نوشته اصلی توسط
toojih
آقا سامان گل! من تا حدود زیادی با خاله قزی موافقم. نمیگم تا حالا مردی شبیه شما ندیدم چرا دیدم ولی همه حرفهات با هم نمیخونه! منرو خواهی بخشید ولی بهرحال نظرم رو مینویسم شاید کمکت کنه.
از اونجاییکه هنوز مجردی و میگی هیچ وقت هم با دختری دوست نبودی و رابطه نداشتی بنابراین به نظر من دو حالت بیشتر نداره:
(1) یا تو هنوز کسی رو ندیدی که دلت بلرزه چون پسری با شرایط تو که بسیار نیازمند رابطه با جنس مخالف هست (جبهه گیری نکنی چون این طبیعت یک مرد هست) فقط کافیه دلش بلرزه اونوقت دیگه با سر میره توی رابطه و سعی میکنه خیلی خیلی خوشبین جلو بره.
من احتمال این حالت رو متاسفانه خیلی کم میبینم
(2) بر اساس جوابت به خانم مصباح الهدی و موردیکه از پیشنهاد دوستی یک خانم متاهل گفتی، طوری نوشته بودی که برداشت من این شکلی بود که تو یک جنتلمن واقعی هستی که تمام مواردیکه که تا حالا برات پیش اومده تو نخواستی و ادامه ندادی. هیچ وقت گویا نبوده که تو بخوای و اون تو رو نخواد.
اگه واقعا اینطوره باید بیام ببینمت. چون من تا حالا یک مرد توی این سن و با این شرایط ندیدم.
حالت دوم اینه که شما دلت لرزیده ولی بهت توجه نشده و حالا دنبال بهانه میگردی که علت اصلی رو بپوشونی. تو نمیخوای ازدواج کنی چون اونهایی که تو میپسندی تو رو نمیخوان.
----------------
جمع بندی اینکه اگه فکر میکنی این معیارهایی که گفتی اینقدر برات مهمه که باعث میشه مجردی راحت تر باشی خوب چه اجباریه؟ مجرد بمون و راحت زندگی کن. چرا یک آدم عاقل باید خودش رو به درد سر بندازه. اگر هم نمیتونی مجرد بمونی دیگه این حرفها و حرکات چیه؟ خوب بگرد یک خوبش رو پیدا کن.
پ.ن: پسر خوب، ما که از خدامونه یک آقایی اینجا باشه که از آقایون همیشه مظلوم واقع شده دفاع کنه. ولی خب دیگه نه اینقدر تابلو!