تصمیم به قطع رابطه من و نیازهام

سلام دختری هستم 26 ساله 1ساله با یه بسری دوست شدم به قصد دوستی همین
تو این یه سال ابدا حسی عاطفی دوست داشتن بینمون اینجاد نشد و تا الانم هرچی هست فقط از روی عادت و تنها نبودنه
نه دوسم داره نه میگه فقط برای انکه منو نگه داره به دروغ میگه دوست دارم ولی دوست داشتن از روی عادت یا اجبار
موقیعت شغلی مناسبی دار م و از این ادم کاملترم اما به علت عدم اعتماد به نفس کافی همیشه تو زندگی با بسرایی بودم که ازمن بایینترهستن و یه جورایی حس کمبود داشتم نسبت به بقیه
مخصوصا وقتی میبینم کسی هست کنارم که علاقه ای نداره بهم
دارم تصمیم میگیرمرابطه رو قطع کنم با این که میدونم بعدش شاید تنهاتر بشم ولی چاره ای ندارم
راستش چیزی که بیشتر از تنهایی عذابم میده عدم تماس با چنس مذکر رابطه هست
رابطه فیزیکی
من دختر گرمی هستم و الان یک ساله به این رابطه عادت کردم مخصوصا رابطه فیزیکی ببخشید که اینجور ی میگم ولی نمیخام دیهه اینجوری زندگی کنم میخام به خودم ارزش بدم اما چه کنم این نیاز لعنتی دست از سرم برنمیداره دوست دارم رابطه شرعی باشه باهمسرم اما خاستگار ندارم
حالا بگید تکلیف من دختر 26 ساله با کلی نیاز جنسی و عاطفی چیه چطوری خودمو از این گرداب بکشم بیرون اخه من هم ادمم

- - - Updated - - -

بخاطر نداشتن خواستگار مناسب و فردی که حتی در حد معمولی باشه به این دوستی تن دادم اولش فکر کردم شاید بتونه تکیه کاه مناسبی برام باشه اما اصلا مال این حرفا نیست نمیتونم هیچ جور روش به عنوان مرد اینده حساب کنم میدونم که اشتباه کردم و الان ناراحتم همه از درد جدایی مینالن من از درد نبود رابطه گرم و عاطفی همینطور جنسی
کارم شده سرک کشیدن تو دنیای مجازی اما هرکسی که هست یا خیلی باکلاسن و یا خیلی سطحشون بایینه که اصلا خوشم نمیاد
قیافه بدی هم ندارم ظاهرمم اعتماد به نفسمو بایین نشون نمیده اصلا اما چه کنم
خیلی واضح و روشنه که باید این رابطه قطع بشه بهشم گفتم اما خیلی اصرار داره رابطه ادامه داشته باشه ولی من نمیخام برای من تموم شده این رابطه مسخره
راستتش بیشتر از اینکه بخام ضربه بخورم نگران ایندم هستم اینکه تا کی باید اینجور تنها بمونم و دوباره نیازای جنسی و عاطفیمو سرکوب کنم اخه چرا خدا ما دخترارو اینجوری افریده که باید انتخاب بشیم چرا نباید فرصت داشته باشیم خودمون انتخاب کنیم چرا اخه چرا خیلی دلم شکسته

عزیزم شما 26 سالته. تا کی می خوای این طوری نیازت را تامین کنی و بازیچه دست این و اون باشی؟
به لطمه ای که به روحت و شخصیتت می زنی فکر کردی؟
همه دخترها گرم هستند و هم شون نیاز فیزیکی دارند.
شما استثنا نیستی، شبیه همه هستی. به بهانه گرم بودن، خودت را رها نکن تو منجلاب.

ازش جدا شو و با تمام وجود سعی کن نیازت را کنترل کنی.
یکی از دلایلی که قدیمیها می گفتن کنترل دختر آسونه و کنترل زن مطلقه سخت، این بود که نیاز جنسی وقتی بیدار بشه و تحریک بشه، کنترل کردنش سخت تره.
خانمها بعد از تجربه جنسی، کنترل نیازشون سخت می شه.
پس الان کار تو سخت تر از زمانی هست که این تجربه را نداشتی.
اما باید قوی باشی. باید سخت باشی.
حواست باشه خودارضایی نکنی. تغییر مسیر ندی به سمت یه مشکل دیگه!

