی دونم چه شکلیه - ولی یه حسی بهم میگه خدا اون را برام گذاشته کنار !:18:


برای همین می روم بعضی موقع ها یه جا خلوت - دو رکعت نماز میخونم و هدیه میدم برا سلامتیش - باهاش حرف می زنم ........خیلی آروم میشم .

کرم ابریشم یه روزی تبدیل به پروانه میشه ! - خدای کرم ابریشم میدونه کی اون پروانه میشه !


نباید ، از دعا و عاقبت بترسی !! - وقتی خودت را به خدا می سپاری ، خدا نگهبان خوبیه !! - ولی باغبان چه داند ، از حکمت خدا !

باغبان چه داند از حکمت تو ، ای خدای دانه ها ی انار :72:


درخواست ما از زندگی مثل پژواک می مونه !! اگر به جهان بگویی حق منو بده - سهم منو بده و ...... صدای تو در کوهستان می پیچه و بازتاب صدا به تو بر گرده و میگه : سهم منو بده !

ولی اگر بگیم فرمانبردارم ........ صدا می پیچه و بازتاب صدا به تو میگه : فرمانبردارم !


می خواستم از دل بستگی ها و وابستگی صحبت کنم با متن بالا !

......................

یه بچه 5 ساله ، هیچ وفت نگران غذایش نیست ! - چون میدونه همه چی روبراست !

حکایت ما هم همینه ! - اگر ایمان واقعی ! داشته باشیم خدا ناهار ما را میده ( هوای ما را داره ) - دیگه غصه نمی خوریم و راحت تر زندگی می کنیم

مسیر خودمون را سبک تر بر می داریم و از این مسیر لذت می بریم .

...............................

خب ، تا این جا همسر آینده مان را سپردیم دست خداوند !

حالا باید در زمان حال زندگی کنیم !

مسیر زندگی ات را ادامه بده - چه هدفی داری - چه مسیری باید طی کنی ؟ چه ورزشی را دوست داری ؟ و ................

..........................

فقط می خواستم درد و دل کرده باشم - دوستان محترم بیشتر می تونند کمک کنند

بی ادبی بنده را ببخشید .

.................................................. ..............................



خانم نیکیا ، شما این بحثی که دارید با خانم zzzz می کنید - می دونید عاقبتتون چی میشه !

خداییی نکرده - گوش شیطون کر - گوش سامان کر ........ میشید این : ( بلا نسبت - البته عکس زیر آقا هست و شما خانم - فقط خواستم شبیه سازی کنید برا خودتون ) :biggrin-new::biggrin-new::72:

http://www.hamdardi.net/imgup/597835681315fbc618.jpg

-


شاعر می فرماید (93 )

دَس دس دس

باغبان مرخص :biggrin-new:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

...................................


سلام :72:


منم بعضی موقع ها دلم برای همسر آینده ام ، تنگ میشه :47:

ندیدمش - نمی دونم چه شکلیه - ولی یه حسی بهم میگه خدا اون را برام گذاشته کنار !:18:


برای همین می روم بعضی موقع ها یه جا خلوت - دو رکعت نماز میخونم و هدیه میدم برا سلامتیش - باهاش حرف می زنم ........خیلی آروم میشم .

کرم ابریشم یه روزی تبدیل به پروانه میشه ! - خدای کرم ابریشم میدونه کی اون پروانه میشه !


نباید ، از دعا و عاقبت بترسی !! - وقتی خودت را به خدا می سپاری ، خدا نگهبان خوبیه !! - ولی باغبان چه داند ، از حکمت خدا !

باغبان چه داند از حکمت تو ، ای خدای دانه ها ی انار :72:


درخواست ما از زندگی مثل پژواک می مونه !! اگر به جهان بگویی حق منو بده - سهم منو بده و ...... صدای تو در کوهستان می پیچه و بازتاب صدا به تو بر گرده و میگه : سهم منو بده !

ولی اگر بگیم فرمانبردارم ........ صدا می پیچه و بازتاب صدا به تو میگه : فرمانبردارم !


می خواستم از دل بستگی ها و وابستگی صحبت کنم با متن بالا !

......................

یه بچه 5 ساله ، هیچ وفت نگران غذایش نیست ! - چون میدونه همه چی روبراست !

