ممنون hello حتما دنبال کار هستم و پیدا میکنم. وبلاگی هم که گفتید میخونم. مرسی که برام پست گذاشتین.
اما
پس اگه همه نظرشون اینه که جوابشو بدم کمک کنید.
ببنید خاله ی من همیشه حرفای تکراری میزنه.
اولش که میاد بعد از احوال پرسی و چه خبر و اینا شروع میکنه به سرشماری ترشیده های ایران!!! البته از نظر اون ترشیده ها ( از نظر اون از سن من تا به بعد ترشیده محسوب میشه) دقیقا این جوری میگه در حالی که اصلا به من نگا نمیکنه یا با مامانمه یا آبجیم:
1-دختر شوکت خانم هفته ی پیش عروسیش بود ایشالا خوشبخت بشه دختر بزرگش نه ها کوچیکه بزرگه الان 50 سالشه ولی هنوز قصد ازدواج نداره. من خودم چند نفر معرفی کردم. ولی
به دلش نمیشینن.
2- فریبا رو میشناسی دکتر پوست دیدمش، پوستش خراب شده از بس درس خونده انگار پیر زنه ولی عوضش دکتری داره با سواده تو جامعه اس.
3- دیروز زندایی مریم خانم رو دیدم اومده بود امامزاده داشت گریه میکرد گفتم بهش چی شده گفت واسه دخترم خواستگار نمیاد اونقدر شوکه شدم دخترش فوق لیسانس میخونه ماشا الله
اونقدر خوشگله. میگفت باز لیسانس بود چند تا خواستگار داشت ولی حالا اونا هم دیگه نمیان.
4- یه خانمه تو امامزاده میگفت یه دختر دارم یه پسر، داشت شماره پخش میکرد میگفت واسه پسرم جرات ندارم برم خواستگاری آخه تو این دوره زمونه دخترا شرط سر کار رفتن
میذارن پسرم اطمینان نداره میگه زن باید خونه دار باشه. دخترمم دیگه 18 سالش شده وقتشه بدم بره.
5- مردم واسه دختراشون خرج نمیکنن که باد هواست دختره زهرا خانوم تا لیسانس خونده اوووون همه خرجش کردن آخرش چی شد شوهرش نذاشت بره سر کار.
6- مینا رو میشناسی دیروز دیدمش همون که معلمه همه خواهراش که دیپلم داشتن عروسی کردن خوشبخت شدن ولی این هنوز مونده خونه.
7- پسر کوکب خانوم دنبال دختر میگشت به من گفت ثواب داره واسه من زن پیدا کن گفتم چه جور باشه گفت اصلا دانشجو نباشه میدونی سر بازار یه مغازه وا کرده یه ماشین خریده و یه
خونه هم داره میگه میخوام چیکار زنم بره سر کار میگفت مگه من بی غیرتم زنم شاغل باشه.
و ....
حالا مرحله ی دوم
1- ماها که بیسوادیم از گشنگی داریم میمیرم. یعنی هر کی سواد نداشته باشه نون نداره بخوره!!! به خدا همه چی درس نیست. به خدا روزی آدم با درس نیست چیه این همه ادم ریخته تو
دانشگاه. ما ها که بی سوادیم خوندن نوشتن بلد نیستیم یعنی ادم نیستیم؟؟
2- خدا به جوونا رحم کنه درس خوندن کار ندارن. پسر حاج آقا کریمی رو دیدم این همه درس خوند آخرش چی شد هیچی بیکار نشسته گوشه خونه حالا نادر خان و ببین سواد خوندن نوشتن
نداره ماهی حداقل 10 میلیون درآمدشه.
3- خبر داری پسر مشهدی داود اون پسرش که لیسانس عمران داره راننده تاکسیه؟ هر موقع سوار تاکسیش میشم از من پول نمیگیره. چقدر قدر شناسه. ماشالا تو دانشگاه سراسری هم
خونده.
4- من صبا تا لنگه ظهر میخوابم دخترمم همین طور یعنی زودتر از 10 نمیشه از خواب پاشد. ولی عوضش بیچاره زن همسایه مون کارمنده مجبوووره صب ساعت 8 اداره باشه. ماها کیف
میکنیم به خدا نه فکری نه ناراحتی ای.
