-
داداش احسان . اخه چرا می خوای منو ترک کنی ؟ . من که داداشی ندارم . تو جای داداش بزرگمی . اخه من مگه جایی اشتباه کردم. اگه اشتباه کردم منو ببخش . نرو دیگه . بازم با من حرف بزن . اخه حرفات ارومم می کنه. داداش احسان . تو رو خدا . راستی داداشی در مورد کار که می گفتی . اخه . من جایی اشنا ندارم . تازه امکان داره اونجا به من توهیین کنن . من تحمل حرف بد رو ندارم . البته من به فکرش هستم که برم یه دوره ی فنی و حرفه ای تا یه مهارتی رو اونجا یاد بگیرم . یعنی تو فکر می کنی با این پول ها میشه ازدواج کرد. در مورد پیاده روی هم . من الان صبح میرم پیاده روی می کنم و تازه بعد از ظهر می خوابم . . در مورد باشگاه ورزشی هم . تو فکرش هستم . داداشی تو رو خدا منو تنها نزار . داداشی حتما من باید گریه کنم تا دلت برام بسوزه . بیشتر با من حرف بزن . تو ادم با تجربه ای هستی . به نظر تو زندگی تو بیست سالگی و تو سی سالگی چه جوریه؟ . داداشی منو تنها نزار و با من حرف بزن. بازم اگه بخوام از خودم بگم . من خیلی از من خیلی از مرگ می ترسم . فکر می کنم دارم اسیب می بینم اگه من برم جایی کار کنم فکر کنم منو به عنوان دیوونه بیرون کنم . من عاشق شهرتم . می خوام اینقدر درس بخونم تا مشهور بشم . اما تو هم راست گفتی من باید حد مو بدونم . من از دیگران هم کمک می خوام . به نظر دوستان حد ارزوهایم کجاست؟ . شما هم سن بودید می خواستید به چه رویایی برسید . حالا رسیدید؟ .
-
چیزی که الان باید بیشتر از آرزوهایت رویش تمرکز کنی : خودت و سلامتی خودت
بیماری های این چنینی متاسفانه ( در صورت عدم درمان و پیشرفت کردن بیماری ) ناتوان کننده است. من نمی خواهم شما را بترسانم یا مضطرب کنم. اما حس می کنم باید حواست را بیشتر جمع کنی. شما نمی توانی با این بیماری کار کنی چه برسد به ازدواج و اداره زندگی چند نفر دیگر. پس اول خودت را درمان کن و بعد که ذهنت سلامت کامل را بازیافت می توانی حد و مرز آرزوهایت را واقع بینانه تعیین کنی.
-
آقا امیر حسین
بهتره یک جمع بندی از راهنماییهای دوستان داشته باشی و تاپیکت را برای قفل شدن آماده کنی چون از ظرفیت
مجاز 50 پست عبور کرده .
در ضمن نیاز هست که مشاوره حضوری بروید .
منتظر جمع بندی شما برای قفل تاپیک هستم
-
سلام خدمت شما دوستان عزیز . بزارید اول از نوپو و فرشته مهربان تشکر کنم . ممنون از شما و همکاریتان . حرفی دیگر ندارم . اما می خواستم اینو بگم که پس من باید اول پیش روانشناس برم یا نه؟ منظورتون رو درست متوجه شدم؟ یعنیز سمت او.ن دختره نرم ؟ حرف اخر و نصیحتتون همین بود . اگه نکته ای داشتید خوشحال می شم به من یاد اوری کنید . در ضمن اوضاع من خیلی خرابه . دیگه نمی تونم راه هم برم . خودمو تو خونه حبس کردم . تو تاکسی که می شینم توی صندلی جلو . فکر می کنم سرم به تاکسی و ماشین دیگر برخورد کرده . الان که تو خونه هستم . فکر می کنم سرم به خیابان و اسفالت خورده و فکر می کنم خودمو به پایین پرت کردم . در ضمن منظورتون از واقع بینانه چیه؟ . یعنی اگه من خیلی تلاش کنم موفق و مشهور نمی شم؟ . مگه اونایی که مشهور شدن ادمای ویژه ای بودن ؟ . اونا همسن من بودن هم ادم معمولی بودن .
-
سلام
لطفا لینکهای زیر را مطالعه بفرمایید:
اعتماد به نفس
هیجانات و احساسات
اضطراب و استرس
مهارتهای ارتباطی
تاثیر متقابل ورزش و روان
+طرز برخورد با افرادیکه شما را تحقیر می کنند
آقا امیر حسین از نوشته هاتون متوجه شدم که شما تا پختگی ذهنی برای ازدواج فاصله زیادی دارید.
و این به دلیل نداشتن تجربه هست.به نظرم شما باید مطالعات خودت را بالا ببری. تمام افراد موفق مطالعات زیادی داشته اند. اگر می خواهی مثل آنها موفق باشی باید مطالعه خودت را زیاد کنی تا هم تجربت بیشتر بشه و هم ذهنت پخته تر.