حکایت ما هم همینه ! - اگر ایمان واقعی ! داشته باشیم خدا ناهار ما را میده ( هوای ما را داره ) - دیگه غصه نمی خوریم و راحت تر زندگی می کنیم

مسیر خودمون را سبک تر بر می داریم و از این مسیر لذت می بریم .

...............................

خب ، تا این جا همسر آینده مان را سپردیم دست خداوند !

حالا باید در زمان حال زندگی کنیم !

مسیر زندگی ات را ادامه بده - چه هدفی داری - چه مسیری باید طی کنی ؟ چه ورزشی را دوست داری ؟ و ................

..........................

فقط می خواستم درد و دل کرده باشم - دوستان محترم بیشتر می تونند کمک کنند

بی ادبی بنده را ببخشید .

.................................................. ..............................



خانم نیکیا ، شما این بحثی که دارید با خانم zzzz می کنید - می دونید عاقبتتون چی میشه !

خداییی نکرده - گوش شیطون کر - گوش سامان کر ........ میشید این : ( بلا نسبت - البته عکس زیر آقا هست و شما خانم - فقط خواستم شبیه سازی کنید برا خودتون ) :biggrin-new::biggrin-new::72:

http://www.hamdardi.net/imgup/597835681315fbc618.jpg

-


شاعر می فرماید (93 )

دَس دس دس

باغبان مرخص :biggrin-new:

---

سلام باغبان دلم برات تنگ شده بود هرموقع میام اینجامینویسم یجورایی یادش میفتم الانم یادش افتادم گریم گرفت حالا میفهمم چرا تایپیکامو قفل میکردن
راستی توخیلی باهوشی ،باایمان ، هرموقع پستاتومیخونم شادمیشم لبخند میزنم اصن ب سنت نمیخوره اینجوری بنویسی راست میگی نیکیا نبایدبحث کنه وگرن ممکنه شب خواب سامانوببینه:))))))))
خانم استارتر تایپیکم عذرمیخوام ولی قبلنا منم اصن ب خودم نمیرسیدم یذره که سنم رف بالا فهمیدم اقایون براشون زیبایی مهمه چ بخواییم چه نخواییم مجبوریم مطابق معیارشون عمل کنیم اگم نخواییم که هیچ خلایق هرچه لایق والا خخخخ

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

...................................


سلام :72:


منم بعضی موقع ها دلم برای همسر آینده ام ، تنگ میشه :47:

ندیدمش - نمی دونم چه شکلیه - ولی یه حسی بهم میگه خدا اون را برام گذاشته کنار !:18:


برای همین می روم بعضی موقع ها یه جا خلوت - دو رکعت نماز میخونم و هدیه میدم برا سلامتیش - باهاش حرف می زنم ........خیلی آروم میشم .

کرم ابریشم یه روزی تبدیل به پروانه میشه ! - خدای کرم ابریشم میدونه کی اون پروانه میشه !


نباید ، از دعا و عاقبت بترسی !! - وقتی خودت را به خدا می سپاری ، خدا نگهبان خوبیه !! - ولی باغبان چه داند ، از حکمت خدا !

باغبان چه داند از حکمت تو ، ای خدای دانه ها ی انار :72:


درخواست ما از زندگی مثل پژواک می مونه !! اگر به جهان بگویی حق منو بده - سهم منو بده و ...... صدای تو در کوهستان می پیچه و بازتاب صدا به تو بر گرده و میگه : سهم منو بده !

ولی اگر بگیم فرمانبردارم ........ صدا می پیچه و بازتاب صدا به تو میگه : فرمانبردارم !


می خواستم از دل بستگی ها و وابستگی صحبت کنم با متن بالا !

......................

یه بچه 5 ساله ، هیچ وفت نگران غذایش نیست ! - چون میدونه همه چی روبراست !

حکایت ما هم همینه ! - اگر ایمان واقعی ! داشته باشیم خدا ناهار ما را میده ( هوای ما را داره ) - دیگه غصه نمی خوریم و راحت تر زندگی می کنیم

مسیر خودمون را سبک تر بر می داریم و از این مسیر لذت می بریم .

...............................

خب ، تا این جا همسر آینده مان را سپردیم دست خداوند !

حالا باید در زمان حال زندگی کنیم !

مسیر زندگی ات را ادامه بده - چه هدفی داری - چه مسیری باید طی کنی ؟ چه ورزشی را دوست داری ؟ و ................