5- شیرین خانومو میبینی بیچاره هم کارمنده هم باید کار خونه بکنه با مریم زن آقا محسن هم مدرسه ای بودن اون رفت کارمند شد مریم درس نخوند الان کی راحته؟ مریم اصلا کار خونه هم
نمیکنه صب تا شب خونه ی مامانشه. شوهرش مباد خونه بهش میگه تو مگه چی از من زیاد داری همش من کار خونه بکنم، نصف نصف حالا بیچاره شیرین نمیدونه بره سر کار بیاد کار خونه
بکنه. شوهرشم که هر روز دعوا میکنه باهاش. اصلا یه عده زنا مریضن نمیتونن خونه بشینن کیف کنن.
و ...
مرحله ی بعد....
1-زهرا رو میشناسی خواهر فاطمه دوست سحرو میگم رفت با یه پسره دوست شد پسره رو عاشق خودش کرد. پسره وایساد روی خانواده اش گفت الا بلا باید این دخترو بگیرین الانم رفتن
گرفتنش عروسی ام کردن.
2- رقیه هم با پسره دوست بود با هم عروسی کردنااا . پسرا هیچی حالیشون نیست که این دخترا افسونشون میکنن.
3- مهناز رفته بود خونه ی پسره که یه هویی باباش میرسه میبینه یه دختر خونه هست پسره میگه من این دخترو میخوام باباشم میبینه چاره نیست میگیرنش الان اونقدر خوشبختن.
و ...
حالا بعد از این حرفا بر میگرده رو من تیام چه خبر از کار؟ اشکال نداره خدا کریمه به هر حال ایشالا حالا تا دو سه سال دیگه کار پیدا میشه. فعلا که من شنیدم میگن استخدام و اینا نیست.
ناراحت نباش غصه نداره که دیر و زود داره ولی پیدا میشه. حالا چرا رنگت پریده از هفته یپش لاغرتر شدی. غصه ی چیرو میخوری. اگه با علی پسر ثریا خانوم عروسی کرده بودی الان بچه ات
تو بغلت بود. دختر من خوشبخته. روزی دست خداست . صب که شوهرش میره سر کار دخترم میاد خونه ی ما . میگیم میخندیم تا شب. چیه همش سرتو کردی تو درس مردم
همش دنبال خوش گذرونی ان یه قطره هم به پسرش شیر نداد. شوهرش تازه پراید خریده روش کار میکنه سوادم نداره اونقدر پول درمیاره کلا غذای بچه بهترین شیر خشکو میخرن. دخترم
حتی حاضر نیست بهش شیر بده آخه بدنش ضعیف میشه . هر چی دوست داره میخره. مگه به سواده مگه به کاره. تو چرا غصه ی کار میخوری وظیفه ی تونیست که باید شوهر کنی وظیفه
ی اونه که برات زندگی بسازه تو چرا حرص میخوری.
بعد رو بابام
تقصیر شماست این دخترو شوهر نمیدین . بد بختش کردین. فردا میخواد هزار تا حرف پشت سرش در بیاد. تقصیر شماست این دختر هیچی نمیفهمه ساده اس اگه میفهمید که تا الان سه تا بچه داشت.
تیام میخواد تا دکتری بخونه بعدش عروسی کنه کی میخواد بچه دار شه و... تیام تو فکر میکنی من این حرفا رو میگم تو درس نخونی به خدا به امام حسین به پیغمبر به هر کی که باور داری
نه من به خاطر خودت میگم و ...
حالا خیلی کوتاه نوشتم از صبح تا غروب که میاد فقط این جوری حرف میزنه و منو دیونه میکنه!!! من فقط بعضی از حرفاشو گفتم بقیه رو نمیگم چون خیلی طولانی میشه.
مرسی که خوندید. حالا بگید جواب های مناسب بدون ایجاد هر گونه درگیری چیه؟ یعنی جواب نرم. من هر چی میگم دعوا میشه.