خودت را سرگرم کن. کار فیزیکی و جسمی بکن که وقتی می ری توی تخت، از خستگی سریع خوابت ببره.
ورزش کن. ورزش جدی و پی گیر.

حتما حتما چدا شو و به ازدواج و زندگی سالم فکر کن.:72:

خانواده خیلی روشن فکری ندارم و اصلا به من توجه نمیکنن یعنی به فکر ازدواج من نیستن و باکسی هم رفت و امدی ندارن حالا بنا به دلایلی
هر زمان که برای دل خودم ارایش میکنم که برم بیرون فورا به چشم یه دختر ی نگاه میکنن که داره دروغ میگه نمیدونم چی بیش خودشون فکر میکنن اما ازاین بی اعتمادیشون خسته شدم
مخصوصا اینکه باید گاهی وقتا دزدکی بیرون قرار بزارم حتی با دوستای هم جنسم
خیلی ناراحتم نه میتونم دردمو به کسی بگم نه کسیو دارم که کمکم کنه فقط خسته ام
تصمیم دارم درسمو تا دکترا ادامه بدم
کارایی که دوست دارم انجام بدم
شایدم تا اخر عمر تنها بمونم نمیدونم واقعا از اینده بر از تنهایی و بیری میترسم

- - - Updated - - -

میدونم باید جداشم من بازیچه کسی نیستم اگه من بازیچه بودم اونم بازیچه من بود چون منم دوستش نداشتم در واقع منم یه جور از اون استفاده کردم ولی الان عذاب وجدان ندارم چون میدونم دوطرفه بوده همه چیز

تا کی خودتون قضاوت کنید من که نمیتونم برم خاستگاری کسی الان به ازدواج فکر میکنم اما موردی برام بیش نمیاد بخدا
سعی میکنم جلوی خودمو بگیرم اما میترسم با سرکوب نیازام دچار افسردگی بشم دوباره

- - - Updated - - -

توروخدا بیاید اینجا منو کمک کنید انقدرا که فکر میکنید من ادم منزجر کننده ای نیستم فقط ادمم با نیازای یه ادم
فقط چون دخترم و تو ایین ما رابطه حرامه نباید کسی حرفامو بشنوه این انصاف نیست بخدا
دارم عذاب میکشم هروقت یه صحنه عاشقانه میبینم یا دونفر میبینن که تنهان باهم تحریک میشم دست خودم نیست میخام خودمو کنترل کنم و دلم نمیخاد برگردم به رابطه بی محتوای قدیمم
یکی به من بگه من چیکار کنم توروخدا خواهشا با ذهن باز منو راهنمایی کنید و منتطقی

سلام رز جان
آخه دختر خوب خواهر من تو که میدونی این راهش نیست چرا تا اینجا ادامه اش دادی؟؟ خودت خدا روشکر به نظر میاد خیلی هوشیار هستی پس از این آقای سوءاستفاده گر زودتر دور شو...
در مورد نیازهای عاطفی و جنسی هم کاملا حرفات قابل درک هست، و هیچ جای تعجبی نداره. موضوع ظاهر و پوششت هم که اعتماد به نفست پایینه هست هم طبیعیه. این موارد توی اکثر دخترخانمای الان دیده میشه
اما تو داری اشتباه میکنی، و همین اشتباه مسیر ازدواجت رو سخت تر از قبل میکنه. چون تو به صورت ناخودآگاه به دنبال جلب توجه برای ازدواج نیستی ،داری افرادی رو به سمت خودت جذب میکنی که معمولا به جنس زن به چشم یه وسیله یکبار مصرفشون نگاه می کنند...
اگه میخوای ازدواج کنی دوستی با پسرا شانس ازدواجت رو پایین تر میاره.مخصوصا منظورم ازدواج سالم و درست هست.
اگه میخوای ازدواج کنی ،تا وقتی بخوای با بیشتر کردن آرایشت(تو تاپیک قبلیت) فقط شانست رو برای پیدا کردن همسر مناسب پایین تر میاری،در عوض برای پیدا کردن یه پسر هوسباز و... بیشتر میکنی.

