موضوع: پیدا کردن دختر خوب واسه ازدواج

نوشته اصلی توسط meinoush

به نظر من این رو انداختن نیست. به بقیه اطلاع می دین که قصد ازدواج دارین و اگر کسی رو می شناسن که با شما هماهنگی داشته باشه بهتون معرفی کنن.

آخه این نیازی به گفتن نداره که .چون از سن و شرایطم همه آگاهی دارن و خودشون میدونن که آماده ازدواج هستم اینکه بخوام تاکید کنم میدونید ناجوره و تاکید بیمورد هست

نوشته اصلی توسط مصباح الهدی

راستش من نمی دونم این راه من چقدر می تونه برای شما کارگشا باشه ولی گفتم شاید به دردتون بخوره.ضرر که نداره.

من بعضی از خواستگارانم را مدرسه ام بهم معرفی می کنه.یعنی انگار بعضی خانواده ها به مدارس خوب مراجعه می کنند و دنبال دختر خوب می گردن.مدارسی هم که شناخته شده هستند و بدون تحقیق و... ثبت نام نمی کنند و چون یک مدتی هم با دانش آموز و خانواده اش ارتباط داشتن؛بعضی دانش آموز ها در ذهنشون می مونه.
اگر بتونید به طریقی به مدارس در مورد فارغ التحصیلان مراجعه کنیدمثلا همون مادرتون هم خوبه باور کنید اصلا اشکالی نداره.من چند تا خواستگارام این طوری معرفی شدن و مادرشون که اومده بود تازه کاملا بی سواد و... این ها بود.برای ما که از اون لحاظ مشکلی نبود.مدرسه هم خیلی ریلکس منو معرفی کرد.

بعضی خواستگارانم هم از طریق یک آقایی تو آشناهامون معلم هست و دانش آموزان قدیمی اش گاهی به ایشان سر می زنند و درد و دل از پیدا کردن دختر خوب و این آقا هم موردهایی که می شناسه مثلا بعضی اوقات منو معرفی می کنه.
گفتم شاید شما هم بتونید از طریق مدرسه دوران دبیرستانتون و معلم های اون موقعتون یک سرچی کنید.

اتفاقا من مادرم دبیر هست و هرسال با کلی دختر از 16 ساله تا 30 ساله سروکار داره و اینجوری هم که هرازچندگاهی خودش تعریف میکنه با کلی دختر خوشگل مشگل هم سروکار داره!منتها مشکل مادر بنده اینه که اصلا توی این فازا نیست که واسم دنبال مورد بگرده اگر اینکاره بود که مطئن باشید همون 20 سالگی یه نفر واسم پیدا میکرد و اگر از طریق مادرم میشد یکدقیقه هم معطل نمیکردم و بهش میگفتم میدونید درست نیست مسائل شخصیم رو اینجا بگم ولی اصلا دلسوز نیست و اون حس مسئولیت مادرانه ای که شما تو ذهنتون هست رو نداره فقط دنبال برنامه های خودشه.(ببخشید اینو گفتم چون صحبتهایی کردید که مجبور شدم بگم)

نوشته اصلی توسط majid_k

سلام. نیاز نیست به صورت مستقیم به کسی بگی کسی رو معرفی کنه. کافیه بین صحبتها اشاره کنی که مدتیه به فکر ازدواج افتادی و به دنبال کیس مناسب میگردی. اگر طرف صحبتت اهل معارفه باشه و نظرش نسبت به شما مثبت باشه خودش میدونه چکار باید بکنه.

اتفاقا همه ی همکارم هی میگن و خودشون هی میگن ایشالا زن بگیری و اینجور صحبتا. همشون هم متاهلن ولی میدونی مشکل من اینه که آدمی رو که خیلی بهش نزدیک باشن که بتون بهش بگم رو ندارم اونایی هم که نزدیکن اصلا توی این فازا نیستن!

ببین من نظر خودمو می گم. ممکنه درست نگم. ولی اگه کسی از من نخواسته باشه کسی رو که می شناسم بهش معرفی کنم یا خودش به شکلی بهم نگفته باشه که دنبال کیس مناسب برای ازدواجه من (به عنوان یه ادم) نمی تونم توی کار و زندگیش دخالت کنم و بیام براش یه دفعه ای بدون مقدمه و بی درخواست یا گفته ی خودش کسی رو معرفی کنم. طرف بهم نمی گه به تو چه ربطی داره زندگی من؟!
وقتی بهت می گن امیدواریم خوشبخت شی و ازدواج کنی می تونی بگی اتفاقا چند وقتیه به فکر ازدواج افتادم دنبال کیس مناسب می گردم.
به مامانتم بگو واضح برات دنبال کیس باشه. چیزی رو که از دست نمی دی. نهایتا برات کسی رو پیدا نمی کنه.