..........................

فقط می خواستم درد و دل کرده باشم - دوستان محترم بیشتر می تونند کمک کنند

بی ادبی بنده را ببخشید .

.................................................. ..............................



خانم نیکیا ، شما این بحثی که دارید با خانم zzzz می کنید - می دونید عاقبتتون چی میشه !

خداییی نکرده - گوش شیطون کر - گوش سامان کر ........ میشید این : ( بلا نسبت - البته عکس زیر آقا هست و شما خانم - فقط خواستم شبیه سازی کنید برا خودتون ) :biggrin-new::biggrin-new::72:

http://www.hamdardi.net/imgup/597835681315fbc618.jpg

-


شاعر می فرماید (93 )

دَس دس دس

باغبان مرخص :biggrin-new:

---

سلام باغبان دلم برات تنگ شده بود هرموقع میام اینجامینویسم یجورایی یادش میفتم الانم یادش افتادم گریم گرفت حالا میفهمم چرا تایپیکامو قفل میکردن
راستی توخیلی باهوشی ،باایمان ، هرموقع پستاتومیخونم شادمیشم لبخند میزنم اصن ب سنت نمیخوره اینجوری بنویسی راست میگی نیکیا نبایدبحث کنه وگرن ممکنه شب خواب سامانوببینه:))))))))
خانم استارتر تایپیکم عذرمیخوام ولی قبلنا منم اصن ب خودم نمیرسیدم یذره که سنم رف بالا فهمیدم اقایون براشون زیبایی مهمه چ بخواییم چه نخواییم مجبوریم مطابق معیارشون عمل کنیم اگم نخواییم که هیچ خلایق هرچه لایق والا خخخخ

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shkb

دختری 22 ساله و با شرایط تحصیلی خوب و قد بلند و با اندام متناسب و پوست روشن هستم و حجاب کامل و خوبی دارم و از نظر مالی هم در سطح متوسط رو به بالا هستم. مشکل من این است که تاکنون خواستگارهایی که برام اومدن غیر از یه مورد که کار به جلسه ی دوم و حضور آقا پسر کشید ، بقیه همه در همون مرحله اول که مادر و خواهر پسر میان منتفی شده و دیگه تماسی با منزل ما نگرفتن.
صورتم اصلا زشت نیست و با عینک ظاهرم مقبول و خوبه ولی بدون عینک احساس میکنم جای زخمآبله مرغان و خال صورتم را خیلی زشت نشان میدهد. از وقتی که درگیر این موضوع رفت و امد خواستگار ها شده ام به شدت افسرده شدم و مدام تنهایی رو ترجیح میدم و حتی بغض هم میکنم.
کمکم کنین با این موضوع یه جوری بتونم مقابله کنم و فکرم رو زیاد درگیرش نکنم.

---

سلام به همه دوستان خوب همدردی:72:
میرم زود سر اصل مطلب. اینکه چی کار کنی فکرت زیاد درگیر نشه ،تاپیکی ک خانم مصباح الهدی عزیز معرفی کردن کامله کامله. میدونم حتما تا حالا خوندیش.(از پست اخر ک از اقای محمد93 بود انقدر خندیدم ک نگو:311::58::58:)

فقط خواستم چندتا از تجربیاتی ک خودم داشتم در مورد خواستگاری سنتی ک به جلسه دوم نکشیده ،برات تعریف کنم (نه به عنوان دختری ک براش خواستگار میاد بلکه ب عنوان خواهری ک میره خواستگاری .در جریان چندتا از خواستگاریهای پسرهای فامیل هم بودم)امیدوارم بدردت بخوره
عزیزم حواست باشه اصلا قصد جسارت ندارم منظور این نیست ک شما اینطوری هستید حتما. فقط چون پرسیدی چرا به جلسه دوم نمیکشه ... چند مورد میگمخودت شاید به مواردی مشابه پی بردی ک به دردت خورد میخوام به نوبه خودم کمکی کرده باشم

نمیخوام موضوع تاپیک منحرف شه ولی خیلی دلم میخواست ک فرصتی بود (مثل همون تاپیک )ک کمی از اقا پسرها و خانوادشون دفاع کنم
اینکه ی پسر وقتی میخواد ازدواج کنه با چه موانعی روبرو میشه از اول پروسه کاندید کردن ی دختر تا شب عروسی .

