تازه وارد دانشگاه شدم از همان ابتدا به همکلاسیم علاقه مند شدم . ولی اون هیچ حسی به من نداره .
پسر درس خونیه و فقط دنبال درسه . ولی من همش به اون فک میکنم . برای ی لحظه هم نمی تونم بهش فک نکنم . به شدت احساس تنهایی می کنم . خواهش می کنم کمک کنید .
نمایش نسخه قابل چاپ
تازه وارد دانشگاه شدم از همان ابتدا به همکلاسیم علاقه مند شدم . ولی اون هیچ حسی به من نداره .
پسر درس خونیه و فقط دنبال درسه . ولی من همش به اون فک میکنم . برای ی لحظه هم نمی تونم بهش فک نکنم . به شدت احساس تنهایی می کنم . خواهش می کنم کمک کنید .
سلام مریم جان
بهترین کمکی که میتونم بهت بکنم اینه که دور این احساس که طبیعی هم هست رو قلم بگیری و از همون آقاپسر الگو بگیری و شما هم به فکر درست باشی نه به فکر ایشون.با این فکر کردن تنها ضربه ای که میخوری اینه که تمرکزت از بین میره و از برنامه های زندگیت میمونی .هر چیزی که احساس میکنی که کم داری و باعث شده از همون اول احساست درگیر ایشون بشه رو به سرعت رفع کن.یه چرخی توی این تالار بزنی مورد های مشابه خودت و عاقبتی که براشون پیش اومده رو کاملا درک میکنی.
ما یه مدت ارتباط چشمی داشتیم . که از طرف من قطع شد . من می خوام فراموشش کنم ولی وقتی میبینمش عشقم بهش دوباره تازه میشه . بعد از اینکه ارتباط چشمی رو قطع کردم اون خیلی ناراحت شد و بعد ازم انتقام گرفت .الان زیاد کاری بهم نداره . ولی من بازم دوستش دارم .
- - - Updated - - -
عزیزم من ندیده میگم این ارتباطات چشمی توهماته تو همکلاسیام دیدم و میدونم ، ترم اول حتی به حراست دانشگاه هم شک داشتن که نکنه عاشقشون شده و این حرفا !!!
نمیخوام بزارم این دوره برات بگذره و تجربه بشه چون انچنان خوب نیست پس از بقیه عبرت بگیر و اینکارو نکن بهت قول میدم ضررش همش میاد سمت تو ، تو این داستانا دختران که آسیب پذیرن و زیان میبینن...
لغت " همکلاسی " رو تو کادر جستجو بالا سایت سرچ کن ببین چیا گفتم و خوب بخونشون دونه دونه !!!
فکر نمی کنم توهم باشه سر کلاس بر میگشت منو نگاه میکرد با ی لبخند روی لبش .
پسر خوشقیافه ای هست . من می خوام فراموشش کنم ولی نمی تونم . اصلا چطور فراموشش کنم وقتی هر روز میبینمش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مریم خانم این نوع از عشق و علاقه ها در سال اول دانشگاه یک مورده کاملا شایع و عادی هست که برای خیلی ها اتفاق میوفته .
اصلا جدیش نگیر چون خودت ضربه میخوری ، هرچن که اگه الان هم به حرفه من توجه نکنی 1 سال دیگه خودت به این حرف خواهی رسید .
سلام مریم جان وقتی پستت رو خوندم یاد خودم افتادم منم یه پست عین این داشتم خیلی شبیه پست تو بود مال اوایل سال بود و خدایی دوستای همدردی کلی بهم کمک کردن و من نجات پیدا کردم بدون هیچ مشکلی.
این حس ها کاملا عادی هستند و صد البته خیلی لطیف و جذاب میدونم همش میشینی و بهش فکر میکنی رویا میبافی مثلا وای اگه فردا تو دانشگاه بهم پیشنهاد بده وای اگه بیاد خواستگاریم وای اگه من باهاش ازدواج کنم و ... .احتمالا روزایی که کلاس داری کلی به خودت میرسی مرتب و تمیز و بهترین عطر رو میزنی و میری همش میبریش زیر ذره بین وای بهم نگاه کرد وای من حرف زدم خندید چرا سرشو تکون داد و الی اخر.درسته؟
فکر کنم این حسیه که فکر کنم احتمالا توی 60 درصد دخترای دانشجوی لیسانس پیش میاد.میدونی چرا چون اکثر ما وقتی برای اولین بار توی یه محیط مختلط قرار میگیریم و بعضا دخترهایی رو میبینیم که همون اول برای خودشون دوست پسر پیدا کردن همش حس میکنیم ما هم باید مثل اونا باشیم و این حس کم کم پیشرفت میکنه مخصوصا اگه همکلاسیهات ازدواج کنن ولی دختر خوب و خواهر گلم واقعیت اینه اینا همش میگذره.بهترین کار اینه انقدر خودت رو مشغول کنی که به ذهنت فرصت پرواز به سمت اون رو ندی.
