امروز دلم می خواد

امروز دلم می خواد بلوم بیاد تو سایت و از خودش بگه ، خیلی دلم واسش تنگ شده:302:

امروز صبح خیلی دلم خواست بیام اینجا و بگم دلم چی میخواد اما نمیشد!

ولی حالا میشه:310:

امروز دلم میخواد
بتونم برای خواهرم و خواستگارش یه کار مفید بکنم و یه وسیله کوچولو بشم واسه اینکه اگه خدا بخواد بهم برسن :46:

امروز دلم میخواد
اینکه بتونم به عنوان یه عمه خوب برای برادرزاده ام مایه آرامش خاطر و قابل اعتماد باشم تا پیشم درد دل کنه و از رنجی که میکشه یه خورده کم بشه و حتی حاضرم همه رنجشو به دوش بکشم اما اون با این سن کم و هیکل کوچولوش آرامش داشته باشه و بی دغدغه مشقهاشو بنویسه:46:

امروز دلم میخواد
اعضای عزیز تالار همدردی سلامت باشن و برای ما هم دعا کنن:72:

امروز دلم میخواد :

دعاهایی که صبح از عمق دلم برای آنی و یکی دیگه از دوستان تالار کردم ، مستجاب بشه .

آمیــــــــــــــــــــــ ـــــــــــن :323:

سلام دوستان:72:

امشب خیلی دلم می خواست کنار دریا باشم !
خروش و تندیش رو نظاره می کردم !
روی صخره می ایستادم و تازیانه زدن هاش رو که نعره زنان, به تن صخره ی زیر پام می زنه رو تماشا می کردم!
نا آرومی ها و بالا پایین پریدن ها و توی سر و کله زدن های امواجش رو می دیدم !
و…….
دریا همچنان می غرّه و می خروشه .خودش رو محکم به صخره می کوبه ,اما بعد از یه مدتی خسته و بی حال ,ساکت و آروم به خواب می ره !
[size=large]صداش زدم !!!!
آهای دریا !تو چرا اینقدر حقیرانه و طلبکارانه به صخره می کوبی ؟!چه می طلبی ؟حرف حسابت چیه ؟!از این صخره ی سخت و سنگی چه می خواهی ؟!می تازونی که کجا بری؟!چرا, تن خودت رو رنجور می کنی ؟!چرا به خودت آسیب می رسونی ؟!دلیل این ناآرومی چیست؟
گفتم ! تو این همه گوهردرون خود , داری دنبال چه می گردی ؟به درونت نگاه کن عزت و آرامش رو درون خودت جستجو کن !این همه زیبایی داری !توجه , چه کسی رو می طلبی ؟آروم بگیر و قانع باش!!!
دوباره خروشید , تند تر و خروشان تر ,گویی آتش زیر پایش روشن کرده اند !تاب می خورد و از درد به خود می پیچید !

راستی!یادم رفت بگم ,چرا امشب دلم هوای دریا کرد !
جونم براتون بگه که:
امشب چند قطره ای در دستانم داشتم (بسیار شور و تلخ و سنگین )
صدای بارون رو شنیدم که دق الباب می کرد .خوشحال از جا بلند شدم . به بارون خوش آمد گفتم و قطرات زیبای بارونبه صورتم خورد و دلم رو صفا و جلا داد (قطرات پاک و زلال –شیرین و سبک )
یه مدتی گذشت .یه مرتبه سنگینی قطراتی که توی مشتم داشتم رو حس کردم .خواستم مشتم را باز کنم و آن قطرات رو به بارون بسپارم اما دیدم این کار ثمری نداره .قطراتم گم می شوند و......
این بود که سوار بر پر خیال شدم و خودم را کنار ساحل رسوندم .
بله دوستان !من دریا رو خیلی دوست دارم ! با همه ی شوری و تلخی و ناآرومیش !
دریا می دونه که باید سبک بشه !از نا خالصی ها ,پاک بشه ! بخار بشه و به آسمون بره ! شاید همین انتظار, همین تلاش ناآرومش کرده ! شاید از سنگینی نا خالصی هاش به خودش می پیچه !
و......

آروم دستم رو روی سرش کشیدم و, لمسش کردم ,درکش کردم وگفتم دردت رو می فهمم !