تو باید قبل از ظاهر روی اعتماد به نفست کار کنی،نگو نمیشه که میشه. اعتماد به نفس اکتسابی هست، سعی نکن با نمیشه نمیتونم و این حرفا خودت رو راحت کنی. اول اول باید تو این زمینه مطالعه داشته باشی
بعدشم توکلت رو به خدا بیشتر کن،وقتی می بینی نیازی داری که نمیتونی از راه درستش فعلا تامینش کنی،صبر پیشه کن. و در همین راستای ازدواج موفق وقت بذار و تلاش کن
پسرا برای ازدواج دنبال دختری نمیرن که آرایشش بیشتره،دنبال کسی هستن که اعتماد به نفسش بالاتره، ظاهرش شیک و مرتب و سنگین هست، برای خودش ارزش قائله، از زمانش خوب استفاده میکنه نه اینکه تو خیابونا میچرخه فقط، کسی که مطالعه داره، کسی که روحیه شاداب و پرانرژی داره ،اینم از جیغ ولوس بازی های توی خیابون متوجه نمیشن! خیلی باهوشتر از این حرفا! میتونن بفهمن تو ذات شاد هستی یا ظاهر فقط.
دختری که مهارتهای مختلف داشته باشه واسشون خیلی مهمه. دختری که رفتارهای دخترونه و زنونه داره،کسی که وقتش رو میذاره برای یاد گرفتن ها...

رز عزیز برای ازدواج صحیح قدم بردار. از این تالار هم برای بالا بردن مهارتهای ازدواجت استفاده کن

درود قطع ارتباط کامل تنها راهه

لطفاً لینکهای زیر را بخوان .

سطوح رابطه دختر و پسر

دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر


*:* پیوست تاپیک دلایل عینی برای منع رابطه های دوستی دختر و پسر >>>


ما قصدا و عمدا چنین روابط عاشقانه ای رو تخریب می کنیم!!!!


گفتگوی صمیمانه مدیر همدردی با دخترانش


چرا در رابطه با جنس مخالف وابسته مي شويم يا وابسته مي كنيم



افزایش اعتماد بنفس + افزایش مهرات های ارتباطی

در مورد این نوشتی گرم هستید.
من یه مرد 30 ساله متاهلم سیدم هستم بدتر گرمم شدید اگه دست خودمم باشه بابابزرگ خدابیامرزم 6تا زن داشت راهشو ادامه میدم ولی قرار نیست هرکاری دوست داریم انجام بدیم چون گرم هستیم و نیاز داریم :81:
فقط شما نیستید که مشکل ازدواج دارید بنا به دلایل متعدد که حق هم هستش واقعا خیلی از دختران و پسران هستند که واقعا لیاقت داشتن بهترین همسر و شوهر را دارند ولی فعلا شرایطش نیست پس لطفا خویشتنداری کنید :72:

من الان نگاه کردم دیدم شما از سال 87 اینجا تاپیک دارید.
یعنی بیش از 5 ساله.

شما وقتی 20 سالت بوده، اینقدر عاقل بودی که برای حل مشکلت دنبال مشورت با دیگران باشی.
اینقدر می دونستی که در مورد مشکلات احساسی و عاطفیت دنبال سایت روانشناسی بگردی.
و 6-5 سال قبل که دسترسی به اینترنت کمتر (با اون کارتها و سرعت زغال سنگی، یادش به خیر) بوده و آگاهی در زمینه فرومهای روانشناسی و ... کمتر،
شما عضو تالار بودی :72:

دختری با این همه برتری نسبت به خیلی از دخترهای دیگه، چرا باید بعد از 5 سال عضویت توی تالار و سایت خوبی مثل همدردی،
حرف از "نمی تونم" بزنه؟

عزیزم،
تربیت غلط، شرایط فرهنگی بد، شرایط اقتصادی بد و ... هر کدوم از ما یکی یا چند تا از این مشکلات را داریم و داشتیم.
دلیل نمی شه که عمر و زندگی خودمون را تلف کنیم. دلیل نمی شه که بی هدف و افسرده و سرگردون زندگی کنیم.

این همه سال روش خودت را دنبال کردی، نتیجه اش شد حال روحی امروزت.
بیا و یکی دوسال به روشی که اینجا توصیه می شه عمل کن.

همیشه اینقدر فرصت نداری. همیشه اینقدر قدرت نداری.
هر چی بیشتر پیش بری تو این رابطه ها، بیشتر غرق می شی، بیشتر افسرده می شی و ...