حس تنهاییت رو کاملا درک میکنم منم تنهام و از اول کلی زور زدم ولی الان که انشالا از دانشگاه فارغ التحصیل میشم دست خالیم جز یه سری خاطرات خوب و بد چیزی ندارم که با خودم ببرم البته با یه مدرک مهندسی...
به خودت برس و همیشه سرزنده باش فقط اینها هستند که برات میمونن
از اونجایی که تازه وارد دانشگاه شدی تنها چیزی که میتونم بگم همینه
دانشگاه آژانس دوست یابی نیست
بی احترامی نیست خودم هم میدونم کشش در همه افراد کم و زیاد هستش خودم هم طرز فکرم هم توی پست هایی که داشتم هم اعلام کردم ولی شما چون عشق تون عشق نیست بهتره که برید سر درس.
من نمی خوام باهاش دوست شم . دقیقا خودم این وسط گیر کردم .از طرفی به شدت بهش علاقه دارم و از طرف دیگر اعتقاداتم مانع از این میشه ک بخوام باهاش دوست بشم .
لطفا را حل بدید ک چطوری از فکرش بیام بیرون ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزا اصلا حالو حوصله درس خوندن ندارم . خیلی بی انگیزم . حس انجام هیچ کاری ندارم . شاید ب خاطر اینکه بزرگترین نیازم رفع نشده . به جای نصیحت و اینکه بگین بهش فک نکنم راه حل بدین .
اولش دوستیه ته داستان ازدواجه دیگه گلم، گفتم تحقیقاتت رو درست نکردی و ممکنه طرفت آدم نباشه و دردسر بشه وگرنه میگفتم برو صحبت کن...
در مورد اینکه حال نداری و دوست نداری کاری انجام بدی والله چی بگم به خودت بستگی داره درس بخونی یا نخونی این هم بگم که شرایط شما رو هم اکثر مردم هم تجربه داشتند.
الان بهترین چیز برای شما حالا درس رو بذاریم کنار ورزش میمونه
میتونه راهپیمایی صبحگاهی باشه
میتونه باشگاه/تنیس/استخر وغیره
از همه بهتر به نظر یوگا میاد
اگر هم باز موافق نیستی گذر زمان میتونه بهت کمک کنه
خدا رو هزار مرتبه شکر داره کم کم علاقم بهش کم میشه . به رفتارای احمقانه و بچگانه اش ک فک می کنم شخصیتش جلو چشام خرد میشه.
ولی هنوز ی مشکلی هست الان ب شدت احساس تنهایی می کنم . فک می کنم خواستنی نیستم . فک می کنم جذاب نیستم برای پسرا . می ترسم هیچ پسری منو نپسنده . ب شدت نیاز دارم ک یکی ( از جنس مخالف ) بهم محبت کنه . ب قول یکی از دوستام من تشنه محبت شدم نمی دونم ربطی به این شکست عشقیم داره یا نه ؟؟؟؟؟؟
خیلی خیلی تنهام . دارم میترکم از غصه. دوستان عزیزم ی راهی جلو پام بزارید . خواهش می کنم .
19 سالمه . نه من تا به حال خواستگار نداشتم و همین منو خیلی عذاب میده .
19 سال که سنی نیست.تازه شروع هست.یادمه اولین خواستگاری که داشتم در 20 سالگی بود.اصلا نگران نباش مریم جان.عذاب بابت چی بکشی.
سعی کن مطالعه ات در در مورد ازدواج و معیارهات بالا ببری.میتونی از همین تالار استغاده کنید.من 24 سالم هست.هنوز هم مجردم .تازه اگه خدا بخواد میخوام ازدواج کنم.
دختر خوب یه نصیحت خواهرانه بهتون میکنم هیچ وقت به سمت دوستی با جنس مخالف نرو.