بله ! قطره های من از جنس دریا بود .مشتم رو باز کردم و اون ها رو به دریا سپردم و با خیالی راحت به خانه بازگشتم .دوباره رفتم زیر بارون ( شنیده ام هنگامی که باروم میاد و درهای رحمت خداوند بازه هر دعایی مستجاب میشه)دستانم رو , رو به آسمون بردم و قطراتی رو که به دریا سپرده بودم رو از بارون طلب کردم !!!![/sizeد]
التماس دعا :323:

ستاره جان ، امروز دلم میخواد بهت بگم :

ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم *** هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم موج زخود رسته ای تیز خرامید و گفت *** هستم اگر می روم ، گرنروم نیستم

شاید این موجهای بی قرار می گویند : ماندن و ایستایی ، مردابی راحاصل است و رفتن و نماندن ، بودن و هستی بخشی را .

سلام
امروز دلم نمیخواد بابام بیاد پیشم ببینمش!

آخه تازه از درد و رنج خلاص شده و به آرامش ابدی رسیده منم نمیخوام مزاحم آرامشی بشم که خدا بهش هدیه کرده...
اما دلم میخواد بیاد تو خوابم و ببینم جاش چطوره ؟

دلم میخواد " روزن " عزیزم هم مثل من به خواست خدا راضی بشه و از رفتن کوچولوشون انقدر بی تابی نکنه، میخوام صبور باشه.:323:

من هم از خدا درخواست مي كنم كه خدا به شما دو عزيز و خانواده هايتان صبر و شكيبايي مناسب با شرايطتان را بدهد .

منم امروز دلم میخواد بگم : تولد 3 سالگیم توی تالار همدردی مبارک !!!!!!


:104::46::72::227::310::104:

امروز خیـــــــلی دلم میخواد کسی که منتظرشم باهام تماس بگیره و از حالش باخبر بشم...

آخه امروز تولدشه...تولدش مبارک:72::

خدایا!
این عزیز من هرکجا هست به سلامت دارش:323:

امروز دلم میخواست سربه سر یکی بذارم،
سارا بانو که گمونم اینقدر غرق کار و خونه تکونی شده که دلبندش هم نتونسته نجاتش بده ، کلا غرق شد :58:

بی دل همم از یه ماه پیش که کلنگ تغییرات رو دستش گرفته ، بد جور جو گیر شده و هنوز داره کلنگ می زنه :311:

رک:
http://www.hamdardi.net/thread-15275-post-136850.html#pid136850
نکنه می خوای کل پروژه رو خودت تنهائی اجرا کنی ، آبجی اون کلنگ رو بذار زمین برو تو آشپزخونه کار خودت رو انجام بده:D

امروز دلم می خواد
پوست بالهای صداقت رو از تن به در آرم و بندازمش زیر پام و لخ لخ کنان راه برم http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...6952bb544e.gif
و مثل اون وقت هایی که خدا رو توی مسجد الزهرا مقابلم می دیدم و آرام آرام چشمام سر قنوت نماز غفیله تر می شد ، و از شرم حضورش خجالت می کشیدم بگم خواستم چی بود ،
چشمام تر بشه و بگم : خدایـــــــــــــــــــــ ـــــــا http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...6aecf469a6.gif

چی شده بالهای صداقت ؟
نبینم گرفته اید! هوای گریه دارید!!!

تایپیک خوبیه.


منم امروز خیلی خسته ام.
دیروز بدترین روز زندگیم رو پشت سر گذاشتم وامروز هم خسته جسمیم وهم روحی.
آه....

امروز دلم مي خواد .....
نه هيچي نمي خواد

امروز دلم میخواد برم پیش خدا
امروز دلم خیلی گرفته :302:
خيلي دل تنگم
ديگه قاطي كردم خفن
خدا كمكم ميكني؟ :316:
خدايا منو پيشت ميبري؟
يه جوري كه نترسم:203:
اگه بيام پيشت خدا نگام ميكني؟باهام حرف ميزني؟
نكنه يه روز كه اومدم پيشت محلم ندييييي....اونوقت به فرشته هاتم بگي باين سحرحرف نزنين ....يه گوشه ولم كني
هر چي هم گريه كنم نگام نكني:54::54::54::54:
راستي خدايامن به محبت تو خيلي دلم گرمه.....آخه گفتي مهربون تر از همه تويييييييييي
دلت مياد من بسوزم كمكم نكني............دلت مياد من بسوزم دلم زخم شه از غصه دستم رو نگيري!؟
وقتي اشك ميريزم نگام نكني.............دلت مياد
تو خدايه مني آخه دلم به تو خوشه خودت بگو كجابرممممممممممممممممم؟
خدايا اگه يه روزي دوستم نداشته باشي ............هيچي ندارم ......خدايا يعني پناهي ندارممممممممممممم