- - - Updated - - -

ازدواج می خوای بکنی خجالت نداره.
بعدشم می ری انقدر ادمای مختلفو می بینی تا بالاخره کسی که بخوایو پیدا کنی.
سر این چیزا خجالت نکش. رو انداختنم نیست. مردمم دختر دم بخت دارن خوشحالم می شن!

نوشته اصلی توسط kiann

شما اول لطف کنید و معیارهاتون و انتظاراتتون از وضعیت ظاهری و خلق و خو و اخلاق و اعتقادات فرد مورد نظرتون رو بگید تا ما بهتر بتونیم کمکتون کنیم.
من برای رفع همین مشکل یه تاپیک باز کردم ولی مثل اینکه مردم ما دوست دارن به جای حل ریشه ای مشکلات از راه حلهای موردی و مقطعی برای رفع موقت مشکل استفاده کنن.
مثل اینکه ما بیشتر به همدردی کردن علاقه داریم تا رفع مشکل اصلی. چرا به جای جراحی مشکل از مسکن ها استفاده میکنیم!
جناب مدیر و سایر ناظران و دوستان لطفا اگه میتونید برای تاپیک من وقت بیشتری بزارید. بالاخره باید از یک جایی شروع کرد.

با عنوان راهکار خلاقانه جهت ترغیب و ایجاد فرصتهای شناخت و ازدواج برای جوانان سراسر کشور درانجمن تاپيك هاي بحث بر انگيز انتقالي

همینطوره. در خصوص مشکل خودم آخه من اگر کسی رو داشتم که از طریقش مشکلم رو حل کنم که دیگه نمیومدم اینجا مشکلم رو مطرح کنم.
میدونید مشکل توی مملکت ما اینه که چون دختر پسرها همیشه از هم تفکیک و دور نگه داشته میشن برای دختر و پسرایی که مثل من روابطشون با بیرون ضعیفه به این سادگی نمیتونن مورد ،اونم مورد مناسب پیدا کنن.شما کافیه یه سرچی توی همین اینترنت بزنید تا ببینید چقدر دختر خانمهای دم بخت هستن که به خاطر نبود یک فرهنگ یا سیستم مناسب بتونن به مرد مورد علاقشون راحت دست پیدا کنن و یک خواستگار هم ندارن!.شیوه های کلاسیک هم جدیدا کارآمدی کافی رو نداره و از طرفی اینقدر جمعیت جوان توی کشور هست که به نظرم نیاز به یک ساماندهیه فرهنگی اساسی داره.

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط meinoush

ببین من نظر خودمو می گم. ممکنه درست نگم. ولی اگه کسی از من نخواسته باشه کسی رو که می شناسم بهش معرفی کنم یا خودش به شکلی بهم نگفته باشه که دنبال کیس مناسب برای ازدواجه من (به عنوان یه ادم) نمی تونم توی کار و زندگیش دخالت کنم و بیام براش یه دفعه ای بدون مقدمه و بی درخواست یا گفته ی خودش کسی رو معرفی کنم. طرف بهم نمی گه به تو چه ربطی داره زندگی من؟!
وقتی بهت می گن امیدواریم خوشبخت شی و ازدواج کنی می تونی بگی اتفاقا چند وقتیه به فکر ازدواج افتادم دنبال کیس مناسب می گردم.
به مامانتم بگو واضح برات دنبال کیس باشه. چیزی رو که از دست نمی دی. نهایتا برات کسی رو پیدا نمی کنه.

- - - Updated - - -

ازدواج می خوای بکنی خجالت نداره.
بعدشم می ری انقدر ادمای مختلفو می بینی تا بالاخره کسی که بخوایو پیدا کنی.
سر این چیزا خجالت نکش. رو انداختنم نیست. مردمم دختر دم بخت دارن خوشحالم می شن!