نگو این موضوع دو طرفه است، منم استفاده کردم. برای تعیین ارزش هر پروژه ای، تحلیل هزینه-فایده می کنند. فقط فایده را نمی سنجند.
چقدر هزینه کردی، که اینقدر استفاده کردی؟ آیا می ارزید به انجامش؟

این حرف که تو هم استفاده کردی و ... حرف پسرهاست. برای راضی کردن دخترها به رابطه و برای راحت کردن وجدان خودشون موقع ترک رابطه.
همه ی روانشناسهای دنیا می گن اثر رابطه جنسی روی زن و مرد کاملا متفاوته.
نگاهشون به رابطه متفاوته.
تو از این رابطه های نصفه نیمه داغون می شی. فکر نکن استفاده کردی. تو ضرر کردی. تو لذت آنی بردی و هزینه گزاف بابتش دادی.

نمی خوام سرزنشت کنم. می خوام بگم دیدت را عوض کن. تو که امتحان کردی، نتیجه اش را داری می بینی،
پس حالا که متوحه شدی، به خودت بیا و خودت را نجات بده.

یک تصمیم قطعی بگیر و به کمک مقالات و راهنماییهای این تالار یه فرصت دو ساله برای بازسازی و رفتن تو مسیر ازدواج به خودت بده.
مطمئن باش حتی اگر ازدواج هم نکنی، از پاکی و آرامش خودت لذت می بری.

تو باید قبل از ظاهر روی اعتماد به نفست کار کنی،نگو نمیشه که میشه. اعتماد به نفس اکتسابی هست، سعی نکن با نمیشه نمیتونم و این حرفا خودت رو راحت کنی. اول اول باید تو این زمینه مطالعه داشته باشی
بعدشم توکلت رو به خدا بیشتر کن،وقتی می بینی نیازی داری که نمیتونی از راه درستش فعلا تامینش کنی،صبر پیشه کن. و در همین راستای ازدواج موفق وقت بذار و تلاش کن
پسرا برای ازدواج دنبال دختری نمیرن که آرایشش بیشتره،دنبال کسی هستن که اعتماد به نفسش بالاتره، ظاهرش شیک و مرتب و سنگین هست، برای خودش ارزش قائله، از زمانش خوب استفاده میکنه نه اینکه تو خیابونا میچرخه فقط، کسی که مطالعه داره، کسی که روحیه شاداب و پرانرژی داره ،اینم از جیغ ولوس بازی های توی خیابون متوجه نمیشن! خیلی باهوشتر از این حرفا! میتونن بفهمن تو ذات شاد هستی یا ظاهر فقط.
دختری که مهارتهای مختلف داشته باشه واسشون خیلی مهمه. دختری که رفتارهای دخترونه و زنونه داره،کسی که وقتش رو میذاره برای یاد گرفتن ها...

رز عزیز برای ازدواج صحیح قدم بردار. از این تالار هم برای بالا بردن مهارتهای ازدواجت استفاده کن[/quote]
یه سوال

واقعا یه سوال به نظرشما چرا همیشه این مردها هستن که بای یه زن همه جوره کمالات بخان به نظر شما این منطقیه یعنی اون اقا بسری که قد سن من دوست دختر داشته و لذت برده حالا من بیام و خودمو کدبانو کنم برای کی چی؟
این که یه زمانی یه اقایی از همین مردایی که تو خیابون میشناسیم بیادوانتخابم کنه؟
نه من برای خودم شخصیت و ارزش قائلم هم زن هم مرد هردو هویت خودشون رو دارن و همونطور که اونا از من انتظار دارن من هم طبیعتا انتظار دارم اما ایده ال تما م نمیخوام
بس نمیخوام خودمو کوشه گیر کنم نمیخوام اذیت بشم
من به دید دوستی اینجوری که شما میگید نگاه نمیکنم اما قبول دارم که سنم دیگه گذشته و باید به فکر اینده باشم
این رابطه رو همین امروز تموم کردم گوشیمم خاموش کردم که اگه زنگ زد امید نداشته باشه من نباشم کس دیگه
برام هم اهمیتی نداره جلوی ضرررو بگیری منفعته
درمورد گذشته ام که میگید 5ساله مشکلاتم رو اینجا مطرح میکنم دلیل بر این نمیشه که سرزنش بشم ادما هزار بار اشتباه میکنن با این که میدونستم اما اشتباه کردم زیاد
الان میخوام اینو بگم من به عنوان یه دختر از این دنیا چی میخام ؟
این کمترین چیزی هست که ادم معمولی تو زندگی میتونه داشته باشه

خانم رز این طوری نگید...