امروز دلم می خواد زودتر جواب سوالای این مسابقه ی مسخره رو پیدا کنم و بفرستمش بره!:302:
دیگ واقعا با این سوالاتش روحیه ام به کلی کسل کرده!
اما!
اما یاد دیشب و حرفها و ارتباط عاشقانه ی خودم و عزیزم که می افتم؛ میگم کاش! کاش بتونم با همه ی محبت تمام نگرانی ها و ترس ها رو از تصمیمی که گرفتیم بهش بگم؛ یاد دیروز بهم آرامش میده و امیدوارم که امروز دلم هوای خوبی داشته باشه!:311:

امروز دلم می‌خواد فریاد بزنم و بگم خدایا منو تنها نذار

دستم رو بگیر .کمکم کن

امروز دلم میخواد ....

فردا که رفتم پیش دکترم نتیجه بگیرم

و بتونم زندگیم را با شادی بیشتر پیش ببذم

احتمالا یک بار دیگه میگه با شوهرم برم

دکترم خیلی خوبه دلم میخواست اینجا بود و بهم تسکین بیشتری میداد:310:

دلم میخواد
یکهو ده کیلو کم کنم:302:

امروز دلم میخواد

من و همه شما بهره بیشتری از ماه رمضان ببریم ، یه کمی از روزمره گیهای زندگیمون بیرون بیائیم.
بجای فکر کردن به اصلاح رابطه با همسرمون
به اصلاح رابطه با خدای (مهربونمون) و حجت خدا (از پدر مهربون ترمون ) بپردازیم.

به هدف اصلی خلقت ، بیشتر توجه داشته باشیم

دلم میخواد برا همدیگه در جهت توفیق بیشتر دعا کنیم

امروز دلم می‌خواد یکی شب منو ببره توچال دلم هوای توچال کرده

امروز دلم میخواد

یه عالمه برف بیاد و برم حسابی برف بازی.........:46:

الان دلم ميخواد به عقب برميگشتم

به اون شب انتخاب اون شبي كه سرنوشتمو دادم دست ديگران
اون شبي كه برحسب عادت هميشگي و خجالتي بودن لال شدم و
گذاشتم ديگران برام تصميم بگيرن
ولي افسوس كه گذشته ها گذشته.....................

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غریب آشنا

دلم مي خواد كه :

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط غریب آشنا

دلم نخواد خواستني هايي كه ناآرامم مي كنه.

دلم مي خواد كه:
دلم بدونه كه همه چي هست تو خونه‌ ی دل

دلم مي خواد كه:
دلم بهونه نگيره و نخواد هر روز يه چيزي كه مي دونه نمي ارزه به خواستنش.

دلم مي خواد كه:
دلو بدم به دلدار و بیدل باشم و رها، تا نباشم اسير اين دل تك و تنها

دلم مي خواد كه :
دلي داشته باشم گرو دلبري كه شروع و تمامي نداره و هيچ غمي با وجود اون وجود نداره.

دلم مي خواد كه :
دلم دست بده داشته باشه. به جاي خواستن و بده تسكين به دلان مجروح و خسته

دلم مي خواد كه :
دلم خسته نباشه، از رنج دل بودن در اين هستي رنجزا

دلم مي خواد كه :
دلم هميشه دلالت او بكنه. و فارغ از عقل مصلحت انديش و خود راي و منفعت انديش بشه.

دلم مي خواد كه :
دلم خودش را محور آفرينش نكنه، بعضي وقتها كه خدا خدا مي كنه، سرش رو به خاك تعظيم او بماله، سجده كنه،‌نماز كنه

دلم مي خواد كه :
دلم وسعتش بيش از تفكراتم باشه. تفكراتي كه چون كشتي بي لنگر در درياي علم و تجربه غوطه وره و هر روز از خودش اجتهاد تازه اي مي كنه.

