چگونه با مجردی ام و رنج هایش سازگار شوم؟من درمانده شدم و نیاز به کمک دارم و راه حل کاربردی میخوام
با سلام<br>من تازه واردم ولی دو سالی هست که به صورت مهمان از مطالب تالار استفاده میکنم.. و خیلی یاد گرفتم و گاهی یاداشت هم برمیداشتم...وقت های ازادم رو میومدم و تایپیک ها رو میخوندم و اینجوری سعی داشتم برای مشکل ام خودم راهی پیدا کنم ولی موفق نشدم....من دارم وارد سی و یک سالگی میشم..و &nbsp;کارشناسی ارشد دارم و نزدیک دو سالی هست که شاغل شدم..دختر شاد و بیخیالی بودم و از زندگی ایم لذت میبردم..من اعتقادات مذهبی دارم و هیچ وقت سراغ دوستی با پسرها نرفتم...چون باور داشتم که درست نیست و مخصوصا وقتی میومدم و این مشکلات رو میدیدم مطمن تر میشدم که راه ام رو درست انتخاب کردم....اما &nbsp;جدیدا اتفاقاتی افتاده که باعث شده خیلی کم بیارم...مثلا ازدواج های زیادی دور و برم اتفاق میوفته مخصوصا توی محیط کارم که اکثرا هم با هم چند سالی دوست بودن و الانم دارن ازدواج میکنند با هم...البته من همه اشون رو خیلی دوست دارم و ارزوی سلامتی و خوشبختی دارم..ولی این روزها انگار یه جور دلتنگی و غمی وجودم رو گرفته..مثلا تو خیابون همه دو تا دو تا....راستش من دختر مغروریم و اصلا توی ظاهرم به روم نمیارم ولی الان میبینم نکنه تا اخر تنها بمونم....من دو سه تا خواستگار داشتم که روحم بعدا از وجودشون با خیر شده اخه مامان و بابا بدون اینکه به من بگن رد کردن... &nbsp;و من از فامیل میشندیم که فلانی زنگ زده بوده و منم فقط سکوت میکردم..چون من اصلا خبر نداشتم.این جند مورد هم سه سال پیش بوده..خیلی ترس ها و غم ها وجودم رو گرفته..لطفا من رو راهنمایی کنید...ممنونم