من یه زمانی که سن کمتری داشتم و میدیدم دخترا مورد عشق قرار میگیرند و بعدش به اونی که دوسشون داره جواب منفی میدند میگفتم خوش به حال دخترا که یکی از اون ها خوشش میاد و اونا ناز میکنند !!! اخه خیلی از دوستامو میدیدم یکی رو میخوان ولی بهش نمی رسند ولی الان اصلا این طور فکر نمیکنم..شرایط عوض نشده فقط من خودم دیدگاهم عوض شد...

خیلی ها هستند که شاید الان ازدواج کرده باشند و این مشکل حال شما رو نداشته باشند ولی در عوض هراز اندی مشکل دیگه دارند..به هر حال زندگی هست دیگه بالا و پایین زیاد داره..مهم این هست در برخورد با مشکلات چطور قوی باشیم و کم نیاریم...

گفتنی ها رو دوست محترم خانم شیدا فرمودند مخصوصا در پست اولشون..چیزایی که شما نوشتید و ایشون هم تایید کردند (و به علت حیا در خانم ها خب کم تر بیان میشه و درستش هم همین هست)

این که خودتون به این نتیجه رسید این رابطه ها مثل یه مسکن هست که فقط دردو تسکین میکنه ولی دوای درد نیست و بعد مدتی که ادم عادت کنه دیگه اینا هم کارساز نیست

به نظرم رابطتتونو با خدا قوی تر کنید..با خوندن نماز شب مخصوصا...عشق واقعی واقعا خداست هر چی رابطه ی ادما به خدا بیش تر بشه نیازش به سایر ادما کمتر خواهد شد...

یه چیزی میگم ببنید چقدر در دین ما هم جنس گرایی منع شده...چون یکی از چیزای بدیهی این هست سن ازدواج میره بالا..من تجربه ی شخصیم این بود همیشه برای خودم حریمی قایل هستم که هیچ یک از دوستای مرد هم لمسم نکنند..ولی میدیدم دوستان خوابگاهی خیلی به هم ببخشید ور میرند بعدش یه چند بار شده یه برخورد ساده داشتم با دوستام میبینم واقعا یه حس خوبی داره (البته شیطان باعث میشه گناه خوب جلوه کنه هر چند گفتم اتفاقی بوده) ... الان شما هم درگیر یه رابطه ی غلط داشتید و یه لذتی رو چشیدید حتی بهتره با کارهایی مثل روزه گرفتن به خودتون سختی بدید و از خدا طلب توبه کنید..مطمئن باشید خدا بی جواب نمیزاره ...

منم وقتی یه زوج جوان میبینم (علاوه بر این برای خوشبختیشون دعا میکنم) واقعا غبطه میخورم و میگم انشالله قسمت من و همه ی مجرد ها هم بشه و طبیعی هستش....چطور همه ی ادما وقتی تشنه میشند نیاز به اب پیدا میکنند و برای رفع عطش اب میخورند..خب سایر نیازهایی که خدا در وجود ما گذاشته هم نیاز به پاسخ داره...اگه الان پاسخی دریافت نمی کنیم بهترین کار صبر هستش...و این که سرگرم کنیم خودمونو با چیزای متفرقه..کم تر در محیط هایی قرار بگیریم که تحریک میشینم میخواد دیدم یک زوج باشه میخواد تنهایی باشه و خیالبافی

باور کنید خیلی از پسر ها هم هستند هم سالمند و هم دوست دارند سالم زندگی کنند و ازدواج کنند ولی وقتی بهشون جواب منفی میدند چاره چیه.... باور کنید هم هی پسر ها اهل این روابط نیستند همون طور که همه ی دخترا نیستند...یه جمله ی معروف هست میگه تبدیل به کسی شوید که میخواید عمری با اون زندگی کنید... من خودمو میگم وقتی سالم زندگی کنم اون وقته که روم میشه از خدا یه زن پاک بخوام..ولی اگه حتی یه بار با نامحرمی رابطه ی غیر عرفی بر قرار کنم شده یه نگاه مطمئن هستم باید تاوان این گناهمو شده به همون یه نگاه پس بدم ... این که رابطه رو تموم کردید خیلی خوبه انشالله بتونید از پسش بر بیاید...

انشالله شما هم یه ازدواج موفق داشته باشید و خوشخبت بشید. وهمه ی جونا.