ممنون بابت پاسخ.آخه یکبار نشده یکی بگه دنبال دختر واسه ازدواج هستی یا نه که من هم جواب بدم چون توی فامیل هم یه خانم بزرگتر که واسطه گری بکنه و باحال هم باشه نداریم فامیلای من همه سبیل کلفت و پیرن اصلا توی این چیزا سر در نمیارن.اتفاقا همیشه من خودم کسی میگه سیگنال مثبت میدم ولی هرکسی به مادرم میگه چرا واسش زن نمیگیری برمیگرده میگه فعلا زوده پسرم آماده ازدواج نیست فعلا و از اینجور حرفا یعنی خودش کاری نمیکنه واسم که هیچ تازه بهشم برمیخوره!(در خصوص اخلاق مادرم در پست قبلیم توضیح دادم لطفا دیگه مطرح نکنید)عجبا من نمیدونم پسرای هم سن من شاید کمتر از نصف من هم آماده نیستن ...

خوب پس معلوم شد چرا. مامانت داره می گه تو قصد ازدواج نداری. تو هم هیچی نگفتی. مردم هم می گن دخالت نکنیم.
در کل یه بار دیگه می گم ازدواج خجالت نداره. من اگه بودم اگه امادگی ازدواج داشتم خیلی با اطمینان و واضح می گفتم به هر کسی که به نظرم می تونست کمک کنه که من قصد ازدواج دارم و دنبال کیس مناسب می گردم. اگه کسی می شناسه بهم معرفی کنه. مادرتم باید واضح بهش بگی قبل از همه گه دیگه می خواهی ازدواج کنی. بگو برات دنبال کیس مناسب باشه. نیازی هم نیست خیلی کش بدی توضیح بدی. دو تا جمله رو واضح و مجکم بگو و تمام. دیگه به جات نظر نمیده. تو هم بچه نیستی. می تونی محترمانه اگه نظری داد به جات که مخالفش بودی محترمانه مخالفت کنی.
تاپیکای جراتمندانه رفتار کردنو از این تالار سرچ کن بخون.
اینده ی خودته. بعدا هم که کیس پیدا کردی باید حواست باشه که کسی باشه که می خوای واقعا. نگی رودرواسی دارم و مامانم جام نظر داد. "تو " باید ازدواج کنی و "تو " باید زندگی مشترک داشته باشی. چه خوش باشی چه ناخوش این تویی که خوشی یا ناخوش و هیچکسی هم مسوول تصمیماتت نمیشه. پس خجالت نکش. خواسته اتو درست بگو. با اطمینان برو جلو. و انقدر بگرد تا فرد مورد نظرتو پیدا کنی.
معیاراتم باید بدونی برای ازدواج.
موفق باشی.

نوشته اصلی توسط meinoush

خوب پس معلوم شد چرا. مامانت داره می گه تو قصد ازدواج نداری. تو هم هیچی نگفتی. مردم هم می گن دخالت نکنیم.
در کل یه بار دیگه می گم ازدواج خجالت نداره. من اگه بودم اگه امادگی ازدواج داشتم خیلی با اطمینان و واضح می گفتم به هر کسی که به نظرم می تونست کمک کنه که من قصد ازدواج دارم و دنبال کیس مناسب می گردم. اگه کسی می شناسه بهم معرفی کنه. مادرتم باید واضح بهش بگی قبل از همه گه دیگه می خواهی ازدواج کنی. بگو برات دنبال کیس مناسب باشه. نیازی هم نیست خیلی کش بدی توضیح بدی. دو تا جمله رو واضح و مجکم بگو و تمام. دیگه به جات نظر نمیده. تو هم بچه نیستی. می تونی محترمانه اگه نظری داد به جات که مخالفش بودی محترمانه مخالفت کنی.
تاپیکای جراتمندانه رفتار کردنو از این تالار سرچ کن بخون.
اینده ی خودته. بعدا هم که کیس پیدا کردی باید حواست باشه که کسی باشه که می خوای واقعا. نگی رودرواسی دارم و مامانم جام نظر داد. "تو " باید ازدواج کنی و "تو " باید زندگی مشترک داشته باشی. چه خوش باشی چه ناخوش این تویی که خوشی یا ناخوش و هیچکسی هم مسوول تصمیماتت نمیشه. پس خجالت نکش. خواسته اتو درست بگو. با اطمینان برو جلو. و انقدر بگرد تا فرد مورد نظرتو پیدا کنی.
معیاراتم باید بدونی برای ازدواج.
موفق باشی.