فقط اینو بگم از اینک برخی فک میکنن انتخاب فقط برای دخترها تو جامعمون سختتر شده، مخالفم .


خب بریم سراغ تجربه ها:

داخل پرانتز تاکید میکنم ک این موارد صرفا به خاطر همین موردها ک تعریف میکنم رد نشدند،فقط اینکه در مجموع و در جمع بندی لحاظ میشوند دوستان نیان بگن سخت گیرید یا ظاهر بینید یا ... من نمیگم با این نوع انتخاب خانمها موافقم ( صد البته جای بحثش هم اینجا نیست )اما شاید همین مادران پسرانی داشته باشند همون شخص مورد نظر ماستو...نگید همون بهتر ک این خواستگارها برن دیگه پیداشون نشه...فعلا وقت مبارزه با فرهنگ غلط نیست
در ضمن به قول یکی از همین دوستان همدردی، ظاهر هم بخشی از وجود ماست و نمیتونیم بگیم کسی نگاه به ظاهرما نکنه فقط اخلاق ما رو اون رو هم ک کامل نمیتونیم ارائه بدیم رو بپسنده تاپیک اقای جوادیان میگه ک ظاهر همچین هم غیر مهم نیست...اولین چیزی ک ی غریبه از ما میبینه و ذهنش شروع میکنه به قضاوت همین ظاهره حالا شاید بعدا بفهمه قضاوتش اشتباه بوده شایدم نه

موردی ک برای یکی از برادرهام رفتیم خواستگاری :
با شناختی ک از برادرم داشتیم میدونستیم ک خیلی دختر با سلیقه ای میخواد، دختری ک ی کدبانو باشه، منظم باشه
به تمیزی اهمیت بده... اما چیزی ک ما از اونها دیدیم:

دختر خانوم با ی بلوز و شلوار جینی ک شلوارش همچینهام شیک نبود و معلوم بود چندین دفعه پوشیده و ...با ی جوراب سفید ک شلوار انقدر بلند بود براش یکم رفته بود زیر پاش...وقتی نشست روی مبل همچین انگار ک خودشو بندازه ...صاف ننشست...راه رفتنی هم صاف راه نمیرفت طنازی نداشت...(همه همون اول خورد تو ذوقمون)
اقای جوادیان اشتباه نکنم توی تاپیکشون ی بار گفتن مادر خانومشون ی دامن قرمزه گل دار میپوشن ک ...دقیقا وقتی داشتم میخوندم یاد مادر این دختر خانم افتادم.
خونه هم ک کلا شکیل نبود...از توی پذیرایی اشپزخونه و وسایل توش معلوم بود...برای اشپزخونه چند جفت دمپایی گداشته بودند ک خیلی نامرتب دراورده بودند و روی هم افتاده بود...ی ظرف پلاستیکی بزرگ ک نمیدونم شاید جانونی بود اون هم روی ی سطل اشغال بزرگ درست جلوی دید بود.
بعد هم اینکه دختر خانم خودشون پذیرایی نمیکردن و فقط مادرشون...اون هم چه طوری؟ برای هر کدوم از ما ی پیش دستی و ی کارد گذاشتن(اهان راستی برای مادرم کارد نذاشتن ک ما گذاشتیم به حساب استرس)دو ظرف کوچیک میوه ک هر دو سرخالی بودند یعنی جفتشو میتونستی تو ی ظرف اونم نه در هم، مرتب بچینی .
ی سیم سیار خیلی طویلی خونه رو دور زده بود!!! دقیق الان یادم نیست بابت چی بود از کجا به کجا وصل بود ولی دیدم میتونستن خیلی با سلیقه اونو بدن زیر فرش یا حالا ...