نقل قول:

---

واقعا یه سوال به نظرشما چرا همیشه این مردها هستن که بای یه زن همه جوره کمالات بخان به نظر شما این منطقیه یعنی اون اقا بسری که قد سن من دوست دختر داشته و لذت برده حالا من بیام و خودمو کدبانو کنم برای کی چی؟
این که یه زمانی یه اقایی از همین مردایی که تو خیابون میشناسیم بیادوانتخابم کنه؟
نه من برای خودم شخصیت و ارزش قائلم هم زن هم مرد هردو هویت خودشون رو دارن و همونطور که اونا از من انتظار دارن من هم طبیعتا انتظار دارم اما ایده ال تما م نمیخوام
بس نمیخوام خودمو کوشه گیر کنم نمیخوام اذیت بشم

---

:33:
مطمئنید پسرا قد سن شما دوست دختر داشتند و برعکس نیست
:mask:
شما تا حالا با کلی پسر رابطه جنسی برقرار کردی بعد طلب کار هم هستی !
:bull_head:

دختر خانم محترم هیچ تا حالا به این فکر کردی که اگه خواستگارت ازت بپرسه قبلا دوست پسر داشتی یا نه چه جوابی داری بدی
مطمئنا هیچوقت حقیقت رو نمیگی چون پسرای خیلی کمی پیدا میشن که حاظرن با شما ازدواج کنن

اما اگه یه پسر برای ازدواج بهت دروغ بگه مثلا معتاد باشه یا کارشو یه چیز دیگه بهت معرفی کنه چه حالی میشی !
یه ضرب المثل هست که میگه هر چیزیو برای خودت نمیپسندی برای دیگران نپسند

حتی به قول شما همون پسرایی که تو خیابونن و کلی دوست دختر داشتند برای ازدواج سمت شما نمیان و چون همه جوره کیفشونو کردن موقع ازدواج میرن یه دختر آفتاب مهتاب ندیده میگیرن که دست کسی نخورده باشه بهش

متاسفانه همین پسرا بلدن چطور دختری رو پیدا کنن چون با کلی دختر بودن و دخترای پاک رو تو هوا میزنن و بعد از ازدواج هم کارشون خیانته

این وسط یسری پسر ساده و پاک پیدا میشن که هیچ رابطه ای رو نداشتن و اگه بفهمن همسرشون حتی فقط بصورت تلفنی و حتی فقط یدونه دوست پسر داشته از غم وغصه دیوونه میشن
حالا وای بحال اینکه بفهمه همسرش هر روز با یکی هم بستر بوده


مطمئنا افرادی که قبل از ازدواج رابطه جنسی رو تجربه کردن اونم بصورت متعدد بعد از ازدواج هم همین رویه رو پیش میگیرن و اصلا گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند

اما حرفی که زدید خیلی نظرمو جلب کرد گفتید پسرا از دخترا همه چی میخوان مطمئنید درست فکر میکنید ؟
دخترا از یه پسر انتظار دارن که با این اوضاع نابسامان کار شاغل باشه اونم هر جایی نه حتما باید کارمند دولت باشه یا حقوقش ثابت باشه ، شغلش با کلاس و پرستیژ باشه ، تحصیلکرده باشه ، زیر بار مخارج ستگین ازدواج بره ،سطح اقتصادی خونوادش و محل زندگیشون خوب باشه ، جدیدا هم که ظاهر براشون مهم شده و به دماغ و مو اینا گیر میدن نمیدونم دیگه چه چیزی مونده که پسرا باید داشته باشن

بعضیا هم که خودشونو کم توقع ! میدونن میگن درسته ما از طرف اینا رو میخواهیم ولی خونه و ماشین که نمیخواهیم! :73:تشویق

ممنون میشم بفرمایید خواسته پسرا از دخترا چیه ؟
باور کن اکثریت پسرا بیشترین خواسته اشون اینه که طرف مقابل نجیب و سنگین باشه و رابطه جنسی تجربه نکرده باشه برای همینم هست که زیر بار مهریه میلیاردی میرن

هیچ کجای دنیا ازدواج جرم نیست ولی توی ایران بخاطر ازدواج یا مجبورن برن زندان یا کل زندگیشون رو بفروشن
(حتی برای قتل و پرداخت دیه هم اینطوری یه نفر رو تیغ نمیزنن)
مگه ازدواج چی داره و چه خبره از قتل که بدتر نیست!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