ببین پسر خوب ازدواج خاله بازی نیست.شما باید حتما باید مهارت هایی را کسب کنی.لطفا تاپیک زیر را هم بخون.(نظرم را در مورد سن ازدواج نوشتم)
سن مناسب ازدواج براي آقا پسرها
اعتماد به نفست هم قوی تر کن. و حتما گروه دوستان خوبی تشکیل بده.
به نظر من اگر یک ورزش را تقریبا حرفه ای دنبال کنی؛با یک تیر دو نشان می زنی!
هم دوستان خوبی پیدا می کنی و هم اعتماد به نفست بیشتر میشه.
پیشنهادم ورزش های رزمی است(به دلیل محیط با اخلاق خوبی که داره و هم اعتماد به نفس بالایی می خواد و برای زندگی مقاوم تر و محکم ترت می کنه. در ضمن ورزش های رزمی برای کنترل میل جنسی هم خوبه)
اما هر ورزشی که خودت بیشتر دوست داری انتخاب کن.
روی اعتماد به نفست خوب کار کن. افراد موفق عزت نفس قوی داشتند و هیچ وقت تن به کارهای کثیفی مثل دختر بازی نمی دادند.
در ضمن یک دختر پاک و نجیب و در عین حال زیبا؛ از بین خواستگارانش یک پسر پاک و نجیب و باعزت نفس را انتخاب می کند. سعی کن انتخاب همچین دختر خوبی باشی!!! و یا حتی خودت این قدر خوب و باحیا باشی که خیلی از دختران حسرت داشتن همچین شوهر خوب و با عزت نفسی را داشته باشند!
چرا دیگران نباید حسرت داشتن تو را بخورند و تو باید برای داشتن یک دختر پاک حسرت بخوری؟
می گن خودت طوری باش و زندگی کن که میخواهی همسر آینده ات آنگونه باشد.
موفق باشی:72:
-
دوباره سلام . تو رو خدا همه کمک کنید . همه فکر می کنن . من دیوونم . چی کار کنم . اختلال دوقطبی داره منو از پا در می یاره!!!!!! . تو رو خدا کمک کنید
-
آقا امیرحسین تا حالا چند تا از این راهکارهای دوستان را عمل کردی؟
خب اگر به هیچ کدوم عمل نکنی که کمک کردن چه فایده ای داره؟
مثل شما مثل بیماری است که پیش بهترین دکتر می ره و بهترین نسخه را می گیره ولی عمل نمی کنه.طبیعیه که خوب نمیشه!
شما برو یک قلم و کاغذ بردار راهکارها را تیتر وار بنویس. بعد از هرکدوم راحت تر بودی شروع کن.
به نظر من که از راهکار روانشناس رفتن شروع کنی بهتره.
- - - Updated - - -
تا سن 25 سالگی هم اصلا بهت ازدواج را توصیه نمی کنم.که ازدواج با شرایط کنونی شما فقط مشکلات حادتری برایت ایجاد می کند.
-
آیا داروهایتان را به طور کاملا مرتب مصرف می کنید ؟
آیا مرتب و در زمانهای مشخص به دکترتان مراجعه می کنید؟
آیا سرخود داروها را کم یا زیاد کرده اید ؟
چه حسی به داروهایتان دارید؟ مثبت یا منفی ؟ اثر گذار یا بی اثر ؟
آیا تغذیه مناسب زیر نظر متخصص دارید یا نه ؟
-
من همین الان یه سرچی در مورد اختلال دوقطبی کردم.به نظرت کدوم از این علامت ها را داشتی ؟ باید حتما پیش یک روانپزشک بروی تا او تشخیص بدهد.خودت که نمی تونی به خودت برچسب بزنی.
این لینک ها را بخون:
وبلاگ تخصصی اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
-
سلام . ابجی ها و داداشی های عزیز . من احساس بی ارزشی و حقارت می کنم . نسبت به سلامتیم نگرانم . می خوام با یه دختر در ارتباط باشم !!!!!!!!!! . اما دو دلم!!!!! . فکر می کنم اینده ای پوچ خواهم داشت . اخه من رشته علوم سیاسی می خونم و می خوام تحلیلگر در تلویزیون بشم . یا اگه تلویزیون خصوصی واشد . برم تو یک تلویزیون خصوصی!!!!!!!!!!! . دختر های خوشگل رو می بینم احساس حقارت در مقابلشون می کنم. چی کار کنم!!!!!!!!!!!!! . موندم تو بی راهه !!!!!!!!!!!!!!!!! . کمکم کنید . ابجی ها و داداشی های عزیز . نمی دونم با این بیماری امکان ازدواج هست یا نه!!!!!!!!! . اصلا می تونم زندگی کنم یا نه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟ . امروز یه ادامس خرسی خوردم . می ترسم که مبادا توش سم یا دردی باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!