نتیجه گیری :در موقع جمع بندی ما دیدیم یکی از معیارهای ما ک ذوق و سلیقه و نظم است را ندارند در کنار معیار های دیگر گذاشتیم و... .
یکی از معیارهای دیگر نماز بود این را هم طفلی ها به خیال اینکه ما محجبه بودیم فک کردند حتما پسرمان هم نمازش قضا نمیشود:311:پس تلاش میکردند ک بگویند ما خیلی به نماز اهمیت میدیم و...در صورتی ک کمی بزرگ نمایی کردند و از طرفی پسر ما هم اصلا نماز خوان نبود و ما سعی میکردیم دختری ک این موضوع برایش خیلی اهمیت دارد انتخاب نکنیم


مورد دیگر پسر خالم بود. دختر، همسایه ما بود . خالم دورادور دیده بود و پسندیده بود . پسرخالم هم از برادرهام تحقیق کرده بود ک مورد خوبیه و...
اما خالم بعد یک جلسه دیگرنرفت. علت ؟ دندان های دختر خانوم خیلی جلو بود و موقع خندیدن همه دندانها به اتفاق لثه میریخت بیرون(باور کنید من هم از گفتن این مسائل اصلا حس بدی بهم دست میده من خودمم ی دخترم .خیلی انتقادها هم دارم به این نوع نگاه جامعه ولی... الان وقت مقاومت کردن جلوی فرهنگ های غلط نیست...این برای دخترها و پسرهای الان نون و اب نمیشه
این مورد رو گفتم ک مصداقی باشه برای توصیه شیداجون

ی مورد دیگه هم بود ک رفته بودیم : ما لابلای حرفهای دختر خانوم و خانوادش به این نتیجه رسیدیم ک انتظارات مالیشون بالاتر از توان ماست و...
این هم قابل توجه ک همش فکر نکنید ک وای خدا من چه عیبی داشتم ک اینها گذاشتن و رفتن و:54:

طولانی شد میخواستم (البته در حد بضاعتم) ی کارهایی ک باید بکنید رو هم بگم ک حالا بماند

از این خواستگاری رفتن ها به ی نکته هایی در مورد پذیرایی کردن، لباس پوشیدنو مدل مو دختر، چیدمان خانه، نحوه برخورد خودتون مثلا مادر و خواهرتون باهم یاباشما ، رسیدم ک از تو خواستگار برام اومدن ها نرسیدم.
دراخر برات ارزوی خوشبختی میکنم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط هلیاجون

سلام به همه دوستان خوب همدردی:72:
میرم زود سر اصل مطلب. اینکه چی کار کنی فکرت زیاد درگیر نشه ...:72:

---

هلیا جانه عزیزم مطلبت عالی بود اما من دختر حساسی هستم به همین مواردی که فرمودین
مثلا : حتمن پیش اژ اینکه خواستگاری بیاید لباس هام رو مرتب و اتو کشیده و معطر اماده میکنم. ارایش صورتم در حد کرم و ریمل و رژ هستش که استفاده میکنم تا صورت کمرنگم رنگ بگیره نه برای خوشکل شدن چون فکر میکنم اگر منو با این ارایش بپسندن دو روزدیگه که بی حوصله باشم و ارایش نکنم شاید حس خوبی به من نداشته باشن.
مادرم خیلی خواستگار جماعترو تحویل میگیرن . بهشون گفتم مادرجان اولا کمتر با خونواده پسر خوش و بش کن ک مبادا فکر کنن داریم بازار گرمی میکنیم و دوم اینکه اجازه صحبت به من رو هم بده چون کیس های اول من صم بکم فقط شنونده بودم و دهنم به هم میچسبید از بس ساکت مینشستم.
حتمن از موارد و نکات عالی ای که شما و مصباح الهدی عزیز گفتن در موردای بعدی استفاده خواهم کرد . البته مجدد چند نفر تماس گرفتن که مادرم به خاطراینکهمن ذهنم از مسیر امتحانات و درس منحرف نشه گفتن دو هفته بعد تماس بگیرن .
خدا خیرتون بده که خواهرانه و برادرانه من رو راهنمایی میکنین...

من متوجه نشدم اين حضور اوليه مادر و خواهر رو چطور به سنتي بودن خونواده ها ربط دادين؟! مدرنيزه ي اين نوع ازدواج ها هم وجود داره و اون شازده پسريه كه تو يه كشور ديگه داره تحصيل ميكنه و مادرجانشون مامور يافتن همسري مناسب براشون ميشن!
خدا رو شكر همه مدلشه رو هم داشتيم كه متوجه باشم خواستگاري سنتي هم چجوريه. آقا پسر وقتي ميخواد ازدواج كنه زحمت ميكشه به احترام خانم و احترام به سليقه خودش، يه دست لباس خوب و ترتميز ميپوشه، دسته گل و شيريني مي خره و به همراه خونواده ميره خواستگاري.
ولي پسري كه اولين ملاكش زيباييه ميگه مامان جان من كه زياد سر در نميارم اجازه ديدن هم ندارم اول شما برو ببين اصلا مالي هست؟! حالا حتما كه نبايد اين جمله ها بيان بشه هدف مشخصه ديگه!

