نوشته اصلی توسط
بي نهايت
خانمي توجهت رو از روي همسرت بردار .ايني که دارم مي گم کار راحتي نيست . يعني بايد خودت رو به مرحله اي برسوني که وقتي نقصي توي همسرت مي بيني به جاي اينکه عصبي بشي براش ناراحت بشي که چرا نمي تونه به عنوان يک انسان فرهيخته اين خصوصيت بد را نداشته باشه.
چقدر سخته آدم منظورشو با نوشتن برسونه. ببينين ما تا تقريبا سه سال اول زندگيمون بزرگترين مشکلمون مساله ايرادگيري همسرم از همه و به خصوص من بود که الان شدتش روي من بيشتر و روي بقيه کمتر شده و به يک سري افراد خيلي حساسه. من اگه براتون از اوايل عقدم بگم که چي ميديدم و من اصن حتي ذره اي ناراحت نميشدم ميگين با خودتون اين سيب زميني بوده!! اما بر اثر اينهمه فشار که بهم اومد الان ديگه همه چيزو ميبينم. حرفاي معني دار خانواده شوهر، تحقيرهاي شوهر، کاستي ها... همه رو ميبينم و فکر نکنين حق به جانبم مثل همسرم.پر از عذاب وجدانم که من چم شده؟ اين افکار چيه؟ اما من اينم و با حرف اين کار بده که عوض نميشم. اينقدر کشيدم که نميتونم ديگه راحت از کارهاي همسرم بگذرم. با اين اوصاف چطوري تمرکزم از شوهرم بردارم؟ به خدا همين الان که پر از ناراحتي ازشم اگه اون عينک سياهشو از روي من برداره من راحت و آزاد ميشم و ديگه ميتونم رفتارهاي خودش و خانوادش برام بي اهميت بشه و ناراحت نشم... با اين وضع من چطوري تمرکزم از روي همسرم بردارم؟
بهترين راه کنترل روي احساساتت هست سعي کن اونها رو شناسايي کني .به وجود اومدن احساس هيچ اشکالي نداره زملني که احساس روي رفتار شما تاثير مي ذاره اينجا مشکل سازه .بايد اونها رو کنترل کني.
مثلا موقعي که همسرت به اشتباه سر شما داد مي کشد شما عصبي مي شويد و يا خشمگين چرا؟
بايد علت خشمگين شدنتون رو شناسايي کني شايد چون حس مي کني اون حق نداره شما رو تحقير کنه خوب تحقير کردن کي روي ما آدم ها تاثير مي ذاره وقتي از عدم اعتماد به نفس رنج مي بريم خوب اگر اونقدر اعتماد به نفس پيدا کني در چنين شرايطي براي همسرت ناراحت مي شي که چرا اينقدر احساس ضعف داره که با داد کشيدن مي خواد برتري خودش رو به اثبات برسونه. و سعي مي کني در اون حالت بهترين کار رو براي اينکه آروم بشه انجام بدي.
واقعا اين براي خودم هم سواله که چرا من با پرخاشگري و فحش هاي همسرم اينقدر به هم ميريزم؟ من که ميدونم آدم ضعيف بقيه رو تحقير ميکنه چرا پس اينقدر متلاشي ميشم؟ چطوري عزت نفس پيدا کنم که ديگه برام اين رفتارهاش مهم نباشه؟ اگه براي من مهم نباشه باعث نمیشه که ديگه اين رفتارشو با حس خوشايند درستي مکررا تکرار کنه و در آينده جلو بچه هم همينطور باشه؟؟؟؟
.