درخواست دوستی از همکلاسی دانشگاه...
سلام..
سعید هستم، 20 سالمه و دانشجو ام!
مدتی بود که به یکی از دختر خانوم های کلاسمون علاقه داشتم و از ته قلبم دوسش دارم و میخام بعد از فارغ التحصیل شدنم باهاش ازدواج کنم و اصلا جرات نمیکردم بهش چیزی بگم..
اخه تو این ترم جدید باهاش آشنا شدم و فقط یک کلاس مشترک باهم داریم که اونم 5 شنبه ها و 2 شنبه هاس..
هفته ی گذشته بعد از پی بردن به این موضوع که دوتا رقیب تو دانشگاه دارم، دلمو به دریا زدم و رفتم جزوشو ازش گرفتم!
از اونجایی که دستی در طراحی با مداد دارم، عکسش رو از رو اکانت فیس**بوکش برداشتم و نقاشیش کردم البته از اونجایی که کیفیت عکس پایین بود تو صفحه کوچیک a5 کشیدمش و یک نامه کوچیک عاشقانه هم براش نوشتم و گذاشتم تو یک پاکت و گذاشتم آخر جزوش، از اونجایی که یکی از برگهاش موقع کپی یکم پاره شده بود، اون برگرو بازنویسی کردم گذاشتم رو اون پاکت نامه که پاکت دیده نشه و پنج شنبه هفته پیش جزوش رو بهش پس دادم و تشکر کردم و در عین حال با عذرخواهی به موضوع بازنویسی یکی از برگه های جزوش اشاره کردم و گفتم آخر جزوش گذاشتمش! اونم گفت باشه مهم نیست دستتون درد نکنه!
احتمالا تا الان هم نقاشیم رو دیده و هم نامه ام رو خونده! خیلی استرس دارم و نمیدونم این 2 شنبه باید چیکار کنم! :(
متن نامه ام به صورت زیر بود:
************************************************** **************
سلام،
امیدوارم حالتون خوب باشه و همچنین وقتی این نامه رو میخونید تنها باشید.
چه باورتون بشه چه نشه، این اولین بار تو زندگیمه میترسم یکیو از دست بدم، اولین باره نسبت به یه نفر یه جور حس عجیب دارم، یه جور حس دلبستگی.. و اون یه نفر شمایین..
اعتراف میکنم عاشقتون هستم و تنها دلیلی که به خودم اجازه دادم احساسم رو بیان کنم، ترس از دست دادن شما بود.
ازتون سه تا خواهش دارم، اول اینکه تحت هر شرایطی همه چیو بین خودمون نگه دارین دوم اینکه الان به پیشنهاد من فکر نکنید، وقت خوبی نیست.. شاید بعد از امتحانات پایان ترم وقت بهتری باشه، و آخر اینکه حتی اگه تصمیم گرفتین دوستم نداشته باشین اون نقاشی رو به عنوان یه یادگاری کوچولو از یه همکلاسی نگهش دارین:)
امضا
************************************************** **************
تو نامه ام شماره تماس یا ایمیلی هم قرار ندادم.. فقط همین بود..
الان که هنوز به دوشنبه نرسیده حس میکنم قلبم 2 الی 3 بار سریع تر از حد عادی میتپه.. چه برسه اون روز..
تورو خدا راهنماییم کنید 2 شنبه باید چیکار کنم؟ تو اولین نگاه؟ اولین سخن؟ چی باید بگم؟ دارم از استرس میمیرم :(