سلام.
من قبلا هم عضو سایت بودم. دو سال پیش.
یه شکست عاطفی داشتم که فراموش شده.
آخرین خواستگارم همونی بود که توی این سایت ازش حرف زدم. یعنی دو سال پیش بوده.
حالتهای افسردگیم تقریبا خوب شده.
چند وقت پیش بدون اطلاع خانوادم در یک سایت همسریابی ثبت نام کردم. خب موارد زیادی تقاضای آشنایی میدادن. ولی احراز هویت نشده بودن. یکی از موارد احراز هویت شده بود و مشخصات و خصوصیاتش هم به معیارهام نزدیک بود.من پاسخ پیامشون رو دادم و اعلام موافقت برای آشنایی بیشتر کردم. ایشون هم شمارشونو دادن.
تقریبا یک سه هفته پیش باهاش تماس گرفتم.
گفت راستش من میخوام باطرفم دو سال دوست باشم بعد برم خواستگاریش. چون یه برادر بزرگتر دارم که ازدواج نکرده.
توی موارد دیگه ای که صحبت کردیم همه چی خوب به نظر میاد و به معیارهام نزدیکه.البته هنوز در حد حرفهایی که خودش زده. وگرنه تحقیقی در موردش هنوز نکردم.
ولی من بخاطر اینکه میگه میخواد دو سال دوست باشه میترسم.
هم از این نظر که نکنه بعدا نظرش عوض بشه یا بعدا خانوادش مخالفت کنن، هم از این نظر که چون خودم خیلی نیاز به یه رابطه عاطفی دارم بهش از نظر عاطفی وابسته بشم و نتونم منطقی فکر کنم.
من ازش خواستم به طریقی به من ثابت کنه که این آشنایی به قصد تصمیم گیری برای ازدواجه.
او هم گفته بهش فکر میکنه.
من نمیخوام دوباره از نظر عاطفی ضربه ببینم. ولی واقعا هم از تنهایی خسته شده ام.
میخواستم در موردش با مامانم حرف بزنم. اما روم نمیشه. حس میکنم مامان بگه چه دختر بی شرمی هستی که رفتی سایت همسریابی ثبت نام کردی.
توی این یک هفته هم با اینکه شمارمو داشته رفتار سوءاستفاده گرانه ای ازش ندیدم.
راستی قرار شده چند روز دیگه حضورا همو ببینیم.
ولی من همش میترسم احساساتم بهم غالب بشه و نتونم منطقی تصمیم بگیرم.
به نظر شما چیکار کنم؟ این رابطه رو همینجا قطع کنم یا ادامه بدم؟؟ چطوری بفهمم واقعا قصدش ازدواجه؟؟