انشاالله با کسب تجربه و مطالعه یه همسر شایسته و مناسب انتخاب کن.
برای اینکه احساس تنهایی نکی رابطه ات با خوانواده رو بیشتر کن.با دوستان هم جنست برو گردش و تفریح و سینما.
به درسهای دانشگاهت رسیدگی کن.فعالیتهایی که دوست دارید رو انجام بدید.
ما خونوادمون زیاد اهل رفت و اومد نیست . نمیدونم کی قراره منو ببینه و بپسنده ؟؟؟؟؟؟؟؟
من اصلا دوست ندارم ک با پسری دوست بشم ولی خیلی نیاز دارم ک زود تر ازدواج کنم ولی خواستگار نیست .
مریم جان این شما هستید که باید تلاش کنید.شما میدونید که پسرها چجور دختری رو واسه ازدواج میخوان...خیلی چیزا هست که باید بگیرید.
شما هستید که باید توانایهاتون رو نشون بدید.
واسه یه دختر خانم اخلاق چیزی بسیار خوبی هست.در اجتماع حضور داشتن.پاک بودن(خیلی از همین پسرهایی که دنبال روابط دوستی هستند موقع ازدو.اج پاکترین و با نجابت ترین دختر رو انتخاب میکنند).
نمیدونم ایمانتون و اعتقاداتون از لحاظ دینی چگونه هست.همیشه به خدا توکل کن و ازش بخواه بهترینها رو برات مقدر کنه .
سلام دوست عزیز من همه پست ها رو نخوندم پس ببخشید.فقط پست اول رو خوندم که شما نوشتید.
من هم عاشق دختری بودم که اون هم منو نخواست.و برای من هم بسیار سخت بود چون چندین بار ازشون خواستگاری کردم و حتی یک فرصت کوچیک هم به من ندادند.
دوست داشتن باید دو طرفه باشه و اگه شما دختر هستین و ایشون رو مدتی هست که میشناسین و ایشون بهتون ابراز علاقه نکرده پس بیخیال شین.نمیگم ممکن نیست بهتون ابراز علاقه کنه ولی خواهر خوبم خواهش عاجزانه و تمنا دارم به زندگی خودتون ادامه بدین چون در دوران دانشجویی چنین اتفاقاتی زیاد پیش میاد.شما هم که تازه اول جوونی تون هست.
زندگی ادامه داره چه خوب چه بد پس لطفا در رویا زندگی نکنید.
موفق باشید
سلام مریم خانم
زندگی یک طرفس وشمانمی تونین دوباره برش گردونین
شماخودت بهترازهرکس دیگه ای میدونید که این آقاپسر مثل یه چاهیه که تومسیرزندگی شما قرارگرفته پس باید سعی کنین ازروش بپرین چون چاره دیگه ای نداریدیاهم باید باسربرین داخل چاهی که تهش فقط ناراحتی وعذابه.
من میدونم شمابهترازمن میدونیدکه خداسرراه بندش مشکلی نمیزاره که بنده نتونه مشکل رو حل کنه،به نظر من شماتوکل کن به اون بالایی وتمام تلاشت روبکن که ازاین چاه بپری اون وقت خداخودش دستت رومیگیره.
اگه شرایط زندگی ودانشگاهتون اجازه میده وازنظروقت هم مشکلی ندارین برین دنبال کارایی که بهش علاقه دارین مثل موسیقی ونقاشی وطراحی یا قران یاهرورزشی که دوست دارین چون اگه وقتتون روپرکنید دیگه وقت نمیکنید به اون فکر کنیدوبه خوبی وخوشی دانشگاه روتموم میکنید
درود بانو ببخشید چشم خورد به این نوشته که زدید میترسید برای پسرا جذاب نباشید.لطفا نوشتم رو با دقت فراوان بخوانید تا متوجه بشید چه دختری مورد علاقه پسرهاست برای برقراری رابطه دوستی.
خصوصیات دختر مورد علاقه پسرها برای برقراری رابطه دوستی
دختری که پولدار باشه و خرج کنه برای پسر
دختری که بیاد منزل آقا پسر و ...(فکر کنم خودتون بهتر متوجه منظور میشید)
این 2 مورد از خصوصیاتی که باعث میشه که از نظر پسرا جذاب بنظر برسید.
حالا انتخاب با شمایت که آیا مایل به برقراری رابطه به آقا پسرا هستید با این شرایطی که نوشتم یا نه.