دلم مي خواد كه :
دلم زمزمه اش اين نشه كه:
هزاران سال با فطرت نشستم
بدو پيوستم و از خود گسستم
وليكن سرنوشتم اين سه حرف است
تراشيدم، پرستيدم ، شكستم.

دلم مي خواد كه :
دلم حرفش اينطور بزنه كه : جواد عزيزم، ميدوني چقدر دلم برات تنگ شده؟!

---

امروز دلم می خواد بارون بباره و من و همسرم بریم زیر بارون با هم قدم بزنیم.نفس بکشیم توی هوای بارونی و لذت ببریم از داشتن خدای مهربون.

.................................................. .................................................. .......
گلنوشم!
ناراحتی ؟!

امروز دلم میخاست

تو تالار همه دوستان و کارشناسان بودند و از این سوت و کوری درمیامد

جای همه بچه ها خالیه

امروز دلم میخواد داد بزنم و همه رو تو شادی خودم شریک کنم

خداجون شکرت.................

[color=#32CD32]من امروز خیلی خوشحالم :310::310::310:

امروز دلم می‌خواد همه مثل من خوشحال باشن
:72::72::72::72:
:310::310::310:

من امروز انقدر خوشحالم که فکر میکنم کشش این همه شادی رو ندارم

خدای مهربونم بینهایت ممنونم مثه همیشه مراقبم باش:310:

به چشم من امروز همه چی قشنگه

دلم میخواد همه این شادی رو تجربه کنن:46:

فال حافظ هم حرف نداره مژده این خوشحالی رو بهم داده بود ارادتمندتیم حافظ جون:311:

امروز دلم می خواد زودتر بگذره فردا بشه .روز خیلی سختی را در پیش دارم.

دلم میخواد این حال خوبی که دارم همیشه کنارم باشه

دلم میخواد همه مثه من خوشحال باشن:46:

خوش به حال ویداجون:43:

امروز دلم میخواد ...

اصلا نمیدونم دلم چی میخواد :302:

از بس که میخواد و هیچ کدومش ممکن نیست! :302:

به قول سعدی:

رنجوری را گفتند دلت چه میخواهد گفت : آنکه دلم چیزی نخواهد!!

دوست داشتم

دوست داشتم زاغكی بودم خالی از معنای عشق
دوست داشتم كسی بودم اندر وادی عشق
دوست داشتم رها بودم از كمند هر چه دل
دوست داشتم پایی نمی گذاشتم من در غریب سرای گِل
دوست داشتم در یاد نمی داشتم من دوست داشتن را
دوست داشتم هرگز دوست نمی داشتم من از اول مهربان را
دوست داشتم قاصدك بودم در كف باد مست
دوست داشتم مرهمی بودم بردلی كه گشته خالی از هست
دوست داشتم گلی بودم بی خار در باغ دوستی
دوست داشتم نبودم تیغی كه برگیرم ازعشق پوستی
دوست داشتم نسیمی بودم در پیچش موی دوست
دوست داشتم تا كه نگویم هرچه درد دارم من از اوست
دوست داشتم خالی بر گونه ای بودم
دوست داشتم نجوای شبانه ای بودم
دوست داشتم نگینی بر انگشتری بودم
دوست داشتم یا كه تسبیح بر سجاده ای بودم
دوست داشتم شرح فراغم همه رویا بود
دوست داشتم آسمان دوستی بی انتها بود
دوست داشتم نغمه ای نغز بودم در منقار
دوست داشتم جریان رودی بودم بیرون از غار
دوست داشتم سبزینه برگی نو رس بودم
دوست داشتم پختگی میوه ای نارس بودم
دوست داشتم مهربانی كودكی بودم
دوست داشتم بغض نی لبكی بودم
دوست داشتم ترنم سبز باران بودم
دوست داشتم ریزش زیبای آبشاران بودم
دوست داشتم ایكاش هرگز عاشق نبودم من
دوست داشتم اما مهربان بود همدم من

امروز دلم میخاد

از ته دل بخندم و همه رو شاد کنم

انقدر خوشحال و سبک بالم که دلم نمیاد یه ذره ناراحتی کسی داشته باشه

خدایا این حال خوب رو به همه بده.....