حالا بازم خدا رو شكر شما جز نسل هاي پيشرفته اين مدل ازدواجايي وگرنه مادر پسر بايد تو حموم عمومي و امثالهم شما رو پسند ميكرد ...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط setare_000

من متوجه نشدم اين حضور اوليه مادر و خواهر رو چطور به سنتي بودن خونواده ها ربط دادين؟! مدرنيزه ي اين نوع ازدواج ها هم وجود داره و اون شازده پسريه كه تو يه كشور ديگه داره تحصيل ميكنه و مادرجانشون مامور يافتن همسري مناسب براشون ميشن!
خدا رو شكر همه مدلشه رو هم داشتيم كه متوجه باشم خواستگاري سنتي هم چجوريه. آقا پسر وقتي ميخواد ازدواج كنه زحمت ميكشه به احترام خانم و احترام به سليقه خودش، يه دست لباس خوب و ترتميز ميپوشه، دسته گل و شيريني مي خره و به همراه خونواده ميره خواستگاري.
ولي پسري كه اولين ملاكش زيباييه ميگه مامان جان من كه زياد سر در نميارم اجازه ديدن هم ندارم اول شما برو ببين اصلا مالي هست؟! حالا حتما كه نبايد اين جمله ها بيان بشه هدف مشخصه ديگه!

حالا بازم خدا رو شكر شما جز نسل هاي پيشرفته اين مدل ازدواجايي وگرنه مادر پسر بايد تو حموم عمومي و امثالهم شما رو پسند ميكرد ...

---

من همچین چیزی گفتم؟ گفتم موافق خواستگاری سنتی ای که اول مادر و خواهر و چن تا خانوم بیان نیستم چون نمیخوان جنس بخرن که. با این مدلشم که پیش اومده توی محل کار و دانشگاه هم ازم خواستگاری کنه آقایی، موافق نیستم که پسر خودش خودسرانه بیاد جلو.
الانشم حمام عمومی نه ولی توی مهمونی هم پیش اومده که خواستگاری کنن. بعد نمیدونم ملت چشونه میان خونه زندگیه آدمو میبینن و میرن !!
حالا همین چند موردی هم که به این طریق اومدن، هم خودشون و هم آقا پسرش.ن از نظر مالی و تحصیلی و اجتماعی از ما پایین تر بودن ! با اینکه ما کاملا معمولی هستیم و سطح متوسط ولی دیگه بعضیام پرنسس به معنای واقعی میخوان :311: خب آخه یه تناسبی چیزی باید باشه دیگه... عقلم عاجز از درک این چیزا :|

اون جمله اولم رو به خاطر اين جمع بستم كه هم خطاب به شما و هم كاربر ابي آسمان بود نه كه صرفا و مستقيما بگم شما اين طوري گفتي.
يه مسئله ديگه اينكه من و شما كه با هم بحث نداريم بخوايم ثابت كنيم چي خوبه چي بد كه براي هر صحبتم فقط مي خواي يه توضيحي بدي. اصل و اساس حرفم تو اولين پستم هم واضح و مشخصه ولي ريزتر توضيح ميدم شايد متوجه باشي.