نوشته اصلی توسط kiann

---

پس با شرایطی که شما دارید ، چرا میخواین لقمه رو از پشت سر بزارید تو دهنتون.
اگه با مادرتون رودربایستی دارید ، بزارید کنار و خواست خودتون رو با صراحت و صداقت باهاشون مطرح کنید. معیارهاتون رو با جزئیات کامل (حتی جزئیاتی رو که روتون نمیشه هم با خودخواهی تمام بگید ، چون اگه نگید بعدا پشیمون میشید).
هر روز معیارهاتون رو تکرار کنید و ازش بپرسید که خوب متوجه شده و یادش مونده یا نه.
اگه دیدید باز هم به اندازه کافی اهمیت نمیده میتونید همزمان از شگرد شیطنت آمیز انتخاب وحشتناک استفاده کنید:وانمود کنید: گزینه ای رو که اصلا تایید نمیکنه روش پافشاری کنید و بگید که قصدتون جدیه و میخواید شخصا اقدام کنید (مثلا یه نفر که ده سال ازتون بزرگتره رو پیشنهاد کنید). اینطوری ممکنه تمام سعی اش رو بکنه تا قبل از اینکه دیر بشه یه مورد مناسب بهتون پیشنهاد بده.
اگه معیارهای ظاهری خاصی دارید زیاد روی موارد معرفی شده دیگران حساب نکنید چون : هر کسی از ظن خود شد یار من
همون روی مادرتون و توجیه کردنش کار کنید هم سنگینتره و هم زودتر به نتیجه میرسی.
ضمنا این پروسه ممکنه دو یا حتی سه سالی طول بکشه. پس انتظار نداشته باش چند ماهه قال قضیه کنده بشه.
و یه چیز دیگه ، میگم خدا خیرت بده. حال که شما داری میگردی یه لطفی بکن دنبال دو تا بگرد تا اگه شاید از دوستان اینجا کسی بود که اونم همین مشکل شما رو داشت، مشکلش حل بشه ، کار خیره دیگه ، جای دوری نمیره!

آخه میگم شما چون مادر خودتون رو تو ذهنتون دارید الان یه تصور دیگه ای باخودتون دارید(پستهای قبلیم رو لطفا بخونید) .گفتم مادر من اصلا برای این چیزا اهمیت قائل نیست (اصلا).اگه خیلی هم بخوام بهش بگم و گیر بدم برمیگرده میگه به من چه ربطی داره خودت اگر عرضه داری برو یه نفرو واسه خودت پیدا کن (کاملا میدونم که در نهایت اینو میگه چون میشناسمش).

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط kiann

اگه دیدید باز هم به اندازه کافی اهمیت نمیده میتونید همزمان از شگرد شیطنت آمیز انتخاب وحشتناک استفاده کنید:وانمود کنید: گزینه ای رو که اصلا تایید نمیکنه روش پافشاری کنید و بگید که قصدتون جدیه و میخواید شخصا اقدام کنید (مثلا یه نفر که ده سال ازتون بزرگتره رو پیشنهاد کنید). اینطوری ممکنه تمام سعی اش رو بکنه تا قبل از اینکه دیر بشه یه مورد مناسب بهتون پیشنهاد بده.
اگه معیارهای ظاهری خاصی دارید زیاد روی موارد معرفی شده دیگران حساب نکنید چون : هر کسی از ظن خود شد یار من
همون روی مادرتون و توجیه کردنش کار کنید هم سنگینتره و هم زودتر به نتیجه میرسی.
ضمنا این پروسه ممکنه دو یا حتی سه سالی طول بکشه. پس انتظار نداشته باش چند ماهه قال قضیه کنده بشه.
و یه چیز دیگه ، میگم خدا خیرت بده. حال که شما داری میگردی یه لطفی بکن دنبال دو تا بگرد تا اگه شاید از دوستان اینجا کسی بود که اونم همین مشکل شما رو داشت، مشکلش حل بشه ، کار خیره دیگه ، جای دوری نمیره!

گفتم مادر من اصلا واسش این چیزا مهم نیست (با مادر خودتون مقایسه نکنید)اگر به قول شما من بگم با یک پیرزن مطلقه 60 ساله میخوام ازدواج کنم میگه زندگی خودته به من ربطی نداره!(دقیقا همینو میگه).
در مورد سالش هم من از الان میخوام بگردم که به قول شما نهایت تا 3 سال دیگه یه نفرو پیدا کنم دیگه خودم میدونم طول میکشه .

- - - Updated - - -

کسی نظری درباره ی این پرسشم نداره؟

نوشته اصلی توسط myl

این موسسات همسریابی و اینا چجوریه ؟ مثل همسان گزینی ؟بدرد میخوره یا سرکاریه فقط الکی پول میگیرن؟