الان روز نیست و شبه اما دلم میخواد برم تو بغل خدا..اونوقته که خیالم راحته هیچی نمیتونه اذیتم کنه..هیچی نمیتونه نگرانم کنه..خدای من از همه غمها و ارزدگیها و ناراحتی ها قویتره.با یه اشاره همه رو ازبین میبره.

خدای من دستاتو باز کن..بهار به رحمت و عنایت و محبت و توجهت نیاز داره..مرسی خدای خوبم

امروز دلم میخواهد به همه شب بخیر بگم!!!!


پس


امیدوارم امشب که می خوابی سفر زیبایی


داشته باشی به دنیای رویاها.. رویا هائی شیرین تر از بوسه


.برایت شبی ارام ارزو میکنم تا ارام چون کودکی بخوابی و


وقتی بخواب میروی.. خواب مهتاب , خواب گل یاس وخواب


دنیای عشق را ببینی تا فردا که روزی زیباتر از امروز خواهد بود


زندگی را درودی دیگر بگوئی



شبت بخیر..دوست من

سلام

امروز خیلی خوشحالم ...

دوست دارم همه به آرزوشون برسن....

:72::72:

امشب دلم میخواد بخوابم و توی خواب ننه خدابیامرزمو ببینم :72: :43:
امروز دلم میخوا مشتری مغازه بیشتر بشه :227:
امروز دوست دارم آخرین روز غیبت آقامون امام زمان(عج) باشه:323:

.
.
.
.
.

در مورد :

امروز دلم می خواد

.
.
.
.
.

همانطور که اقای مدیر گفتند:
دلم میخواد احساساتم تحت کنترل عقلم در بیاد.
:72:

امروز دلم میخاد دغدغه هام هدف دار و مرتفع تر باشن
یعنی بدونم این چیزایی که گاهی ذهنمو مشغول میکنه در راستای هدف اصلیمه .
امروز ازاد از هر درد اضافی و بی معنی ام
دلم میخاد همیشه اینطور باشم
دلم میخاد کمال گرا و کنترل گر دیگران نباشم که بعید میدونم این خاسته (کمال گرا نبودن)به حقیقت بپیونده.

امروز دلم یه دل موافق میخاد...دلم میخاد از نظر معنوی بتونم از جایی که هستم بالاتر برم ولی سخته در عین حال میدونم راحته

دلم میخاد شاد باشین:72:

الان كه شبه...
ولي دلم ميخواد فردا كه بيدار ميشم،
ببينم خدا باز معجزه كرده : همه چي درس شده.من و شوهرم خوشحاااال،بدون اينهمه كينه و دعوا،مثه اون روزايي كه عاشق هم بوديم شديم.
اون روزايي كه قهر ميكرديم بابام گوشيمو ميگرفت،بعد اون گل ميخريد ميومد دانشگاه ،انقد تو سرما ميموند كه من كلاسم تموم شه.
بعدش انقد نازمو ميكشيد تا گل شو بگيرم ازش.
بعدشم مينشست انقد واسم توضيح ميداد،كاغذو از وسط نصف ميكرد هرچي كه ميگفت رو مينوشت تو جدول كه قاطي نكنه.
اون موقع هايي كه دعواهامونو ميشد شمرد،گله هامون اونقدري بود كه بشه بگيم.

بشيم روزايي كه برا اينكه خوشحالم كنه لپ تاپشو،كه كلي دوسش داشت، فروخت كه منو ببره مسافرت...
منم پر از اعتماد باشم.پر از اميد.مثه اون موقع ها كه هروق اشتي ميكردم بلند ميشدم و از اول شروع ميكردم به زندگي... هرچند غلط غلوط بود،ولي چقد عشق توش بود.چقد اميد توش بود،

فقط فردا دلم ميخواد،
ياد گرفته باشيم اول حل كنيم ،بعد رد شيم.

تا نرسيم به روزي كه ما مونديم يه خروار مساله بي جواب.

كاش فردا كه بيدار ميشم،
پدر مادرامون بزرگ شده باشن.