چرا از جنس خودت دوست انتخاب نمیکنی.باشگاه ورزشی ثبت نام کن کلاس های هنری کلاس خیاطی آشپزی نقاشی شیرینی پزی آرایشگری نمیدونم قلاب بافی معرق کاری و ......... وقتت با ارزشه ازش خوب استفاده کن :72:
تجربه شخصی: بعضی چیزا رو نمیشه توی تالار همدردی نوشت فقط ازتون خواهش میکنم به هیچ عنوان طرف اینجور روابط نرید به هیچ عنوان خیلی با اون چیزی که فکر میکنید و در ذهنتان هست فرق داره.دوست داشتی این دوتا آدرس که براتون مینویسم حتما یکسر بزنید خیلی بهتون کمک میکنه برای شناخت بهتر روابط دوستی دختر و پسر
http://www.hamdardi.net/thread-17296.html
http://www.hamdardi.net/thread-25882.html
حتما بخونید.تجربیاتی دوستانیه همانند شما که قبلا این مسیر رو رفتند و نتیجشم دیدند
دوست عزیزم چی باعث میشه فکر کنی که زیاد جداب نیستی؟
به نطرت 19 سال سن کمی نیست برای این حرفها...
سعی کن تو درست بهترین باشی ..ورزش کن...ببین چه طوری جذابیت بهت رو میاره ..نیاز به رفت و امدهای خانوادگی هم نیست....نیاز به التماس هم به جنس مخالف نیست
مقاله تفاوت عشق یا lemirence هم مطالعه کن....از همین سایت search کن
من تازه بااین محیط آشناشدم خیلی هم خوشحالم که اینجام.
باخودتون روراست باشید خودتون هم میدونید که هنوزسنتون کمه برای اینکه نگران باشید.الان بیشترفکرخودتون باشید من مطمان هستم اگه یه کم منطقی تر فکرکنید به این نتیجه میرسید که شمامیتونید بدون وجود هیچ پسری خیلی شاد وخوشحال باشید وبه راحتی زندگی کنید،ازتون خواهش میکنم روز های عمرتون روبیخودی ازدست ندیدوازشون بیشترین بهره روببرین چون دیگه برنمیگردن،اینارومیگم چون خود من چهار سال عمرم ازدست رفت والان خیلی پشیمون هستم ونمیخوام شماهم مثل من باشید،خواهشا بیشتر تلاش کنید وکم نیاریدومواظب خودتون باشید
سلام
من دختری تقریبا جذاب هست اینجوری بگم هر کسی میبینه حتی دخترا هم اولین بار به من میگن تو خیلی جذابی.
کلا روحیه مذهبی دارم چادری هم هستم اصلا هم دوست پسر نداشتم الان در مقطع کارشناسی ارشد می باشم
سوالم اینه که یکی اساتید جوان دانشگاه که مجرد هست همون روزای اول یه نگاه های خاصی به من داشت اصلا هم رشته مربوط به رشته من نیست برای یه گروه دیگه ای هست.
وقتی می رفتم پیش اساتید رشته خودمون اون یه جوری سعی میکرد بیا جلوی من. اوایل متوجه نشدن بعد یک ماه متوجه شدم که این نگاهش به من خاص هست مثلا یه روز رفتم پیش یکی از اساتید خانوم یه سوال داشتم خانم دکتر سوا منو از یکی از اساتید دیگه مون که داشت جلو اتاق خانم دکتر رد میشد پرسید اون سریع از اتاقش اومد بیرون و جواب داد در صورتی که ازش سوال نشده بود.
کلا من سعی میکنم جلوش نرم چون خوشم نمیاد بهم برچسپ های مختلف بزنن. چند روز پیش می خاستم رفتم پیش رئیس دانشکده بعد اون متوجه شد من اومدم دانشکده چند بار از اتاقش اومد بیرون، بار اول که اومد بیرون بهش نگاه کردم اصلا به من نگاه نمیکرد بارای بعد دیگه بهش نگاه نکردم. ولی اومد از دفتر دار رئیس یه سوال پرسید که دفتر دار نمیدونست ولی من میدونستم بهش جواب دادم اونم یه لبخند زد.
در ضمن یه سرچ که در موردش کردم همه می گفتن استاد فوال العاده خوب و مدهبی هست و اینکه نمیدونن مجرد هست یا نه
میخاستم نظر دوستان در مورد این استاد بدونم
ممنون