ما مسئول رفتارها و طرز فكرهاي ديگران نيستيم. مهم نيست كه ديگران چرا اينطوري برخورد مي كنن يا چرا سطحي نگرن. هركسي از زندگي دنبال يه سري اهدافه و حق هم داره وارد مسيري بشه كه گمان ميكنه براش بهترينه. حرف من اينه كه شما از اول بايد اين افراد رو تشخيص بدي. بايد يه فيلتر براي خودت بسازي و از نحوه برخورد دستت بياد كه طرفت دنبال چيه.
مگه هدف خواستگار اومدنا اينه كه حتما ازدواج كني؟ بايد دنبال كيس مناسب خودت باشي. اينايي كه به خاطر ظاهر ميان از همون اول زحمت بكش خودت اجازه نده بيان خونه.
نمي دونم چه اصراريه ليست خواستگارات طولاني تر باشن؟ باور كن همه اين دخترايي كه خواستگار زياد داشتن، لااقل ٩٠ درصد خواستگاراشون حتي ارزش ذره اي درگيري ذهني رو هم نداشتن. بالا بودن تعداد كه اصلا مهم نيست. اين فقط نشون ميده كه شما يه نقطه نظر مهم و بزرگ براي جذب داشتي. حالا اين نقطه مهم مي تونه زيبايي باشه، پول باشه، موقعيت اجتماعي باشه، تحصيلات باشه ... اون وقت تا دلت بخواد دور و برت ميچرخن. حالا شما يكم براي خودت ارزش قائل شو بگو اگه اين فيلتر اوليه رو نداشت حق نداره وارد خونه شه. ديگه اگه همه مدل خواستگار رو راه دادي نيا گله كن كه چرا اين مدلي شدن مردم!




قبلا گفتم بازم ميگم دخترايي كه خواهان زياد دارن معمولا يه نقطه پررنگي تو زندگيشون هست. يعني خود شما يه ويژگي بارز مثبت داري كه توي چشمه. اتفاقا تو اين مواقع آدم بايد بيشتر بترسه كه به خاطر اون نقطه پررنگه بيان جلو نه به خاطر خود فرد. بارها گفتم آدم دو تا دونه خواستگار داشته باشه درست و حسابي باشن نه كه هزار تا به دردنخورش رو.

- - - Updated - - -

اون جمله اولم رو به خاطر اين جمع بستم كه هم خطاب به شما و هم كاربر ابي آسمان بود نه كه صرفا و مستقيما بگم شما اين طوري گفتي.
يه مسئله ديگه اينكه من و شما كه با هم بحث نداريم بخوايم ثابت كنيم چي خوبه چي بد كه براي هر صحبتم فقط مي خواي يه توضيحي بدي. اصل و اساس حرفم تو اولين پستم هم واضح و مشخصه ولي ريزتر توضيح ميدم شايد متوجه باشي.


ما مسئول رفتارها و طرز فكرهاي ديگران نيستيم. مهم نيست كه ديگران چرا اينطوري برخورد مي كنن يا چرا سطحي نگرن. هركسي از زندگي دنبال يه سري اهدافه و حق هم داره وارد مسيري بشه كه گمان ميكنه براش بهترينه. حرف من اينه كه شما از اول بايد اين افراد رو تشخيص بدي. بايد يه فيلتر براي خودت بسازي و از نحوه برخورد دستت بياد كه طرفت دنبال چيه.
مگه هدف خواستگار اومدنا اينه كه حتما ازدواج كني؟ بايد دنبال كيس مناسب خودت باشي. اينايي كه به خاطر ظاهر ميان از همون اول زحمت بكش خودت اجازه نده بيان خونه.
نمي دونم چه اصراريه ليست خواستگارات طولاني تر باشن؟ باور كن همه اين دخترايي كه خواستگار زياد داشتن، لااقل ٩٠ درصد خواستگاراشون حتي ارزش ذره اي درگيري ذهني رو هم نداشتن. بالا بودن تعداد كه اصلا مهم نيست. اين فقط نشون ميده كه شما يه نقطه نظر مهم و بزرگ براي جذب داشتي. حالا اين نقطه مهم مي تونه زيبايي باشه، پول باشه، موقعيت اجتماعي باشه، تحصيلات باشه ... اون وقت تا دلت بخواد دور و برت ميچرخن. حالا شما يكم براي خودت ارزش قائل شو بگو اگه اين فيلتر اوليه رو نداشت حق نداره وارد خونه شه. ديگه اگه همه مدل خواستگار رو راه دادي نيا گله كن كه چرا اين مدلي شدن مردم!




قبلا گفتم بازم ميگم دخترايي كه خواهان زياد دارن معمولا يه نقطه پررنگي تو زندگيشون هست. يعني خود شما يه ويژگي بارز مثبت داري كه توي چشمه. اتفاقا تو اين مواقع آدم بايد بيشتر بترسه كه به خاطر اون نقطه پررنگه بيان جلو نه به خاطر خود فرد. بارها گفتم آدم دو تا دونه خواستگار داشته باشه درست و حسابي باشن نه كه هزار تا به دردنخورش رو.