شما از الان به این فکر هستید که چطور کام شیرین! پسری رو که قراره با شما ازدواج کنه رو تلخ کنید چون فکر میکنید طرف مقابل قراره وارد یه مرحله لذت بخش از زندگیش بشه !!! و میگید من چرا برم مهارت های زندگی رو یاد بگیرم اون پسره زیادیش میشه ؟

شما غرق در تفکرات اشتباه هستید
زندگی مشترک جای تلافی کردن و لذت بردن نیست ، مرد و زن در قبال هم مسئولیت دارن و اگه سختی هست برای هردوتاشونه و اگرم لذتی هست بازم برای هردوتاشونه و این وسط کسی بیشتر بهره مند نمیشه و سر کسی کلاه نمیره که از حالا بفکر انتقام از طرف مقابل باشه

اگرم شرایط ازدواج سخت شده هردو طرف متضرر میشن و هردو مقصرند

نقل قول:

---

یه جمله ی معروف هست میگه تبدیل به کسی شوید که میخواید عمری با اون زندگی کنید.

---

نقل قول:

---

مرد و زن در قبال هم مسئولیت دارن و اگه سختی هست برای هردوتاشونه و اگرم لذتی هست بازم برای هردوتاشونه و این وسط کسی بیشتر بهره مند نمیشه و سر کسی کلاه نمیره که از حالا بفکر انتقام از طرف مقابل باشه

---

شیدا و ریحانه که دقیق راهنماییت کردن. آقای خاله قزی هم لبنک ها و راهنمایی های مفید برات گذاشتن.
فدایی یار و معاون کلانتر من خیلی این دو تا قسمت از نوشته اشونو دوست داشتم.

عزیزم. اول اینکه تاپیک زدی کمک خواستی. مگه واسه اینکه جدا شی و احساستو بهتر کنی تاپیک نزدی؟ پس باید دقیق تمام راهنمایی های دوستان رو بخونی گلم.

حس جنسی اونم وقتی که عشقی به کسی نداری مهار میشه. یه مدت کم هم که فکرتو از روش برداری به درسات به ورزش به هر چیز مفید دیگه ای معطوف کنی اروم میشه. البته من خودم این حسم با عشق می ره با عشق میاد ولی در مجموع تا جایی که م یدونم هر چی بیشتر بهش توجه کنی بیشتر خودشو نشون می ده هر چی کمتر کمتر و ساکت تر میشه. پس خودت داغش نکن اونم وقتی که کسی رو که دوست داشته باشی نداری.

در مورد اینکه نوشتی چرا کدبانو شی. من یه جواب دارم البته جواب ها زیادن ولی من این یکی رو می دونم. وقتی ادم یه نفرو دوست داشته باشه طرف براش مهم میشه اون وقت خیلی کارهایی که نمی کرده رو هم می کنه دیگه اینکه با کدبانو بودن خوشحالش کنه جز معمول ترینشونه. این چیزی نیست که الان فکر می کنی. وقتی یکی رو دوست داشته باشی خودت با خوشحالی اینکارارو می کنی. اصلا خودت از خوشحال کردن کسی که دوسش داری خیلی خوشحال میشی. پس اینطوری قضاوت نکن به این چیزا فکر نکن الان.

ببین اخرش که چی؟ اونایی هم که راه به راه با این و اون هستن دختراش اخر سر می گن تنهاییم میرن دنبال یه همدم یه همسر. یکی که پیشش بمونه. اونام خسته میشن. پس تو دیگه اینطوری نمی خواد زندگی کنی. خودتم که نمی خوای. پس بیا یه مدتی فعالیت و کارای مثبتی کن که روی روحیه و سلامتت اثر خوبی بذاره. فکر روابط جنسی هم نکن یه مدت. به خودت واسه این چیزا استراحت بده. بعد از اون که حالت و روحیه ات ارام تر و ملایم تر شد برای اینکه یه همسر پیدا کنی تلاش کن. یه پسرو می بینی حساب کتابت نره سر استفاده سو استفاده و دوست پسر و این چیزا. ببین واست میتونه یه همدم بشه یه همسر بشه یا نه. ببین خودت می تونی کنارش زندگی کنی یا نه. ببین دوسش می تونی داشته باشی و دوست می تونه داشته باشه یا نه.

موفق باشی.

- - - Updated - - -